دو ایراد اصلی به روش تحلیلی فوق وارد است :
۱) در اختیار نبودن بعضی از نسبتهای متوسط صنعت .
۲) روش مطرح شده بر متوسط صنعت متکی است و همیشه متوسط صنعت ملاک مناسبی برای همه شرکت ها نیست و باید ملاحظات دیگری هم مد نظر باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دیتمار و همکاران[۳۹](۲۰۰۳) استدلال نمودند که اثر محدودیتهای مالی بر رویه تامین مالی شرکت ها، میتواند به وسیله تمایل شرکت ها برای ذخیره قسمت عمدهای از جریانهای نقدی نمایان شوند. در نتیجه، شرکتهای با محدودیت مالی باید از حساسیت جریان نقدی وجه نقد بالایی برخوردار بوده و نگهداری وجوه نقد شرکتهای بدون محدودیت مالی نباید به طور سیستماتیکی وابسته به میزان و تغییرات در جریانهای نقدی آنها باشد. استدلال المیدا ودیگران مبتنی بر انگیزه احتیاطی از نگهداری وجوه نقد است. بدین صورت که شرکتهای با محدودیت مالی به منظور بهرهبرداری از فرصتهای سرمایهگذاری سودآور آتی و جلوگیری از عدم بهرهبرداری از چنین فرصتهای سرمایهگذاری غیر منتظرهای، قسمت زیادی از جریان نقدی را انباشته میکنند. آنها نشان دادند که شرکتهای با محدودیت مالی از حساسیت جریان نقدی- وجه نقد بالاتری نسبت به شرکتهای بدون محدودیت مالی برخوردار هستند، نشان دادند که شرکت های با محدودیت مالی و نیازهای پوششی بالا (شرکتهایی که دارای جریانهای نقدی پایین و فرصتهای رشد بالاتری هستند) تمایلی قوی برای انباشت وجوه نقدی حاصل از جریان نقدی مازاد داشته و میزان بدهی خودشان را عمدتاً تغییر نمیدهند. در مقابل، شرکتهای با محدودیت مالی و نیازهای پوششی پایین مشابه با شرکتهای بدون محدودیت مالی عمل نموده و عمدتاً اقدام به کاهش بدهیها نموده (به دلیل حفظ ظرفیت استقراضی) و تنها مبالغ پایینی از جریان نقدی مازاد را به حسابهای وجوه نقدی منتقل میکنند (دیتمار و همکاران، ۲۰۰۳).
۲-۲-۴-۷) حساسیت جریان نقدی وجه نقد
میکلسون و پارت[۴۰] (۲۰۰۳) اقدام به بررسی همزمان جریان نقدی – سرمایهگذاری و جریان نقدی- وجه نقد نمودند. آنها نشان دادند که شرکتهای با محدودیت مالی نسبت به شرکتهای بدون محدودیت مالی از حساسیت جریان نقدی سرمایهگذاری بالاتری برخوردار بوده و حساسیت جریان نقدی وجه نقد در شرکتهای با محدودیت مالی و بدون محدودیت مالی، از لحاظ آماری معنادار نمیباشد. آنها دلیل این نتایج را به انگیزه معاملاتی از نگهداری وجوه نقدی نسبت دادند. این امر دلالت میکند که شرکتها از جریان نقدی برای انجام مخارج سرمایهای استفاده نموده و بنابر انگیزه احتیاطی اقدام به انباشت وجوه نقدی نمیکنند (فریرا و ویللا[۴۱]،۲۰۰۴).
در صورت جریان های نقدی، جریان های ورود و خروج وجوه نقد به سه دسته زیر تقسیم می گردد:
۱) جریان های ناشی از فعالیت های عملیاتی[۴۲]
۲) جریان های ناشی از فعالیت های سرمایهگذاری
۳) جریان های ناشی از فعالیت های تامین مالی
لذا مانده وجوه نقدیا شبه نقد شرکت همواره تحت تاثیر تصمیمات عملیاتی، سرمایهگذاری و تامینمالی شرکت تغییر میکند. انجام به موقع و مناسب بسیاری از فعالیت های اغلب منوط به وجود وجه نقد کافی در شرکت است، گاهی اوقات عدم دسترسی به وجه نقدکافی سبب میشودیک فعالیت خاص که برای شرکت دارای اهمیت است (مانند خرید مواد، خرید کالاهای سرمایهای، انعقاد قرارداد جدید، استفاده از یک فرصت) متوقف شود. تنظیم و کنترل میزان وجه نقد بگونهای که پاسخگوی نیازهای پیشبینی شده و پیش بینی نشده باشد اهمیت فراوانی دارد. در صورت عدم وجود وجه نقد کافی در شرکت وجوه نقد یا از محل حقوق صاحبان سهام تامین میگردد و یا از محل وام، هر کدام از آنها هزینه سرمایه خاص خودش را دارد. لذا شرکت ها برای نگهداری وجوه نقد اضافی متحمل هزینه میشوند و از آنجا که نگهداری اینگونه وجوه بازدهی هم ندارد لذا هزینه سرمایه بیشتر از نرخ بازدهی شرکت است و ارزش شرکت کاهش مییابد(سوفی،۲۰۰۹).
