در پژوهش ابوت و همکاران، مشخص شد که بین استقلال هیات مدیره و تقلب در گزارشگری مالی رابطه منفی وجود دارد. (ابوت و همکاران ،۲۰۰۴).
رامیس و همکاران ،در پژوهشی در سال ۲۰۰۵، به رابطه بین عملکرد شرکت و جنبه هایی از اصول راهبری شرکت پرداختهاند، که اساساً شامل مالکیت مدیریتی سهام، ساختار(استقلال) هیات مدیره و تعداد اعضای هیات مدیره میباشد، عملکرد شرکت در این پژوهش بر مبنای مجموع تعهدات اندازه گیری شده و از معیارهای اصول راهبری شرکتی، درصد مالکیت اعضای هیات مدیره، تعداد مدیران مستقل و تعداد اعضای هیات مدیره در نظرگرفته شده اند. نهایتاًً نتایج پژوهش نشان داد که یک رابطه غیرخطی بین درصد مالکیت اعضای هیات مدیره و عملکرد شرکت وجود دارد.یک رابطه مثبت بین نسبت مدیران مستقل بیرونی در هیات مدیره و عملکرد شرکت وجود دارد و بین اندازه هیات مدیره و سطح عملکرد شرکت با درنظر گرفتن مجموع تعهدات رابطه ای وجود ندارد. (رامیس و همکاران ،۲۰۰۵).
کارمنون و وافیز، رابطه بین ویژگی های هیات مدیره و کیفیت افشا را مورد بررسی قرار دارند.آن ها به این نتیجه رسیدند که هیات مدیره هایی که دارای اکثریت اعضای غیر موظف هستند پیشبینی سود دقیق تری را ارائه میدهند. (کارمنون و وافیز ،۲۰۰۵).
آجینکایا و همکاران ، با بررسی شرکتهای آمریکایی به این نتیجه رسیدند که هر چه درصد اعضای غیر موظف بیشتر باشد سود پیشبینی شده به وسیله مدیریت دارای کیفیت بیشتر و محافظه کاری بیشتر خواهد شد. (آجینکایا و همکاران ،۲۰۰۵).
گرین، معتقد است که تعداد اعضاى هیات مدیره باید محدود باشد تا امکان بحث و تبادل نظر در خصوص مسائل و مشکلات شرکت مهیا گردد.(گرین،۲۰۰۵).
اریکسون و همکاران در سال ۲۰۰۵ به بررسی ارتباط بین تخصص هیات مدیره و ارزش شرکت در شرکتهای کانادایی بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ پرداختند،نتایج تحقیق آن ها نشان میدهد که هیات مدیره دارای دانش مالی و حسابداری، نظارت کاراتری بر مدیریت شرکت دارد و باعث می شود ارزش شرکت افزایش یابد.( اریکسون و همکاران ، ۲۰۰۵)
تراونگ، به بررسی رابطه بین ترکیب هیات مدیره و ساختار مالکیت با هزینه های نمایندگی شرکتهای استرالیایی پرداخت.نتایج حاصل از بررسی نمونه ای شامل ۵۰۰ شرکت طی سال ۲۰۰۴ بیانگر این بود که بین تعداد سهامدار عمده(تمرکز مالکیت)، درصد سهام نگهداری شده به وسیله سهامداران عمده و درصد اعضای غیر موظف هیات مدیره با معیارهای هزینه های نمایندگی رابطه معناداری وجود ندارد.( تراونگ،۲۰۰۶).
چن و همکاران ،نیز با بررسی شرکت در کشور چین بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ نشان دادند که احتمال گزارشگری متقلبانه با حضور اعضای غیر موظف در هیات مدیره کاهش خواهد یافت.در واقع حضور اکثریت اعضای غیر موظف در هیات مدیره باعث کاهش مدیریت سود در استرالیا(دیوید سون و همکاران،۲۰۰۵)،افزایش محافظه کاری در حسابداری درآمدها در بریتانیا (بیکز و همکاران ،۲۰۰۴) و بهبود کیفیت شفافیت گزارشگری در آمریکا شده است .(چن و همکاران ،۲۰۰۶).
احمد و دولمان ،ارتباط بین ویژگی های هیات مدیره و محافظه کاری حسابداری را بررسی کردند.نتایج پژوهش آنان حاکی از آن بود که درصد مدیران داخلی با محافظه کاری حسابداری رابطه منفی دارد. همچنین درصد مدیران مالک خارجی ارتباط مثبت و معناداری با میزان محافظه کاری حسابداری دارد. (احمد و دولمان ،۲۰۰۷).
