اتخاذ استراتژی دانش مناسب- اتخاذ استراتژی مدیریت دانش و همسوسازی آن با استراتژی کسب و کار- توجه به استراتژی نو آوری -میزان حمایت کارکنان دانشی و خبره سازمان از استراتژی مدیریت دانش (محقق) - ترسیم دورنمای سازمان دانش محور (محقق) -میزان حمایت و پشتیبانی استراتژی مدیریت دانش از یک مسئله حیاتی کسب و کار (محقق) - تعیین مأموریت سازمان مبتنی بر دانش (محقق).
Maier & Remus( 2002) , Earl( 2001) , Skyrme and Amidon(1997) ,Earl, (2001) , Chourides et al, (2003) , Wong (2005) , Akhavan et al.(2006) , Akhavan and Jafari (2006) , Hung et al.(2005) , Yang (2007) , Akhavan et al(2009) , and
Chang et al ( 2009).
رهنورد و محمدی (۱۳۸۸).
فرآیندهای مدیریت دانش
این تحقیق بر مبنای ادبیات موضوع فرایند های شناسایی و اعتبار سنجی دانش، سازماندهی دانش، اشتراک گذاری دانش، به کار گیری دانش، نوآوری دانش و تجاری سازی دانش را به عنوان چرخه مدیریت دانش به منظور موفقیت مدیریت دانش در سازمان دانش محور پیشنهاد می کند.
Holsapple and Joshi(2000 ), Bhatt(2000) , Wong & Aspinwall ( 2005) ,Akhavan & Jafari ( 2006) ,
Chen& Lin( 2004).
Alavi & Leidner (2001).
Liao et al(2010) , OECD ( 2000) ,Yang(2005) , Yang (2007) ,Toivonen, (2006),Kasch & Dowling ( 2008) , and Wong et al , 2007.
پور عزت و همکاران، (۱۳۸۹).
همانطور که مشاهده میشود جدول ۳-۱ شامل عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش و شاخصهای عوامل مذکور در سازمانهای دانش محور میباشد. این شاخصها با توجه به وابستگی و ماهیتشان در ذیل هر یک از عوامل حیاتی قرار گرفتهاند. در ادامه به ارائه توضیحاتی در خصوص عوامل حیاتی مستخرج شده و شاخصهای آنها میپردازیم.
- پشتیبانی و تعهد مدیریت عالی
پشتیبانی و تعهد مدیریت عالی سازمان دانش محور برای موفقیت مدیریت دانش مانند اجرای هرگونه سیستم و برنامه جدید در سازمانها نیازمند حمایت فعال و همه جانبه مدیریت ارشد است. از همه مهمتر این که مدیریت ارشد باید پشتیبانی و تعهد مستمر خود را در خصوص آغاز و حفظ تلاشها در جهت اجرای مدیریت دانش را به نمایش بگذارد (Chung et al. , 2005; Hung et al., 2005; and Chang et al., 2009). درک اهمیت اجرای مدیریت دانش برای موفقیت کسب و کار از سوی مدیریت عالی سازمان و سرمایه گزاری و رفع محدودیت منابع نقش مهمی را میتواند در موفقیت مدیریت دانش در سازمان دانش محور ایفاء نماید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- ساختار و زیرساختهای سازمانی
یکی از عوامل موثر به عنوان عامل حیاتی موفقیت در توسعه مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور، تحول در ساختار و زیرساختهای سازمانی آنها میباشد. به نحوی که این سازمانها میبایست به سمت ساختار سازمانی پویا، منعطف و تخت همراه با ساختاری غیر رسمی و کاهش تمرکزگرایی حرکت نمایند. ساختار مناسب میتواند تسهیل کننده اکتشاف دانش جدید و حامی رفتار جمعی باشد. همچنین موجب بهبود فرآیندهای مبادله و تسهیم دانش میشود (Wu et al , 2008; Jemielniak & Kociatkiewicz , 2009; OECD, 2000; and Liao, 2010 ). علاوه بر این توصیه میشود سازمانها برای رسیدن به بلوغ دانشی، سمت سازمانی به عنوان مدیر عالی دانش (Chief Knowledge Officer) طراحی کنند (Akhavan et al., 2006).
