طی دو دهه گذشته، مطالعات زیادی در مورد عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات انجام شده است. از میان تحقیقات انجام شده به نظر میرسد مدل پذیرش تکنولوژی در شرح رفتار استفاده از سیستم های اطلاعاتی بسیار مؤثر بوده است. این مدل تا کنون در بیش از ۱۰۰ تحقیق و در زمینههای گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است. این تحقیقات نشان دادهاند، مدل پذیرش تکنولوژی، چارچوب تئوریکی مناسبی برای درک رفتار استفاده و پذیرش انواع سیستم های اطلاعاتی نظیر بانکداری اینترنتی ارائه میدهد. [جوزف و همکاران[۳۷]۲، ۲۰۰۳، ص ۱۹۲].
مدل پذیرش تکنولوژی در سال ۱۹۸۹، توسط فرد دیویس[۳۸]۳، برای بررسی رفتار استفاده از رایانه ارائه شد. مبنای تئوریکی این مدل از تئوری عمل منطقی[۳۹]۴ و قابل توجیه آجزن و فیشبین اقتباس شده است. این مدل قادر به توضیح رفتار فرد در حیطه وسیعی از تکنولوژی های رایانه ای و انواع کاربران است. ابتدا به شرح تئوری عمل منطقی که این مدل از آن اقتباس شده، می پردازیم.
۲-۳-۵) تئوری عمل منطقی
تئوری عمل منطقی که توسط آجزن و فیشبین[۴۰]۱ در سال ۱۹۷۵ مطرح شده است، در اصل ریشه در رشته روانشناسی اجتماعی دارد و شاید یکی از مهمترین و مؤثرترین تئوری های استفاده شده برای توضیح رفتار انسانی باشد. آن ها در این تئوری مطرح کردهاند که پیوند بین باورهای فردی و اجتماعی مرتبط با یک رفتار خاص، تمایل شخص به انجام یا عدم انجام رفتار مورد نظر را تعیین میکند. در واقع این تئوری رابطه بین باورها، نگرش ها، هنجارها، تمایلات و رفتارهای فرد را با در نظر گرفتن دو فرض زیر مشخص میکند:
۱) انسان موجودی منطقی است که توانایی پردازش و استفاده از اطلاعات را دارد.
۲) انسان از پردازش اطلاعات برای رسیدن به یک تصمیم منطقی استفاده میکند.
طبق این تئوری، رفتار فرد به وسیله تمایل وی به انجام آن تعیین می شود که آن نیز به نوبه خود به وسیله نگرش های فرد و هنجارهای ذهنی اش نسبت به رفتار تعیین می شود.
باورهای رفتاری
نگرش نسبت به رفتار
رفتار واقعی
تمایل به رفتار
باورهای هنجاری
هنجارهای فردی
[شکل ۲-۲) اجزاء و روابط تئوری عمل منطقی، آجزن و فیشبین، ۱۹۷۵]
عناصر اصلی این تئوری به شرح زیر میباشند:
-
- باورهای رفتاری[۴۱]۲، مجموعه ای از اعتقادات شخصی درباره انواع رفتارهایی است که در کل مطلوبند و به شخص برای تصمیم گیری درباره اینکه یک رفتار خاص مطلوب است یا خیر، کمک میکند. باورهای رفتاری به شدت روی نگرش فرد درباره مطلوبیت هر رفتار خاصی اثر میگذارند. این باورها، پیش شرط و زمینه نگرش به رفتارهای خاص میباشند.
- نگرش ها[۴۲]۱، باورهایی هستند که فرد در طول زندگیش شکل میدهد که شامل موارد زیر می شود:
– باورهای شکل گرفته به وسیله تجربیات مستقیم
– باورهای شکل گرفته به وسیله اطلاعات خارجی
– باورهایی که فرد خودش ایجاد کردهاست.
اما این باورها نمی توانند روی نگرش نسبت به رفتار تأثیر بگذارند و تعداد کمی از آن ها روی نگرش اثر دارند که باورهای برجسته نامیده میشوند و تعیین کننده بی واسطه نگرش میباشند. بنابرین نگرش نسبت به رفتار، باورهای منحصر به فرد شخص است، درباره اینکه نتیجه عملش مثبت یا منفی خواهد بود. در واقع احساس مثبت یا منفی فرد در مورد انجام رفتار است.
