آلودگی محیط زیست
تلاش در جهت حفظ تمایزات فرهنگی و فردی
نگرانی در مورد افزایش کاربرد تکنولوژی به جای نیروی انسانی و در نتیجه افزایش بیکاری
حضور فعالتر کشورهای رقیب مثل ترکیه در منطقه
محدودیت زیرساختها مانند حمل و نقل
بروز حوادث غیرمترقبه
تبلیغات منفی و سوء توسط رسانههای جمعی کشورهای خارجی
بزرگنمایی بخشی از ناامنیهای موجود در مرزهای شرقی کشور
منبع: نوبخت، محمدباقر و پیروز، الهام. (۱۳۸۷). توسعه صنعت گردشگری در ایران: موانع و راهکارها (چاپ اول). تهران: معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی.
۲-۳-۲ صنعت گردشگری در ایران: نگاهی بر محدودیتهای پیش روی گردشگران خارجی
ایران یکی از مهمترین کشورهای جهان از نظر وسعت و قدمت مکانهای تاریخی و فرهنگی به شمار میرود (مشایی و همکاران، ۲۰۰۷). بر همین اساس، پتانسیل بسیار زیادی برای جلب گردشگران بین المللی دارد. متأسفانه کشورهای اروپایی و امریکا علیرغم روابط پایدار خود با کشورهایی نظیر ژاپن، ترکیه، روسیه، کشورهای آسیای میانه و سایر کشورهای اسلامی (شیعه)، تمام تلاش خود را جهت انزوای بیشتر این کشور به کار میگیرند. این امر مشکلات متعددی را برای گردشگران بین المللی ورودی به ایران ایجاد کرده است؛ برای مثال، تحریمهای بین المللی باعث افت خدمات خطوط هوایی داخلی ایران شده است. به گفته دولت امریکا، این تحریمها به دلیل مسأله انرژی هستهای ایران وضع شده اند. علیرغم تمامی این مشکلات، ایران همچنان در مسیر رشد برای جذب گردشگران خارجی قرار دارد (کوپر و همکاران، ۲۰۰۱؛ کزاک، ۲۰۰۲؛ گلدنر و ریچی، ۲۰۰۶؛ لاوز و همکاران، ۲۰۰۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با توجه به این مسأله که سیاستمداران علاقه کمتری به گردشگری دارند، واضح است که این صنعت از نظر سیاسی و اقتصادی، در مقایسه با نفت و سایر بخشها صنعت کماهمیتتری تلقی می شود. این عدم علاقه حتی در رابطه با گردشگری بومی بیشتر نمایان است. در حالی که باید برای گردشگری پتانسیل ایجاد گردد. نفت و گاز در قیاس با ارزش ذاتی خود در کشور، منافع اندکی را ایجاد می کند. همزمان، بیکاری در میان جوانان، یکی از عمدهترین چالشهای اقتصادی و اجتماعی ایران است. جوانان زیر ۲۵ سال، ۷۵ درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهند و در برخی نواحی شهری بالای ۵۰ درصد از این مردم جوان کار مناسبی ندارد. گردشگری علیرغم ویژگیهای زیاد کاری و پراکندگی جغرافیایی آن به عنوان بخشی که می تواند فرصتهای کاری زیادی برای این گروه ایجاد کند، بسیار حائز اهمیت است (باتلر و هینچ، ۲۰۰۷).
از طرف دیگر، گردشگری میان دو نگرش دولت نسبت به آن قرار دارد: یکی نگرش نسبت به گردشگری به عنوان وسیلهای برای دستیابی به منافع و پیشرفت اقتصادی، و دیگری به عنوان ابزاری جهت هدایت به سوی جهانی شدن و تهدید ارزشها و هنجارهای بومی (باتلر و هینچ، ۲۰۰۷).
حکومت ایران در این رابطه باید گامهای مؤثری بردارد تا به این تصور غلط در مورد خود پایان دهد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که آموزههای اسلامی اجازه نمیدهند که برخی اقداماتی که در کشورهای دیگر در مورد توسعه گردشگری انجام می شود در ایران نیز پیاده شود. این مسأله به همان شناخت و درک اسلام برمیگردد که برای پیروان خود آن را حرام کرده است؛ مانند شنای مختلط زنان و مردان و حمام آفتاب گرفتن در سواحل که واکنش زیاد محافل بین المللی را به همراه داشته است (باتلر و هینچ، ۲۰۰۷).
