توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک رویکرد نوین، در صددفراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصتهایی برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگیهای افراد است. توانمندسازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی های کارکنان شروع می شود. بدین معنی که آنان باید به این باور برسند که توانایی و شایستگی لازم برای انجام وظایف را به طور موفقیت آمیز داشته و احساس کنند که توانایی تأثیرگذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند، احساس کنند که اهداف شغلی معنادار و ارزشمندی را دنبال میکنند و باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار می شود.
الگوی حکمرانی خوب و بررسی نقش توانمندسازی نیروی انسانی در استقرار حکمرانی خوب سازمانی می تواند نظریهای نوین در پاسخگویی به انتظارات و مسئولیتهای جدید باشد. الگویی که می تواند راه برون رفت از وضعیت فعلی و روشی برای ارائه خدمات عمومی بهتر باشد. از این رو توجه و تعمق در الگوی یاد شده در بیمه کمک زیادی به یافتن ترکیب جدیدی از همکاری سه بخش دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی در ارائه خدمات عمومی بهتر خواهد نمود. با توجه به این توضیحات واینکه بیمه ایران از اعتبار و گستردگی بیشتر نسبت به سایر بیمهها برخوردار است و مشتریان بیشتری دارد، لذا توانمند سازی کارکنان این بیمه در جهت ارائه خدمات بهتر و مناسبتر، با بهره گرفتن از اصول حکمرانی خوب سازمانی ضروری به نظر میرسد.
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین توانمندسازی سازمانی با حکمرانی خوب در بیمه ایران میباشد. گرایش این پژوهش کاربردی، رویکرد آن توصیفی و همبستگی میباشد. برای بررسی رابطه توانمندسازی سازمانی با حکمرانی خوب در بیمه ایران، توانمندسازی سازمان بر اساس نظر (توماس و ولتهووس،۱۹۹۰، ۶۷۰) در چهار بعد احساس مؤثر بودن، احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب و احساس معنادار بودن شغل بررسی می شود.
در این تحقیق با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک و تکمیل و گردآوری پرسشنامه در جامعه آماری به تعداد ۵۱۸ نفر که ۱۴۰نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بین احساس مؤثر بودن کارکنان، احساس شایستگی کارکنان، احساس داشتن حق انتخاب در کارکنان، احساس معنادار بودن شغل کارکنان بیمه ایران با حکمرانی خوب سازمانی رابطه مثبت وجود دارد.
واژگان کلیدی : توانمند سازی،حکمرانی خوب، بیمه ایران، مؤثر بودن کارکنان، شایستگی کارکنان، داشتن حق انتخاب در کارکنان، معنادار بودن شغل .
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
توانمند کردن به صور مختلف درادبیات منابع علمی مدیریت آمده است. در دهه ۱۹۵۰، منابع علمی مدیریت آکنده از این بود که مدیران بایددر قبال کارکنان رفتار دوستانه داشته باشند (روابط انسانی). در دهه ۱۹۶۰، مطرح شدکه مدیران باید نسبت به نیازها وانگیزه های کارکنان حساس باشند(آموزش حساسیت). در دهه ۱۹۷۰، مدیران بایداز کارکنان کمک میطلبیدند(در گیر کردن کارکنان در امور سازمان) و در دهه ۱۹۸۰، مدیران باید تشکیل گروه میدادند و سیاست تصمیم گیری جمعی را دنبال میکردند (حلقه های کیفیت).این موضوعات در دهه۱۹۹۰پیگیری وپس ازآن بود که سمت و سوی مدیریت بسوی توانمندسازی جهت یافت بصورتی که مدیران باید بیاموزند چگونه توانمند سازی را گسترش دهند.
سازمان های امروز تحت تاثیر عواملی از قبیل افزایش رقابت جهانی، دگرگونیهای ناگهانی، نیاز به کیفیت و خدمات پس از فروش و وجود منابع محدود و … زیر فشارهای زیادی قرار دارند. پس از سالهای زیادی تجربه، دنیا به این نتیجه رسیده است که اگر سازمانی بخواهد در اقتصاد و امور کاری خود پیشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند باید از نیروی انسانی توانمند برخوردار باشد.
از سوی دیگردگرگونیهای پدید آمده در زمینه علم و فن آوری، ضمن آنکه افقهای نوینی را فراروی خدمات گوناگون گشوده، مسئولیتهای جدیدی را نیز برای بخش عمومی ایجاد نموده است. این دگرگونیها به یک مفهوم به معنای پدید آمدن نقشهای جدید و متفاوت برای بخش عمومی و به طور خاص برای دولت تلقی می شود که در معنای جدید، حکمرانی خوب دولتی تلقی می شود.
در این تحقیق تلاش خواهد شد ارتباط توانمند سازی نیروی انسانی و حکمرانی خوب در بیمه ایران مورد بررسی قرار گیرد.
۱-۲- بیان مسئله
حکمرانی مجموعه ای از روشهای فردی و نهادی، عمومی و خصوصی است که امور مشترک مردم را اداره می کند. حکمرانی فرایندی پیوسته است که از طریق آن منافع متضاد یا متنوع را همساز نموده و اقدام همکاری جویانه اتخاذ میگردد. حکمرانی شامل نهادهای رسمی و نظامهایی است که برای تضمین رعایت قانون، قدرت پیدا کرده اند، همچنین قرارهای غیر رسمی که مردم و نهادها بر سر آن ها توافق نموده اند درک میکنند که به نفع آن ها است(نقیبی مفرد، ۱۳۸۹، ۱۰۰). برای پیاده سازی و اجرایی نمودن حکمرانی خوب در سازمانها بایستی به عوامل زمینه ساز و متغیرهای زمینه ای پرداخته شود و مورد شناسایی قرار گیرد.عوامل بسیاری بر اجرای حکمرانی خوب مرتبط بوده و بر آن مؤثر میباشد که در تحقیق حاضر سعی گردیده تا تأثیر توانمندسازی کارکنان بیمه ایران بر حکمرانی خوب سازمانی مورد بررسی قرار گیرد.
توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک رویکرد نوین، انگیزش درونی شغل به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و همچنین فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصتهایی برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگیهای افراد است. توانمندسازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی های کارکنان شروع می شود. بدین معنی که آنان باید به این باور برسند که توانایی و شایستگی لازم برای انجام وظایف را به طور موفقیت آمیز داشته و احساس کنند که توانایی تأثیرگذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند، احساس کنند که اهداف شغلی معنادار و ارزشمندی را دنبال میکنند و باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار می شود(بیگی نیا و همکاران،۱۳۸۹، ۸۰).
برای بررسی رابطه توانمندسازی سازمانی با حکمرانی خوب در بیمه ایران، توانمندسازی سازمان بر اساس نظر (توماس و ولتهووس[۱]،۱۹۹۰، ۶۷۰) در چهار بعد ارائه می شود که عبارتند از:
-
- احساس مؤثر بودن: منظور این است که آیا انجام یک شغل یا وظیفه خاص، تغییری در کل کار به وجود می آورد. هر قدر اعتقاد کارمند بر این تأثیر بیشتر باشد، انگیزش بیشتری را احساس میکند.
-
- احساس شایستگی: برای آنکه توانمند شدن ممکن شود، افرادی که کار به آن ها واگذار می شود، باید مهارت ها، دانش، تجربه و سایر توانمندیهایی که برای حرکت با اعتماد به سمت جلو لازم است را داشته باشد.
-
- احساس داشتن حق انتخاب: انتخاب به معنای تعیین رفتار شخصی توسط خود فرد است. یا به عبارت دیگر به معنای احساس دارا بودن کنترل بر کار خود است.