پیامد فراموشی
روش فراموشی
پیامد مثبت
پیامد منفی
برنامهریزی شده
یادگیری زدایی
خرابکاری
برنامهریزی نشده
اضمحلال
غفلت
تعریف بخش های مدل فوق بدین ترتیب است:
غفلت: در این حالت سازمان به صورت برنامهریزی نشده، داده ها، اطلاعات، دانش، مهارت و روش های خود را به سبب غفلت و خشنودی، از دست میدهد و این از دست دادن منجر به پیامدهای ناخواسته و منفی برای سازمان می گردد. بسیاری از سازمانها به واسطه کمبود مراقبت، غفلت و کوتاه اندیشی مدیران به این حالت گرفتار شده و اطلاعات حیاتی سازمان خود را از دست میدهند و به جایگاه رقابتی خود ضربه مهلکی میزنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
خرابکاری: این حالت از فراموشی، زمانی اتفاق می افتد که سازمان به شکل برنامهریزی شده بخشی از اطلاعات و دانش خود را فراموش میکند، ولی این فراموشی منجر به اثر منفی بر روی عملکرد سازمان می گردد، اتلاف این داده ها، اطلاعات و دانش، سازمان را در محیط رقابت ناتوان میکند. البته بنا به نظریه آزمی، آسیب به جایگاه رقابتی میتواند ناشی از برنامهریزی برون سازمانی نیز صورت پذیرد. عملیاتی شبیه به هک کردن اطلاعات و خرابکاری های اطلاعاتی نمون های از این حالت میباشند.
اضمحلال: در این حالت فراموشی در سازمان ناشی از اقدامات برنامهریزی نشدهای است که پیامد مثبتی را برای سازمان به ارمغان میآورد. همچنان که سازمانها تکامل یافته و رشد میکنند، به صورت طبیعی تمایل دارند تا اطلاعات و مهارت های گذشته را که چنان نیازی به آنها نیست، فراموش کنند. فراموشی مهارتها و دانشهای منسوخ شده، نتیجه طبیعی گذر زمان میباشد که نتایج مثبتی را هم همراه دارد.
یادگیری زدایی: این حالت بیانگر تلاش سازمان در فراموشی تجربه تلخ و ناموفق است. در این حالت سازمان با یک تلاش برنامهریزی شده، آگاهانه و موثر به سوی بازنگری جهت گیری های استراتژیک خود می پردازد و بخشی از دانش خود را برای اثربخشی بیشتر سازمان، فراموش میکند. فراموشی در این حالت، نتیجه یک راهبرد آگاهانه است تا به دقت، اطلاعاتی که سبب ایجاد نتایج غیرمفید میشود، از بین برده شود.
۲-۲-۳-۳-۲ مدل فراموشی سازمانی دی هالن و فیلیپس
دی هالن و فیلیپس(۲۰۰۴) فراموشی سازمانی را در دو بعد طبقه بندی کردند. اولین بعد آن آگاهانه و نا آگاهانه بودن فراموشی میباشد. نا آگاهانه بودن فراموشی در ارتباط با از دست دادن دانشی میباشد که برای سازمان ارزشمند میباشد و در صورت نبود آن، سازمان مزیت های رقابتی خود را از دست میدهد. این فرایند به دلیل اینکه سازمان را مجبور میکند برای دانش فراموش شده زمان و وقت اضافی جهت یادگیری مجدد صرف کند، خسارت آور است، اما در طرف مقابل، فراموشی آگاهانه وجود دارد که مدیریت صحیح آن باعث افزایش مزیت رقابتی برای سازمان میشود. فراموشی آگاهانه فعالیت های غیر ضروری سازمان که برای پیشرفت سازمان مانع ایجاد میکنند را از بین می برد. بعد دیگر این نظریه مربوط به منبع دانش میباشد. دانش میتواند جدید و یا قدیم باشد. دانش جدید در ارتباط با دانشی است که به وسیله خلاقیت و نوآوری در سازمان ایجاد شده است. به منظور مدیریت کردن هر چه بهتر فراموشی، سازمانها باید این دو بعد را شناسایی کرده و مشخص کنند که جایگاه آنان در جدول ۴ کدامیک از حالات چهارگانه میباشد.
جدول ۲-۴: حالتهای فراموشی سازمانی دی هالن و فیلیپس،(۲۰۰۴)
دانش جدید
دانش موجود
فراموشی تصادفی
ناتوانی در کسب دانش
نابودی حافظه
فراموشی هدفمند
پرهیز از عادت بد
یادگیری زدایی
تعریف بخش های مدل فوق به ترتیب زیر است:
۱- ناتوانی در کسب دانش[۷۷]: نوع دیگری از فراموشی سازمانی است که یک بعد آن نا آگاهی از فراموشی و بعد دیگر آن دانش جدید میباشد و اشاره به زمانی دارد که سازمان نتواند دانش نوورود را نگهداری کند و آن را به شکل برنامه ریزی نشده ای از دست می دهد.