بازاریابی گردشگری بین المللی[۷۴] در ایران به وفور به وسیله مشکلاتی درباره تصور ملی در ارتباط با وابستگیهای سیاسی و منطقهای و همچنین موضوعات فرهنگی و اجتماعی، با چالش روبرو شده است؛ مخصوصاً حجاب برای زنان و ممنوعیت هر نوع مشروبات الکلی. برای مثال، شواهدی وجود دارد که برخی از متصدیان تور گردشگران چینی به پیشرفت صنعت گردشگری ایران تمایلی ندارند؛ زیرا، حجاب در ایران الزامی است (باتلر و هینچ، ۲۰۰۷). برخی از کشورهای خارجی در مورد ایران اقدام به تبلیغات منفی می کنند، مقررات کشور در مورد صنعت گردشگری در زمینه ورود گردشگران به ایران تسهیلات مناسبی را ایجاد نمیکند. مراکز و جاذبههای گردشگری ایران برای بازدیدکنندگان خارجی به طور مناسب آماده نیست (خانی، ۱۳۸۹).
فقر، عدم وجود استانداردهای لازم، کم بودن امکانات در جاذبههای گردشگری، ارائه تصویر منفی از ایران توسط کشورهای غربی، جنگهای پی در پی در بسیاری از کشورهای اسلامی (لبنان، سوریه، لیبی، عراق و…) که تصویری از جنگ را برای منطقه ارائه میدهد، به اضافه امنیت داخلی ناکافی مانند نزاعهای داخلی و تقسیمات و جداییطلبیهای سیاسی (که برخی اوقات توسط کشورهای دیگر تحمیل می شود)، نگرشهای دولتی، سیاستهای نادرست گردشگری، جوسازی منفی رسانههای غربی، نبود امنیت منطقهای (ناپایداریهای سیاسی مانند کشمکش در مرزهای پاکستان و هند بر سر مسأله کشمیر)، از موانع و مشکلات اساسی کشورهای اسلامی است که تصویر معینی را در اذهان گردشگران خارجی ایجاد می کند (تاجزاده نمین[۷۵]، ۲۰۱۳).
محیط سیاسی داخلی کشور ایران و روابط بین المللی، موقعیت جغرافیایی ـ سیاسی[۷۶] ایران، ناآشنایی با کشور ایران به عنوان یک مقصد گردشگری، چالشهای عمدهای هستند که صنعت گردشگری در برابر بازارهای عمده گردشگری با آن مواجه است. اگر چه تغییر شرایط سیاسی در ایران را نمی توان منکر شد، اما زمان بسیار زیادی لازم است تا دیوار عدم آشنایی و تعصبات کلیشهای نسبت به ایران از بین برود و به عنوان یک تصویر مفید گردشگری برای گردشگران به شماره می آید. موفقیت در یک بخش خاص از بازار هدف به عوامل زیادی وابسته است (بیتنر[۷۷]، ۱۹۹۵؛ موسکاردو، موریسون، پیرس، لانگ و اولیاری[۷۸]، ۱۹۹۶؛ لینهارت و فراستوسک[۷۹]، ۱۹۹۸؛ پیرس و بنکندوروف[۸۰]، ۲۰۰۶).
اما مسأله اینجاست که در چه زمانی و مکانی تصویری نامطلوب توسط عوامل دسته سوم ایجاد شده است؟
مردم یک جامعه دلایل بسیار زیادی برای بازدید از جوامع دیگر دارد. اما ترک آداب و شئونات ناشناخته خود که در یک جامعه دیگر هم ناشناخته است و به صورت وارونه تصویری از آن دو ارائه شده است، مطمئناً کار چندان سادهای نیست (کاتلر، براون و ماکنز[۸۱]، ۱۹۹۹؛ آدامز[۸۲]، ۲۰۰۳). دولت امریکا و متحدانش، میراث فرهنگی و تصویر ایران برای گردشگران خارجی بازدیدکننده از این کشور را با اسلامگرایان افراطی و احتمالاً خطرناک به تصویر کشیدهاند (علوی و یاسین[۸۳]، ۲۰۰۷؛ وفاداری و کوپر[۸۴]، ۲۰۰۷). اما با توجه به این که گردشگری فرهنگی[۸۵] بخش عظیمی از گردشگران بین المللی را با خود همراه کرده است، حداقل میتوان گفت که این مسأله ایران را به کشوری جذاب برای گردشگران تبدیل کرده است (کراچ و لابرن[۸۶]، ۲۰۰۳؛ ریچاردز و ویلسون[۸۷]، ۲۰۰۷؛ کوپر، گاتا و ایادز[۸۸]، ۲۰۰۸). ایران کشوری ناآشنا با گردشگری نیست و از قدیمالایام گردشگری در آن رواج داشته است. سالیان سال است که راه ابریشم غرب و شرق را به هم متصل کرده و رژه امپراتوریهای بزرگ در جاذبههای آن تأثیرگذار بوده است (بوناویا[۸۹]، ۲۰۰۴). اما متأسفانه آگاهی و مدیریت مسایل مربوط به گردشگران به تازگی در سیاستهای دولت آشکار شده است (مشایی[۹۰]، ۲۰۰۵).
