وی اشاره میکند که هر یک از ما سالانه به میزان ۲۱۰۰ساعت کار میکنیم باید یاد بگیریم و یاد بدهیم که عاقلانه کار کنیم نه آنکه سخت تر کار کنیم. از زمان نهایت استفاده را ببریم و بدانیم که صرفه جویی یک ساعته در روز معادل با ۳۸ روز در سال است. تنها ۲۰ درصد از کارهای روزانه دارای ۸۰ درصد کل ارزش کار است، پس سعی کنیم اول آن ها را انجام بدهیم.
طبق گزارش یک نظر خواهی که از سوی انجمن مدیریت درباره کیفیت زندگی کاری از پنج هزار نفر از مدیران به مدت ۵ سال صورت گرفته است نشان میدهد که اکثر مدیران احساس میکنند تحت فشار زمانی ثابتی قرار دارند و %۸۰ از آن ها محدودیت زمانی را عامل اصلی کار وتلاش بیوفقه و شبانهروزی خود میدانند و بیش از %۵۰ آن ها از تراکم روز افزون اطلاعات شکایت دارند و در این میان مدیرانی موفقتر بوده اند که توانستهاند اولویتهای خود را بر حسب اهمیت تنظیم کرده و در وقت مقتضی آن را انجام دادهاند واین ناظر بر مدیریت زمان است. (مقدمی، ۱۳۷۹)
مدیریت علم یا هنر تلقی شده است از آن جهت که روش های آن عمومی است وجمع آوری اطلاعات آن هدفدار، سیستماتیک وتکمیل شدنی است ، همچنین اهداف آن قابل توضیح درک وپیش بینی است.( زندگی همانند یک رودخانه، جریانی از فعالیت هاست که از مبدأ سرچشمه میگیرد و در مسیر رسیدن به مقصد فراز و نشیب هایی را طی میکند. هریک از ما طی روز درباره نحوه سپری کردن آن روز و چگونگی گذراندن آن فکر، برنامه ریزی و تصمیم گیری میکنیم و کار و فعالیت هایمان را در آن مسیر متمرکز میکنیم. جریان فعالیت های زندگی مسیرهای متفاوت و پیشبینی ناپذیر دارد و هر روز دستخوش تغییر و تحول می شود (غفاری و همکاران، ۱۳۸۵).
انسان هیچ وقت برای تمام کارهایی که باید انجام بدهد فرصت کافی ندارد. همه ما به معنای واقعی کلمه، در انبوه کارها، مسئولیت فردی، پروژه ها، روزنامه ها و مجله های زیادی که باید بخوانیم و کتاب هایی که روی هم انبار شده اند تا یک روز، به محض اینکه فرصتش را پیدا کرده ایم به سراغ آن ها برویم غرق شده ایم. اما واقعیت این است که هیچ وقت نمی توانید عقب افتادگی ها را جبران کنید و از کارهایتان جلو بیافتید. هرگز نمی توانید آنقدر از کارها پیشی بگیرید که بتوانید تمام آن کتاب ها و نشریه ها را بخوانید و به تفریحاتی که همیشه آرزویش را داشته اید هم بپردازید. در ضمن این فکر را از ذهنتان بیرون کنید که بتوانید با بالا بردن بهره وری خود مشکلاتی را که در زمینه مدیریت زمان دارید حل کنید. هرقدر هم که روی تکنیک های بهره وری فردی مسلط شوید، صرف نظر از اینکه چقدر وقت دارید، به هر حال همیشه کارها بیشتر از آن است که بتوانید به همه آن ها برسید. شما فقط از یک راه می توانید وقت و زندگیتان را تحت کنترل در آورید و آن هم تغییر دادن روش فکر کردن، کار کردن و نحوه روبرو شدن با سیل بی پایان کارهایی است که هر روز بر سرتان می ریزد. میزان تحت کنترل در آوردن کارها و فعالیت هایتان بستگی به این دارد که تا چه حد بتوانید بضی از کارها را متوقف کنید و به جای آن وقت بیشتری را صرف فعالیت هایی کنید که واقعاً در زندگیتان تحول ایجاد کنید (تریسی،برایان ،ترجمه رحمانی، ۱۳۸۸)
ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زمان:
ﺷﻨﺎﺧﺘﻦﻋﻮاﻣﻞ ﺿﺎﻳﻊ ﻛﻨﻨﺪه زﻣﺎن از مهم ﺗﺮﻳﻦ اﻗﺪاﻣﺎت هر ﻣﺪﻳﺮ مدبری اﺳـﺖ، زﻳـﺮا ﭘﻴﭽﻴـﺪﮔﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن و واﺑﺴﺘﮕﻲ آن ﺑﻪ ﺧﻠﻖ و ﺧﻮی ﻣﺪﻳﺮ و ﻧﺤﻮ هﻋﻤﻠﻜﺮد ﻫﻤﻜﺎران، روﺳﺎ، ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻛﺎر ،و ﻧﻮع ﻛﺎر آن را ﺑﻐﺮﻧﺞ و دﺷﻮار ﻣﻲ ﺳﺎزد . اﻣﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦو اوﻟﻮﻳـﺖ داد ن ﺑـﻪ ﻫـﺮ ﻳـﻚ از ﻋﻮاﻣـﻞ و ﺑﺎزﻛﺮدن ﮔﺮﻫﻲ از ﮔﺮهﻫﺎی اﻳﻦ ﻛﻼف ﺳﺮدرﮔﻢ، ﺧﻮد ﻫﻨﺮی اﺳﺖ ﻗﺎ ﺑﻞ ﺗﺎﻣﻞ و ﺗﻌﻤﻖ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺧﻼﻗﻴﺖ را ﻣﻲﻃﻠﺒﺪ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن ﺑﺎ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑـﺮ اﻧـﻀﺒﺎط ﻓـﺮدی و ﮔﺮوﻫـﻲ و ﺑﻬﺮه وری ﺑﻬﻴﻨﻪ از وﻗﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ اﻣﻜﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺧﻼﻗﻴﺖ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﺗﺎ ﺿﻤﻦ ﻧﺠﺎت از اﺳﺘﺮسﻫﺎی ﻛﺴﺎﻟﺖ ﺑﺎر روزﻣﺮه، ﻣﺪﻳﺮی ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎﺷﻴﻢ . در ﮔﺬﺷﺘﻪ زﻣﺎنﺑﻪ اﻳﻦ درﺟـﻪ اﻫﻤﻴـﺖ ﻧﺪاﺷﺖ. اﻣﺎ اﻣﺮوزه ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ از زﻣﺎن آﺑﺴﺘﻦ ﺣﻮادث و ﺗﺤﻮﻻت ﺷﮕﺮف اﺳﺖ . ﭘﺲ ﺑﺮایﻫﻤﮕـﺎم و ﻫﻤﺮاه ﺑﻮدن ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖﺑﺮﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﺔ زﻣﺎن، ﺑﻪ اﻫﺪاف دﺳﺖ ﻳﺎفت، ﻛﺎرﻫـﺎی ﻣﻬﻢﺗﺮ را اﻧﺠﺎم داد، ارزش ﻫﺎ را شناخت، ﺗﻌﺎدل را ﺣﻔﻆ ﻛرد، اﺳﺘﺮس را ﻛـﺎﻫﺶ داد، ﺑـﻪﺟﺎی ﻛﺎر ﺑﻴﺸﺘﺮ دﻗﻴﻖﺗﺮ ﻛﺎر ﻛرد، زﻣﺎن را ﺗﺤﺖ ﻛﻨﺘﺮل ﺧﻮد در آورد و ﺑﺎ ﻛﺎراﻳﻲﺑـﺎﻻﺗﺮ ﻋﻤـﻞ ﻛرد.(محمدیون ،۱۳۸۴).
فشارهای روانی:
با از دست دادن زمان ما دچار فشار روانی میشویم در این شرایط تصمیم ها در حالتی از عجله و شتاب اتخاذ می شود و عملیات زیر فشار صورت می پذیرد . برنامه ریزی رها می شود و واکنش جای تفکر را میگیرد. هر عامل و هر امری که زمان می طلبد میتواند به طور بالقوه ضایع کننده وقت هم باشد. اگر کاری بیش از آنچه که باید زمان بگیرد به معنای آن است که در حد همان زمانی که بیش از حد لزوم گرفته وقت تلف شده است و در این شرایط در تنگنای زمان قرار می گیریم و دچار اضطراب میشویم. (محمدیون،۱۳۸۴ )
تعادل میان کار و زندگی خصوصی:
به طور مداوم و طولانی کارکردن عمده ترین نشانه وسواس کار است . اما در این مورد اتفاق نظر وجود ندارد ” باید کاری را که مجبور به انجام آن هستیم انجام دهیم همین و بس ” تا زمانی که بخشی از انرژی ما باقی می ماند تا برای خانواده صرف کنیم هیچ عیبی در این روش کارکردن وجود ندارد.
خلاقیت و زایندگی شخصی: آموزش وپرورش در هر دوره از تاریخ بشر به تبع تنوع نیازهای جوامع ، اهداف خاصی را دنبال کردهاست .تغییر در اهداف ومحتوای آموزش به تبع تغییر در شرایط اجتماعی واقتصادی جوامع اتفاق افتاده واین تغییر شکل ،بیشتر به مرور زمان وبه تدریج انجام گرفته است. اکنون با کوتاه شدن مدت اعتبار دانش از یک سو وگسترش وافزایش روز افزون آن از سوی دیگر ، روند تصاعدی پیدا کرده وسرعت این تحولات به حدی رسیده است که همگامی و همراهی آموزش وپرورش با آن ها دشوار وگاه غیر ممکن شده است.(کدیور،
،۱۳۸۵).
واقعیت های موجود نشان میدهند که نظام های فعلی آموزش وپرورش نتوانسته اند نیازهای آموزشی جوامع در حال رشد فزاینده را فراهم سازند وتحقیقات نشان دادهاند که این نظام ها برای همگام شدن با پیشرفت های جوامع نیاز به جرح وتعدیل دارند.روش های یادگیری وآموزش سنتی ، توانایی همسو شدن موفق با پیشرفت های اجتماعی و تکنولوژی سبز فایل را ندارد. ازاین رو، نیازی فوری برای توسعه مفهوم های جدید یادگیری وآموزش در مؤسسات آموزشی وشغلی احساس می شود. (جاکوبسون[۴۶]،۱۹۹۸)