۲٫طراحی استراتژی مربوط به مشتری
۳٫اجرای استراتژی
با توجه به دیدگاه تحقیق و همچنین نظر برخی از خبرگان مدیریت بازاریابی و ارجاع آنان به مدلهای نظری ارائه شده در تحقیق اندیشمندان، مؤلفه های نظریه ی نارور و اسلاتر در این تحقیق درنظر گرفته شده است که عبارتند از: مشتری گرایی، رقابت گرایی و هماهنگی میانبخشی.
- مشتری گرایی
امروزه با رشد و گسترش تکنولوژی در ارائه ی محصولات و خدمات و افزایش رقابت و حضور در دهکده ی جهانی، سطح انتظارات مشتریان افزایش یافته است. در عصر حاضر رعایت حقوق مشتری به صورت یک الزام برای سازمانها تبدیل شده و هیچ شرکتی نمی تواند از این امر تخطی کند زیرا قصور در این ارتباط ارمغانی جز نابودی و شکست برای سازمان به همراه نخواهد داشت. تا چندی پیش رقابت بین شرکتها در تصاحب سهم بازار بیشتر بوده و امروزه بین سازمانها سخن از سهم مشتری درمیان است. مشتری گرایی به معنای درک مداوم و پیوسته ی نیازهای مشتریان هدف فعلی و بالقوه و استفاده از آن دانش(دانش شاخت نیازهای مشتریان) در راستای ایجاد ارزش مشتری، است(نارور واسلاتر،۱۹۹۰).
- رقابت گرایی
رقابت گرایی یعنی درک مداوم قابلیتها و راهبردهای رقبای عمده ی بالقوه و فعلی که نیازهای مشتریان هدف سازمان را تأمین میکند و استفاده از آن دانش(دانش شناخت رقبا) در راستای ایجاد ارزش برتر مشتری است. رقابت گرایی به این معنی است که یک فروشنده نقاط قوت و ضعف کوتاه مدت و توانمندیها و استراتژیهای بلندمدت رقبای اصلی کنونی و بالقوه را میداند(نارور و اسلاتر،۱۹۹۰). شرکتهای رقابت گرا به دنبال تعیین نقاط ضعف و قوت خودشان در شرکت، نه تنها بر حسب محصولات و بازاریابی شان، بلکه همچنین فرآیندها و سازمان میباشند. آن ها به طور منظم توانمندیهایشان را نسبت به سایرین بر اساس مهارتها و دانش مبتنی بر افراد، سیستمهای فنی و فیزیکی، سیستمهای مدیریتی،ساختارهای سازمانی و ارزشها و هنجارهای فرهنگی، مورد بازبینی قرار میدهند. اثر اصلی رقابت گرایی مشخص میکند که این گرایش میتواند برای نوآوری محصول جدید کمک کننده باشد. دانش رقیب با مزیت محصول جدید همبسته میباشد. دانش رقیب تشخیص همه ی مجموعه های تکنولوژی دردسترس و تحت توسعه را قادر میسازد و همچنین زمانبندی گرایشها در رفتار مصرف کننده را مقدور میکند وهمچنین نوآوری محصول جدید را پرورش میدهد(آگوستو و کوهلو،۲۰۰۹،۹۴-۱۰۸).
- هماهنگی میان بخشی
هماهنگی میانبخشی به معنای هماهنگ بودن همه ی وظایف سازمان، استفاده هماهنگ از منابع سازمانی و بهره برداری از اطلاعات مشتری و بازار به منظور خلق ارزش برتر، برای مشتری است. هر شخص در سازمان به طور بالقوه میتواند برای خریدار(مشتری) ایجاد ارزش نماید. ادغام هماهنگ منابع سازمانی منجربه برقراری ارتباط مشتری گرایی با رقابت گرایی می شود. ایجاد اطلاعات و استفاده هماهنگ از منابع سازمانی و توزیع اطلاعات در سرتاسر سازمان منجربه هماهنگی میانبخشی می شود. درصورت عدم هماهنگی میانبخشی لازم است مدیریت بخشها را نسبت به نیاز سایر بخشها حساس نماید و بر اهمیت آن تأکید ورزد(نارور و اسلاتر،۱۹۹۰).
