زمینه مسأله
زمینه مسأله
گستردگی مسأله
گستردگی مسأله
ناکافی بودن تحقیقات انجام شده
ناکافی بودن تحقیقات انجام شده
اهمیت مسأله
اهمیت مسأله
پیامدهای حل مسأله
پیامدهای حل مسأله
ویژگیهای مسأله
ویژگیهای مسأله
شکل ۱-۱- ارتباط مشکل با مسأله تحقیق و مؤلفههای مسأله
مشکل: مستندسازی نامناسب دروس آموخته[۱] و دانش[۲] حاصله از انجام پروژهها در سازمانهای پروژهمحور[۳] صنعت نفت؛
یکی از خلأهای موجود در سازمانهای پروژهمحور از جمله در صنعت نفت[۴]، غفلت یا کمتوجهی به مدیریت دانش[۵] میباشد که هزینههای زیادی را بدون آن که سازمان متوجه گردد به آن تحمیل می کند. از همین رو آموختههای حاصل از انجام پروژههای صنعت نفت، به منظور استفاده در پروژههای بعدی بصورت مناسبی در سازمان ثبت نشده و به دیگران منتقل نمیشود. حتی در مواقعی بدلیل پراکندگی جغرافیایی پروژهها و تعداد افراد درگیر در آنها، این آموختهها بین کارگاههای مختلف و بین فازهای مختلف یک پروژه منتقل نمیشود.
مشکل مسأله تحقیق
علت به وجود آورنده مسأله: وابستگی عدم مستندسازی مناسب پروژههای سازمانهای پروژهمحور صنعت نفت به خصوصیات مرکز ثبت و نگهداری مستندات و تجارب حاصلهی این سازمانها
مسأله تحقیق: با توجه به وابستگی مستندسازی نامناسب پروژههای سازمانهای پروژهمحور صنعت نفت به خصوصیات مرکز ثبت و نگهداری مستندات و تجارب حاصلهی این سازمانها، دفتر مدیریت پروژه[۶] تا چه حد میتواند بر این مشکل غلبه کرده و منجر به ایجاد بستر[۷]های مناسب جهت پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور گردد؟
زمینه مسأله: سازمانهای پروژهمحور فعال کشور در صنعت نفت
گستردگی مسأله: چندین سازمان پروژهمحور در صنایع بالادستی نفت ایران
ناکافی بودن تحقیقات انجام شده: با مراجعه به دانشگاههای تربیت مدرس، صنعتی شریف، علم و صنعت، تهران و شهید بهشتی و بررسی اسناد و مدارک علمی ایران تنها دو پایاننامه مرتبط با این موضوع تحت عناوین ‹‹بررسی ملزومات پیادهسازی مدیریت دانش در دفاتر مدیریت پروژه سازمانهای پروژهمحور›› (شعله، فریبا ۱۳۹۱، پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت پروژه و ساخت، بمانیان، محمد رضا (استاد راهنما) دانشکده معماری دانشگاه تهران) و ‹‹بررسی نقش دفتر مدیریت پروژه در یادگیری سازمانی در سازمانهای پروژهمحور›› (سلحشور، مجتبی ۱۳۸۹، پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت پروژه و ساخت، برادران کاظم زاده، رضا (استاد راهنما) دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه تربیت مدرس) یافت شد؛ و از آنجایی که در این دو پایاننامه به بررسی نقش دفاتر مدیریت پروژه سازمانهای پروژهمحور کشور در ایجاد بسترهای مناسب جهت پیادهسازی مدیریت دانش پرداخته نشده است، پژوهش حاضر از این حیث در کشور جدید به حساب میآید.
سایر مؤلفههای مسأله تحقیق پیشرو اعم از ویژگیهای مسأله، اهمیت مسأله و پیامدهای حل مسأله در قالب بخش بعد بررسی خواهد شد.
