ادراک شنیداری: ادراک شنیداری نیز یکی از مراحل رشد زبان است. ادراک شنیداری نه تنها موجب شنیدن بلکه موجب تفسیر و فهم پیام نیز می شود. مفاهیمی که تحت نام مهارتهای شنیداری آورده میشوند عبارتند از: تمیز شنیداری یا رمز گشایی متوالی، اکمال شنیداری، تداعی شنیداری و حافظه توالی شنیداری(مهدی پور،۱۳۸۲)…
حافظه بینایی: این حافظه در یادگیری برای باز شناسی و به یاد آوردن حروف الفبای نوشته شده ،اعداد و خزانه لغات دیداری به همان اندازه مهم است که تکامل هجی کردن و مهارت های زبان نوشتاری، این حافظه برای انجام تکالیف جور کردن از راه دیدن، کپی کردن اشکال، محاسبه مسائل ریاضی و یادگیری، طرز استفاده از وسایل بازیها نیز بسیار مهم است(ساموئل کرک،جیمز چلفانت، ۱۳۷۷).
حافظه شنیداری: حافظه شنیداری عبارت است از: توانایی یادآوری و تکرار صحیح و متوالی نشانه های شنیداری. این مهارت دارای اهمیت ویژهای است زیرا مستقیماً با بسیاری از تکالیف درسی و آموزشگاهی نظیر پیروی از دستورالعملها، یادآوری توالی یک داستان که توسط معلم خوانده یا گفته می شود و یادآوری توالی یک طرح موزون در ارتباط است(مهدی پور،۱۳۸۲).
فرد کمتوان ذهنی آموزش پذیر: فردی است که به دلیل رشد هوش زیر هنجاریاش نمیتواند از برنامه های رایج تحصیلی که در مدرسه عادی ترتیب داده شده بهره کافی ببرد (سیف نراقی و نادری، ۱۳۸۷) و به علت نارسایی در رشد هوشی یادگیری آن ها در مقایسه با کودکان عادی از لحاظ کمی و کیفی محدود است. عدم تمرکز و جلب دقت، اختلال در حافظه فوری و کوتاه مدت، اختلال و نابهنجاریهای بعضی از حواس پنج گانه مانند بینایی، شنوایی، لامسه و مشکلات کلامی در این افراد موجب محدودیت در امر یادگیری میشود (میلانیفر،۱۳۸۴)
معلولیت جسمی_ حرکتی: آن دسته از افرادی هستند که به یکی از دلایل فیزیولوژیکی ناشی از عوامل وراثتی، محیطی و… دچار مشکل در اندام های حرکتی میباشند. و برای خود نیاز به استفاده از وسایل توانبخشی میباشند(میلانیفر،۱۳۸۴).
تعاریف عملیاتی
ادراک بینایی: نمره ای است که آزمودنی در آزمون ادراک بینایی فراستیک به دست می آورد.
ادراک شنیداری: نمره ای که آزمودنی در آزمون وپمن به دست می آورد.
حافظه بینایی: نمره ای که آزمودنی در آزمون آندره ری به دست می آورد.
حافظه شنیداری: نمره ای که آزمودنی در آزمون هوشی وکسلر کودکان چهار در خرده آزمون ارقام رو به جلو و معکوس به دست می آورد.
کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر: دانش آموزان دختر ۶ تا ۱۲ ساله مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ در مجتمع آموزشی دخترانه کم توان صیاد شیرازی منطقه ۴ شهر تهران
کودک کم توان ذهنی با معلولیت جسمی: آندسته از دانش آموزان دختر ۶ تا ۱۲ ساله که در سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ در مجتمع آموزشی دخترانه کم توان صیاد شیرازی منطقه ۴ شهر تهران مشغول به تحصیل بوده و برای جابجایی خود از ویلچیر یا واکر استفاده میکنند.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مبانی نظری
این بخش با توصیفی از چهارچوب نظری متغیرهای مرتبط با پژوهش آغاز می شود ، سپس به پیشینه پژوهش و سوالات پژوهش پرداخته می شود.
