۲-۳-۱- وان بزرگ
این حالت، اغلب هنگام سازماندهی مجدد رخ میدهد. هنگامی که یک واحد تجاری چاره ای جز گزارش زیان ندارد، به دنبال آن، مدیریت، زیان بزرگی گزارش میکند. واحد تجاری با اجرای وان بزرگ، احتمال گزارش سود در آینده را افزایش میدهد. در حقیقت، وان بزرگ شبیه کنارگذاری دارایی جهت کاهش هزینه های آتی است(همان منبع).
۲-۳-۲- حداقل سازی سود
حداقل سازی سود شبیه وان بزرگ، اما نه به آن افراط، است. اغلب اوقات، واحدهای تجاری، سود را جهت اجتناب از پرداخت مالیات، حداقل میسازند(همان منبع).
۲-۳-۳- حداکثر سازی سود
هنگامی که طرح پاداش مدیر به سود گزارش شده واحد تجاری گره خورده باشد مدیران سعی خواهند کرد سود واحد تجاری را حداکثر سازند. وضعیت دیگر، هنگامی است که واحد تجاری بر لبه ی تخطی از قراردادهای وام قرار داشته باشد(همان ماخذ).
۲-۳-۴-هموارسازی سود
هموارسازی سود به مفهوم آن است که انحراف قابل ملاحظه ای از سود گزارش شده هر سال وجود نداشته باشد. به نظر میرسد که این وضع، در مورد مدیران ریسک گریز صادق باشد. چندین انگیزه اصلی در تمایل مدیران به هموارسازی سود وجود دارد. یکی از آن ها، اجتناب از انتظارات بیش از حد بازار است. یک واحد تجاری جوان ممکن است قادر به رشد ثابت سالانه ۱۰% باشد، با این وجود، ممکن است یک واحد تجاری بالغ، اغلب درگیر یافتن فرصتهای جدید رشد باشد. بنابرین ممکن است مدیران بخواهند که از نوسانات سود گزارش شده سالانه جلوگیری کنند. از طرف دیگر، هموارسازی، این پیام را به سرمایه گذاران نیز میدهد که سود واحد تجاری دوام (ماندگاری) دارد(همان ماخذدر حوزه تحقیقات تجربی، شواهد زیادی در مورد هموارسازی سود یافت شده است. در تحقیقات انجام شده، هموارسازی با بهره گرفتن از جریانات واقعی، از طریق روش های حسابداری و از طریق اقلام خاص بررسی شده است.
به طور کلی، هموارسازی سود به فعالیت مدیریت صعودی سود در دوره های بد و مدیریت نزولی سود در دوره های خوب اشاره دارد (اسپهر،۲۰۰۵).
آشکار است که برخی الگوهای مدیریت سود در زمان یکسانی اتفاق نمی افتد. ممکن است واحدهای تجاری، الگوهای مختلفی از مدیریت سود را در موقعیت های مختلف اتخاذ کند (پن،۲۰۰۶).
۲-۴-مدیریت سود را چگونه می توان کشف کرد؟
هر قلم درآمدی و هزینه ای دارای یک بخش اختیاری و یک بخش غیر اختیاری است. مدیریت میتواند از طریق گزینش روش های حسابداری، سیاست های عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی و از طریق گزینش برآوردها در دوره حسابداری معینی بر بسیاری از این اقلام اعمال اختیار نماید. اقلام تعهدی حسابداری بیانگر خلاصه اثرات انتخاب و به کارگیری فنون حسابداری توسط مدیر است (میترا،۲۰۰۲)[۱۵].
به دلیل غیر قابل رویت بودن مدیریت سود، کشف آن در صورت های مالی واحد تجاری مستلزم داشتن تخصص لازم، نظیر حسابرس بودن، است. موفقیت مدیریت سود در گرو آن است که کشف نگردد. تحقیقات اولیه انجام گرفته در مورد مدیریت سود، کشف تغییرات در روش های حسابداری، که معمولاً برای افراد خارج از واحد تجاری به آسانی قابل مشاهده است، را مورد توجه قرار میدادند. بنابرین جای تعجب نیست که عموماً در این گونه تحقیقات، شواهدی مبنی بر فرض دستکاری صورت های مالی جهت متأثر ساختن قیمت های سهام، یافت نگردید(اسپهر،۲۰۰۵).
