در این سبک رهبری پیشنهادهای زیردستان را با استقبال می پذیرد و به کار می بندد ولی تصمیم ها را خودش به تنهایی می گیرد .
ت) رهبری پیشرفت مدار[۵۷] یا توفیق گرا
دراین سبک رهبر برای فرودستان هدف هایی را که موجب تلاش و کوشش آنان می شود ، تعیین می کند و اعتماد خود را نسبت به حصول اهداف و انجام دادن مطلوب کارها نشان می دهد .
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نظریه مسیر ـ هدف ، براساس مدل انگیزش انتظار و احتمال بنا شده و بر این نظر استوار است که رفتار رهبر زمانی برای پیروان قابل قبول و پذیرش است که منبع رضایت و انگیزش برای آنان باشد از این رو رهبر می بایست با توجه به خصوصیات پیروان خود و عوامل محیطی مانند اختیارات رسمی ، نوع وظایف و گروه های کاری ، بکوشد سبکی را در پیش گیرد که بتواند انگیزش لازم را در مرئوسان به وجود آورده و آنان را در تحقق اهداف مورد نظر یاری دهد (الوانی ،۱۳۸۵). نمودار ۲-۱-۷ نشان دهنده اجزای متشکله نظریه مسیر-هدف و نحوه عمل آن است.
نمودار ۲-۱-۷ اجزای متشکله نظریه مسیر-هدف در رهبری
سبک رهبری:
آمرانه
حمایتی
مشارکتی
توفیق گرا
رفتار مرئوسان در جهت تحقق اهداف سازمان
انگیزش مرئوسان در نیل به اهداف سازمان
خصوصیت مرئوسان
توانایی و استعداد،
شخصیت ،ادراک و…
عوامل محیطی:
نوع وظایف
سیستم اختیارات رسمی
گروه های کاری
………………….
براساس نظریه مسیر ـ هدف رفتار رهبر تا آن اندازه برای زیردستان قابل قبول است که آنها آنرا به عنوان منبعی بپندارند که رضایت حال و آیندشان را تأمین کند(رابینز ، ۱۳۸۴).
۲-۲-۲-۵- مدل تجویزی رهبری[۵۸]
مدل تجویزی رهبری ، که در آن رابطه نحوه تصمیم گیری و سبک رهبری مطرح می باشد ، یکی دیگر از نظریه های اقتضایی رهبری است . در این مدل پنج سبک رهبری از کاملاً مشارکت جویانه تا کاملاً آمرانه تعیین شده است و با شمایی شبیه به درخت اخذ تصمیم که طی سوالاتی نحوه تصمیم گیری مدیر را مورد پرسش قرار می دهد ، سبک مناسب رهبری را در آن موقعیت برای وی مشخص می سازد(الوانی ، ۱۳۸۵) . در این مدل که توسط “وروم” و “تیون”[۵۹] مطرح شده است فرض بر این است که رهبر می تواند با توجه به موقعیت های متفاوت سبک یا شیوه ی رهبری خود را تغییر دهد . نمودار ۲-۱-۸ مدل تجویزی رهبر و سوالات تعیین کننده سبک مناسب را نشان می دهد.
نمودار ۲-۱-۸ مدل تجویزی رهبری
۲-۳- تنیدگی
تنیدگی ترجمه واژه استرس در زبان انگلیسی می باشد که از لغت لاتینی"استرینگر”[۶۰] به معنی سختی کشیده ، مشتق شده است و در قرن هفدهم برای تشریح سختی یا محنت به کار برده می شد . در اواخر قرن هیجدهم ، این مفهوم دلالت بر فشار ، کوشش و سختی ای می کند که متوجه فرد یا عضوی از اعضاء یا نیروهای روانی او باشد(اردوآبادی ، ۱۳۸۱) .
تنیدگی به معنی فشار ، واژه ای است که از علم فیزیک به عاریت گرفته شده است و امروزه برای ناشی از وارد شدن فشار به روان یا جسم فرد می باشد(الوانی ، ۱۳۸۵) . بنابراین کاربرد واژه های فشار عصبی ، فشار روانی و فشار روحی معادل دقیقی برای استرس در زبان فارسی نیست . تنیدگی حالتی ناشی از فشار است نه خود فشار .
تعاریف متعددی از تنیدگی به عمل آمده است . بیشتر این تعاریف را می توان در یکی از طبقات سه گانه زیر گنجاند (ایوانسویچ و ماتسون ، ۱۹۸۰)
الف) تعارفی که بر محرک تأکید دارند: این تعاریف بیانگر این مساله هستند که همه موقعیت ها و محرکات تنیدگی زا می باشند . هر چند در بعضی از افراد منجر به بروز پاسخ نمی شوند .همانطور که در شکل ۲-۲-۱ می بینید دراین تعاریف تنیدگی ، اصطلاحاً به محرکات معینی که از محیط به زور وارد می شود و او را تحت فشار قرار می دهد اطلاق می شود .
نمودار ۲-۲-۱- تاثیر محرک در بوجود آوردن تنیدگی
پاسخ
فشار
فرد
محیط خارجی
تنیدگی
محرک
ب) تعاریفی که بر پاسخ تأکید دارند: طبق این تعاریف تنیدگی پاسخ خاص ارگانیسم به موقعیتهای تنیدگی زا می باشد .شکل ۲-۲-۲ مدل مربوط به این دسته از تعاریف را نشان می دهد. تحقیقاتی که براساس این مدل انجام گرفته است . تنیدگی را فقط یک متغیر وابسته قلمداد می کند که تحت تأثیر متغیر مستقل قرار دارد.
نمودار ۲-۲-۲- تنیدگی به عنوان یک پاسخ ارگانیسمی
تنیدگی
پاسخ
فرد
محیط خارجی
تنیدگی زا
محرک
ج) تعاریفی که هم بر محرک و هم بر پاسخ تأکید دارند: طبق این تعاریف از طریق یک ارتباط ویژه بین شخص و محیط حاصل می شود . در این تعاریف فرد یک عامل فعال در جریان تنیدگی تصور می شود . مدل مربوط به این دسته از تعاریف در شکل ۲-۲-۳ نمایش داده شده است این مدل کمی پیچیده تر از دو مدل قبل می باشد و تنها چیزی که وارد ، مدل شده تفاوتهای فردی می باشد.
نمودار ۲-۲-۳- مدل تعاریفی که هم برمحرک وهم به پاسخ تاکید دارند
فرد
محیط خارجی
تنیدگی
محرک
تفاوتهای فردی
(مانند درک و ویژگی های شخص)