تأثیرات باورهای خودکارآمدی بر کارکردهای روانشناختی
بندورا(۲۰۰۰) معتقد است ، باورخود کارآمدی ازطریق این تعیین کننده ها بر رفتار انسان نقش اساسی را ایفا میکند. برخی تعیین کننده ها به شرح زیر است :
اثر خود کارآمدی بر سطح انگیزش : خود کارآمدی درک شده نقش تعیین کننده ای برخود انگیزشی افراد دارد. زیرا باورخود کارآمدی برگزینش اهداف چالش آور، میزان تلاش و کوشش در انجام وظایف ، میزان استقامت و پشتکاری در رویارویی با مشکلات و میزان تحمل فشارها اثرمی گذارد .درک خودکارآمدی ادراک شده قدرت انگیزشی زیادی دارد وبه عنوان یک منبع انگیزشی درونی عمل می کند .
۱)انتخاب اهداف : خود کارآمدی به عنوان یک عامل تعیین کننده مهم انتخاب اهداف پرچالش و فعالیتهای دشوار فردی عمل میکند . یک فرد معمولاً اهدافی را انتخاب میکند که در کسب موفقیت آمیز آن ها ، سطح معینی از توانایی را داشته باشد . افرادی که به کارآمدی خود باور دارند ، اهداف چالش انگیز را انتخاب میکنند و از تجارب تهدیدآمیز اجتناب میکنند و افراد با کارآمدی پایین ازرویارویی با تکالیف ، وظایف و اهداف مشکل پرهیز میکنند .
۲) کسب نتایج یا پیامدهای مورد انتظار : خودکارآمدی ، همچنین نقش مؤثری درپیامدهای بالقوه مشوقها و بازدارنده های مورد انتظار دارد . پیامدهای قابل پیشبینی ، عمدتاًً به باورهای افراد در توانایی انجام فعالیتها در موقعیتهای مختلف وابسته است . افراد دارای کارآمدی بالا انتظار پیامدهای مطلوب از طریق عملکرد خود را دارند، ولی افراد دارای کارآمدی پایین، انتظارعملکرد ضعیفی را از خود دارند و در نهایت نتایج منفی یا ضعیفی را به دست می آورند.
بندورا (۱۹۹۷) اظهار میکند که فعالیتهای بی شماری وجود دارد که اگر به خوبی انجام شوند ، پیامدهای مطلوبی به دنبال دارند ، ولی آن فعالیتها توسط افرادی که به تواناییهای خود در انجام موفقیت آمیز شک میکنند، پیگیری نمی شوند . بالعکس افراد با کارآمدی بالا ، انتظار دارند با تلاشهای خود موفقیتهایی کسب کنند وبا وجود پیامدهای منفی به آسانی منصرف نمی شوند. بنابرین ، نظریه خودکارآمدی بیان میکند که باور به تواناییهای خود ، رفتارهای مورد نیاز برای کسب نتایج مثبت مورد انتظار را ایجاد میکند و موجب می شود که فرد برای به کارگیری رفتار خود تلاشهای مضاعفی انجام دهد .
۳) اجرای اهداف : کارآمدی درک شده نه تنها در انتخاب اهداف بلکه بر اجرای آن ها نیز اثر میگذارد . انجام یک تصمیم به هیچ وجه به افراد اطمینان نمی دهد که رفتارهای مورد نیازرا به طورموفقیت آمیز انجام دهند و در مواجهه با مشکلات ، استقامت و پایداری داشته باشند ، یک تصمیم گیری روانی به یک عمل روانی مشتق شده از باورکارآمدی بالا ، نیاز دارد . شخص باید خود کرداری(عملکردی)را به یک خود عزمی اضافه کند ، و گرنه ، تصمیم گیرنده اندیشه و تفکر را به کارنگرفته است . باور به کارآمدی شخصی همچنین به رفتار انسان شکل میدهد که آیا از فرصتها استفاده میکند و یا از حضور آنان در شرایط مختلف زندگی جلوگیری به عمل می آورد و وجود موانع و مشکلات را دشوارتر میسازد (بندورا ، ۱۹۹۵) .
