۲-۱-۵-عوامل موثر در شکلگیری مکانهای جرمخیز
بی شک توزیع جغرافیایی بزهکاری در سطح شهرها یکنواخت و موزون نیست.علاوه بر این تحقیقات نشان میدهد وقوع بزه در شهرها تمایل و گرایش به تمرکز در برخی محدوههای خاص دارد. حال پرسش اساسی این است چرا برخی محدودههای شهری محل تمرکز و تراکم جرم و خشونت و ناامنی است و اساساً چگونه ممکن است مکان و شرایط مکانی بتواند عامل یا زمینه ساز این تمرکز باشد ؟ در پاسخ به این سؤال اندیشمندان اظهارنظرهای متفاوتی کرده اند. طرفداران نظریه فعالیت روزمره معتقدند همگرایی و ترکیب سه عنصر زیر موجب شکلگیری مکانهای جرمخیز میشود:
الف- وجود اهداف مجرمانه، در این مکانها که بزهکاران را ترغیب به ارتکاب جرم در این محدودهها میکند این اهداف میتواند مردم یا اشیایی باشد که معمولاً قربانی بزه میگردند.
ب- وجود بزهکارانی که دارای انگیزه، توان و مهارت کافی جهت انجام عمل مجرمانه هستند.
ج- نبود مراقبت و کنترل مناسب جهت مقابله با اقدامات مجرمانه از سوی مردم و مسئولین.(توکلی، ۱۳۸۴، ۷۲). عده ای از صاحب نظران،[۳۸] بهم ریختگی فضایی و نبود انسجام اجتماعی را عامل اصلی شکلگیری کانونهای جرمخیز دانسته اند از جمله اسکوگان و ماکسی فیلد در سال ۱۹۸۱ چنین اظهار داشته اند که شرایط محیطی چون وجود ساختمانهای متروکه و خالی از سکنه، خرابهها و فضاهای تخریب شده و در کنار آن وجود کجرویهای اجتماعی چون نزاع، شرارت، اشکال مختلف خشونت در ملاء عام و یا مصرف مواد مخدر و مشروبات، ولگردی باعث افزایش ناامنی و همچنین تشویق و ترغیب افراد به بزهکاری بیشتر در این محدودهها میشود.(آنسلین، ۲۰۰۰، ۲۲۱)
به نظر میرسد یکی از دلایل مهم فراوانی بزهکاری در این محدودهها این است که بزهکاران در ارزیابی این مکانها درمییابند که جامعه و سازمانهای رسمی و غیر رسمی اجتماعی، توانائی و امکان کنترل مناسب این محدودهها را نداشته و لذا در این مکانها امکان مناسب تری برای ارتکاب بزه با حداقل خطر و تهدید وجود دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این میان “ویسبرد[۳۹]“و"اک[۴۰]” چهار مفهوم اساسی را درشکلگیری مکانهای جرمخیز موثر دانسته اند:
الف – تسهیلات[۴۱]:
وجود امکانات و تسهیلات مناسب بزهکاری چون وجود مشروب فروشی، قمار خانه، برخی مجتمعهای آپارتمانی در یک محدوده جغرافیایی باعث ترغیب و تشویق بزهکاران به انجام رفتار مجرمانه در این محدودهها میشود. علاوه بر این نوع و میزان بزهکاری بستگی به نوع افرادی دارد که به این مکانها جذب میشوند.
ب – ویژگیهای مکانی[۴۲] :
وجود مشخصاتی چون دسترسی راحت، نبود نگهبان یا گشت، عدم مدیریت اصولی و در کنار آن وجود برخی امکانات که مجرمین را ترغیب به جنایت نماید.
