۴- ۲ - مطالعات کتابخانهای
در این روش اطلاعات لازم از منابع مختلف زیر حاصل شده است:
۱- مطالعه نظریات کارشناسان در زمینه گردشگری، تصمیمگیریهای چند شاخصه، مدل TOPSIS
و SWOT
۲- استفاده از کتب و قوانین، مقررات مربوط به میراث فرهنگی و گردشگری
۳ - استفاده از کتب، نشریات، ادارات و مؤسسات در زمینه پژوهش
۴ – ۳ - روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش
یکی از روشهای کسب دانش گروهی مورد استفاده تکنیک دلفی است که این فرایند دارای ساختار پیشبینی و کمک به تصمیمگیری در طی راندمانهای پیمایشی، جمع آوری اطلاعات و در نهایت اجماع گروهی است این تکنیک در سال ۱۹۶۴ توسط داکلی و هلمر معرفی شد در این تکنیک افراد هیچگاه به صورت گروهی در یک جلسه و دور یک میز جمع نمیشوند. لذا در این روش افراد به صورت کلامی درگیر بحث نمیشوند. رئیس گروه تمام ایدههای پیشنهادی را برای تک تک اعضا ارسال می کند و از آنها میخواهد که نسبت به ایدههای پیشنهادی دیگران فکر و اگر ایده جدید به نظرشان میرسد را به آن اضافه نمایند. این عمل چندین بار تکرار می شود تا در نهایت اتفاق آراء به دست آید (خدابخش علیایی، ۱۳۹۰:۵۸). هدف از تکنیک دلفی، جمع آوری اطلاعات و نظرات از حضار و کارشناسان به منظور تسهیل فرایند حل معضل تصمیمگیری و برنامه ریزی میباشد بر این اساس مهمترین اجزا و عناصر اصلی این تکنیک عبارتند از پرسشنامه، سوالات پرسشنامه، متخصصین میباشد و مهمترین مزیت تکنیک دلفی گمنامی تضمین شده در پاسخ به سوالات شخصی است که بر این اساس پاسخ آن صحیحتر به نظر میرسد (حکمت نیا و موسوی، ۱۳۹۰: ۳۲۵- ۳۳۳). که در این پژوهش نیز جهت دستیابی به شاخصهای پژوهش از این تکنیک استفاده شد. یکی از روشهای کسب دانش گروهی مورد استفاده، تکنیک دلفی است که فرآیندی دارای ساختار برای پیشبینی و کمک به تصمیم گیری در طی راندهای پیمایشی، جمعآوری اطلاعات و در نهایت، اجماع گروهی است (احمدی و همکاران، ۱۳۸۷: ۱۷۵). تکنیک دلفی در سال ۱۹۶۴ توسط داکلی و هلمر معرفی شد. این تکنیک تمرین ارتباط گروهی در میان متخصصانی است که از لحاظ جغرافیایی دور از یکدیگرند و به متخصصان اجازه میدهد که به طور سیستماتیک مسائل یا وظایف پیچیده را حل نمایند. به عبارت دیگر، تکنیک دلفی یک روش نظاممند برای حل مساله به شکل گروهی است که گروه تشکیل شده از کارشناسان و صاحبنظران رشته های گوناگون این افراد با یکدیگر تعامل می کنند اما نظر جمع بر روی نظر تکتک افراد تاثیری نخواهد داشت (حکمتنیا و موسوی، ۱۳۹۰: ۳۲۵). تکنیک دلفی بر اساس تعریف لینستون و تووف عبارت است از: یک روش برای ساختاردهی به یک فرایند ارتباطی گروهی است، به طوری که در مسایل و مشکلات پیچیده دخالت کنند و تصمیم بگیرند (سرور و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۷۰). اساساً فلسفه تکنیک دلفی این است که افراد در این تکنیک به صورت کلامی و رو در رو درگیر بحث نمیکنند، بلکه یک هماهنگکننده به عنوان دبیر گروه، مسئولیت تهیه پرسشنامه و برقراری ارتباط با جامعه مورد نظر را نیز بر عهده دارد. در واقع تکنیک