علیرغم این که گردشگری ۹ درصد از کل مشاغل ایران برای جوانان دنبال شغلهای رده بالا را به خود اختصاص داده است و اهمیت آن برای دولت روز به روز بیشتر آشکار می شود، اما فقط رقم بسیار کمی از ورودیهای سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ (که در حدود ۲ میلیون نفر بوده است) را به خود جلب کرده است. با این وجود، صنعت گردشگری ایران تحت رگبار مسلسل مسایل منفی و تصویر بد است و به شدت تحت تأثیر محیط سیاسی کشور و روابط بینالملل آن قرار گرفته است (یورومانیتور[۹۱]، ۲۰۰۷).
دولت ایران برای مقابله با این مشکلات، در سالهای اخیر تلاش کرده است تا با جدیت، چهره فرهنگی و تاریخی ایران را به نحو چشمگیرتری ارتقا دهد. ادغام سازمانهای گردشگری با اداره میراث فرهنگی و چندین اقدام دیگر در سالهای اخیر، نشان از اقدامات دولت ایران برای ارتقای چهره خود و تأثیرگذاری بر روی این صنعت است. مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران، معتقدند که ارتقای مؤثر این صنعت، باید در مقیاسی کوچک و در حوزه گردشگری فرهنگی باشد؛ چون، هنوز جامعه ایران آماده پذیرش انبوه گردشگران نیست (نقی[۹۲]، ۲۰۰۰؛ وقاداری و کوپر، ۲۰۰۷). سیاست جذب و تغییر نگرش مردم جهان نسبت به ایران به عنوان یک مقصد گردشگری، همچنین تبلیغات تهاجمی علیه چهره ساختگی ایران توسط غرب در رسانههای تصویری بین المللی، از جمله اقدامات صورت گرفته توسط مسئولان میباشد. سازمان متولی گردشگری در ایران، در خلال سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۷ در حدود ۱۰ میلیون دلار برای تبلیغات کشور ایران در رسانههای بین المللی هزینه کرده است. بی بی سی، یورو نیوز، العربیه، الجزیره، ام بی سی، شبکه هایی بودند که تبلیغات در آنها به طور گستردهای پخش شد. ایران برای مبارزه با تبلیغات سوء رسانههای غربی شروع به تأسیس رسانهای بین المللی با عنوان پرس تی وی[۹۳] و با شعار جهانی سرشار از حقیقت کرد. این شبکه بین المللی حاذبههای ایران را به طور گستردهای تبلیغ می کند (آی آر آی بی[۹۴]، ۲۰۰۶).
سوای تمامی این برنامه ها برای جذب گردشگران، وزارت خارجه در ارتباط و هماهنگی با سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، تصمیم به صدور ویزا در فرودگاههای کشور نمود و این خود گامی بزرگ برای جذب گردشگران بود؛ علاوه بر این، اشتیاق دولت برای جذب گردشگران را نشان میداد. ایران، مطابق گزارشات یونسکو، از نظر داشتن جاذبههای تاریخی و باستانی یکی از ۱۰ کشور برتر در جهان است. این کشور ۱۲۰۰۰ اثر ثبت شده ملی و رسمی دارد (مشایی، ۲۰۰۵).
