بی شک امروزه یکی از چالش های مهمی که به گونه ای فزاینده ذهن سرپرستان و مدیران را به خود مشغول نموده است، اندازه گیری میزان رضایت شغلی است (غلامی فشارکی و همکاران، ۱۳۹۰: ۲۴۲)، رضایت شغلی معلمان نیز به عنوان یک شاخص مهم و مؤثر در آموزش، توجه مجریان و پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت را جلب کردهاست (زانگ[۱۰]، ۲۰۰۷).
رضایت شغلی یعنی احساس خرسندی و خشنودی که فرد از کار خود می کند و لذتی که از آن میبرد و در پی آن، به شغل خود دلگرمی و وابستگی پیدا می کند (هلریگل و وودمن[۱۱]، ۱۹۹۶). شاید بتوان گفت از مهمترین ارکان پایداری و ثبات هر سازمانی رضایت شغلی کارکنان آن است. در حادترین شکل، پایین بودن رضایت شغلی، آمار زیادی غیبت ها، پایین آمدن بازده کار وجابهجایی و انتقال کارکنان را میتوان مشاهده نمود. همچنین نارضایتی شغلی میتواند قسمتی از شکایات،کارکرد ناچیز،کالاهای تولیدی نامرغوب، اختلاس و مسائل انضباطی و دیگر مشکلات را موجب گردد. هزینه های نارضایتی شغلی در بعضی موارد ارقام نجومی به بار میآورد. در مقابل، مدیریت به دنبال رضایت شغلی بالا است، زیرا این پدیده با پیآمدهای مثبتی که خواست مدیران است، پیوسته است. رضایت شغلی بالا نشان دهنده سازمانی است که به گونهای خوب و صحیح اداره میشود، و به طور کلی نتیجهای است که از مدیریت رفتاری کارساز سرچشمه میگیرد (رفیعی، ۱۳۸۲).
رضایت شغلی حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی شغل یا تجارب شغلی است؛ مفهومی دارای ابعاد، جنبه ها و عوامل گوناگون که باید مجموعه آنها را درنظر گرفت. از جمله این عوامل میتوان به صفات کارگر و کارمند، نوع کار، محیط کار و عوامل مؤثر بر آن مانند عوامل معنوی و روابط انسانی اشاره نمود (هلریگل و وودمن، ۱۹۹۶).
معنویت در کار، یک تجربه از ارتباط و اعتماد متقابل در میان افرادی است که در یک فرایند کاری مشارکت میکنند که به وسیله خوش بینی و حسن نیت فردی ایجاد می شود و منجر به ایجاد یک فرهنگ سازمانی انگیزشی و افزایش عملکرد کلی می شود که در نهایت تعالی سازمانی پایدار را به همراه دارد (مارکوس[۱۲]، ۲۰۰۶).
از آنجا که معنویت طیف بسیار وسیعی دارد در حقیقت در رابطه با آنچه احساس میکنیم بین ما و برخی عوامل گسترده، نادیده و شگفتآور قرار دارد، میباشد و می تواند در هر جنبه زندگی نفوذ کند، بنابرین دور نگه داشتن آن از محیط کار غیرممکن است (میلر، ۲۰۰۰)، در نتیجه فشاری که بر معلمان وارد می شود، تنها به متغیرهای فردی مربوط نمی شود بلکه عوامل محیط کاری از جمله معنویت محیط کار می تواند در آن نقش داشته باشد. برای کاهش فشارهای جسمی و روحی معلمان میتوان به دنبال راهی جهت ایجاد رضایت و امنیت شغلی بود. رضایت شغلی نیز ما حصل تأثیر عوامل زیادی، نظیر نیازها، علائق، انگیزه، نگرش و شخصیت های افراد از یک طرف و مختصات شغلی نظیر عوامل معنوی محیط کار میباشد.در تحقیق حاضر برآنیم با بررسی رابطه میان معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی عوامل مؤثر جهت کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی را بیابیم.
