استعداد عاملی مؤثر در انتخاب شغل
استعداد، عامل مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت افراد در مشاغل و رشتههای انتخابیشان است. بدون داشتن استعداد لازم در یک زمینه یا پیشرفتی حاصل نخواهد شد یا روند آن بسیار کند خواهد بود. بر این اساس آگاهی از میزان و نوع استعداد افراد، کمک شایان توجهی به آن ها خواهد کرد تا پیشبینی خوبی از آینده انتخاب خود داشته باشند.
امروزه برای این منظور آزمونهای استعداد سنجی وجود دارد که میتوانند به فرد کمک کنند استعدادهای واقعی خود را شناسایی کنند. برخی اوقات دیده میشود که استعداد افراد و شناختهای آن ها در مورد استعدادهای خود تحت تاثیر احساسات و علائق آن ها قرار میگیرد. فرد که به زمینه موسیقی علاقمندی شدیدی دارد ممکن است این علاقه را به حساب استعداد خود در زمینه موسیقی قلمداد کند. شناخت استعدادها از ملزومات اساسی انتخاب شغل است (معمارزاده و همکاران،۱۳۸۹،ص۴۰).
بررسی علائق به عنوان عامل مؤثر در انتخاب شغل
علاقه و تمایل انسان در بسیاری از امور زندگی انسان سایهگستر است. افراد دوست ندارند به کارها و اموری بپردازند که علاقه و گرایشی به آن ها ندارند، چه در مورد کارهای روزمره و چه در مورد شغل و سایر فعالیتها. در واقع علاقه و گرایش در انسان فعال کننده سیستم انگیزش فرد به شمار میرود. انسان بدون علاقه به یک زمینه انگیزشی برای انجام فعالیت و در آن زمینه نخواهد داشت. ممکن است برخی افراد تصور کنند زمانی که شروع به فعالیت کردند کمکم احساس علاقه و تمایل نیز در آنها به وجود خواهد آمد اما در واقع چنین مسئله ابدا قابل پیشبینی است. فقدان علاقه اولیه ممکن است افزایش نارضایتی از فعالیت موردنظر و ناراحتیهای جانبی آن را موجب شود.
فرصتهای شغلی به عنوان عامل مؤثر در انتخاب شغل
در برخی جوامع و از جمله در جامعه ما تمامی رشتههای شغلی از فرصتهای برابری برخوردار نیستند و در عین حال که به طور کلی فرصت شغلی برای کلیه مشاغل پائین است. اما تفاوتهایی بین مشاغل مختلف از این لحاظ وجود دارد. آشنایی با فرصتهای شغلی شغل انتخابی، عامل مهمی است که باید مدنظر قرار گیرد. کسی که در زمینه خاصی مهارت میبیند و پایه ها و مراحل رسیدن به آن شغل را طرحریزی و طی میکند، میبایست مسئله فرصتهای شغلی را نیز در نظر بگیرید تا از اتلاف وقت و نیروی خود جلوگیری کند.
عوامل اقتصادی به عنوان عامل مؤثر در انتخاب شغل
میزان بازده و کارایی یک شغل حائز اهمیت فراوانی است و در واقع هدف عمده انتخاب شغل دستیابی به درآمد حاصل از آن است. بالا بردن بازده و کارایی اقتصادی برخی مشاغل توجه افراد را به خود جلب
میکند و موجب گرایش افراد به آن زمینهها میگردد.
جایگاه اجتماعی به عنوان عامل موثردر انتخاب شغل
تقریبا تمام افراد تمایل دارند شغلی داشته باشند که از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار باشند. هر چند در عمل بنا به تاثیر عوامل متعدد دیگر ممکن است این تمایل به واقعیت نرسد. اما افرادی که این مسئله اولویت بیشتری برای آن ها دارد منتظر چنین موقهیتهایی بوده و با توجه به شرایط فردی خود تلاش میکنند چنین شرایطی را برای خود مهیا کنند. توجه و تأکید زیاد به آن عامل، گاه مشکل بیکاری را برای افراد افزایش میدهد. هر چند وقت یکبار رشتهها و مشاغلی در جایگاه اجتماعی بالاتری قرار میگیرند و موجب جاری شدن خیلی زیادی از افراد به سمت این رشته و مشاغل میگردند(معمارزاده و همکاران، ۱۳۸۹، ص۴۱).
