۱ . شرکت از طریق پرداخت سود سهام بیشتر این مبلغ را بین سهامداران عادی تقسیم کند؛
۲ . شرکت این سود را مجددا در شرکت سرمایه گذاری کند و نرخ بازده دوره های بعدی را افزایش دهد؛
۳ . ترکیبی از دو روش
در نتیجه اتخاد هر یک از روش های فوق، مطلوبیت سهام عادی (از نظر سهام داران) بیشتر می شود و افزایش تقاضا منجر به افزایش قیمت سهام عادی در بازار میگردد و ثروت سهام داران افزایش خواهد یافت (نوو، ۱۳۸۱).
۲۳-۲ اجزای تشکیل دهنده هزینه سرمایه
۱-۲۳-۲ هزینه بدهی
هزینه ای که شرکت برای تامین وجوه از طریق اخذ وام و یا انتشار اوراق قرضه بلند مدت متحمل می شود هزینه بدهی نامیده می شود. مهمترین مزیت هزینه پرداخت شده بابت بدهی ها نسبت به سایر منابع تامین مالی قابل قبول بودن آن برای مقاصد مالیاتی است. از این رو قسمتی از این هزینه ها از طریق کاهش در مالیات پرداختنی، بازیافت می شود. از دیگر مزایای آن می توان به این مطلب اشاره داشت که در مقایسه با سهام عادی و سهام ممتاز یک نوع منبع تامین مالی ارزان قیمت به شمار میآیند.( وستون و دیگران، ۱۳۸۲)
۲-۲۳-۲ هزینه حقوق صاحبان سهام
هزینه حقوق صاحبان سهام متشکل از هزینه سهام عادی، سهام ممتاز و سود انباشته میباشد و معمولا نرخ بازدهی است که سرمایه گذاران از شرکت مطالبه میکنند.
لازم به ذکر است که هزینه سود انباشته معادل هزینه سهام عادی موجود است. زیرا انتظار سرمایه گذاران از یک واحد تجاری تا حد بسیار زیادی تابع حقوق صاحبان سهام آن است. بدیهی است که هر چه میزان حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، سود مورد انتظار سرمایه گذاران بیش تر و بالعکس هر چه میزان حقوق صاحبان سهام کمتر باشد سود مورد انتظار سرمایه گذاران کاهش مییابد. تغییر انتظار افراد ناشی از تاثیری است که این مبالغ در قیمت سهام میگذارد، سود انباشته اثر خود را بر روی قیمت سهام به صورت نرخ رشد که حاصل ضرب نرخ بازده سرمایه گذاری در میزان سود اندوخته شده طی یک سال است، نشان میدهد. بدیهی است که هر چه میزان سود انباشته بیشتر باشد، نتیجه فرمول نرخ رشد بیشتر شده و در نهایت قیمت سهام بالاتر خواهد بود ( همان مرجع).
۲۴-۲ محاسبه هزینه سرمایه :
سرمایه که عامل مهمی در تولید است، مانند هر منبع دیگری هزینه دارد و هزینه هر جزئی از سرمایه ممکن است با سایر اجزا متفاوت باشد. اجزای عمده در ساختار سرمایه عبارتند از : بدهی، سهام ممتاز، سود تقسیم نشده، سهام جدیدالانتشار. متوسط هزینه سرمایه، میانگین موزون هزینه اجرای سرمایه است که در آن، وزن یا ضریب مورد استفاده جهت انجام محاسبات برابر است با نسبت هر یک از اقلام سرمایه مورد استفاده میباشد. اگر هزینه اقلام خاص سرمایه مقادیر معینی باشد، می توان گفت که مدیران مالی میتوانند با تغییر ساختار سرمایه شرکت، میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت را تغییر دهند (نوو، ۱۳۸۱). در واقع با در نظر گرفتن ارتباط هزینه سرمایه و ارزش شرکت (ثروت سهام داران) می توان به اهمیت روش تامین مالی اتخاذ شده از سوی مدیریت پی برد.