۲-۲-۴-۸) توانایی پیش بینی جریان های نقدی در واحدهای انتفاعی
تعیین معیاری جهت پیش بینی توان شرکت در ایجاد جریان های نقدی مورد انتظار سهامداران، به عنوان سؤالی اساسی در حسابداری مطرح شده است. پژوهش های گسترده ای پیرامون این موضوع صورت گرفته است که در اغلب آنها از سود یا جریان نقدی به عنوان معیار پیش بینی کننده جریان های نقدی آتی مورد انتظار سهامداران استفاده شده است، اما برتری سود نسبت به جریان نقدی در پیش بینی جریان های نقدی آتی شرکت همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. در همین راستا، برخی پژوهش ها نشان دادند که سود بر مشکلات ذاتی زمان بندی و عدم تطابق که در جریان های نقدی وجود دارد، غلبه می کند. لذا سود، شاخصی بهتراز عملکرد مالی شرکت است. اما از آنجا که سود به دلیل فروض زیربنایی آن، عاری از اشتباه های اندازه گیری نیست، اغلب شک و تردید تحلیل گران مالی و اقتصادی را در خصوص مربوط بودن سود به دنبال داشته است (بارث و همکاران، ۲۰۰۹).
رویکرد دیگر در بررسی توان نسبی سود و جریان های نقدی در پیش بینی جریان های نقدی آتی، استفاده از قیمت یا بازده سهام، به عنوان جانشینی برای جریان های نقدی آتی مورد انتظار سهامداران است. فرض ضمنی این رویکرد آن است که قیمت سهام، اطلاعات مربوط به جریان نقدی آتی را که در سود جاری لحاظ شده اند، به درستی منعکس میکند. به هر حال، پژوهش های بعدی نشان داد که بازار سهام عمدتاً بر سود حسابداری تمرکز دارد و لذا هنگامی که از قیمت یا بازده سهام به عنوان یک معیار پیش بینی کننده استفاده شود، دلایل روشنی مبنی بر برتری نسبی سود بر جریان های نقدی در پیش بینی جریان های نقدی آتی مورد انتظار سهامدارن وجود ندارد (کسیی[۴۳]، ۲۰۰۸).
۲-۲-۴-۹) ارتباط وجه نقد با سود
در تحلیل نهایی ، جریان های ورود و خروج وجه نقد از واحد های انتفاعی ، اصولی ترین رویدادهایی است که اندازه گیری های حسابداری برآن مبتنی می باشد و قاعدتاَ سرمایه گذاران و اعتباردهندگان بر مبنای آن تصمیم گیری می کنند.وجه نقد در ارتباط با سرمایه و سود به این دلیل حایز اهمیت است که معرف قدرت خریدی است که می توان در اقتصاد بازار به اشخاص یا موسسات دیگر انتقال داد تا به مصرف تهیه کالاها و خدمات مورد نیاز خود برسانند. بنابراین ، بسیاری از اندازه گیری های حسابداری بر گردش وجوه نقد در گذشته ، حال و انتظارات آینده مبتنی می باشد. درآمد فروش معمولاَ بر مبنای وجوه نقد خالصی اندازه گیری می شود که انتظار می رود از فروش کالاها یا خدمات تحصیل گردد هزینه ها نیز معمولاَ بر مبنای وجوه نقد پرداخت شده برای تحصیل کالاها و خدمات مورد استفاده واحد انتفاعی اندازه گیری می شود. براساس حسابداری تعهدی می توان بخش از دریافت ها یا پرداخت های نقدی آتی را به دوره جاری تخصیص داد یا بخشی ازدریافت ها یا پرداخت های نقدی گذشته را به دوره جاری یا دوره های آتی انتقال داد (شباهنگ،۱۳۸۲).
