“
۲-۶) تعریف مدیریت دانش
تعاریف و دیدگاه های متفاوتی در خصوص مدیریت دانش وجود دارد و هریک از نظریه پردازان بر اساس کارکردهایی که برای دانش مدیریت دانش در سازمانها قائلند ، تعاریف خاصی از آن ارائه کردهاند .
برخی از تعاریف بر فرایند مدیریت دانش تمرکز دارند و برخی دیگر بر هدف مدیریت دانش تمرکز میکنند. شاید بتوان گفت که جامعترین تعریف از مفهوم مدیریت دانش را فرهنگ اصطلاحات مدیریت دانش (۱۹۹۸) بیان کردهاست .
از دیدگاه نظریه پردازانی که این تعریف را ارائه کردهاند ، مدیریت دانش فرایند سیستماتیک جست و جو ، انتخاب ، سازماندهی ، پالایش و نمایش اطلاعات است . به طریقی که درک کارکنان در زمینه خاصی بهبود و اصلاح شود و سازمان بصیرت و درک بهتری از تجربیات خود کسب کند . فرایندهای مدیریت دانش در حل مسأله ، یادگیری پویا ، برنامه ریزی استراتژیک ، تصمیم گیری و محافظت دارایی هوشی از فرسودگی و تباهی به سازمان کمک میکند و منجر به انعطاف پذیری فزاینده و افزایش هوش سازمانی می شود . ( اعرابی ، موسوی ، ۱۳۸۹،ص: ۱۳)
لاوسون (۲۰۰۳) معتقد است مدیریت دانش فرایندی در ارتباط با خلق ، شناسایی ، گزینش ، سازماندهی ، ذخیره سازی ، انتشار ، کاربرد و انتقال اطلاعات و مهارت ها در درون یک سازمان به جهت پشتیبانی و بهبود عملکرد در کسب و کار میباشد(مراد،۱۳۸۷،ص:۱۱) .
هاینس[۳۷] ( ۲۰۰۱) مدیریت دانش را فرایندی میداند که مبتنی بر چهار رکن است .
- محتوا: که به نوع دانش (صریح و ضمنی ) مربوط می شود .
هاینس[۳۸] ( ۲۰۰۱) مدیریت دانش را فرایندی میداند که مبتنی بر چهار رکن است .
-
- محتوا: که به نوع دانش (صریح و ضمنی ) مربوط می شود .
-
- مهارت : دستیابی به مهارتهایی جهت استخراج دانش
-
- فرهنگ : فرهنگ سازمانها باید مشوق توزیع دانش و اطلاعات باشد .
- سازماندهی : سازماندهی دانش های موجود
کارل ویگ (۱۹۹۵) بیان میکند که مدیریت دانش ، گروهی از فرایندها و روش های مشخص تعریف شده ای میباشند که دانش حیاتی میان عملیات مختلف را آشکار و مدیریت میکند . هدف آن ، شناختن محصولات و استراتژی های جدید و بالابردن مدیریت منابع انسانی برای رسیدن به اهداف سازمان میباشد . (Liu,2010,p:10697).
ویگ (۱۹۹۳) فرایند چهارمرحله ای برای تمرکز بر مدیریت دانش پیشنهاد کرد: (۱) خلق و منبع یابی،(۲) تلفیق و تغییر شکل،(۳) توزیع، و(۴) پیاده سازی و شناخت ارزش ها (عزیزی و همکاران،۱۳۸۹،ص:۱۰۱).
دابیتزکی[۳۹] (۲۰۱۱) معتقد است مدیریت دانش مجموعه ای از فرایندهایی است که ایجاد ، انتشار و استفاده از دانش را کنترل میکنند (Dubitzky,2011,p:244).
گرنت (۲۰۱۰) بر این باور است که واژه مدیریت دانش محصول سالهای اخیر است اما بسیاری از مفاهیم آن مربوط به سالها ی اخیر نیستند : این مفهوم کارکردهای سازمانی با قدمت بسیار، مانند R&D، سیستمهای مدیریت اطلاعات ، آموزش کارکنان و مدیریت سرمایه های فکری را شامل میشوند -حتی برنامه ریزی استراتژیک نیز میتواند به عنوان یک فعالیت مدیریت دانش در نظر گرفته شود(Grant,2010,p:162-163).
وندر اسپک[۴۰] و اسپیج کروت[۴۱] (۱۹۹۷) مدیریت دانش را به این شکل تعریف میکنند: “کنترل صریح بر دانش درون سازمان که هدف آن رسیدن به اهداف سازمان است”.