با این حال، انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ باعث دگرگونی فضای کلی و تحریف واقعیات و منجر به تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی و به خصوص گردشگری در تمامی وجوه شد. در سال ۱۹۷۰ در حدود ۶۰ درصد از کل گردشگران بین المللی ایران، امریکاییها بودند که سالانه مبلغی بالغ بر یک میلیارد دلار هزینه میکردند. پس از انقلاب، این رقم دستنیافتنی شد. به تبعیت از این تحولات، محدودیتهایی در جامعه ایران ایجاد شدند که موجبات تمایز آن با جوامع دیگر، حتی سایر جوامع مسلمان، را فراهم آوردند. از جمله این محدودیتها میتوان به عدم گسترش سواحل دریا برای گردشگران، نگاه مذهبی به مسأله داشتن روابط جنسی خارج از ازدواج و مصرف مشروبات الکلی اشاره کرد (میدستمیرور[۹۵]، ۱۹۹۸).
عوامل قانونی و دولتی از لحاظ نوع با سایر عوامل تعیینکننده[۹۶] متفاوت هستند. اما برای درک چارچوب ملی و بین المللی تحول تقاضا در سفر و گردشگری بسیار حائز اهمیت میباشند. هدف بیشتر این قوانین و مقررات تأثیر گذاشتن بر عرضه است، تا تقاضا. با این حال، تأثیر آنها بر تقاضا نیز قابل توجه است. تمامی دولتها قوانین و مقررات را برای نگهبانی از سلامت و امنیت جامعهشان و کنترل بهره برداری از زمینها و ساختمانها وضع می کنند و برای تخطی از آن جریمه تعیین می کنند. چنین مقرراتی بسیار مهم هستند و تمامی اشکال صنعت را تحت تأثیر خود قرار می دهند (میدلتون و کلارک[۹۷]، ۲۰۰۱). اُبِر[۹۸] (۲۰۰۱) جنبه های سیاسی گذرنامه را در جریان گذر گردشگران از مرزها بررسی نمود. منابع اصلی و جاذبهها باید توسط منابع و عوامل پشتیبان[۹۹] حمایت شوند. این عوامل، زیرساختها، راههای دسترسی، منابع رفاهی و مهمتر از همه اراده سیاسی را شامل میشوند. دسترسی به یک مقصد چالشی است که گرفتن روادید و خرید بلیط پرواز را در بر میگیرد. در صورتی که اراده سیاسی به قدر کافی قوی باشد، منابع و عوامل پشتیبان، میتوانند آزاد شوند (باتلر و سانتیکال[۱۰۰]، ۲۰۱۰). مقررات حمل و نقل هوایی عبارت است از مسیرهای پروازی، خطوط هوایی مجاز، تعداد پروازها، باند فرودگاه برای فرود یا پرواز، ظرفیت صندلی در هر مسیر و گاهی قیمتهایی که نباید از مشتریان گرفته شود. حمل و نقل هوایی بر اساس توافقات بین دو کشور انجام می شود. آزادسازی تجارت و تحولات دیگر، حمل و نقل هوایی را به سوی رقابت آزاد جهانی سوق داده است. این تغییرات تأثیر زیادی بر تقاضای محصولات گردشگری دارد (میدلتون و کلارک، ۲۰۰۱).
نگرشها نسبت به گردشگری زیرمجموعهای از نگاه وسیعتری است که به کیفیت مطلوب زندگی و چگونگی رسیدن به آن وجود دارد. این نگرشها در میان ملل مختلف متفاوت است. چنین نگرشهایی تحت تأثیر تبلیغات اثربخش[۱۰۱] و بازاریابی[۱۰۲] صحیح قرار دارد. نگرشهای اجتماعی ـ فرهنگی در کنار عوامل اقتصادی و جمعیتشناختی، اثر بسیار زیادی بر نگرشها نسبت به گردشگری و کیفیت زندگی دارد؛ زیرا، مردم با این عقاید و اندیشه های معمول پرورش یافتهاند (میدلتون و کلارک، ۲۰۰۱). نگرش منفی نسبت به گردشگری، به ویژه در جوامع مسلمان، بسیار اهمیت دارد؛ چرا که، قانون اساسی در کشورهای مسلمان بر مبنای اسلام تدوین شده است؛ حتی اگر قانون بر اساس اسلام نباشد، یافتن مرزی برای جداسازی دین از حکومت بسیار دشوار خواهد بود (باتلر و سانتیکال، ۲۰۱۰). بنابراین نگرش مسئولان و مردم نسبت به گردشگری و سایر مسایل، با ارزشهای مذهبی عجین شده است. در کشورهای مسلمان، علیرغم مشکل گسترده بیکاری، از مشاغل صنعت گردشگری استقبال کمتری می شود؛ زیرا، گردشگری در این کشورها معمولاً پدیدهای منفی تلقی می شود و به دلیل رواج مسایل جنسی، افراط در مصرف مشروبات الکلی، قمار، مواد مخدر، فیلمهای مستهجن و بیبندوباری نکوهیده است (دین[۱۰۳]، ۱۹۸۹).