توسعه حسابداری برگزارشگری مالی از زمانی آغاز شد که صاحبان کسب و کار، اموال خود و به کارگیری آن ها را در اختیار افراد دیگر گذاشتند این افراد به عنوان امانت دار و مباشر اداره امور و منابع اقتصادی را برعهده گرفتند و درنتیجه موظف به گزارشگری درباره آنها شدند. بدیهی است گسترش واحدهای اقتصادی منابع بیشتری را طلب می کردواز آن رو این واحدها ناگزیربه دریافت اعتبار شدند. اعتباردهندگان بر خلاف صاحبان کسب و کار نمی توانستند از طریق انتخاب مباشردر فعالیت های اقتصادی نقش موثر و اساسی داشته باشند. لذا همواره بیم آن می رفت که مدیران بر حفظ موقیعت خود، ثروت مالکانه را با هزینه اعتباردهندگان افزایش دهند این موضوع باعث شد که اعتباردهندگان طبق قراردادهای خاص محدودیت هایی را ایجاد کنندکه بنا به تعیین شرایط محدودکننده از اطلاعات حسابداری استفاده می شد. بنابراین سود (کیفیت حسابداری ) با وجوه نقد شرکت ها از این طریق نیز مرتبط میشود (شباهنگ،۱۳۸۲).
۲-۲-۴-۱۰) ارتباط بین اهداف حسابداری و وجه نقد
هدف گزارشگری مالی ، ارائه اطلاعاتی است که بر مبنای آن استفاده کنندگان بتوانند مبلغ ، زمان و ابهام در مورد جریانهای نقدی آتی بنگاه را ارزیابی نمایند. اینگونه ارزیابی ها بر اساس اطلاعات مربوط به وضعیت مالی بنگاه صورت می گیرد. وضعیت مالی دارای ابعاد مختلفی است ،لیکن همه ابعاد در نهایت به گردش نقدی ارتباط می یابد از این رو، به نظر می رسد که اطلاعات مربوط به گردش نقد،اطلاعات مربوط تری را به عنوان مبنای ارزیابی جریان های نقدی آتی فراهم می آورد. یکی از مهمترین ابعاد ارزیابی ها، بررسی سود آوری است که جزئیات مشروح مربوط به آن در صورت حساب سود و زیان منعکس می شود .هیات تدوین استاندارد های حسابداری مالی امریکا معتقد است که علاقه به جریان نقدی عملیاتی احتمالی،اساسا به ملاحظات مربوط به سود آوری منتهی میشود.سود منبع اصلی تامین ما به ازاء برای کسانی است که سرمایه بنگاه را تامین کرده اند. در نهایت امر، لازمه این که بستانکاران و سهامداران بتوانند وجوهی دریافت دارند، لازم است که سود به وجه نقد تبدیل گردد. به خاطرارتباط بین اهداف حسابداری، سود و گردش نقدی است که هیات تدوین استانداردهای حسابداری معتقد است در یک مجموعه کامل صورتهای مالی لازم است صورتی از گردش وجوه نقد بنگاه نیز ارائه گردد. این هیات معتقداست که صورت گردش وجوه نقد اطلاعات مربوط به مقدار، چگونگی و فاصله زمانی بین درآمد و دریافت و پرداخت های نقدی را ارائه می نماید که این موضوع در بخش های بعدی به تفضیل تحت عنوان نقدینگی ، توان واریزبدهی هاو انعطاف پذیری مالی بررسی خواهد شد (احمدی،۱۳۸۹).