ج – اهداف مجرمانه[۴۳] :
وجود اموال یا اشیایی که مطلوب بزهکار میباشد
د -بزهکار[۴۴] :
تعداد بزهکاران و توانایی و انگیزه آنها در عمل مجرمانه.(اک، ۱۹۹۵، ۱۶)
ملاحظه میگردد تمامی نظریات و دیدگاههای فوق که بر پایه نقش محیط و شرایط مکانی و اجتماعی محیط در ایجاد کانونهای جرمخیز ارائه گردیده است تا حدودی به یکدیگر شباهت دارد اما آنچه طرفداران نظریه کانونهای جرمخیز بر آن تاکید دارند اینکه این مکانها در نتیجه استقرار و ترکیب اهداف بالقوه مجرمانه (قربانیان بالقوه جرم[۴۵]) و بزهکاران ایجاد میگردد وموجب پیدایش حداکثر فرصت و امکان بزهکاری در این محدودهها میشود. به عنوان مثال واقع شدن هتلها، فرودگاهها، پایانههای مسافربری توقفگاههای وسایط نقلیه، رستورانها و مکانهای جاذب گردشگران و برخی مراکز تجاری و سیاحتی و تجمعبزهکاران در بیشتر موارد باعث ایجاد محدودههای جرمخیز میشود.
نکته مهم دیگری که طرفداران نظریه مکانهای جرمخیز بر آن تاکید مینمایند اینکه مکانهای جرمخیز بیشتر در محدودههایی قرار دارد که قربانیان بزه (شخص یا شیء) و بزهکاران در بیشترین مجاورت با یکدیگر قرار گرفته باشند و این مجاورت باعث افزایش شدید فرصتهای بزهکاری و تکرار جرم میشود. در واقع این مکانها نوعی عدم تعادل، انحراف از استاندارد، طغیان ناهنجاریها دیده میشود که موجب میگردد این محدودهها همانند دملهای چرکینی در سطح شهر خودنمایی کند. دملهایی که در ابتدا به صورت نواحی بامیزان کم بزهکاری تولد یافته و سپس به عرصههای تراکم و تمرکز بزهکاری بدل میگردند. در حوزه جغرافیایی جرم که مجموعهای از روشهای مطالعه محیطی جرم است و پراکندگی مکانی و زمانی جرایم مختلف را در محدودههای جغرافیایی مورد بررسی قرار میدهد تا از این طریق به کشف الگوهای رفتار مکانی مجرمین دست یابد و با رویکرد پیشگیری مکان و نسبت به حل مشکلات اقدام نماید لذا رویکرد جغرافیایی جرم یک رویکرد محیطی یا پیشگیری وضعی است.
همچنین هر جرمی دارای دو بعد افقی (بعد محیطی یا کجایی جرم) که ناظر بر محل و مکان وقوع جرم است که الگوهای رفتار مکانی مجرمان را بررسی میکند و دیگری بعد عمودی آن که بیشتر پیرامون سایر مسائل مانند نوع جرم و مجرم، آماجها و … بحث میکند به عبارت بهتر جرم (سرقت) یک پدیده مکان مرجع است و بالاخره با هر شکل و حالت و از هر نوعی که باشد در یک مکان به وقوع میپیوندد.
در پژوهش مذکور با توجه به اینکه رویکرد موضوع مربوطه، پیشگیری وضعی (پیشگیری مکان محور) میباشد و در حال حاضر نیز پلیس، تحلیل الگوهای رفتار مکانی مجرمان (سارقین) را مد نظر قرار داده و بر روی مکان خاص جرم تمرکز دارد بنابراین از اهمیت ویژهای برخوردار است.
طبق پیشگیری مکان محور جرم شناسان معتقدند که جرمشناسی محیطی، مکان محور بوده و رویکرد انتظامی پلیسی دارد لذا بیشتر مورد استفاده پلیس قرار میگیرد از طرفی یک نوع جنبه غیرکیفری نیز دارد وتلاش دارد که با ایجاد تغییرات گوناگون در محیط باعث عدم وقوع جرم بشود. هر جرم به وسیله انسان در مقطع زمانی خاص رخ میدهد و به عبارتی تمامی ناهنجاریهای اجتماعی به هر صورتی که انجام شود دارای ظرف مکانی و زمانی منحصر به فردی است که آن را از دیگر رفتارها متمایز میسازد. نکته حائز اهمنیت آن است که تفاوت در شرایط مکانی و خصوصیات رفتاری و در کنار عامل زمان باعث میشود تا جرم و جنایت در واحد مکان توزیع فضایی یکسانی نداشته باشد.
