امنیت و ایمنی
نیاز به ایمن بودن در برابر مخاطرات زیستی و مادی (حقوق مستمر، استانداردهای ایمنی روانی ، قرارداد رسمی)
زیستی
احتیاجات مقدماتی ، داشتن غذا، سرپناه و آب به مقدار کافی برای حیات (مزایای سلامتی ، مراقبت از کودک، کسب درآمد)
شکل ۲-۱): سلسله مراتب نیازهای مازلو
(سید جوادین ، ۱۳۸۶: ۱۶۲)
نظریه نیازهای آشکار
این نظریه در مقابل نظریه انگیزش مازلو از اهمیت برخوردار است. هنری موری معتقد بود که افراد هر لحظه نیازهای مختلف و گاهی متضاد دارند که بر رفتار آن ها تاثیر میگذارند و هریک از این نیازها از یک جزء کیفی که هدف و نیاز به سمت آن هدایت میگردد و یک جزء کمی که بیانگر شدت نیاز است، تشکیل میگردد. موری معتقد است اغلب این نیازها آموختنی میباشند و بر اساس محرک خارجی فعال و آشکار میگردد. این نیازها در جدول شماره (۲-۳) نشان داده می شود.
جدول ۲-۱): انواع نیازها درنظریه نیازهای آشکار مور
نیاز
شرح
توفیق
اشتیاق به انجام وظایف دشوار دارد و معیار انجام کار با کیفیت را رعایت میکند. تمایل به کسب اهداف دور دست و نتایج عالی دارد و نسبت به رقابت واکنش مثبت نشان میدهد.
تعلق
از همراهی و بودن با دیگران و مردم لذت میبرد. به دوستی با دیگران و حضور در جمع اهمیت میدهد.
پرخاشگری
از مشاجره، دعوا و اعمال خشونت لذت میبرد. و در مواقعی از واکنش های انتقامی و سرکوب گرایانه تابعیت میکند.
خودمختاری و استقلال
از آزادی عمل لذت میبرد و از ارائه ابتکار و حل مشکلات استقبال کرده و از محدودیت ها گریزان است.
بردباری
در حل مسائل سریع خسته نمی شود. و با پشتکار و پر حوصله به اداره خود و دیگران و سازمان می پردازد.
پرهیز از خطر و دشواری
از خطر گریزان است و از کارهای زیان آور و دشوار پرهیز میکند.
احساسی بودن
میل دارد به اقتضای فرصت و بدون بررسی عمل کند. به احساسات و خواسته هایش به آسانی میدان میدهد. آزادانه صحبت میکند.
پرورش دهندگی
تمایل به آموزش و تعلیم دهندگی نسبت به دیگران از روی خیر خواهی و نوع گرایی دارد.
نظم
از بهم ریختگی و سردرگمی راضی نیست و به کسب نتایج روش و سازمان یافته علاقمند است.
قدرت
تمایل به اعمال تسلط بر دیگران دارد. محیط را در کنترل بگیرد و از اعمال نقش رهبری و یا تصور آن لذت میبرد.
مهرورزی
تمایل به همدردی، راهنمایی و همدمی با دیگران و کسب حمایت از آنان است و بدون یک چنین حمایتی احساس عدم امنیت یا بیچارگی میکند.
شناخت
از ارتقاء در سطوح علمی استقبال میکند. برای تحقق یافته های علمی که توسط خود و یا دیگران حاصل شده باشد، تلاش میکند و از ارضاء حس کنجکاوی لذت میبرد.
(سید جوادین، ۱۳۸۶: ۱۶۵)
۲-۱۲-۲-۴- نظریه عوامل نگهدارنده و انگیزاننده (دو عاملی انگیزش)
در این تئوری یک سری از عوامل در کار به عنوان عامل انگیزاننده و یک سری دیگر از عوامل تحت عنوان عوامل ابقاء ، نگهدارنده یا بهداشت نامگذاری شده اند.