همچنین ساختار کار ترکیبی فرصتهایی برای یادگیری کارکنان از همکارانشان ایجاد میکند. به وسیله کار با یکدیگر، اشتراک گذاری دانش، افراد میتوانستند کانالهای ارتباطی و همکاری برقرار کنند تا بتوانند خبرگی و دانش خود را مبادله نمایند. زمانی که سازمانها از سطح بالاتری از ترکیب برخوردار باشند، آنها تمایل بیشتری به تعامل اجتماعی دارند (Chen & Huang, 2007).
- توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی
همچنین توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت مدیریت دانش محسوب میشود که در سازمانهای دانش محور نقشی کلیدی دارد. بخشی از این مسئله به داشتن یا تربیت کردن کارکنان دانشی یا خبره بر میگردد. (Swart & Kinnie, 2003 ; Akhavan et al, 2009; OECD, 2000 ;and Den Hertog, 2000). در سازمانهای دانش محور به کارکنان رده پایین به عنوان منابع غنی ایدههای جدید نگریسته میشود ( (OECD, 2000. علاوه بر این، سازمانهایی که تلاش دارند خود کنترلی و خود ارزیابی در کارکنان نهادینه شود، با موفقیت بیشتری در مدیریت دانش روبرو هستند (Jemielniak & Kociatkiewicz, 2009) . سازمانهای دانش محور مزیت رقابتی خود را از سرمایه انسانی و اجتماعی به دست میآورند که دارایی منحصر به فرد آنها میباشد. سرمایه انسانی شامل دانش ضمنی و صریح فردی کارگران دانش میباشد، در حالی که سرمایه اجتماعی به دانشی که در روابط سازمانی و رویههای آن است اشاره دارد (Swart& Kinnie , 2003). مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور همچنین شامل مدیریت محققان، خبرگان به عنوان فرایند سازماندهی و توانمند سازی مدیریت و کاربرد میباشد (Akhavan et al , 2009). علاوه بر آن مواردی همچون آموزش روشهای حل مسأله، خلاقیت، یادگیری گروهی و انتقال دانش، الزامی بودن انتشار تحقیقات، جذب و ارتقاء افراد بر اساس صلاحیت دانشی و ایجاد انگیزه و سیستم پاداش میتواند از عوامل تأثیرگذار در موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانشمحور باشد.
- فرهنگ سازمانی
عامل دیگر اثرگذار به عنوان عامل حیاتی موفقیت، فرهنگ سازمانی میباشد. فرهنگ مبتنی بر دانش درجهای از فرهنگ سازمانی را توصیف میکند که از دانش به عنوان دارایی و منبع ارزشمند حمایت میکند. فرهنگ مهمترین عامل برای موفقیت مدیریت دانش میباشد (Chang& .Chuang, 2010 ) با وجود جو نوآوری در سازمان زمانی که افراد و گروههای کاری با یک مشکل مواجه میشوند آنها به طور فعال و تهاجمی با دیگر اعضای گروه یا افراد دیگر تعامل و راه حل مناسب را پیدا میکنند. در این شرایط محیطی سازمان، افراد تمایل بیشتری به اشتراک گذاری دانش برای رسیدن به فکرهای خلاقانه بین اعضای سازمان دارند (Chen& Lin , 2004; and Liao 2010) . فرآیندهای نوآوری به عنوان فرایند سازماندهی و توانمند سازی مدیریت دانش کاربرد دارد (Akhavan et al, 2009). در سازمان دانش محور از هرکسی انتظار میرود در نوآوری مشارکت نماید ( OECD, 2000) . بیشتر دانش سازمانی به افراد چسبیده است و در نتیجه فرایند مدیریت دانش به طور گستردهای به رفتار کارکنان در سازمان بستگی دارد (Kimble& Boudon , 2008 ) . علاوه بر این جو ریسک پذیری، وجود شفافیت، اعتماد و فرهنگ باز، جایگاه برتر برای ایده پردازان و نواندیشان و قصد همکاری با دیگران بدون چشم داشت نیز میتواند از شاخص موثر در این عامل باشد. به طور کلی، سازمانهای دانش محور از دیگر سازمانها یادگیری بهتری دارند (Jemielniak & Kociatkiewicz, 2009) ، لذا یاد گیری مداوم نیز شایان توجه است.
