انتظار سازنده
آن عده از آیات قرآن کریم- که همچنان که گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدانها استناد شده است- در جهت عکس برداشت بالا است. از این آیات استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می شود، سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. آیاتی که بدانها در روایات استناد شده است نشان میدهد که مهدی موعود(عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است:
وَعَدَ اللّهُ اَلدّینَ آمنُوا وَ عَمِلوُا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنّهُم فِی الْارْضِ کَما اسْتَخْلَفَ الذینَ منْ قَبْلهَمْ وَلَیُمکننَّ لَهُمْ دِینَهمُ الذی اِرْتضی لَهُمْ وَ لَیَبدلنهمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمناً یَعْبُدوننی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْناً…»
خداوند به مونان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد، دینی که برای آن ها آن را پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آنان را تبدیل به دوران امنیت نماید(دشمنان آنان را نابود سازد) بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند و چیزی را در عبادت یا طاعت شریک حق نسازند.
ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان، و وسیله ای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان، و مقدمه ای است برای وراثت آن ها خلافت الهی را در روی زمین«وَ نُریدانْ نَمنَّ عَلی الذینَ اُسْتُضعفُوا فی الاَرضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائمًّه وَ نَجْعَلَهُمْ الوارِثینَ.»
ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده ای است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان، تنها به متقیان تعلق دارد: «وَ لَقدْ کَتَبْنا فی الزًّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرُ اَنَّ الارضَ یرثُها عبادیَ الصّالِحُونَ»- «اِنَّ الارْضَ لِلّهِ یُورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِه وَ الْعاقِبهُ لِلْْْْْمُتَّقِینَ».
حدیث معروف که می فرماید:«یَمْلاءُ اللُّه بِهِ الارْضَ قِسْطاً وَ عَدْ لَاً بَعْدَ ما مُلِئتْ ظُلْمَاً وَ جُوراً» نیز شاهد مدعای ما است نه بر مدعای آن گروه، در این حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ضالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و می رساند که قیام مهدی برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند- بدیهی است که اگر گفته شده بود یَمْلاءُ اللّهُ بِهِ الارْضَ ایماناً وَ تَوْحِیداً وَ صلاحاً بَعْدَ ما مُلِئتْ کُفراً وَ شِرْکا وَ فسادَاً مستلزم این نبود که لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط می شد که قیام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق- ولو به صورت یک اقلیت.
شیخ صدوق روایتی از امام صادق(ع) نقل میکند مبنی بر اینکه این امر تحقق نمی پذیرد مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد.
پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا هر کدام به نهایت کار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتهی درجه شقاوت برسند.
در روایت اسلامی سخن از گروهی زبده است، که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق میشوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی شوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمی شوند. معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه عالی وجود دارند که چنین گروه زبده را پرورش میدهند. این خود می رساند نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشد از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سید الشهدا.
از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهور امام یک سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت میگیرد، آنچه یمانی قبل ظهور بیان شده است نمونه ای از این سلسله قیامها است. این جریانها نیز ابتدا ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی دهد.
از مجموع آیات و رویات استنباط می شود که قیام مهدی موعود(عج) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است
«مهدی موعود تحقق بخش ایده آل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه حق است».
انتظار و منتظر
انتظار شیعه، انتظار سیاسی، اجتماعی و نیز انتظار معنوی است. به سخنی دیگر شیعه علوی، منتظر است؛ منتظر عدل، منتظر آزادی و نجات، منتظر معنویت و فضای مطلوب ایمان و عمل صالح بدین گونه، شیعه آگاه و دلیر، منتظر جامعه و جهانی است که به انسان به نیازهای انسان به کمال و سعات انسان اهمیت میدهد و جاده ای که فطرت و خرد وی پیش روی او گشوده است را هموار و هموارتر میسازد.
شیعه مهدی (عج) منتظر طرحی دیگر از حکومت و رهبری مردمان است که رستگاری و روشنایی زندگی انسان حرف اول و آخر آن به شمار میآید. چنین انتظاری بی شک شعور بالای دینی، سیاسی و اقدام مستمر در پهنه عمل به خواسته های قرآن پیامبر و امام را می طلبد.
نبوت، امات و نصرت
بدین سان به ضرورت شناخت امام به ویژه امام معصوم موعود پی می بریم. آری شیعه منتظر تا نداند و نشناسد که منتظر کدام امام است و کدامین رهبری را خواهان است بی گمان نمی تواند در راستای انقلاب بزرگ و فراگیر مهدی (عج) حرکت کند و مسئولیت پذیری خویش را نشان دهد. باری انتظار مهدی (عج) انتظار یک فرد نیست انتظار نجات یک فرقه و یک ملت نیست، که انتظار یک هدایت است؛ یک جریان یک صراط یک کلمه که از پگاه تاریخ پیوسته دل و دیده بشر را به خود مشغول داشته و وجدان های بیدار و جستو جوگر فضیلت و عدالت را مخاطب خویش برگرفته و چشم به راه یاری و اقدام پاکباختگان هر زمان و هر مکان دوخته است.
در نیمروز پیکار نور و ظلمت در تماشاگه عشق ورزی انسان و خدا و در خلوت حضور یک بار دیگر صدای عشق طنین در افکند:
(هل من ناصر ینصرنی)[۹]
«آیا کسی هست که مرا (امام و عصاره وحی و معرفت) را یاری برساند؟»
(یا ایها الذین آمنوا کنوا انصار الله کما قال عیسی ابن مریم للحواریین من انصاری الی الله قال الحواریون نحن انصار الله قامنت طائفه من بنی اسرائیل و کفرت طائفه فایدنا الذین امنوا علی عدوهم فاصبحوا ظاهرین.)[۱۰]
(ای کسانی که ایمان آورده اید یاران خدا باشید، همان گونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: یاران من در راه خدا چه کسانی هستند؟ حواریون گفتند: ما یاران خداییم، پس طائفه ای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و طائفه ای دیگر کفر ورزیدند و کسانی که گرویده بودند را بر دشمنانشان یاری کردیم تا چیره شوند.»