-
- باورهای هنجاری[۴۳]۲، مجموعه ای از باورهای ایجاد شده بر اساس اعتقادات گروههای با اهمیت در زندگی شخص (گروههای مرجع)، مانند: دوستان، همکاران و مافوق ها در مورد مطلوبیت انجام رفتار میباشد. باورهای هنجاری نیز تأثیر شدیدی روی هنجارهای ذهنی دارد.
-
- هنجارهای فردی[۴۴]۳، به فشار اجتماعی حاصل از انجام و یا عدم انجام یک رفتار خاص اطلاق می شود. به عبارت دیگر این جزء هنجاری، به اثری که محیط اجتماعی ممکن است بر رفتار شخص داشته باشد، مرتبط میباشد و به ادراک و باور شخص درباره اینکه افراد یا گروهای معین و مهم مانند همکاران، دوستان و خانواده، انجام رفتار را تأیید میکنند یا خیر، اشاره دارد.
-
- تمایل[۴۵]۴ ، فرآیندآگاهانه تصمیم گیری درباره درگیر شدن در رفتار است.
- رفتار[۴۶]۵ واقعی، به اجرا و ادامه رفتار مطلوب اطلاق می شود.
فیشبین اشاره میکند که متغیرهای دیگری نیز خارج از مدل وجود دارند که ممکن است بر تمایلات فرد تأثیر بگذارند، اما فرض می شود که این متغیرها تنها در چارچوبی که میتواند نگرش ها یا هنجارهای فردی را تحت تأثیر قرار دهند، میتوانند تمایلات را مورد تأثیر قرار دهند.
همه این مؤلفه ها، نقش کلیدی در تعیین تمایل فرد و عمل تصمیم گیری فرد برای درگیر شدن در رفتار ایفا میکنند. اگرچه برای در گیر شدن در یک رفتار ضرورتاً به معنی انجام کامل رفتار نمی باشد، اما تحقیقات متعددی از رابطه قوی بین تمایل وانجام واقعی رفتارحمایت میکنند. [هرناندز و همکاران[۴۷]۱، ۲۰۰۶، ص۷۵].
تئوری عمل منطقی بیشتر بر روی رفتارهای فردی و اجتماعی یک رفتار تمرکز دارد، به عبارتی دیگر، رفتار، نگرش و هنجارهای فرد را مورد بررسی قرار میدهد. این تئوری با متغیر هنجار ذهنی در مدل این تحقیق همسویی دارد.
۲-۳-۶) تئوری رفتار برنامه ریزی شده
تئوری رفتار برنامه ریزی توسط آجزن به عنوان مدل توسعه داده شده تئوری عمل منطقی و برای وضعیت هایی که افراد کنترل کاملی روی رفتارشان ندارند، مطرح شده است. در واقع آجزن تئوری عمل منطقی را با اضافه کردن سازه ادراک از کنترل رفتاری برای در نظر گرفتن ادراکات فردی از موجود بودن دانش، منابع، شرایط تسهیلی و فرصت های انجام رفتار، توسعه و بسط داده است. [هرناندز و همکاران، ۲۰۰۶، ص۷۵]. اضافه کردن سازه ادراک از کنترل رفتاری، قدرت پیشگویی تئوری را، به خصوص در وضعیت هایی که فرد معتقد است که کنترل کاملی بر روی تواناییش در انجام رفتار ندارد، بالا میبرد. بنابرین در این تئوری، تمایل رفتاری توسط سه عامل تعیین می شود: نگرش، هنجارهای ذهنی و ادراک از کنترل رفتاری که هر عامل به وسیله تعدادی از باورها و ارزیابی های مرتبط ایجاد شده است. در تئوری رفتار برنامه ریزی، خود رفتار تابعی از تمایل رفتاری و ادراک از کنترل رفتاری میباشد. در شکل (۲-۳-۲) تئوری رفتار برنامه ریزی نشان داده شده است.
نگرش
باورها و ارزیابی های رفتاری
تمایل رفتاری
رفتار
هنجارهای ذهنی
انگیزش ها و باورهای هنجاری
تسهیلات و باورهای کنترلی
ادراک از کنترل رفتاری
شکل ۲-۳) اجزا و روابط تئوری رفتار برنامه ریزی شده
عناصر اصلی این تئوری به شرح زیر میباشد:
-
- باورهای رفتاری اشاره دارند به احتمال ذهنی فرد به اینکه رفتار مورد نظر موجب پیامد خاصی می شود و ارزیابی ها، ارزیابی از بازده مرتبط با آن نتایج اند.
-
- نگرش به اینکه چطور فرد، رفتاری را مطلوب یا نامطلوب، مشاهده میکند، اشاره دارد.