۱-۳- تشریح موضوع، ضرورت و اهمیت تحقیق
مدیریت پروژه به شکل فزایندهای در صنایع گوناگون به صورت یک حرفه و شغل در حال پدیدار شدن است. تحقیقات نشان میدهد میزان نسبی موفقیت هر پروژه رابطه مستقیمی با سه عامل کلیدیِ بهکارگیری درست ابزار و روشهای مدیریت پروژه، شایستگیهای مدیران پروژه و سازمان پروژهی مناسب دارد (Daw, 2004). امروزه سازمانها و شرکتها جهت حضور موفق در بازار، رقابت و موفقیت، بیش از هر زمان نیاز به نظم و انضباط در درون سیستمهای خود دارند. سازمانهای پروژهمحور جهت تحقق اهداف و استراتژیهای خرد و کلان خود به انجام پروژههای متنوع و متعدد روی آورده، و به نوعی پروژهها را پلی جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده به حساب میآورند. همزمان با این موضوع، سرعت پیشرفت دانشهای تخصصی، گسترش محیطهای سازمانی، افزایش رقابت اقتصادی بین شرکتها و تمایل شرکتها به ایفای نقش در تعداد پروژههای بیشتر جهت کسب مزیتهای اقتصادی، همه این را میطلبند تا دانش به دست آمده در سازمان حفظ گردد و توسعه یابد و به بهترین شکل به کار گرفته شود. مدیریت دانش پس از انفجار اطلاعاتی و ورود بشر به عصر دانش اهمیت یافت و به این ترتیب دانش (به ویژه دانش متکی بر فناوری اطلاعات) خود را به عنوان مهمترین سرمایه کشورها و سازمانها مطرح نمود. دانش عنصری برآمده از اطلاعات -که خود محصول ترکیب دادههاست- میباشد و به دو صورت ضمنی و صریح یافت میشود. سازمانها به دلایل متعدد که هدف نهایی آنها افزایش سرمایه دانشیشان است به مدیریت دانش سازمانیشان روی آوردهاند و برای این امر از متخصصان دانش بهره میگیرند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سازمانهای پروژهمحور، با توجه به ماهیتی که دارند، با حجم عظیمی از دانش حاصل از پروژهها رو به رو هستند. مدیران و کارشناسان سازمانها که با عنوان دانشکار در عصر کنونی شناخته میشوند، همه روزه در حال تولید تجربههای مدیریتی و فنی - تخصصی میباشند که گاهی به صورت درس آموختههایی از موفقیتها، شکستها و وقایع سازمانی به صورت سینه به سینه نقل میشوند. یکی از دلایل دیگر این امر موقتی بودن پروژههاست که موقتی بودن سازمان پروژهها را موجب میشود. لذا سازمانهای پروژهمحور همواره در خطر از دست دادن دانش سازمانشان متعاقب انحلال تیمهای پروژه هستند؛ بنابر این در پی شناسایی عوامل بسترساز به منظور ایجاد مدیریت دانش برآمدهاند تا به موقع از منابع دانش خود و محیط پیرامون بهرهبرداری کنند. توجه به این نکته ضروری است که مطابق استاندارد[۸]PMBOK، پروژه بدون ثبت دانش آموختههایش به پایان نمیرسد. مطابق تعریفِ (Hobbs & Aubry, 2007)، تعداد ۲۷ وظیفه برای دفاتر مدیریت پروژه برشمرده شدهاند و مواردی از آنها به مدیریت دانش و زیرشاخههای آن از جمله بایگانی مستندات و مدیریت دروس آموخته در پایگاه داده اختصاص داشتهاند. این موضع دلالت بر نیاز سازمانها به نهادی دارد تا بتواند دانش پروژههای قبلی را برای دستیابی به موفقیت در پروژههای آتی به کار گیرد.