۲۵-۲ مدل های تخمین هزینه سرمایه :
از لحاظ مفهومی، هزینه سرمایه یک شرکت، عبارت است از هزینه فرصت یک سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در آن شرکت. تخمین میانگین موزون هزینه سرمایه در شرکت، تلاشی درجهت کمی کردن بازده متوسط مورد انتظار کلیه سرمایه گذاران در شرکت، شامل: بدهی مرتبط با بستانکاران کوتاه مدت و درازمدتی که به آن ها بهره تعلق میگیرد، سهامداران ممتاز و سهامداران عادی است. هزینه سرمایه شرکت به صورت میانگین موزون محاسبه می شود که وزنهای آن برحسب ارزشهای منابع مختلف سرمایه تعیین میشوند.
۱-۲۵-۲ میانگین موزون هزینه سرمایه
در معادله ۱ فرمول متداول برای تخمین میانگین موزون هزینه سرمایه یک شرکت نشان داده شده است.
معادله ۱ : WACC =
که در اینجا :
Wi = وزن i امین منبع سرمایه میباشد (i=1,…,n) که بر اساس ارزش کلی بازار آن منبع در ارتباط با ارزش کل شرکت تعیین می شود، و Ki = بازده مورد انتظار i امین اوراق بهادار است.
قسمت سمت راست معادله را به هنگامی که فقط دو منبع سرمایه شامل بدهی درازمدت دارای بهره و سهام عادی وجود داشته باشد، میتوان به صورت معادله ساده شده ۲ نشان داد.
معادله ۲ : WACC = Wd Kd (۱-T) + Ws Ks
که در اینجا :
Kd= هزینه مورد انتظار بدهی دراز مدت، T= نرخ نهایی مالیات بر درآمد شرکت، Ks= هزینه مورد انتظار سهام عادی، و Wd و Ws وزنهای بدهی درازمدت و سهام عادی در ساختار سرمایه شرکت هستند[۸۱].
توجه داشته باشید که ساختارسرمایه ممکن است برحسب ساختار سرمایه هدف یا ساختار سرمایه بهینه موردنظر باشد[۸۲].
به هنگام تعیین وزنهای بدهی و سهام، از ارزشهای بازار به جای ارزش دفتری استفاده شده است زیرا ارزش های بازار، ارزش شرکت را بهتر منعکس می کند. مدلهای دیگر قابل استفاده جهت تخمین Ks عبارتند از : الف – مدل تک عامله که مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای[۸۳] نامیده می شود، ب- مدل چند عامله که مدل قیمت گذاری آربیتراژ[۸۴] نامیده می شود، ج- روش نسبت درآمد به قیمت (E/P) و د- روش جریان نقدی تنزیل شده (PCF) . در ادامه به طور خلاصه دو مدل (یانگ و او بایرن، ۲۰۰۱)[۸۵] و مدل سومی به نام «مدل بازده اوراق قرضه به اضافه صرف ریسک»، که تحلیلگران مالی بسیار از آن استفاده میکنند، همراه با توضیح مدل های دیگر بیان خواهد شد.
۲-۲۵-۲ تخمین هزینه سرمایه سهام با بهره گرفتن از مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای
برای محاسبه معادله ۲، تخمین بازدههای مورد نیاز (Ki) برای هر عنصر ساختار سرمایه مورد نیاز است. یک مدل قیمت گذاری دارایی مانند مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای می تواند یک مجموعه مناسب و از لحاظ نظری سازگار را برای تخمینهای بازده فراهم کند. روش استاندارد مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای میگوید که بازده مورد نیاز روی یک دارایی ریسک دار، همانند سهام عادی، به طور خطی به یک ریسک تنوعناپذیر مرتبط است که ازجهت دیگر به عنوان ریسک «سیستماتیک» شناخته می شود. ریسک سیستماتیک، درجه ریسک «پرتفوی بازار» همه دارایی های ریسک پذیر قابل معامله در بازار است. این ارتباط را میتوان به طور فشرده در معادله ۳ خلاصه کرد.
معادله ۳ : Ki = Krf + βi (Km – Krf)
که در آن:
Krf= بازده مورد انتظار روی اوراق بهادار بدون ریسک
Km= بازده مورد انتظار روی عامل ریسک سیستماتیک و
βi= معیار حساسیت iامین اوراق بهادار نسسبت به عامل ریسک سیستماتیک است.