حافظه:
حافظه چیست و چه ارتباطی با فرایند یادگیری دارد ؟ همه ماحافظه را یک پدیده می بینیم و در این مورد صحبت میکنیم که حافظه ما چه قدر ضعیف است یا حافظه دیگری چه قدر خوب است . در آموزش ، حفظ کردن اطلاعات تمرینی ضعیف به حساب میآید . اگر حافظه را از این دید نگاه کنیم ، آن گاه به نظر میرسد که حافظه واقعا برای شروع نحوه پردازش اطلاعات توسط مغز موضوع کوچکی است . با این وجد ، اگر فکر کنیم که زندگی بدون حافظه چه شکلی دارد آن گاه درک ما تا حدودی فرق خواهد کرد . کسانی که حافظه خود را از دست دادهاند ، در اصل ، بیشتر چیزی را که به هویت آنان شکل میدهد ، از دست دادهاند . آنچه مه مارا بی نظیر میکند و بالاتر از آن ، این که تعیین میکند ما چه کسی خواهیم شد ، توانایی ما برای کسب و ذخیره اطلاعات جدید است . مفاهیم ، نظرات و احساسات جدید و در نهایت رفتار ما حاصل این توانایی ماست حافظه چیزی است که ما را قادر میسازد تا از طریق تجربه مطلب بیاموزیم ( پاتریشا ولف ، ۲۰۰۱ ).
در حقیقت ، حافظه برای بقا ضروری است . ما انسان ها بدون قدرت یادگیری ، ذخیره و یادآوری این که چگونه باید به خطرهای محیط جواب دهیم ، کجا باید بدویم یا بجنگیم و حتی چگونه بدویم یا بجنگیم ، شانس کمی برای زنده ماندن داریم . حالا که مسئله این گونه روشن شد . از لحظ ظاهر ، تفاوت کمی بین حافظه و یادگیری وجود دارد و این دو آن چنان با ظرافت به هم مرتبط هستند که مطالعه یکی مطالعه دیگری نیز خواهد شد . ( پاتریشا ولف ، ۲۰۰۱ )
وقتی محرکی وارد شود ، احساس و ادراک نیز به دنبال آن صورت میگیرد . در واقع ایندو فعالیت ملازم همدیگرند . حافظه آدمی وابسته به احساس ها و داده هایی است که قبلا از طرف وی دریافت و ادراک شده اند و نیز توانایی ذخیره سازی و یادآوری تجربه هایی که پیش از این ، بر اثر مداخله محرکی که در حال حاضر موجود نیست ، احساس و ادراک شده اند . حافظه همان صور ذهنی و بازخوانی آن ها است که گاهی به « منظر ذهن » نیز تعبیر می شود . پیاژه ( ۱۹۶۸ ) حافظه را پدیده ای مربوط به رشد میداند که بر روی مراحل یادگیری حرکتی و ادراک آدمی بنا می شود .
-
- یک موسیقی دان ، سالها پیش آهنگی تصنیف و اجرا کردهاست واینک انگار که قطعه ای دل انگیز از آن را « می شنود »
-
- یک آشپز اکنون که میخواهد لیمویی برای ترش کردن غذا به کار برد ، گویی مزه ترش آن را « می چشد » .
-
- یک نجار ، زبری سمباده ای را که دیروز به کار گرفته ، الان « احساس » میکند .
- یک باغبان عطر شامه نواز گل یاس را ، تنها با تماشای جوانه های نورسته برش شاخ ، « می بوید » ….
این ها نمونه های احساس و ادراکی است که همه و همه فقط در « ذهن[۱۶] » اتفاق می افتد .
مفهوم حافظه همان طور که برای تجارب کلامی به کار می رود ، برای تجارب غیر کلامی ، نیز مورد استفاده قرار میگیرد ـ برای مثال ناتوانی در یادآوری معنی صداهای مربوط به سگ ها ، بوق ها ، رنگ ها و صداهایی از این کلمات ،جهات و گفته ها نیز مثالهایی از ناتوانیهای یادآوری زبان است . مسائل حافظه میتواند به یک مسیر ادراکی خاص نظیر حافظه بینایی یا حافظه شنوایی ارتباط داشته باشد . مقوله های دیگری از حافظه وجود دارد که می توان آن ها را به صورت حفاظه طوطی وار[۱۷] ، حافظه گذرا یا کوتاه مدت ، حافظه توالی ، و حافظه مانا یا بلند مدت مطرح ساخت
حافظه طوطی وار . حافظه طوطی وار تکرار ماشینی کلمات بدون فهم معانی آن ها است . کودکی که حافظه طوطی وار دارد ، حروف الفبا را بدون دانستن مفهوم آن ها یاد میگیرد و آنگاه که به خانه برگشت فی المثل از مادر خود می پرسد « افلبا یعنی چه ؟ » که منظورش همان الفباست .