۲-۲-۵) گفتار چهارم: سود و پیش بینی سود آتی
۲-۲-۵-۱) پیش بینی سود و استفاده کنندگان پیش بینی سود
پیش بینی عنصر کلیدی در تصمیمات اقتصادی است. سرمایه گذاران اعتباردهندگان مدیریت و سایر اشخاص در تصمیم گیری های اقتصادی خود متکی به پیش بینی ها وانتظارات هستند. برای مثال یک سرمایه گذاردرتصمیماتی همچون خرید، فروش یا نگهداری سهام، مایل است از زمان و میزان سودهای تقسیمی و ریسک آنها مطلع باشد. برای آگاهی از این گونه خصوصیات سودهای تقسیمی آتی که از قبل و با دقت کامل میسر نیست، به ناچار بایدبه پیش بینی روی می آورد. اعتباردهندگان نیز به سودآتی شرکت علاقمند هستند. هر قدر میزان سود پیش بینی شده شرکت بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجوددارد که اعتباردهندگان اصل و بهره ی اعتبار اعطایی را در سررسیدهای مقرر دریافت دارند. مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتباردهندگان وسایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت ها پیش بینی های سود ارائه شده توسط شرکت هادر فواصل زمانی معین است. البته برای اعتباردهندگان این امکان وجود دارد که برای بررسی اعتبار شرکت ها و یا طبق قراردادهایی که با شرکت منعقد می کنند، اطلاعات خاصی را از شرکت بگیرند. ولی مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت ها (در بورس اوراق بهادار) پیش بینی های سود ارائه شده توسط مدیریت شرکت ها در فواصل زمانی معین است. پیش بینی سود باید اطلاعاتی فراهم کند که منطقی و به موقع باشد تا بتواند نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان را به نحو مناسبی بر طرف نماید (هشی و همکاران، ۱۳۸۸).
انجمن های حرفه ای حسابداری در برخی از کشورها در جستجوی یافتن مبانی رضایت بخش برای تهیه و ارائه پیش بینی های مالی هستند.در سال ۱۹۷۲ در پژوهشی که توسط انجمن حسابداران خبره کانادا انجام شد، اسکینر هدف حسابداری را انتقال اطلاعات مربوط با توجه به نیازهای استفاده کنندگان بیان کرد. در سال ۱۹۷۳ نیز یک گروه پژوهشگرازانجمن حسابداران رسمی امریکا به سرپرستی تروبلاد اظهار داشتند که هدف اصلی صورت های مالی ارائه اطلاعات مفید برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی است. درسال ۱۹۷۵ کمیته نظارت بر استانداردهای حسابداری انگلیس بیان داشت: به عنوان یک دیدگاه اساسی گزارش های ارائه شده از سوی شرکت ها باید تا حد امکان نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان را برآورد سازد.در همه ی این بیانیه ها اهداف گزارشگری مالی شامل ارکان معینی است.همگی آنها گزارش اطلاعات را مورد بحث قرار داده و بر ارائه ی اطلاعات سودمند و مربوط تاکید دارند تا در جهت تخصیص کارا و استفاده اثر بخش از منابع، اتخاذ تصمیمات وقضاوت در موردعملکرد مدیریت مفیدواقع شوند. این گروه از پژوهش ها همچنین به طور غیر مستقیم به استفاده کنندگان اطلاعات اشاره می کنند. البته نظر هریک از گروه های استفاده کننده با توجه به نیازهای اطلاعاتی آنها نسبت به مسئله پیش بینی سود می تواند متفاوت باشد.این استفاده کنندگان در یکی از سه گروه ذیل قرار می گیرند: ۱ (گروه استفاده کنندگان دارای امتیاز،از قبیل اداره مالیاتی، سازمانهای نظارت و بازرسی، دولت، بانک ها ۲( گروه سهامداران،اعم ازسهامداران گذشته،حال، آینده و مشاوران آنها ۳( گروه ذینفعان ویژه مثل رقبا اعتباردهندگان و سایر ذی نفعان اقتصادی که تحت تاثیرافشای اطلاعات قرار دارند (قربانی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۵-۲) فواید پیش بینی سود برای سرمایه گذاران