استرس شغلی
۱- احساس اضطراب و افسردگی ثانوی به دلیل تعارض بین فردی (آزار تصور شده، دوری و اجتناب، مواجهه و غیره) با همکاران
۲- شکست های جدی در شغل
۳- ترس از شکست متعاقب موقعیت یا پیشرفت(فرد تصور می کند موقعیتهای بزرگتر توقعات و انتظارات بیشتری را در بر خواهد داشت و ممکن است از عهده آن ها بر نیاید.)
۴- تمرد در مقابل تعارض های اشکال قدرتمند در موقعیت شغلی
۵- احساس اضطراب و افسردگی ثانویه برای اخراج
۶- اضطراب مربوط به مخاطره شغلی
عامل تنش شغلی
کار زیاد و تعارض شخصیت (به ویژه با بالادستان) دو نمونه از رایجترین علل تنش شغلی است. قبول مسئولیت سنگین، علت دیگری است.کسانی که در مشاغل مدیریت انجام وظیفه میکنند، غالباً از حجم زیاد کار شکوه میکنند. اما امتیازی دارند که شاید از وجودش بی خبر باشند و آن نرمش پذیری است. این قدرت در آنهــا هست کــه ازطریق جستار(بحث و گفتوگو) و حتی رویارویی، تنش محل کار را بزدانید. این حالت پیوسته برای سایر کارکنان مانند کارگرانی که در خط تولید کار میکنند یا کسانـی که به کارهای دفتری سرگرمند، رخ نمیدهد. پژوهش ثابت می کند پیشه هایی که ملال آور و یکنواخت به نظر میرسند همان قدر بر انسان فشار وارد میسازند که مشاغل اجرایی کارآمد.پنج واکنش اساسی در برابر تنشهای محل کارعبارتند از:
-
- شریک غم دیگران بودن بیآنکه گامهای اساسی درجهت تغییر وضعیت برداشته شود؛
برای کاستن از سنگینی کار، طولانی تر و بیشتر کارکردن؛
- شریک غم دیگران بودن بیآنکه گامهای اساسی درجهت تغییر وضعیت برداشته شود؛
-
- روی آوردن به تلاش جالب واکنشی به منظور اینکه بتوانیم سرزندگی را بازگردانده و کار بیشتری را در مدت کوتاهتری انجام دهیم.
-
- جسماً از شغل خویش کناره گرفتن یا آن را رها کردن و به دنبال کار دیگری گشتن یا زمان و توان صرف شده در مسیر کار را کاهش دادن؛
- تجزیه و تحلیل وضع، بازبینی راهبردها و به جست و جــوی راهکـارهـایـی برای دگرگون سازی موارد پرداختن.
راهکارهای سازمان جهت پیش گیری از فشارها و استرسهای شغلی
-
- حجم کار را با استعدادها و تواناییهای کارمند متناسب شود.
-
- کار به گونهای طراحی شود که به فرد انگیزه دهد و امکان استفاده از مهارتهای فرد درآن کار وجود داشته باشد.
-
- وظایف و مسئولیتهای افراد به وضوح مشخص شده باشد.
-
- به کارمندان امکان مشارکت در تصمیمگیری در کار خود داده شود.
-
- بهبود ارتباطات، پیشرفت شغلی و تشویق.
- فراهم کردن امکان تبادلات اجتماعی بین کارمندان.
عوامل ایجاد کننده تعارض و فشارهای روانی معلمان
تعارض ناشی از هدف را به سه نوع تقسیم کردهاند:
-
- تعارض خواست – خواست
-
- تعارض خواست – ناخواست
- تعارض ناخواست – ناخواست
تعارض خواست – خواست