دلفی نیازمند یک کانال ارتباطی قوی جهت برقراری ارتباط میان شخص هماهنگکننده با هریک از اعضای جامعه میباشد. سپس هریک از افراد به طور جداگانه ایدههایشان را به صورت کتبی (حتی می تواند بدون ذکر نام باشد) برای دبیر گروه ارسال می کنند. سپس دبیر گروه تمام ایدههای پیشنهادی را برای تک تک اعضا ارسال و ار آنها میخواهد که نسبت به ایدههای پیشنهادی دیگران فکر کنند و اگر ایده جدیدی همخوان با نظر قبلی و در تکمیل آن به نظرش میرسد به آنها اضافه کنند. این عمل چندین بار تکرار می شود تا در نهایت اتفاق آرا به دست آید (حکمتنیا و موسوی، ۱۳۹۰: ۳۲۵ - ۳۲۶). بر خلاف روشهای تحقیق پایشی، اعتبار روش دلفی به تعداد شرکتکنندگان در تحقیق بستگی ندارد بلکه وابسته به اعتبار علمی متخصصان شرکت کننده در پژوهش است (Dunham, 1998: 7). حداقل تعداد اعضای پنلها برای حصول به نتیجه قابل اتکاء بستگی به طراحی پژوهش دارد. بنا بر نظر برکهوف در شرایط آرمانی حتی گروه های چهار نفره هم میتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند (سرور و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۷۰). در این پژوهش از چهار نوع پرسشنامه استفاده شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- پرسشنامه دلفی: برای ارزیابی شاخصهای پژوهش که توسط ۱۷ نفر از کارشناسان و خبرگان شاغل در اداره میراث فرهنگی استان مورد تایید قرار گرفت
-
- پرسشنامه دوم: بر اساس نظرات ۳۲ نفر از صاحبنظران و کارشناسان و مسئولین مرتبط با گردشگری بر مبنای صفر تا یک امتیاز دهی گردید و اهمیت هر شاخص نسبت به شاخص دیگر محاسبه گردید.
-
- پرسشنامه سوم، جهت اولویتبندی مناطق اکوتوریسمی بر مبنای ۱۰ شاخص تعریف شده در این پژوهش پرسشنامه سوم طراحی گردید که توسط ۱۶ نفر افراد متخصص در زمینه گردشگری تکمیل گردید.
-
- پرسشنامه چهارم: برای تعیین وزن عوامل دورنی و بیرونی و امتیاز وزنی این عوامل در مدل SWOT از نظرات ۱۶ نفر از متخصصین امر گردشگری استفاده گردید.
۴ – ۴ - معرفی تکنیک TOPSIS
شاید مهمترین فرایند تحقیق، استخراج، دسته بندی اطلاعات و سپس تجزیه و تحلیل کمی و کیفی اطلاعات باشد. در این مرحله بعد از جمعآوری اطلاعات، آمایش داده ها و تنظیم گزارش وضع موجود با بهره گرفتن از روش Topsis به تجزیه و تحلیل عناصر تشکیل دهنده موضوع مورد مطالعه پرداخته شده است. تصمیمگیری چند معیاره (MCDM ) یکی از حوزه های تحقیق در عملیات و علوم مدیریت بوده که در طول دهه اخیر با توجه به نیازمندیهای کاربردی گوناگون به سرعت توسعه یافته است. تکنیکهای تصمیمگیری در تمام حوزه های فرایند تصمیمگیری بسیار قابل قبول گردیدهاند (ساعتی و همکاران، ۱۳۸۶ :۲۱). در این تصمیمگیریها به جای استفاده از یک معیار سنجش از چندین معیار سنجش استفاده به عمل می آید تصمیمگیریهای چند معیاره به مواردی اشاره مینماید که معمولاً از میان معیارهای متنوع و گاهی متضاد و ناسازگار میگذرد. تصمیمگیری، فرایند انتخاب یک گزینهای شدن از میان گزینه های موجود است. از طرف دیگر تقریباً در تمام مسائل، معیارهای متعددی برای قضاوت روی گزینه ها وجود دارد. در این مسائل تصمیمگیرنده میخواهد در آن واحد به بیش از یک منظور یا هدف برسد به گونهای که محدودیتهای ایجاد شده به وسیله محیط و منابع را تأمین نمایید (بیورانی، غفران،۱۳۸۸: ۱۳۹). این مدلهای تصمیمگیری به دو دسته تقسیم میگردند:
-
- مدلهای تصمیمگیری چند هدفهMODM ) )
-
- مدلهای تصمیمگیری چند شاخصه (MADM)
به طور کلی مدلهای چند هدفه به منظور طراحی به کار گرفته میشوند و مدلهای چند شاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر استفاده میشوند یک مسأله تصمیمگیری چند شاخصه را اصولاً میتوان در یک ماتریس تصمیمگیری خلاصه نمود که سطرهای آن گزینه های مختلف بوده و ستونهای آن شاخص هایی هستند، که ویژگیهای گزینهها را مشخص می کنند. همچنین سلولهای داخل ماتریس، موقعیت گزینه سطری را نسبت به شاخص ستونی ذیربط نشان میدهد. موضوع دیگر در سیاست تصمیمگیری، بحث اوزان شاخص ها است. چنانچه به طور طبیعی وزن شاخص ها مشخص باشد (تأثیر گزینه ها به طور یکسان در میزان برتری گزینه ها مؤثر باشد)، همین وزنها را در محاسبات منظور میکنیم در غیر این صورت باید به کمک کارشناسان و خبرگان بخش و یا از طریق تکنیکهای وزن دهی برای تعیین وزن هر یک از شاخص ها استفاده نمود. بدین ترتیب هر مسأله تصمیمگیری چند شاخصه با دو مشکل انتخاب تکنیک تصمیم گیری و انتخاب تکنیک وزندهی روبرو میباشد (قاضی نوری، ۱۳۸۴: ۳۰).
برای تصمیمگیریهای چند شاخصه، مدلهای بسیاری ارائه شده است. هر کدام از این مدلها دارای ویژگیهای خاصی با مزایا و معایب مربوط به خود میباشند. یکی از تکنیکهایی که برای رتبهبندی عوامل از آنها استفاده میشود مدل TOPSISمیباشد( زیاری و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۷). این تکنیک از جمله روشهای جبرانی در MADM میباشد منظور از جبرانی بودن این است که مبادله بین شاخص ها در این مدل مجاز است. این تکنیک نیازمند استفاده از داده های کمی است و برای شاخصهای کیفی نیز باید با بهره گرفتن از مقیاسهای مناسب آن را به مقادیر کمی تبدیل نماییم. همچنین از آنجا که تمامی معیارها دارای اهمیت برابری نیستند، تکنیک تاپسیس مجموعهایی از وزنها را از تصمیم گیرنده دریافت مینماید (مهرگان و دهقان نیری: ۱۳۸۸، ۱۵۷). این روش در سال ۱۹۹۲ توسط هوانگ و یون در سال ۱۹۸۱ مطرح شده است. مفهوم این مدل، انتخاب کوتاهترین فاصله از راه حل ایدهآل مثبت و دورترین فاصله از راه حل ایدهآل منفی به منظور حل مسائلی است که با ضوابط تصمیمگیری متعددی روبروست (زنگیآبادی و همکاران:۱۳۹۰) این شیوه مفیدترین روشهای تصمیمگیری چند معیاره در بررسی مسایل جهان واقعی است به عبارتی الگوریتم TOPSIS همانطور که شکل نشان میدهد، یک تکنیک تصمیمگیری چند شاخصه جبرانی بسیار قوی برای اولویتبندی گزینهها از طریق شبیه نمودن به جواب ایدهآل میباشد که به نوع تکنیک وزندهی، حساسیت بسیار کمی داشته و پاسخهای حاصل از آن، تغییر عمیقی نمیکند به علاوه مزیت نسبی این مدل، سرعت و توانایی آن برای شناسایی بهترین گزینه است (حکمتنیا و موسوی:۱۳۹۰، ۳۶۲).