ارزیابی برای سرمایه گذاران انگیزه اصلی برای پژوهش های حسابداری است. بهبودهای اخیردر نظریه ی سرمایه، دلایلی برای انتخاب رفتار قیمت اوراق بهادار به عنوان آزمونی تجربی از مفید بودن سود را فراهم نموده است. تاکید بر فواید سود از اواخر دهه ۱۹۶۰ عجیب نیست، زیرا مساله ارتباط و فواید اطلاعات مالی و انتخاب رویه های حسابداری مطلوب در راس دستور کار پژوهش های حسابداری بود. واضح است که توانایی استنباط ما در مورد مفید بودن اطلاعات مالی به شواهد بازار سرمایه محدود است. ارزیابی مفید بودن اجتماعی هر گونه عمل قانونی یا عمومی نتایج پیچیده ای دارد که ساده تر از مقررات افشای مالی نیست.هر چند که این مشکلات اقتصاددانان و سایر متخصصین علوم اجتماعی را از درگیر کردن خود در ارزیابی مؤثر بودن، مربوط بودن و مفید بودن رویه های اجتماعی باز می دارد؛ ولی ارزیابی مفید بودن سود که محصول اولیه مقررات افشای مالی است،به طور آشکار اهمیت قابل توجهی دارد. مفید بودن سود،اهمیت زیادی برای کاربران اطلاعات مالی نظیر محققان حسابداری، قانون گذاران و خط مشی گذاران دارد. سود گزارش شده در صورتهای مالی اولین قلم اطلاعاتی فراهم شده در این صورتها است.بیور[۴۴] می گوید: “محتوای اطلاعاتی سود مربوط ترین مساله حرفه حسابداری است، زیرا نتایج آن مستقیماً مطلوبیت فعالیت حسابداری را منعکس می نماید” نظریه های اقتصادی نقش اصلی سود شرکت را کمک به تخصیص منابع در بازار سرمایه میدانند. از آنجا که مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت ها (در بورس اوراق بهادار) پیش بینی های سود ارائه شده توسط مدیریت شرکت ها در فواصل زمانی معین است. پیش بینی سود باید اطلاعاتی فراهم کند که منطقی و به موقع باشد تا بتواند نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان را به نحو مناسبی بر طرف نماید. (هشی و همکاران، ۱۳۸۸،ص ۳۷)[۴۵]. از سویی دیگر، وجود برخی از شرایط در محیط گزارشگری مالی، امکان ارزیابی مستقیم کیفیت اطلاعات به وسیله استفاده کنندگان را دشوارتر می سازد که از آن جمله می توان به تضاد منافع، پیامدهای اقتصادی با اهمیت، پیچیدگی اطلاعات و عدم دسترسی مستقیم به اطلاعات اشاره کرد (نیکخواه آزاد، و همکاران، ۱۳۷۸).
۲-۲-۵-۳) اطلاعات حسابداری و قابلیت پیش بینی آنها
سرمایه گذاران و اعتباردهندگان دوگروه اصلی از استفاده کنندگان برون سازمانی اطلاعات مالی به شمار می روند. تهیه و فراهم کردن اطلاعات مربوط برای این دو گروه، یکی از رسالت های اصلی مدیریت و سیستم های حسابداری است. مدیران از طریق افشای اطلاعات در قالب گزارشگری مالی این رسالت را ایفا می نمایند. صورت های مالی قسمت مهمی از گزارشگری مالی را تشکیل می دهند. صورت های مالی ابزارهای اصلی هستند که اطلاعات حسابداری را به افراد خارج از بنگاه انتقال می دهند. گزارشگری مالی تنها دربرگیرنده صورت های مالی نیست، بلکه سایر ابزارهای انتقال دهنده اطلاعات را نیز در برمی گیرد. مدیریت ممکن است از طریق گزارشگری مالی و به طرقی غیر از صورت های مالی رسمی، اطلاعات را به افراد خارج از واحد تجاری انتقال دهد. این اطلاعات ممکن است به وسیله مراجع قانونی، قوانین ناظر یا عرف الزامی شده باشد یا بدین دلیل که مدیریت این اطلاعات را برای افراد خارج از واحد تجاری مفید می داند، به صورت داوطلبانه افشا شوند. این اطلاعات ممکن است دارای اشکال گوناگون و در ارتباط با مسایل متفاوتی باشند. انتشار اخبار، پیش بینی های مدیریت از سود یا سایر توضیحات در خصوص طرح ها و برنامه ها نمونه هایی از گزارش های مالی و غیرمالی جدا از صورت های مالی هستند(بیر[۴۶]، ۲۰۰۵).
بسیاری از اطلاعات ارائه شده به وسیله گزارشگری مالی در بردارنده پیش بینی در خصوص عملیات آینده است. پیش بینی به سرمایه گذاران کمک می کند تا فرایند تصمیم گیری خود را بهبود بخشند و خطر تصمیم های خود را کاهش دهند . بیور می گوید: پیش بینی ها را می توان بدون اخذ تصمیم انجام داد، ولی کوچک ترین تصمیم گیری را نمی توان بدون پیش بینی انجام داد (مشایخ و شاهرخی، ۱۳۸۶).