- الگوبرداری و اندازه گیری عملکرد
الگوبرداری و اندازه گیری عملکرد در تعدادی از مطالعات قبلی به عنوان یکی از عوامل موفقیت مدیریت دانش در نظر گرفته شده است. مقایسه مداوم با رقیبان موفق و بهبود فرآیندهای داخلی منجر به عملکرد بهتر و بهره وری میشود. تشویق کارکنان برای الگو برداری از بهترین عملیات و تجارب دیگر سازمانهای دانش محور، ارزیابی تأثیر اجرای مدیریت دانش بر روی عملکرد سازمان، پیگیری و پایش میزان پیشرفت اجرای مدیریت دانش، اندازه گیری مزایای حاصل از یک پروژه یا ابتکار مدیریت دانش به عنوان شاخصهای این عامل بیان شده است ( Hung et al 2005; Akhavan et al, 2009). آموزش روشهای الگوبرداری، مقایسه فرآیندهای کاری سازمانهای دانش محور، تدوین استانداردهای ارتقاء و اشتراک گذاری دانش و ارزیابی آمادگی سازمان برای مدیریت دانش را میتوان به شاخصهای فوق اضافه نمود.
- زیر ساختارهای سیستمهای اطلاعاتی
عواملی که اشاره به زیر ساختارهای سیستمهای اطلاعاتی مورد نیاز برای موفقیت مدیریت دانش دارند از جمله عواملی هستند که تقریباً در تمامی منابع و مراجع مرتبط با عوامل اساسی موفقیت مدیریت دانش به عنوان عوامل شایان توجه ذکر شدهاند. محققین این حوزه در ذیل این دسته مواردی نظیر ابزار فناوری برای مستند سازی تحقیق دانش، سیستمهای کاربر پسند، زیرساخت IT، آموزش استفاده از IT، سایتهای داخلی، پایگاه داده، مخازن دانش، ساز و کارهای بحث مجازی، شبکههایی برای توزیع منابع اطلاعاتی و یکپارچه کردن مدیریت دانش و سیستمهای فعلی را ذکر کردهاند. (Wong ,2005; Wang , 2002; Moffett et al,2003; Akhavan and Jafari , 2006; and Hung et al, 2005).
استفاده از[۴۰] DSS و[۴۱] ES به عنوان یکی از توانمند سازهای فنی مدیریت دانش و ایجاد شبکههای خبرگی و بانک اطلاعات خبرگان درون و برون سازمانی را میتوان از دیگر شاخصهای موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور ذکر نمود.
- کار تیمی و گروههای تعامل اجتماعی
عامل موثر دیگر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور مربوط به کار تیمی و گروههای تعامل اجتماعی میشوند. مطالعات قبلی بر اهمیت تعامل اجتماعی بین اشخاص برای ایجاد رفتار مدیریت دانش میان افراد تاکید کردهاست. تعامل اجتماعی به اندازهای اشاره دارد که اعضای سازمان با یکدیگر از نظر اعتماد، ارتباط و هماهنگی تعامل دارند. تعامل افراد با یکدیگر، مبادله و جذب دانش را بهبود میبخشد. زمانی که افراد ارتباط بیشتری با یکدیگر دارند، قابلیت انتقال دانش به طور گستردهتری تسهیل میشود (Liao , 2010). نظر به اینکه دانش در سازمانهای دانش محور به کارکنان دانشی بسیار چسبیده و تخصصی میباشد و کدگذاری آن بسیار مشکل میباشد اتخاذ رویکرد تعاملی یکی از عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور میباشد (Wen & Yingchun, 2009 ). در سازمانهای دانش محور کار مبتنی بر پروژه و توانایی حل مسائل از طریق ایجاد تیمهای دانشمحور اهمیت بسیار دارد( Jemielniak & Kociatkiewicz, 2009) . روشهایی مثل طوفان مغزی و کار میان وظیفهای نیز از دیگر شاخصهای تأثیر گذار بر موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور میباشد.