۱۱%
دوران تحصیل
خود آگاهی تحصیلی و شغلی
نگرش منفی نسبت به مدرسه
۸
۱۳
۳۸%
۶۲%
جمع۲۱۳/۸%بیماریهای دوران کودکی
مشکلات روحی و هیجانی
مشکلات فیزیکی
جمع
۶۳
۱
۶۴
۴/۹۸%
۶/۱%
۶/۲۵%
روابط با دوستان
مهارتهای ارتباطی و هیجانی رشد نیافته
الگوی مصرف مواد بین دوستان
۸
۱۲
۴۰%
۶۰%
جمع۲۰۹/۷%تجارب فقدان و شکست
شکست عاطفی و عشقی
وضعیت مالی و اقتصادی بد
نداشتن فرصت و موقعیت
از دست دادن عزیز
۹
۷
۵
۳
۵/۳۷%
۲/۲۹%
۸/۲۰%
۵/۱۲%
جمع۲۴۵/۹%تجارب آسیب و غفلت
رفتارهای پرخطر و تهاجمی زودرس
رفتارهای مصرف مواد غیرمجاز درخانواده
۱۵
۱۲
۶/۵۵%
۴/۴۴%
جمع۲۷۷/۱۰%
شاخص
فراوانی
درصد
جمع کل
۲۵۳
۱۰۰
در جمع بندی نتایج حاصل از زندگی نامه افراد معتاد ۴۰ -۲۰ ساله گروه نمونه مورد بررسی می توان نتیجه گرفت نوع ارتباط با والدین (حدود ۲۷ درصد) ، وجود مشکلات روحی و هیجانی در دوران کودکی و نوجوانی (۲۵ درصد) و علائق و آرزوها (۱۱درصد) و تجارب آسیب و غفلت با (۷/۱۰ درصد) از عوامل تاثیر گذار در گرایش به مواد مخدر در گروه نمونه مورد بررسی است.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
در این پژوهش با تعیین رابطه گرایش به اعتیاد و زندگی نامه افراد و نوع ارتباط با والدین در چرخه رشد میباشد؛که سوالات پژوهشی در این تحقیق تعیین نوع ارتباط با پدر و مادر چرخه رشد ، نقش دوستان ، نقش دوران تحصیل ، آسیب و غفلت ها ، فقدان ها ، آرزو ها و انتظارات افراد از زندگی میباشد؛که برای رسیدن به هدف فوق از میان مراکز ترک اعتیاد متادن و بوپره نورفین به روش نمونه گیری در دسترس ۱۵ نفر انتخاب شد به این صورت که مصاحبه تا زمان اشباع اطلاعاتی و رسیدن به پاسخ های مشابه ادامه داده شد؛نمونه دریافته شده ۱۵ نفر میباشد، و مصاحبه گرفته شد. شرکت در مصاحبه منوط به دادن خدمات خاصی و یا منع شدن از خدماتی در مرکز نشد، از مصاحبه شوندگان رضایت شفاهی گرفته شد، اصل رازداری در ارتباط با فیلم و صدای ضبط شده حفظ شد؛فیلم برای تحلیل و کدگذاری بر روی کاغذ پیاده شد که ابتدا به صورت کد گذاری کلی و پس از آن به صورت اختصاصیتر کدگذاری شد.گویه ها پس از دستهبندی به پنج صاحبنظر برای صحت طبقه بندی داده شد، و پس از آن نتایج حاصل با فراوانی و درصد فراوانی گزارش گردید.
مقایسه وتبیین یافته های پژوهش با یافته های پژوهش های پیشین :
- آیا دوران کودکی نوع ارتباط با والدین در چرخه رشد در گرایش افراد به مواد مخدر مؤثر است ؟
یافته های مربوط به این سوال پژوهش وجود دلبستگی اضطرابی و اجتنابی و دوسوگرایانه ، پیوند ضعیف عاطفی با والدین ، شیوه های مدیریت نا مناسب به وسیله والدین ، و تجربه محرومیت هیجانی از طرف پدر و ، وجود الگوهای ارتباطی ناسازگار با یافته های (قزوینی ۱۳۸۹) ،(دادستان۱۳۶۶)، (لاکورز۲۰۰۲) ، (لوب ۲۰۰۰) ، (مارتین جدرزی ۲۰۰۵ ) ،( کاپلان ۲۰۰۸) همسو می شود.
