میزان موقعیتهای بدست آمده
= اثربخشی
تواناییهای بالفعل
= کارایی
توانایی بالفعل
استانداردهای هزینههای داده
لی فام(۱۳۶۳) برحسب مدل اجتماعی، کارایی و اثربخشی را از هم تفکیک کرده است.
کارایی حدی است که رفتار اجتماعی مشاهده شده مطابق با سرشت و نیاز فرد باشد و اثربخشی حدی است که رفتار اجتماعی مشاهده شده مطابق با انتظاراتی باشد که برای آن نقش در نظر گرفته شده است. به عبارتی اثربخشی میزان توافق رفتار سازمانی با انتظارات سازمانی و کارایی میزان توافق رفتار سازمانی با نیازها و مقاصد شخصی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پیتر دراکر تفاوت اثر بخشی و کارایی را اینگونه مطرح میکند:
اثربخشی یعنی «انجام دادن کارهای درست.»
کارایی یعنی «درست انجام دادن کارها»
گرچه اثربخشی[۱۰۴] و کارایی[۱۰۵] هر دو به عنوان خصایص یک سازمان موفق و مدیر اثربخش میباشند اما اثر بخشی با کارایی تفاوت دارد(لی فام، هووئه، ۱۹۸۴).
علاقهبند معتقد است تعریف دقیق هریک از مفاهیم مشکل است زیرا که برای سنجش و اندازه گیری آنها از مبانی مختلفی استفاده میشود. اگر برای سازمان مدل عقلایی قایل شویم میتوانیم اثربخشی سازمانی را توانایی سازمان برای دست یابی به هدافهای آن را تعریف کنیم و اگر سازمان را یک سیستم اجتماعی تلقی کنیم اثربخشی برحسب قابلیت سازگاری سازمان با شرایط محیطی تعریف میشود و اثر بخشی زمانی تحقق مییابد که سازمان به نتایج مطلوب خود مایل آید ولی کارایی سیستم را نسبت میان برونداد و دورنداد (بازده و هزینه) میدانند (علاقهبند، ۱۳۷۱).
۲-۱۶- مدیران اثر بخش
یکی از ویژگیهای مهم در اثربخشی مدارس، مدیریت و رهبری آموزشی آموزشگاه میباشد. چنانچه هانس و همکارانش در تحقیقات خود نشان دادند. که خصوصیات مدیر و کسب مدیریت او بر عملکرد فراگیران و اثربخشی مدرسه تاثیر بسزایی دارد.
شعاری نژاد(۱۳۷۵). مدیر مدرسه را به کارگردان تماشاخانه تشبیه کرده است که در موفقیت مدرسه بالاترین نقشها و بیشترین مسئولیتها را برعهده دارد. و این نقشها را زمانی در حد مطلوب ایفا خواهد کرد که:
- از صلاحتیهای علمی و هنری (فنی) لازم برخوردار باشد.
- آزادی انتخاب و تصمیم گیری داشته باشد.
- بتواند در هنگام ضرورت درست و با اعتماد به نفس تصمیم بگیرد و همکاران و روش های مدیریت آموزشی مطلوب را انتخاب کند و به کار برد.
- امکانات آموزشی مناسب و مساعد را فراهم آورد.
- مدیریت او انتخابی باشد نه تحمیلی.
متاسفانه گاه در دورههای گوناگون آموزشی (دبستان تا دانشگاه) به مدیرانی برخورد میکنیم که از مدیریت آموزشی تنها به امر و نهی آن دل خوش میکند. از حساسیت، فعالیت، خلاقیت و شرایط ضروری مدیریت آموزشی محرومند و در برخورد با مقامات بالا و احیاناً اوامر پیشنهادی آنان عمدتاً حکم «گوسفند فاضل» (اصطلاح نیچه) را پیدا میکند. اما در مواجه با همکاران و محصلان و اولیای ایشان، بسیار جسور میشوند و و حالت سلطه گرانه نشان میدهند. از این رو میتوان گاهی مدیران مدارس را از نظر در پیش گرفتن شیوههای رفتاری به دو گروه جدا تقسیم کرد.
۲-۴- شیوههای رفتاری مدیریت (شعاری نژاد، ۱۳۷۵).
مردم سالار
سلطه گرا
P وظیفه و انجام آن را دوست دارد.
P همکاران مطبع را دوست دارد و ترجیح میدهد
P به افزایش بازده کار خود میاندیشد.
P علاقهمند همکارانش را اندرز دهد.
P میکوشد مسائل آموزشی و راهحلهای آنها را در جهان معاصر کشف کند.
P میکوشد راه های سلطه گری موفق را کشف کند و فوری به کار گیرد.
P برای فراهم آوردن موقعیت آموزشی و یادگیری سالم تلاش میکند.
P برای فراهم ساختن موفقیت مساعد سلطه گری و قدرت نمایی تلاش میکند.