در شهرستان شهرکرد نیز برخی مکانها به دلیل موقعیت خاص خود در استان و نیز به دلیل ساختار کالبدی خاص و همچنین ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ساکنان آن و عدم توازن بین جمعیت و امکانات موجود در شهر، تراکم بالای جمعیت، کمبود مسکن، افزایش مهاجرین غیر بومی و افزایش حاشیه نشینی، امکان و فرصت بیشتری برای وقوع جرم علیالخصوص جرم سرقت منزل دارند در نقطه مقابل برخی مکانها مانع و بازدارنده فرصتهای مجرمانه هستند و همین امر موجب میشود تا بزهکاران در انتخاب محل جرم خود، به دنبال کمخطرترین و مناسبترین فرصتها و شرایط مکانی برای ارتکاب و انتخاب عمل مجرمانه باشند. بنابراین شرایط مکانی به وجود آورنده و تسهیل کننده این فرصتها برای ارائه رهنمود برای تغییراین شرایط و تبدیل آن به فضاهای مقاوم در برابر ناهنجاریهای اجتماعی از مهمترین اهداف بررسیهای تحقیق حاضر محسوب میگردد. در پیشگیری وضعی در جرائم با مد نظر قرار دادن بزهکار و بزه دیده تمرکز بر روی برنامههایی است که با اصلاح محیط فیزیکی و رفتارهای اجتماعی و شخصی سعی میشود با طرح محیط فیزیکی جدید وتغییر در رفتارهای اجتماعی و شخصی فرصت ارتکاب جرم از مجرمان گرفته شود. بدیهیاست این امر بدون بهره برداری از اصول علمی و اساسی پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه سرقت منازل امکانپذیر نمیباشد. بنابراین با توجه به اینکه در مباحث کنترل و پیشگیری جرم حوزه اصلی فعالیت پلیس در شهرها و سکونت گاههای انسانی است و آمار موجود مؤید این مهم میباشد، ضرورت دارد مبانی نظری تحلیل جغرافیایی جرایم شهری مورد بررسی قرار گیرد.
۲-۲-مفهوم پیشگیری از جرم:
پیشگیری در فرهنگ به معنای مانع شدن، جلوگیری کردن و مانع سرایت شدن آمده است. (معین، ۱۳۶۳، ۹۳۲) پیشگیری یک مفهوم کلی است و به مجموعه اقداماتی گفته میشود که برای پیشگیری و جلوگیری ازفعل و انفعالات زیانآور محتمل بر فرد به عمل میآید. هدف پیشگیری از جرم، کنترل اعمال مجرمانه است و در کنترل اعمال مجرمانه اصلاح و بازداشتن مجرم، حفاظت از بزه دیده و جامعه مدنظر است.(گلمحمدی، ۱۳۸۵، ۳)
نجفیابرندآبادی در خصوص واژه پیشگیری مینویسد : «واژه پیشگیری امروزه در معنی جاری و متداول آن دارای دو بعد است: پیشگیری را جلوگیری کردن هم به معنی «پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و به جلوی چیزی رفتن» و هم به معنی آگاه کردن خبر چیزی رادادن و هشدار دادن است اما در جرمشناسی پیشگیرانه در معنی اول آن مورد استفاده واقع میشود یعنی باکاربرد فنون، مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیشی گرفتن از بزهکاری است اما از نظر علمی، پیشگیری یک مفهوم منطقی – تجربی است که همزمان از تعاملات عقلانی و مشاهدات تجربی ناشی میشود (گل محمدی، به نقل از ابرندآبادی ۱۳۸۵، ۲۳و ۲۴)
عنوان پیشگیری از وقوع جرم به مفهوم خاص آن یکی از دست آوردهای جرم شناسی و موثر ترین راه کنترل و مبارزه با جرم و بزهکاری است به علاوه شناخت ماهیت بزهکاری و عوامل آن از دیدگاه جرم شناسی موجب آن شده است که امروزه پیشگیری به روش جرمشناسی موقعیت و جایگاه خاصی را در تدوین سیاست جنایی کشورها به خود اختصاص دهد.(کردلو، ۱۳۸۵، ۲۳)