چالش محققان کشف مواردی در صورت های مالی حسابرسی شده است که بازار در کشف آن ناتوان می ماند. با این وجود، نقطه شروع محققان با نقطه شروع سرمایه گذاران تفاوت دارد زیرا محققان پدیده را به طور کلی مطالعه میکنند و بررسی آن در چارچوب موضوع سرمایه گذاری بالقوه ی خاصی صورت نمی گیرد. با بهره گرفتن از مجموعه داده های زیادی، امکان کشف الگوهای منظمی وجود دارد که ممکن است با نگاه صرف به مواردی واحد، تصادفی به نظر برسد(همان ماخذ).
تعدادی از مطالعاتی که مدیریت سود را در ارتباط با مبادلات مالی بررسی کردهاند ادعا دارند، بازار در تشخیص سود مدیریت شده، ناتوان مانده و (یا) قادر به پیشبینی درست اثرات این مدیریت سود بر ارزش شرکت نیست(همان ماخذ).
۲-۴-۱- انتخاب روش حسابداری و زمان بندی
انتخاب روش حسابداری تفسیر گسترده ای داشته و در بر گیرنده انتخاب روش حسابداری مشخصی، نظیر تصمیم به انتخاب سرمایه ای کردن یک دارایی نامشهود یا به حساب هزینه بردن آن، و انتخاب شیوه به کارگیری آن روش حسابداری است. شیوه به کارگیری روش حسابداری در مورد دارایی های نامشهود سرمایه ای شده، اشاره به تعیین رویه ی مناسبی برای استهلاک دارد. از میان دیگر گزینه های انتخاب در حسابداری می توان به انتخاب در حسابداری می توان به انتخاب روش های ارزشیابی موجودی کالا و استهلاک، و سرمایه ای کردن در مقابل هزینه کردن دارایی های نامشهود و بهره، اشاره کرد(همان ماخذ).
زمان بندی نیز دو بعد دارد، نخست، مدیران به هنگام نشان دادن یک رویداد در حسابداری، نسبت به زمان دارای اختیار هستند. برای مثال، زمان حذف مطالبات مشکوک الوصول یا دارایی ها، بعد دیگر، زمان بندی مبادلات است که به موجب آن، سود گزارش شده تحت تأثیر قرار میگیرد. ممکن است در پایان سالی مالی، پروژه های تحقیق و توسعه یا تبلیغات به گونه ای زمانبندی شود که هزینه ها،سود دوره ی بعدی را تحت تاثیر قرار دهد. مثال دیگری از این دست مبادلات، زمان بندی مناسب کنارگذاری دارایی ها و تحقق سود و زیان در صورت سود و زیان است (همان ماخذ).
قیمت سهام را می توان با زمان بندی اطلاعات تغییر داد. برای مثال جهت کاهش قیمت سهام، به گونه ای می توان عمل کرد که اخبار خوب به تأخیر بیافتد و در انتشار اخبار بد تعجیل شود. در صورتی که بر یک خبر شگفت آور مثبت در مورد سود سرپوش گذاشته و طی دوره های زمانی متوالی توزیع گردد، سرمایه گذارای در ارزشیابی خود، ارزش بیشتری برای شرکت در نظر خواهند گرفت زیرا آن ها این امر را به منزله افزایش دائمی در سود تلقی میکنند (همان ماخذ).
احتمالاً شکل هزینه بر زمان بندی، تعدیل تصمیمات سرمایه گذاری جهت نیل به سودآوری کوتاه مدت باشد. از جمله می توان به تغییر مخارج تحقیق و توسعه جهت افزایش سود، اجتناب از کاهش سود یا همواره سازی سود اشاره داشت(همان ماخذ).
۲-۴-۲- مدیریت سود با بهره گرفتن از تغییر طبقه بندی
در این حالت مدیران در نتیجه مبادلات واقعی و طبقه بندی صورت سود و زیان، در جستجوی نوعی از طبقه بندی حسابداری هستند که برای آن ها ارجحیت دارد(پن،۲۰۰۶).
۲-۴-۳- مدیریت سود با بهره گرفتن از جریانات نقد واقعی
در بسیاری از مطالعات به ابزارهای مدیریت سود از طریق دستکاری اقلام تعهدی و بدون در نظر گرفتن مستقیم جریانات نقدی، توجه می شود. مدیریت سود با دستکاری فعالیت های واقعی، در شرایطی حاصل می شود که واحدهای تجاری جهت افزایش موقت فروش، پیشنهاد تخفیف قیمت نمایند، جهت کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته به تولید بیش از حد نموده، و هزینه های اختیاری نظیر تبلیغات و تحقیق و توسعه را کاهش دهند(همان ماخذ).
۲-۵-طرح های تحقیق و مدیریت سود