لارا و همکارانش ،با بهره گرفتن از یک نمونه منتخب از شرکتهای اسپانیایی در فاصله زمانی بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ ارتباط بین ویژگی های هیات مدیره و محافظه کاری مشروط را بررسی کردند.نتایج حاکی از آن بود که هر چه نفوذ مدیر عامل بر عملکرد هیات مدیره کمتر باشد، درجه محافظه کاری حسابداری بیشتر می شود. (لارا و همکارانش،۲۰۰۷).
کنگ و دیگران ، معتقدند اندازه هیات مدیره میتواند بر تنوع سنی اعضای هیات مدیره در ترکیب هیات مدیره تأثیر مثبتی داشته باشد؛ اما نمی تواند بر تنوع جنسیتی تیم هیات مدیره و تعداد اعضای مستقل در آن اثر مثبتی داشته باشد. از سوی دیگر دنیس و سارین، معتقدند که میان اندازه تیم هیات مدیره و تعداد اعضای مستقل به هیات مدیره رابطه مثبتی وجود دارد. (کنگ و دیگران ،۲۰۰۷) ،(دنیس و سارین ،۱۹۹۹).
عبد السلام و همکاران ، به بررسی تأثیر ترکیب هیات مدیره و ساختار مالکیت بر سیاستهای تقسیم سود پرداختند.در این راستا ۵۰ شرکت مصری در دوره زمانی ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش مؤید این است که شرکتهای با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و مالکیت نهادی بیشتر، سود بیشتری را تقسیم میکنند.بعلاوه، رابطه معناداری بین ترکیب هیات مدیره و سیاست تقسیم سود نیست. (عبد السلام و همکاران ،۲۰۰۸).
چانگ و سان، به این نتیجه رسیدند که دوگانگی وظیفه مدیرعامل ممکن است اثربخشی وظیفه نظارت هیات مدیره بر گزارشگری مالی را به مخاطره اندازد و درنهایت آن ها به این نتیجه رسیدند که بین دوگانگی وظیفه مدیرعامل و کیفیت سود رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. (چانگ و سان ،۲۰۰۸).
راچدی و همکاران ، نشان دادند که بین عملکرد شرکت و استقلال هیات مدیره،رابطه مستقیم وجود دارد. راچدی و همکاران ،۲۰۰۸).
سی وار ماکریشنان و یو ،یستا آماجا و همکاران ،رامیسی و مور ،کلین ،به این نتیجه رسیدند که هنگامی که تعداد مدیران غیر موظف در ترکیب هیات مدیره افزایش مییابد اقلام تعهدی کاهش مییابد و مدیران غیر موظف موجب افزایش کیفیت سود میشوند.( سی وار ماکریشنان و یو،۲۰۰۸)،(یستا آماجا و همکاران،۲۰۰۸)،(رامیسی و مور،۲۰۰۵)،(کلین،۲۰۰۲).
مایورال و سگورا، ارتباط بین کیفیت سود و ویژگی های هیات مدیره را بررسی کردند.نتیجه تحقیق آن ها بیانگر این بود که کیفیت سود دارای ارتباط مثبت اندکی با فعالیتهای هیات مدیره است اما ارتباطی با اندازه و ترکیب هیات مدیره ندارد. (مایورال و سگورا،۲۰۰۸).
چنگ، به بررسی رابطه بین ترکیب هیات مدیره و عملکرد شرکت پرداخت.نمونه پژوهش ۱۲۵۲ شرکت را طی سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ شامل می شد.وی در این پژوهش،از بازده دارایی ها و بازده سهام به عنوان معیارهای اندازه گیری عملکرد و از متغییرهای اندازه هیات مدیره و درصد مدیران غیر موظف هیات مدیره برای اندازه گیری ترکیب هیات مدیره استفاده کرد.نتایج نشان داد که بین اندازه هیات مدیره و درصد مدیران غیرموظف با عملکرد شرکت رابطه مثبت وجود دارد.( چنگ ،۲۰۰۸).
ساکاوا و واتانابل[۳۵] ، معتقدند، در کوتاه مدت امکان دارد مدیران در جهت منافع شرکت عمل کنند؛ از این رو، در بلندمدت مدیران در جهت منافع خود عمل میکنند و در پروژه هایی سرمایه گذاری میکنند که بازده کمتری نسبت به ریسک تقبل شده عاید شرکت شده، باعث افزایش ریسک شرکت می شود (ساکاوا و واتانابل،۲۰۰۸).