به طور کلی فکر و اندیشه پیشگیری از وقوع جرم در آموزههای مکاتب سنتی حقوق کیفری (کلاسیک و نئوکلاسیک) برای کنترل و مقابله با جرم یا مفهوم خاص آن مکاتب یعنی بازدارندگی فردی ناظر به ترس و رنج ناشی از اعمال کیفر بر مرتکب جرم و هم چنین بازدارندگی عمومی برای کسانی که آمادگی بالقوه برای ارتکاب جرم را دارند به عنوان پیشگیری کیفری بی سابقه نیست. اما ناکامی آموزههای سنتی کلاسیک ونئوکلاسیک در مبارزه ریشهای با بزهکاری و بیتاثیر بودن پیشگیری کیفری برای کنترل جرم موجب پدید آمدن شیوههای جدید پیشگیری غیرکیفری براساس رویکرد جرمشناسی گردیده است.(همان منبع)
۲-۲-۱-انواع روشهای پیشگیری از جرم:
در یک تقسیم بندی کلی و با توجه به مطالب فوق الذکر پیشگیری از وقوع جرم را در دو دسته مورد بحث قرار میدهند که عبارت است از :
۲-۲-۱-۱- پیشگیری کیفری از جرم:
در این نوع پیشگیری با تکیه بر اثرات اعمال کیفر اجرای سریع و حتمیآن سعی مینمایند که بر افکار عمومیجامعه تاثیر گذارند تا از ارتکاب جرایم پیشگیری گردد. پیشگیری کیفری به دو شاخه عام و خاص تقسیم میگردد:
در این روش در مفهوم فردی یا خاص جامعه میکوشد تا با تحمل مجازات بر مجرم به لحاظ رنج و عذاب و سختی ناشی از اعمال کیفر مجرم بعد از تحمل مجازات از ارتکاب و تکرار جرم خودداری کند و در مفهوم عام با همگانی آن با عنایت به جنبه ارعاب و عبرتآموزی و بازدارندگی آن نسبت به سایر افراد جامعه یک عامل بازدارنده محسوب میشود. (گل محمدی، ۱۳۸۵، ۲۶)
۲-۲-۱-۲- پیشگیری غیر کیفری از جرم:
این مدل که شاخهای از جرمشناسی کاربردی است شامل مجموعه اقداماتی است که در سیاست جنایی برای استفاده از موثرترین ابزار و وسایل و تدابیری است که به هدف پیشگیری در یک جامعه آماری و بدون توسل به جنبههای ارعابی کیفر اتخاذ میگردد که مهمترین آنها را میتوان در سه دسته زیر مطرح نمود: (کردلو، ۱۳۸۴، ۲۴)
ب -۱) پیشگیری اجتماعی که هدف اصلی از آن تقویت نهادهای اجتماعی و مراقبتهای مردمی به منظور تاثیر گذاری بر افراد و گروههایی که بیشتر در معرض ارتکاب جرم هستند میباشند و قلمرو آن ناظر به محیطهای عمومی از قبیل محیطهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و هم چنین سایر محیطهای مشخصی مانند خانواده، مدرسه، محله و محل کار که نقش عمدهای در بزهکاری دارند میگردد. (کردلو، ۱۳۸۴، ۲۴)
ب -۲) پیشگیری زودرس که وجه این شیوه ناظر به این است که زمان شروع به ارتکاب جرم در سنین کودکی اتفاق میافتد و تکرار بزهکاری در دوران بزرگسالی استمرار پیدا میکند. بنابراین پیشگیری زودرس شامل اطفال و نوجوانان بزهکار میباشد. (همان منبع)