عوامل ابقاء به عواملی اطلاق می شود که وجودشان در کار ضروری است، و نبودشان ایجاد مشکل
می کند اما باعث انگیختن افراد به کار نمی شود. این عوامل که دارای خاصیت نگهدارندگی وابقاء
میباشند، در صورتی که از شغل فرد حذف شوند ایجاد نارضایتی میکنند. اما وجودشان موجب انگیزش نمی باشد. عواملی مانند حقوق و شرایط فیزیکی محیط کار از این زمره اند. اما عوامل انگیزاننده، عواملی هستند که باعث ترغیب و انگیزش میگردند. توفیق و پیشرفت در کار و احساس رضایت از شغل، نمونه هایی از این دسته عوامل میباشند بر اساس این تئوری، مدیر زمانی میتواند در ایجاد انگیزه برای کارکنان موفق باشد که به دو گروه از عوامل توجه کامل داشته باشد. (الوانی، ۱۳۸۵: ۱۵۶).
نظریه X,Y یا تئوری دو ساختی انسان
مگ گریگور برداشت ها، طرز تلقی ها و نگرش مدیران را در زمینه ماهیت و انگیزش انسان ها به دو دسته یا گروه تقسیم میکند و به منظور آنکه این دو گروه آنطوری که هستند معرفی شوند و هیچگونه پیش داوری نسبت به آن ها صورت نگیرد آن ها را به دو حرف X,Y مشخص نموده است. در جدول شماره (۲-۲) به تفکیک مفروضات تئوری X,Y نشان داده شده است.
جدول ۲-۲): پیش فرض مدیران در مورد جنبههای انسانی کار
مفروضات تئوری X
مفروضات تئوری Y
-
- بیشتر آدم ها ذاتاً تنبل و از کار بیزارند
-
- اکثر آدم ها از قبول مسئولیت فراری هستند.
-
- آدم ها باید از طریق مشوق های مادی و یا محرومیت های اقتصادی و فیزیکی به فعالیت وادار شوند
-
- علاقه، موهبتی کمیاب است که فقط مدیران و رهبران از آن برخوردارند.
- شکست سازمانی ناشی از تنبلی و محدودیت افراد است.
-
- شرایط مطلوب کار میتواند مانند بازی طبیعی باشد،
-
- در شرایط خاص آدمی نه تنها قبول مسئولیت را می آموزد، بلکه آن را با اشتیاق جستجو میکنند.
-
- اگر آدمی به هدف فعالیت خود مؤمن و معتقد باشد،میتواند خود را بهتر از دیگران کنترل نماید و احساس درونی بهترین پاداش و رضایت است.
-
- نارسائی و شکست تلاش های سازمانی معلول سهل انگاری برای از بین بردن جهل و پرورش استعدادهای نهفته است.
- ظرفیت خلاقیت عمومی در حل مسائل سازمانی تابع توزیع نرمال است.
(سید جوادین ، ۱۳۸۶: ۱۷۱)
نظریه نیازهای زیستی، تعلق و رشد – تئوری ERG آلدرفر
این نظریه تفاوت ها و شباهت های زیادی با نظریه سلسله مراتب نیازها دارد. ولی از بسیاری جهات تئوری ERG تئوری سلسله مراتب نیازها را کامل و اصلاح کردهاست.
نیازهای زیستی نیازهایی هستند که برای بقا ابتدایی انسان لازم هستند و تقریبا هم سطح نیازهای زیستی و امنیتی مازلو میباشند. آلدرفر عقیده دارد که در هر زمان بیش از یک نیاز موجب انگیزه در فرد می شود. در این نظریه مطرح می شود که هر فرد بر اساس حالت های احساسی و عاطفی ، ارزش های آموخته شده و خواسته خود، به بروز نیاز می پردازد.
تفاوت عمده تئوری ERG با تئوری مازلو در این است که تئوری ERG دارای یک جزء ناکامی – برگشت و یک جزء رضایت – پیشرفت است. بر اساس این فرایند رضایت – پیشرفت بعد از ارضاء یک طبقه از نیازهای شخص به سطح دیگر ارتقاء پیدا میکند (تئوری مازلو و آلدرفر تا اینجا توافق دارند) مازلو عقیده دارد که فرد آنقدر در طبقه بعدی می ماند تا نیازهایش ارضاء شود. ولی آلدرفر عقیده دارد فردی که در ارضاء نیازهای سطح بالاتر ناکام مانده است در نهایت به سطح قبلی نیازهای خود باز میگردد. (گریفین و مورهد[۱۰۰] ، ۱۳۸۰: ۹۷).