شکل ۴ - ۱: تقسیم بندی مدلهای تصمیمگیری
مأخذ: حکمتنیا و موسوی: ۱۳۹۰، ۳۶۴
اساس کار این تکنیک دارای پایه های نظری قویتری نسبت به تکنیکهای دیگر چند شاخصه بوده، به طوری که در این تکنیک بسیاری از مشکلات روشهایی مانند تاکسونومی عددی حل گردیده است. پایههای نظری این تکنیک بر این رابطه استوار است که ابتدا ایدهآلهای مثبت (بهترین حالت) و ایده آلهای منفی (بدترین حالت) را برای هر یک از شاخص ها به وسیله یک سری تکنیکها یافته و سپس فاصله هر گزینه از ایدهآل مثبت و منفی محاسبه می شود، گزینه منتخب گزینهای است که کمترین فاصله را از ایدهآلهای مثبت و بیشترین فاصله را از ایدهآلهای منفی داشته باشد. با گسترش روزافزون کاربرد این مدل تصمیمگیری چند شاخصه و با ظهور منطق فازی، امروزه تکنیکهای بسیار پرکاربرد و جالبی مانند: “TOPSIS” گروهی، ” TOPSIS” بازهای و “TOPSIS” فازی ارائه گردیده است، که هر یک به نوبه خود، اصلاحاتی در مدل پایه “TOPSIS” ایجاد نموده و تصمیم گیرنده را به سوی تصمیمگیری بهتر و دقیقتر رهنمون میسازد (اکبری و زاهدی کیوان ،۱۳۸۷: ۱۷۲-۱۷۱).
مزایای مدل تاپسیس عبارتاند از:
-
- روش کار ساده و سرعت آن مناسب است.
-
- معیارهای کمی و کیفی در ارزیابی به صورت همزمان دخالت دارند.
-
- تعداد قابل توجهی معیار در نظر گرفته می شود.
-
- خروجی مدل میتواند ترتیب الویت گزینه ها را مشخص سازد.
-
- تضاد و مطلوبیت بین گزینه ها را در نظر میگیرد.
-
- معیارها و شاخص های مدل ضرایب وزنی اولیه را پذیرا است.
-
- نتایج حاصل از این مدل کاملاً منطبق با روشهای تجربی و به صورت کمی است.
-
- مطلوبیت شاخص های مورد نظر در حل مسأله، به طور یکنواخت افزایشی (یا کاهشی) میباشند (یعنی هرچه مقدار شاخص بیشتر شود، مطلوبیت بیشتر می شود و یا بالعکس).
-
- روابط مورد استفاده برای نرمالیزه کردن اطلاعات، محاسبهی فواصل، و روش تعیین اوزان شاخص ها به صورت اختیاری بوده و قابل تطبیق با نوع اطلاعات موجود در مسأله است.
-
- اولویت بندی در این روش با منطق شباهت به جواب ایدهآل انجام می شود. بر این اساس که گزینه انتخابی کوتاهترین فاصله را از جواب ایدهآل و دورترین فاصله را از بدترین جواب داشته باشد (اصغر پور: ۱۳۸۷) و (تقی پورجاری، ۱۳۸۸).
۴ – ۴ – ۱ - مراحل تکنیک TOPSIS در پژوهش حاضر جهت رتبهبندی توانهای اکوتوریسمی
به طور اجمال در روش تاپسیس، ماتریس N*Mکه دارای m گزینه و n معیار میباشد، مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این الگوریتم، فرض می شود هر شاخص و معیار در ماتریس تصمیمگیری، دارای مطلوبیت افزایشی و یا کاهشی یکنواخت است و به بیان دیگر مقادیر زیادتری که معیارها در این ماتریس کسب میکنند، اگر از نوع سود بود، هرچه مقدار آن بیشتر باشد، دارای مطلوبیت بالاتر و اگر از نوع هزینه بود، دارای مطلوبیت پایینتری میباشد در این مدل جهت محاسبات ریاضی، تمامی مقادیر نسبت داده شده و به معیارها از نوع کمی بوده و در صورت کیفی بودن نسبت داده شده به معیارها، مییابد آنها را به مقادیر کمی تبدیل نمود. (Naumann.Felix,2003: 8 ). به منظور به کارگیری تکنیک TOPSIS برای رتبهبندی و انتخاب بهترین گزینه از میان گزینه های موجود، باید مراحل زیر را طی نمود.
شکل ۴ – ۲: مراحل انجام تکنیک TOPSIS
مأخذ: نگارنده
-
- مرحله ۱: تشکیل ماتریس تصمیمگیری
در این مرحله ماتریس تصمیمگیری همانند ماتریس رابطه شماره (۴-۱) شکیل می شود. در این ماتریس معرف شاخص ها و معرف گزینههای پیشروی در فرایند تصمیمگیری بوده و نشان دهنده ارزش گزینه i ام نسبت به شاخص j ام میباشد.