ب -۳)پیشگیری وضعی و انواع آن: این نوع مدل پیشگیری که یکی از جدیدترین روشها برای ارتکاب جرم از طریق ایجاد تغییر در اوضاع و احوال حاکم بر جرم میباشد. «در پیشگیری وضعی با حمایت از آماجهای جرم، بزه دیدگان بالقوه و اعمال تدابیر فنی در صدد جلوگیری از بزهدیدگی افراد و آماجها در برابر بزهکاران هستند که در نهایت به طور غیر مستقیم کاهش بزهکاری نتایج آن خواهد بود». (نجفیابرندآبادی، ۱۳۷۹، ۱۹) ناگفته نماند پیشگیری وضعی از طرف بعضی از جرمشناسان مورد انتقاد قرار گرفته است زیرا به اعتقاد آنان شرایط فیزیکی مناسب برای ارتکاب جرم صرفاً یک عامل فرعی است و تاثیرگذاری برای عامل فوق نمیتواند تاثیر عوامل اصلی بزهکاری را از بین ببرد بلکه کاهش فرصتهای مناسب جرمزا یا از بین بردن آنها صرفاً موجب جابجایی میشود نه کاهش آن. اما نظر به تنوع وضعیتها و شرایط مادی به انواع جرایم روشهای پیشگیری وضعی متنوع خواهد بود اما نکته مهم در طراحی انواع پیشگیری وضعی برای منصرف کردن بزهکار از ارتکاب جرم عموماً به فعالیتهایی که موجب برهم زدن وضعیتهایی که جرم در آن واقع میشود اطلاق میگردد.(کردلو، ۱۳۸۴، ۲۵) پیشگیری وضعی در دو محور استوار است:
مجرم با فرصتهایی که در رفتار قربانیان جرم برای مجرمان ایجاد میشود به اندیشه ارتکاب جرم میافتند
به لحاظ اینکه مجرم فرد حسابگر و مقتصد است میتوان از طریق شیوههای فنی توسط مجرم جلوگیری کرد.(گلمحمدی، ۱۳۸۵، ۳۱)
«ژرژ پیکا» پیشگیری وضعی را اینگونه توصیف میکند: پیشگیری وضعی عبارت است از اقدام به محدود کردن فرصتهای ارتکاب جرم یا مشکل تر کردن تحقق این فرصتها برای مجرمین بالقوه. (ژرژپیکا، ۱۳۷۶، ۴۲)
۲-۲-۲-معایب پیشگیری وضعی
در پیشگیری وضعی ایراداتی به شرح زیر وارد است:
جرم را از بین نمیبرد بلکه موجب جابجایی جرایم (شامل جابجایی موقعیت زمانی و مکانی، جابجایی تاکتیکی، جابجایی آماجها، جابجایی شغلی و. ..) از نقطهای به نقطه دیگر میشود.
ارتکاب جرایم را از طبقه مرفه جامعه به سوی افراد بی بضاعت سوق میدهد.
در جامعه ایجاد وحشت و ترس میکند
وظیفه پیشگیری از جرم را روی دوش قربانیان میگذارد.مقصر بودن مجرمین را ندیده گرفته و از بیعدالتیهای اقتصادی و اجتماعی که منجر به وقوع جرم میشود، غافل است
پیشگیری وضعی برای تمامیجرائم کاربرد ندارد جرائمی مثل خشونتهای خانگی، سوء استفاده از کودکان و جرائم دولتی را شامل نمیشود
پیشگیری وضعی در درازمدت ممکن است خیلی جواب ندهد. (گلمحمدی، ۱۳۸۵، ۳۲)
دید بصری شدید
جابجایی خود مجرم (یعنی مجرمین دیگری جای مجرمین قبلی را پر مینمایند).
عدم بررسی مسائل به صورت بنیادی (یعنی فقط به جهت رفع مشکلات فیزیکی محیط میپردازد و به سایر مشکلات اجتماعی رفاهی، تربیتی مجرمین توجهی ندارد). لازم به توضیح است طرفداران پیشگیری وضعی در مقام دفاع از ایرادات بالا برآمده و پاسخهایی به شرح زیرداده اند
۲-۲-۳-مزایای پیشگیری وضعی
هر چند که پیشگیری وضعی جرم را از نقطهای به نقطه دیگر منتقل میدهد ولی گاهی موجب تغییر رفتار و روش مجرمین شده و زمینه را برای روی آوردن به مشاغل شرافتمندانه را فراهم میکند.
طرفداران پیشگیری وضعی اعتقاد دارند ترس از جرم در جوامع به اندازه کافی موجب وحشت و ترس در جامعه شده است لذا ترس از پیشگیری وضعی در مقابل ترس از جرم بسیار ضعیف تر است و اضافه میکنند مردم بیشتر از ضعف تواناییهای دستگاه کیفری و پلیس در هراسند تا پیشگیری وضعی.