با افزایش رو به رشد سازمانهای پروژهمحور، نقش مدیریت پروژه کاملاً محسوس بوده و سیستمهای مدیریت سنتی دیگر جوابگوی نیاز آنها نخواهند بود؛ تمایل به نظم و انضباط سیستمی در نظام جامع مدیریت پروژه، پیچیدهتر شدن پروژهها، تغییرِ جهت بسیاری از سازمانها به مدیریت پروژهمحور و رهبری و مرکزیتدهی به برنامهریزی و هدایت پروژهها از عوامل مهم در روی آوردن سازمانها به مفاهیمی چون ایجاد دفاتر مدیریت پروژه در سالهای اخیر شده است. از همین رو و با توجه به وابستگی مستندسازی نامناسب پروژههای سازمانهای پروژهمحور صنعت نفت به خصوصیات مرکز ثبت و نگهداری مستندات و تجارب حاصلهی این سازمانها، این موضوع که دفتر مدیریت پروژه تا چه حد میتواند بر این مشکل غلبه کرده و منجر به ایجاد بسترهای مناسب جهت پیادهسازی مدیریت دانش و آموختهها گردد، امری ضروری و حائز اهمیت بشمار میرود.
بنابراین در همین ابتدای امر لازم است با نمونههایی از تعاریف گوناگونی که برای دفتر مدیریت پروژه شده است آشنا شویم:
دفتر مدیریت پروژه، یک واحد یا بدنه سازمانی است که میتواند مسئول مدیریت متمرکز و هماهنگ پروژههای زیرمجموعه قلمرو خود باشد. مسئولیتهای یک دفتر مدیریت پروژه میتواند دامنهای شامل تدارکات و پشتیبانی وظایف دفتر مدیریت پروژه تا مسئولیت واقعی مدیریت مستقیم یک پروژه را در برگیرد (PMBOK, 2008)؛
دفتر مدیریت پروژه (مرکز عالی یا مرکز تخصص) یک نهاد مستقل سازمانی است که به منظور مساعدت مدیران پروژه، تیمها و سطوح مختلف مدیریتی در موارد راهبردی و وظیفهای برای اجرای اصول مدیریت پروژه از طریق الگوها، شیوهها، ابزارها و فرایندهای مدیریت پروژه، تاسیس شده است (Ward, 2000)؛
دفتر مدیریت پروژه موجودیتی[۹] سازمانی است با پرسنل تماموقت یا پارهوقت، که نقطه کانونی برای اصول مدیریت پروژه در سازمان محسوب میگردد (Rad and Levin, 2002)؛
دفتر مدیریت پروژه یک منبع متمرکز یکپارچهسازی و مخزن دانش است که میتواند جهت آگاهسازی مؤثرتر و کاراتر در مدیریت پروژه مورد استفاده قرار گیرد (Desouza and Evaristo, 2006).
تمامی عبارات و اصطلاحات فوق بیانگر مفهوم مشترکی میباشند و همگی توصیفکننده واحد سازمانی میباشند که قادر است:
با توسعه متدلوژی مدیریت پروژه، بهبود تعاملات و استفاده بهتر از منابع سازمان را موجب گردد؛
با فراهم نمودن سیاستها، متدولوژیها و رویههای مدیریت پروژه و ارائه خدمات پشتیبانی، دانشی و نرمافزاری، راهنمایی و آموزش به افراد سازمان و همچنین انتخاب و بهکارگیری مدیران پروژهها، رویکرد مدیریت پروژه در سازمان را جهتدهی نماید؛
بهعنوان عاملی کلیدی در ایجاد و توسعه شایستگیهای سازمانی، در تحلیل، مدیریت و بازنگری پروژهها نقش داشته باشد.
(آتشفراز و همکاران، ۱۳۹۰)
بررسیهای انجام شده نشان میدهد در سازمانهای مختلف دفتر مدیریت پروژه با اسامی گوناگونی نامیده میشود؛ که این اسامی در جدول ۱-۱ به همراه میزان بهکارگیری آنها در سازمانهای مختلف نشان داده شده است (Hobbs, 2006).
جدول ۱-۱- اسامی مختلف دفتر مدیریت پروژه و میزان بهکارگیری آنها (Hobbs, 2006)
ردیف |
عنوان |
میزان بهکارگیری |
۱ |
دفتر مدیریت پروژه[۱۰] |
۵۹% |