بخش چهارم
۲-۴گردشگری
مقدمه
یکی از دستاورد های فناوری مدرن ، تولید وقت اضافی یا اوقات فراغت است . هر چه فناوری و مدیریت پیشرفته تر باشد وقت اضافی بیشتری تولید می شود . بزرگترین تولید و مصرف قرن بیست و یکم حول محور تولید و مصرف اوقات فراغت است . گردشگری بخش مهمی از اوقات فراغت را پر میکند . امروزه ساختار مدیریتی وتعطیلات تمامی کشورهای پیشرفته به نحوی است که پر کردن اوقات فراغت منجر به یک عمل اقتصادی میگردد ؛ لذا گردشگری با همه مضامین علمی و فلسفی ای که در آن نهفته است، یک عمل اقتصادی است و پیشبینی می شود که یکی از بزرگ ترین محرکه های اقتصادی قرن حاضر باشد (فرزین ،۱۳۸۶).
۲-۴-۱ تاریخچه گردشگری
گردشگری در جهان به همراه آغاز مدرنیته شکل گرفت. مدرنیته اشکال مختلف زندگی را تنها بر پایه قابلیتهای آن ها در تولید منافعی که توسط افراد مصرف میشوند، مورد ارزیابی قرار داده و با مفاهیمی همچون همواره به پیش رفتن و کنار گذاردن کهنه نگرش تازه انسان را به جهان و به خویش سبب گردید و بدین گونه با پیدایش بعد تازهای از دگرگونی دائمی، انهدام رسوم و فرهنگ سنتی را در صحنه زندگی اجتماعی رقم زد . تفکیک میان کار و اوقات فراغت یکی از این دگرگونیها میباشد که در آن کار در قالب ضرورت و گردشگری در قالب اوقات فراغت، که دمی آسودن از کار را برای تجدید قوا فراهم میآورد، قرار میگیرد. اوقات فراغت به عنوان زمانی از بیداری انسان، که فرد بتواند آن را به میل و دلخواه خود بدون هیچ گونه الزامی بگذارند، در مدرنیته مابین تمایز خانه و کار صورت رسمی به خود گرفت. اوقات فراغت به عنوان یک مفهوم جدید نمایانگر گذار از کار در مفهوم سنتیاش بود که با توسعه نوآوریهای تکنولوژیکی و مدیریتی، با افزایش مصرف در جهان بوروکراتیک؛ عقلگرا و افسونزدایی شده، این فرصت را مهیا کرد ـ که هر چند کوتاه ـ انسان از اجبارها و محدودیتهای نظم اجتماعی مدرن رها شود( فرزین،۱۳۸۴).
۲-۴-۲ تعاریف گردشگری
تعاریف زیادی از گردشگری ارائه شده است که برخی از آن ها به شرح زیر استگردشگری مجموع پدیده ها وارتباطات ناشی از کنش متقابل میان گردشگران ، سرمایه ، دولتها و جوامع میزبان ، دانشگاه ها و سازمانهای غیر دولتی ، در فرایند جذب ، حمل ونقل ، پذیرایی و کنترل گردشگران و دیگر بازدیدکنندگان است (وارنر[۴۳]۱،۲۰۰۰) .
در تعریف فنی دیگری سازمان جهانی گردشگری گردشگری را از ابعاد مختلف ، بر اساس تمایز در رویکرد به مکان بازدید ، به صورت زیر تقسیم کردهاست(سازمان جهانی گردشگری).
گردشگری عبارت است از فعالیت های افرادی که برای استراحت ،کار و دلایل دیگر به خارج از محیط سکونت معمول خویش سفر کرده ، حداکثر برای یک سال متوالی در آنجا اقامت میکنند(پاپلی وسقایی،۱۳،۱۳۸۵).
گردشگری داخلی (یا بومی): در این حالت اشخاص مقیم یک کشور حداکثر برای مدت دوازده ماه به محلی در کشور خودشان که خارج از محیط معمولی زندگی آنهاست سفر میکنند و هدف اصلی آن ها از این سفر انجام کاری نیست که سرانجام ان دریافت مزد از محل مورد بازدید باشد (همان ماخذ).
گردشگری خارج (یا بینالمللی) : افراد برای حداکثر مدت دوازده ماه به کشوری که محل اقامت معمول آن ها نیست و خارج از محیط معمول زندگی شان قرار دارد سفر میکنند و هدف اصلی آن ها از این بازدید انجام کاری نیست که سرانجامش دریافت مزد از کشور مورد بازدید باشد . صنعت گردشگری رامی توان از ابعاد مختلف نیز توصیف نمود .( پاپلی یزدی،سقایی،۱۳۸۵).
در بعد جغرافیایی گردشگری زمانی از فعالیت گذراندن اوقات فراغت یا تفریح که مستلزم غیبت شبانه از مکان مسکونی عادی است تعریف می شود(اسکینر،۱۹۹۹).