برخی مذهب را عامل منفی در انتخاب مقصد میدانند. در گردشگری میتوان از خرید و مصرف گوشت خوک پرهیز کرد؛ زیرا، ضرورتی در گردشگری ندارد. اما نمی توان ممنوعیت خرید و فروش و مصرف مشروبات الکلی در گردشگری بین المللی را نادیده گرفت. این مسأله برخی از گردشگران را از سفر به چنین کشورهایی باز میدارد (باتلر و سانتیکال، ۲۰۱۰). از دیدگاه مدیران و تورگردانان و دفاتر خدمات مسافرتی تهران، ضوابط و قوانین اسلامی، باورها و اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم، مانع توسعه گردشگری میشوند (خانی، ۱۳۸۹). مسأله دیگر، با اشتغال زنان در گردشگری در ارتباط است و زمانی نمود پیدا می کند که شرکتی کارکنان خود را مجبور به پوشیدن یونیفرم خاصی بکند که با اصول اسلامی مغیارت داشته باشد. این مشکل در کل خاورمیانه و شمال افریقا وجود دارد. زنانی که با حجاب کامل و پوشش های تیره در محل کارشان حاضر میشوند، به گردشگران حس تروریست بودن را القا می کنند. از طرف دیگر، گردشگران از صحبت کردن با آنان میترسند؛ زیرا، در اینکه چنین افرادی اجازه کار دارند یا نه، مرددند. مسایل مربوط به جذابیت ظاهری نیز وضعیت اشتغال در گردشگری را وخیمتر می کند و باعث کاهش مطلوبیت نیروی انسانی در این بخش می شود (باتلر و سانتیکال، ۲۰۱۰).
اطلاعات در تصمیم گیری سفر نقش بسیار مهمی ایفا می کند. با توحه به این که گردشگری صنعتی مبتنی بر اطلاعات است، و مسافرت در زمره تصمیم گیریهای پیچیده محسوب می شود، گردشگر به فراخور نیازها و خواسته های خود نیازمند اطلاعات از کانالهای گوناگون میباشد (تاجزاده، ۱۳۸۸).
بینزاکتی، قمار، خوردن گوشت خوک و سایر غذاهای حرام، نوشیدن مشروبات الکلی و پوشیدن لباسهای نامناسب و آرایش غلیظ در اسلام ممنوع میباشد (زمانیفراهانی و آندرسون[۱۰۴]، ۲۰۱۰).
۳-۳-۲ رسانههای جهان، ایران واقعی و برنامه گردشگری ایران
امروزه تصویر ایران بسیار متفاوت از آن چیزی است که پیش از این در دنیا شناخته میشد. تعداد ورودیهای دانشجویان در رشته های مختلف در دانشگاهها، ورود زنان پا به پای مردان به عرصه های دانشگاهی و اجتماعی، تولید ۹۵ درصد از نیاز دارویی کل کشور و بسیای مسایل دیگر چهره ایران را در عرصه بینالملل دگرگون ساخته است (مرکز خبر سازمان ملل متحد[۱۰۵]، ۲۰۰۷). جایگاه اجتماعی زنان در ایران پس از انقلاب امروزه در مرکز توجه رسانه ها قرار گرفته است. این امر بیشتر به منظور نشان دادن پوشش حجاب کامل برای زنان است که طبق قوانین اسلامی برای تمامی زنان ایرانی و خارجی (در ایران) اجباری میباشد. رسانه ها با این کار به دنبال ارائه چهره خاصی از ایران هستند (خبرگزاری بی بی سی[۱۰۶]، ۲۰۰۴؛ ام اس ان بی سی[۱۰۷]، ۲۰۰۷).