۱-۴- اهمیت و ضرورت تحقیق
مدارس از معدود سازمانهایی هستند که با همه سازمان های دیگر چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم رابطه دارند. به همین خاطر است که تأثیر زیادی بر سرنوشت ملتها دارند و از جایگاه والایی در پیشرفت و توسعه جامعه برخوردارند. مدارس سیستمهای اجتماعی بسایر پیچیدهای هستند و دارای عناصر بسیاری هستند که هر یک از این عناصر، با هم، با یکدیگر و با محیط خود کنش و واکنش دارند. در هر سیستمی، همه عناصر در جای خود باارزش و مهماند، اما در یک سیستم اجتماعی، انسان تنها عاملی است که بدون وجود آن سیستم اجتماعی بی معنی است. اصولاً سیستم اجتماعی به واسطه عامل انسانی، سیستم اجتماعی محسوب می شود و هیچ سیستم اجتماعی بدون انسان قابل تصور نیست. انسان در واقع، روح سیستم اجتماعی است (میرکمالی، ۱۳۸۳). همچنین با توجه به نقش حساس معلمان و در معرض بودن این افراد به فرسودگی شغلی و عوارض ناخوشایند فردی و سازمانی و کشوری آن به نظر میرسد ارزیابی میزان فرسودگی شغلی معلمان ضروری بوده تا هم شیوع و هم عوامل مرتبط با آن به طور علمی بررسی گردیده تا قبل از ایجاد عوارض جسمی و روحی روانی برای کاهش و یا پیش گیری از آن توسط راهکارهای علمی اقدام لازم صورت گیرد (صابری و همکاران، ۱۳۹۰).
از سوی دیگر رضایت شغلی، بیشترین متغیر سازمانی اندازه گیری شده در هر جنبه پژوهشی و کاربردی است. دلایل متعددی برای توجه به این نگرش کاری وجود دارد. نخست، سازمان ها علاقه دارند که وضعیت کنونی رضایت شغلی کارکنانشان را ارزیابی کنند و دوم، پژوهش های زیادی انجام شده تا بتوانند رضایت شغلی کارکنان را مورد ارزیابی قرار دهند. با توجه به اینکه رضایت شغلی با عوامل سازمانی، محیطی، شغلی و فردی مرتبط است و دیدگاه های متفاوتی در مورد رضایت شغلی و روش های مختلفی برای اندازه گیری آن وجود دارد، لذا نتایج متفاوت و متناقض دیده شده است (ترکمان و عابدی، ۱۳۸۸).
از آنجا که بسیاری از اقدامات سازمانها برای تغییر و بهبود در دو دهه اخیر از قبیل کوچکسازی، مهندسی مجدد، تعلیق، اخراج از کار و… موجب تضعیف روحیه و نوعی سردرگمی معنوی کارکنان شده است (فرهنگی و همکاران، ۱۳۸۵)، در سال های اخیر جایگاه معنویت در سازمان ها به طور فزاینده ای از سوی مدیران، سرپرستان، کارکنان و محققان به عنوان یک ضرورت برای تعاملات با سازمان ها، با کارکنان، مشتریان و جامعه مورد توجه قرار گرفته است (موران، ۱۳۸۵). در این راستا معلمان زیادی نیز در کارشان احساس نارضایتی و عدم امنیت میکنند. بدین منظور تحقیقات بسیاری جهت شناسائی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی صورت گرفته است، اما عوامل معنوی محیط کار از جمله عواملی میباشند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. با در نظر گرفتن پیامدهای ناگوار نارضایتی از شغل و همچنین فرسودگی شغلی روی افراد و عملکرد سازمان و با توجه به روند فزاینده آن در سازمان های امروزی از جمله در سازمان های پویا و در حال تغییر کشور این موضوع باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد و تأثیرات منفی آن روی افراد و سازمانها بیشتر شناخته شود. شناخت عواملی که موجب نارضایتی از شغل و فرسودگی شغلی در درون و بیرون سازمان میشوند، راهی را برای ایجاد زمینه حذف یا تقلیل آن به وجود میآورد. با توجه به اینکه تحقیقات محدودی در زمنیه عوامل معنوی محیط کار و فرسودگی شغلی در داخل کشور، به ویژه در محیط آموزشی انجام شده و با توجه به اهمیت پژوهش در این حوزه از این رو در تحقیق حاضر رابطه بین معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلمان بررسی شده است.
۱-۵- اهداف تحقیق
۱-۵-۱- اهداف کلی
-
- تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی شهرستان کرمان در سال ۹۱-۱۳۹۰