پتراش (۱۹۹۶) باور داشت که “مدیریت دانش اکتساب دانش درست برای افراد درست در زمان درست است که آن ها را قادر کند بهترین تصمیمها را اتخاذ کنند”.(عزیزی و همکاران،۱۳۸۹،ص:۱۰۱).
پتراش (۱۹۹۶) باور داشت که “مدیریت دانش اکتساب دانش درست برای افراد درست در زمان درست است که آن ها را قادر کند بهترین تصمیمها را اتخاذ کنند”.(عزیزی و همکاران،۱۳۸۹،ص:۱۰۱).
۲-۷) هدفهای مدیریت دانش
داونپورت[۴۲] (۱۹۹۸) چهار هدف را به عنوان اهداف مدیریت دانش ، برشمرده است :
- ایجاد مخازن و منابع دانش
در تعریف منابع دانش، رادینگ (۱۹۹۸) منابع دانش را به دو دسته تقسیم کردهاست :
الف ) دانش ساختار یافته. دانش استخراج شده از داده هاو منابع اطلاعاتی ساختار یافته است .
ب) دانش ساختار نیافته. دانش حاصل از منابعی همچون دانش های نهفته کارکنان و مشتریان است .
۲٫ تسهیل و بهبود دستیابی به دانش و توزیع آن. تنوع مهارتهای کارکنان و زمینههای تخصصی آن ها ، کارکنان را قادر میسازد تا به مجموع عظیمی از دانش متصل شوند ایجاد شبکه های دانش در سازمان میتواند در این راستا مؤثر باشد .
۳. تقویت محیط دانش . منشأ اثر بخشی ایجاد ، توزیع و به کار گیری دانش در یک محیط عبارتند از : ۱٫فرهنگ یادگیری ۲٫تغییر نگرش در رفتار درقبال دانش ۳٫ تلاش برای بهبود فرایندهای مدیریت دانش ۴٫ افزایش آگاهی در خصوص اهمیت دانش مشتریان ۵٫ فرهنگ توزیع دانش (یاددهی )
۴٫ مدیریت دانش به عنوان یک دارایی. بسیاری از سازمانها معتقدند که دانش یک دارایی مهم است اما در عمل کمتر به آن توجه میکنند. یکی از اهداف مهم مدیریت دانش این است که در عمل هم با دانش به عنوان یک دارایی مهم وحتی مهم ترین دارایی برخورد شود (ابطحی ، صلواتی ، ۱۳۸۵،ص: ۱۰۳-۱۰۲).
۲-۸) دیدگاه های متفاوت درمدیریت دانش
موفقیت سازمان به طور فزاینده ای وابسته به چگونگی جمع آوری ، ذخیره و اصلاح تسهیم دانش در میان کارکنان تمام سطوح سازمان میباشد . چالشهای مدیریت برای اداره کردن دانش و ذخیره آن بسیار زیاد است .
مدیریت دانش هم از نظر دانشگاهیان وهم از نظر کارگزاران از دهه ۷۰میلادی مورد توجه بوده است . مطالعات اولیه ، مدیریت دانش را از چهار دیدگاه مورد بررسی قرار میدادند :
دیدگاه فعالیتهای مدیریت، دیدگاه فن آوری اطلاعات، دیدگاه تلاشهای سازمانی و دیدگاه میزان توسعه، موجودی و انطباق
مانگ یان چانگ و همکاران [۴۳] (۲۰۰۹) این تقسیم بندی را به شش دیدگاه ارتقاء میدهد:
دیدگاه فعالیتهای مدیریت، دیدگاه فن آوری اطلاعات، دیدگاه تلاشهای سازمانی و دیدگاه میزان توسعه، موجودی و انطباق
مانگ یان چانگ و همکاران [۴۴] (۲۰۰۹) این تقسیم بندی را به شش دیدگاه ارتقاء میدهد:
۲-۸-۱) دیدگاه سازمانی
این دیدگاه بر پایه دیدگاه داونپورت و پروساک [۴۵](۱۹۹۸) به مدیریت دانش بنا شده است که مبتنی بر بازارهای دانش است. از دید آن ها یک بازار دانش میتواند به عنوان سیستمی تعریف شود که در آن اعضای بازار یک واحد را برای ارزش های فعلی وآتی مبادله میکنند. هر سازمان یک بازار دانش است که در آن دانش با سایر چیزهای ارزشمند (پول ، احترام ، ترفیع وسایر دانش ها ) مبادله می شود (اعرابی ،موسوی ،۱۳۸۹،ص: ۱۳).
“