درک از ایران در نگاه جهانی و به خصوص در نگاه گردشگران امریکای شمالی و اروپا آشفته بوده است (باتلر و هینچ، ۲۰۰۷). علیرغم این که بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاهها، بیش از نیمی از معلمان، و بیش از ۶۰ درصد کارکنان دولت در ایران را زنان تشکیل می دهند (آژانس خبرگزاری ایران[۱۰۸]، ۲۰۰۷) و دولت ایران پس از انقلاب توانسته نقشهای متعددی را برای ایفا به زنان بسپارد، ولی با این حال، تمرکز رسانههای غربیای که اخبار ایران را پوشش می دهند، بر یک چهره اسلام رادیکال و افراطی و قرون وسطایی است. با تمام این اوصاف، دولت ایران تصمیم گرفته است که طرح جامع گردشگری ملی خود را با نگاهی باز به صنعت گردشگری تدوین کند تا از طریق جوانب کلی آن، هم بتواند از سود مالی فراوان برخوردار شود و هم چهره منفی ایران در جهان را تغییر دهد (فلوندرز[۱۰۹]، ۲۰۰۶).
افزون بر اینها، ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موجود در کشورهای در حال توسعه منافع و مزایای حاصل از توسعه گردشگری را محدود می کند (شارپلی و تلفر[۱۱۰]، ۲۰۰۷). صنعت گردشگری در کشور ما، چه گردشگری داخلی و چه گردشگری بین المللی هیچ گاه به توسعه مطلوب دست نیافته است و این امر نتیجه برنامه های تدوین شده بوده است. با توجه به غنای منابع گردشگری کشور، علت این امر عمدتاً در اتخاذ اهداف و سیاستهای نادرست و تنگناهای اجتماعی ـ اقتصادی و عدم توسعه ساخت اقتصادی و زیربنایی نهفته است (معصومی، ۱۳۸۷).
اولین طرح جامع گردشگری ایران در سال ۲۰۰۱ توسط شورای گردشگری ایران با حمایت UNDP و UNWTO شکل داده شد. تغییر و نوسازی تمامی جاذبههای گردشگری دست ساخت و همچنین اماکن و امکانات گردشگری آسیبدیده در طول جنگ تحمیلی، از جمله نخستین اقدامات در این عرصه به شمار می آید. روی هم رفته، میتوان اذعان داشت که مسألهای که منجر به وقوع انقلابی عظیم در صنعت گردشگری ایران، ارتقای چهره ایران در جهان و همچنین گشودن گرههای ارتباطی ایران با جهان شد، استراتژی گفتگوی تمدنها بود که بدین طریق برای جوانان بیکار، به ویژه در مناطق روستایی بالقوه، مشاغلی ایجاد شد؛ ارزهای خارجی برای گسترش رفاه اجتماعی به جامعه ایران سرازیر شد؛ و صنعت گردشگری ایران از منظر زیستمحیطی، پایداری و اجتماعی ـ فرهنگی گسترش یافت (ایتو[۱۱۱]، ۲۰۰۱). اهمیت این موضوع زمانی آشکار شد که اولآً نخستین گام بزرگ در جهت توسعه این صنعت در کشور برداشته شد؛ ثانیاً آن زمان که سازمان ملل متحد سال ۲۰۰۱ را به عنوان «سال گفتگوی تمدنها» نامگذاری کرد. لازم به توضیح است که واژه «گفتگوی تمدنها» توسط سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق ایران برای نخستین بار استفاده شد. حال سوال این است که اگر چه شرایط بین المللی پایدار و ثابت به عنوان پیشفرض گسترش و رشد صنعت گردشگری به حساب می آید، آیا خود این صنعت نیز میتوانست به باز شدن گرههای ارتباطی و سیاسی ایران با کشورهای دنیا منجر شود (فلوندرز، ۲۰۰۶).