۴) میزان تلاش : خودکارآمدی درک شده بر میزان تلاش برای انجام یک وظیفه اثر میگذارد. افرادی که به کارآمدی خود باور دارند برای غلبه بر موانع و مشکلات تلاش مضاعفی میکنند . در مقابل افرادی که به شایستگی های خود شک میکنند و یا باورکارآمدی ضعیفی دارند، هنگام رویارویی با مشکلات ، موانع و شکستها تلاش کمی میکنند و یا منصرف میشوند و یا اینکه راه حل های پایین تر از حد معمول اراﺋه میدهند واین افراد علت شکست را به ناتوانی خویش نسبت میدهند. درآن موقع توجه آنان به جای حل مسئله، متمرکزبر فقدان شایستگی خود است.ولی افراد با کارآمدی بالاعلت شکست را در تلاش و کوشش کم می دانند.
۵) میزان استقامت و پشتکار: خود کارآمدی درک شده بر میزان استقامت ، جدیت و پشتکار فرد در نیل به اهداف مورد انتظار در برخورد با موانع، اثر میگذارد .افراد کارآمد در مواجهه با رویدادهای دشوار، استقامت و پشتکار زیادی به خرج میدهند و از منابع مختلف فردی و محیطی باز خودهای مثبت می گیرند که آن باز خوردها به نوبه خود به عنوان تقویت کننده یا تقویت دهنده به خود کار آمدی عمل میکنند. برعکس افراد با خود کارآمدی پایین و یا افرادی که در کسب نتایج مورد انتظارتلاش نمی کنند ، باز خوردهایی که نشانگر عدم توانمندی آنان در انجام وظایف است، دریافت میکنند .
۷) خود تنظیمی : افراد، داری نظام خود تنظیمی هستند. خود تنظیمی آنان را قادر میسازد تا بر افکار، احساسات، انگیزش و رفتار خود کنترل داشته باشند.انسان از درجه و میزان کنترل بر زندگی و رفتار خود، ادراکاتی دارد.افراد تلاش میکنند بررویدادهایی که زندگی را تحت تأثیر قرار میدهند کنترل داشته باشند. با اعمال نفوذ برموقعیتها می توان آینده مطلوب داشت و از نتایج نا مطلوب ممانعت به عمل آورد.
ب) تأثیر خود کارآمدی برعواطف و هیجانات : باورهای خودکارآمدی الگوهای فکری و عکس العملهای عاطفی و حسی یک فرد را تحت تأثیر قرار میدهد خودکارآمدی بالا در ایجاد احساس آرامش هنگام مقابله با کارها و فعالیتهای مشکل به ما کمک میکند. برعکس ، افرادی که دارای خودکارآمدی پایین هستند ، ممکن است امور را از آن چه که هست مشکل تر و سخت تر درک کنند، و فشار ، افسردگی و بینشی کوته بینانه را در مورد اینکه بهترین راه حل یک مشکل چیست ، توسعه و ترویج دهند. همچنین بر اساس یافته های پژوهشی خودکارآمدی در خودنظم جویی عاطفی نقش محوری برعهده دارد . در مجموع بندورا دریافته است که هر چه سطح انگیختگی فیزیولوژیکی و هیجانی شخص بالاتر باشد ، سطح کارایی شخصی او پایین تر است . یعنی در یک موقعیت معین ،هر چه بیشتر دچار ترس ، اضطراب یا تنش شویم ، کمتراحساس میکنیم که میتوانیم به اندازه کافی با آن کنار بیائیم. باورهای خودکارآمدی ، استانداردهای شخصی سطوح عاطفی و تأثیرات خودگردان را تحت تأثیر قرار میدهد(پاجارس ، ۱۹۹۹؛ نقل از کونایی، ۱۳۸۶) .
خودکارآمدی و شغل