دلبستگی اضطرابی و اجتنابی : با توجه به تحقیقات انجام شده می توان بیان کرد که رابطه والد- فرزندی در کودکی میتواند بر نوع دلبستگی در بزرگسالی مؤثر باشد زمانی که مادر نالایق نتواند فرصت رسیدن به دلبستگی ایمن را برای کودک فراهم کند فرد در بزرگسالی از نیاز دلبستگی رنج میبرد و این فرد در طیف کوشش برای غلبه بر نیاز دلبستگی و غلبه بر تجارب منفی ناشی از آن ممکن است از راهبرد هایی استفاده نماید که سوق دهنده فرد به سوی مواد مخدر باشد .در واقع نبود منبع امن ( مادر ) در مواقع مواجه با مولنع استرس زای زندگی ، باعث میگردد که فرد در بزرگسالی به دنبال جایگزینی امن برای وی باشد و یا بعبارتی سوء مصرف مواد میتواند مکانیزم فرد برای مقابله با عواطف و تجارب منفی باشد .
پیوند عاطفی ضعیف با والدین : پایین بودن انسجام عواطف در خانواده با پایین بودن روابط عاطفی در خانواده با رفتارهای اعتیادی رابطه دارد ، نوجوانانی که از خانواده خود چنین برداشتی را دارند میزان بالایی از انسجام را در روابط خود دارد دنیا را به صورت امنتری توصیف میکنند، و احساسات خود را به عنوان یک عضو از سیستم خانوادگیشان رشد می دهند.و نبود این پیوند های عاطفی در محیط خانواده باعث می شود که نوجوان برای پر کردن این خلع جذب گروه های مصرف کننده شود و یا از مواد به عنوان یک تسکین دهنده روانی استفاده کند.
شیوه های مدیریت نامناسب : اختلال در ساختار قدرت و کمرنگ شدن نقش پدر در محیط خانواده سبب بروز اعتیاد میگردد عدم انعطاف و مدیریت نامناسب عواطف در سالهای اولیه رشدی و انعکاس های متفاوت از سوی والدین میتواند باعث بروز این مسئله گردد.
تجربه محرومیت هیجانی : فقدان هیجان در خانواده فرد معتاد، که در نتیجه روابط مخدوش والدین به وجود آمده است، والدین در این خانواده ها برای گمان هستند که هیجانات و احساسات بارز و گسترده ممکن است خطرناک باشد و می ترسد روابط نزدیک استقلال و فردیت آن ها را از بین ببرد و کودک پی میبرد که در چنین موقعیتی تنها راه جلب توجه مشکل آفرینی و خلق مکانیزم ترمیمی در این دسته از رفتار از جمله اعتیاد است.
الگوهای ارتباطی ناسازگار : رفتار والدین شامل ، نظارت والدینی کم ، نظم غیر مؤثر ، الگوی ارتباطی خانوادگی نامناسب عامل مهمی در شروع و ادامه مصرف مواد در میان نوجوانان است. تحقیقات گسترده ای از ارتباط والد-فرزندی با کیفیت به عنوان یک عامل محافظت کننده در برابر بسیاری از رفتارهای مشکل ساز یاد میکنند . در مجموع می توان گفت که روابط گرم و عاطفی و صمیمت بین اعضای خانواده مخصوصاً با فرزندان امکان جذب آن ها را به خانواده بیشتر میکند و کمتر به محیط خارج از خانواده مثل گروه همسالان پناه برده که امکان نابهنجار بودن گروه وجود دارد.
- آیا در دوران کودکی آرزوها و انتظارات افراد در چرخه رشد در گرایش افراد به اعتیاد مؤثر است ؟
یافته های مربوط به این سوال پژوهش ( تمایل به آزادی و هیجان خواهی ، نیاز به نافعالی و تمایل به کسب قدرت و تملک با یافته های اسفندیاری (۱۳۸۲) ، سام آرا (۱۳۸۷) ، لی اسچید(۲۰۰۸) ، لوبر(۲۰۰) ، امونال (۲۰۱۲) ، هاهسی (۲۰۰۲) همسو است.
در این تحقیق قدرت و تملک : فقر و حقارت از عوامل مهمی است که در تحقیقات زیادی عامل گرایش به اعتیاد محسوب شده است و افراد ممکن است برای جبران احساس حقارت خود دست به واکنش های جبرانی از جمله اعتیاد بزنند. در رویکرد های دینی نیز این همبستگی میان فقر و انحرافات اجتماعی مورد تأیید است .فقر انگیزش رویاوری به کجروی را افزایش میدهد ، همچنان که رفاه طلبی و ثروتمند بودن در گرایش فرد بسوی انحرافات اجتماعی ، انگیزه بسیار قوی است.