مطالعه اقتصاد گردشگری ایران نشان میدهد که تأثیر کلی این صنعت بر اقتصاد ایران در مقایسه با سایر بخشهای اقتصادی همچنان رقم بسیار پایینی را به خود اختصاص داده است؛ برای مثال، صنعت گردشگری تنها ۳/۳ از کل اشتغال در ایران در GDP را ازآن خود کرده است. در حالی که درآمد دولت از آن، به اندازه ۱۵/۰ از درآمد کل کشور است (ایتو، ۲۰۰۷). اگر چه آمار بسیار دقیقی از تمرکز درآمد گردشگری کشور ایران در دست نیست، اما با مطالعه روندهای گذشته میتوان گفت تمرکز اصلی آن بیشتر به شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و یزد بر میگردد. به طور کلی، صنعت گردشگری در مسیر خود در راه توسعه و پیشرفت قرار دارد. هر چند در این راه با چالشهای بسیار عمیقی مواجه است که پیشتر بدانها اشاره گردید. همانطور که بارها گفته شد، ثبات سیاسی نقش اساسی در گسترش این صنعت بازی می کند و نباید فراموش کرد که حتی اگر تمامی جاذبههای جهان در ایران باشد، بدون ثبات سیاسی و صلح پایدار نمی توان گردشگران را به کشور خود جذب کرد. برنامه جامع گردشگری در راستای محقق ساختن و آزمودن جایگاه حال حاضر این صنعت میباشد. از دیدگاه میان رشتهای، همانطور که بسیاری از مؤلفان اشاره کرده اند، پژوهشها و ارزیابی کامل منابع گردشگری ایران، امکانات، خدمات، زیرساختها، نیروی انسانی، و مؤسسات آموزش فنی و حرفهای مورد نیاز است (ایتو، ۲۰۰۷). خروجی این کار این خواهد بود که میراث فرهنگی و گردشگری ایران بدون شک مهمترین پتانسیل کشور ایران خواهد بود. آثار و رویدادهای تاریخی شامل آثار ثبتشده جهانی از ایران باستان تا دوره اسلامی، جاده ابریشم، تنوع جوامع قومی و روستاها، و سبک زندگی فرهنگی در دسترس به عنوان تواناییهای بالقوه ایران مطرح شده اند. علاوه بر آثار غنی میراث فرهنگی، کشور ایران دارای سرمایه های غنی و متنوع از آثار طبیعی است. آب و هوای گوناگون، پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده، جشمههای آب گرم و سرد، لجن درمانی و… از تواناییهای بالقوه اکوتوریسم این کشور به حساب می آید (وفاداری و کوپر، ۲۰۰۷).
۴-۳-۲ گردشگری و سیاست در وضعیت کنونی ایران
صنعت گردشگری در دنیای کنونی بدون مشارکت دولت یارای وجود ندارد و این واقعیتی احتنابناپذیر است. به طور کلی، میتوان ادعا کرد که تنها دولت است که می تواند با ایجاد مرزهای سیاسی، امنیت، ثبات، ساختارهای قانونی و مالی که توسعه صنعت گردشگری نیز بدان نیازمند است، می تواند اعلان وجود کند (الیوت[۱۱۲]، ۱۹۹۷).
در خصوص کشور ایران پس از خلع شاه سابق، سیاست خارجی و روابط بین المللی نقش کلیدی در توسعه و گسترش صنعت گردشگری ایفا کرده است و اساس آن را تشکیل داده است. در این میان، شاید بتوان گفت که مهمترین مسأله تعارض اساسی بین روابط ایران و امریکا، و همینطور متحدانش میباشد که سایر مسایل را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است؛ مسایلی که از تغییر ایدئولوژی و ارزشهای فرهنگی در داخل جامعه ایران نشأت گرفتهاند (مهدوی[۱۱۳]، ۲۰۰۴).
البته در سالهای اخیر، تلاش های بسیاری از سوی ایران برای معرفی و توضیح انقلاب اسلامی صورت گرفته است تا در نقطه مقابل تلاش های کشورهای اروپایی و امریکا بایستد که همواره درصدد ارائه تصویری نامناسب از ایران به دنیا بوده اند. در حالت کلی میتوان چنین ادعا کرد که ایران در طی سه دهه اخیر دوران بسیار متلاطمی را پشت سر گذاشته است. انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، هشت سال جنگ تراژدیک با عراق، ناامنی کشورهای منطقه و همسایه ایران، داستان تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران و شرایط سیاسی متغیر این کشور، همگی از جمله عواملی هستند که کشور و در رأس آن صنعت گردشگری ایران را تحت تأثیر قرار دادهاند. از زمان اتمام روابط بسیار خوب ایران با امریکا، تمامی تلاشها برای محدود ساختن روابط ایران با سایر کشورها نیز صورت گرفته است و این مسأله عامل اصلی اثرات منفی بر صنعت گردشگری ایران بوده است (فیاضمنش[۱۱۴]، ۲۰۰۳).
۴-۲ مروری بر پژوهشهای گذشته
با اینکه از تاریخ گردشگری به مفهوم امروزی و جدیدش کمتر از یک سده میگذرد، ولی مباحث و پژوهشهایی که طی دهههای اخیر در مورد صنعت گردشگری صورت گرفته به اندازهای بوده است که با اطمینان میتوان گفت کمتر زمینه علمی و تجاری بدین صورت توسعه و رشد روزافزون داشته است و پیش بینیهای معتبر حاکی از تبدیل شدن این پدیده به صنعت شماره یک در دهه آتی است؛ چنان که، در سال ۲۰۰۷ گذرنامه نزدیک به ۹۰۰ میلیون نفر در سراسر دنیا مهر شده و دارندگان این گذرنامهها به عنوان مسافر بین المللی شناخته شده اند (حیدری چیانه، ۱۳۸۷).
تا کنون پژوهشهای بسیاری در مورد تصمیمات گردشگران انجام شده است، که بیشتر با محدودیتهای زمانی و مکانی در ارتباط هستند (دلارت، اتما و لیند[۱۱۵]، ۱۹۹۸). بخش اعظمی از پیشینه ادبیات پژوهش حاضر به عنوان زیرمجموعهای از علوم دیگر از جمله اقتصاد، جامعه شناسی و… صورت پذیرفته است که در ادامه به تفکیک پژوهشهای داخلی و خارجی بدانها پرداخته می شود:
۱-۴-۲ پژوهشهای داخلی
موحدی (۱۳۷۴) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی عوامل مؤثر در عدم تمایل بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در صنعت جهانگردی ایران» با طرح چند فرضیه پژوهش خود را انجام داده است. در یکی از فرضیات این پژوهش عنوان می شود که به نظر سرمایه گذاران بخش خصوصی قوانین و مقررات مربوط به صنعت گردشگری تسهیلکننده نیست. داده های پژوهش از سه طریق مصاحبه با سرمایهگزاران و مسئولین مرتبط با صنعت گردشگری، توزیع پرسشنامه در بین ایرانگردان و گردشگران، و همچنین مطالعه اسناد و مدارک جمعآوری شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بخشی از مقررات حاکم بر این صنعت محدودکننده است و بخش دیگری که تسهیلاتی در آن در نظر گرفته شده است، ضمانت اجرایی ندارد و دستگاههای مرتبط از اجرای آن امتناع میورزند که به نوعی نقض حقوقی و قانونی محسوب میگردد. علاوه بر این، عدم تسهیلکنندگی قوانین مربوط به صنعت گردشگری به عنوان عاملی در جهت عدم تمایل بخش خصوصی برای سرمایهگزاری در این صنعت قلمداد می شود. پژوهشگر دلایل کمبود تقاضا برای گردشگری را ناشی از عوامل زیر میداند:
هزینه خدمات این صنعت در مقایسه با کیفیت آن از نظر گردشگران رضایتبخش نیست؛
تبلیغات مناسبی برای جذب و جلب گردشگران وجود ندارد؛ و
کیفیت محصولات صنایع دستی ایران برای گردشگران رضایتبخش نیست.
مرسلی (۱۳۷۴) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «تخمین توابع عرضه و تقاضای توریسم خارجی در ایران» بیان می کند که فقدان تلقی مثبت نسبت به گردشگری از مشکلات جذب و توسعه گردشگری در ایران میباشد.
ناصری (۱۳۷۵) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «شناسایی موانع مؤثر بر توسعه صنعت توریسم ایران و طراحی الگویی برای گسترش خوب توریست» به بررسی نظر جامعه آماری پژوهش، یعنی، گردشگران خارجی پرداخته است. وی در پژوهش خود چنین بیان می کند که عدم هماهنگی فرهنگ گردشگران برخی از کشورها با فرهنگ و ارزشهای حاکم، وجود سازمانهای موازی گردشگری و مشکلات سرمایه گذاری و صنعت تبلیغات از اهم مشکلات گردشگری کشورمان میباشد.
سلیمی (۱۳۷۶) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی موانع فکری، اجتماعی و فرهنگی گسترش توریسم در ایران از دیدگاه جامعه شناسی» به بررسی موانع موجود از دیدگاه جامعهشناختی پرداخته است. جامعه آماری مورد نظر این پژوهش گردشگران خارجی بوده است.