اطلاعات خارج از صورت های مالی عمدتاً به منظور ارائه اطلاعاتی در خصوص عملکرد آتی شرکت منتشر می شوند. علاوه بر اطلاعات افشا شده خارج از صورت های مالی، اطلاعات ارائه شده در متن صورت های مالی به صورت گسترده ای بر پایه پیش بینی ها و برآوردهای مدیریت قرار دارند. با توجه به اینکه طبق تعریف، دارا یی ها و بدهی ها جریان های نقدی ورودی و خروجی مورد انتظار آتی هستند، این امر چندان تعجب آور نیست. چارچوب تعاریف دارایی هاو بدهی ها نشان دهنده این است که دارایی هاو بدهی ها دربردارنده ی انتظاراتی درباره آینده هستند. بنابراین، انعکاس چنین انتظاراتی در اندازه گیری دارایی ها وبدهی هامعقولانه است. از آنجایی که درآمد تفاوت بین خالص دارایی های شناسایی شده در ابتدا و پایان دوره است، برآوردهای آتی منعکس در اقلام دارایی ها و بدهی ها، ویژگی های درآمد را نیز تحت تأثیر قرار می دهد (بارث[۴۷]، ۲۰۰۶).
اگرچه برآوردهای مدیریت از طریق انتقال اطلاعات داخلی و آینده نگر به سرمایه گذاران، به صورت بالقوه ای مربوط بودن اطلاعات مالی را بهبود می بخشند، اما از طرف دیگر به دلیل دشواری های عینی و سوءاستفاده از برآوردها به منظور دستکاری اطلاعات مالی، کیفیت اطلاعات مالی، در معرض بی اعتباری قرار دارد. بنابراین، هر دو دسته اطلاعات فوق با درجه ای از خطا همراه خواهند بود.
۲-۲-۵-۴) سود (کیفیت حسابداری) به عنوان وسیله ای برای پیش بینی
اصولا سودبرای ارزیابی توان سودآوری، پیش بینی سود های آتی ،ارزیابی مخاطره سرمایه گذاری یا اعطای وام و اعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، فرض بر این است که ارتباطی بین سود گزارش شده و گردش وجوه نقد و توزیع وجه نقد میان سهامداران وجود دارد.ارزش جاری واحد انتفاعی و قیمت سهام آن، به جریان آنی توزیع وجه نقد مورد انتظار سهامداران بستگی دارد. بر مبنای این انتظارات ، سهامداران فعلی تصمیم می گیرند که سهام خود را بفروشند یا نگه داری کنند. سهامداران بالقوه نیز تصمیم گیری می کند که سهام واحدانتفاعی را خریداری کنند یا سرمایه سرمایه خود را در جای دیگری سرمایه گذاری کنند. چنانچه رابطه بین سودگزارش شده و توزیع سود سهام وجود داشته باشد، ممکن است سرمایه گذاران انتظارات مربوط به سود های آتی واحد انتفاعی را در کانون توجه خود قرار دهند. دارندگان اوراق مشارکت و اعتبار دهندگان کوتاه مدت نیز به سود های آتی واحد انفاعی علاقمند می باشند. هر چه انتظارات سود واحد تجاری بیشتر باشد انتظارات مربوط به دریافت بازده سالانه ودریافت اصل وام و تسهیلات در سررسید نیز بالاتر خواهد بود.
۲-۲-۵-۵) قابلیت پیش بینی سود
هدف از حسابداری جمع آوری و تفسیر اطلاعات مالی است تا یک راهنمای صحیح عملیاتی را برای استفاده مدیریت، سرمایه گذاران و سایر گروه های ذی نفع فراهم آورد. انجمن حسابداری آمریکا در بیانیه تئوری حسابداری چنین می نویسد: در تدوین استانداردها معیار جامع، مفید بودن اطلاعات است.[۴۸] تقریبا” بدون استثناء ادبیاتی که در این زمینه وجود دارد موضوع مفید بودن را به تسهیل در تصمیم گیری مرتبط ساخته است. در اتخاذ تصمیم یکی از مهمترین نکات مورد توجه نتیجه تصمیم است که به دلیل ارتباط نتیجه تصمیم به آینده تعیین نتیجه و پیامد تصمیم از طریق پیش بینی صورت می گیرد. بنابر این اطلاعات حسابداری برای اینکه بتواند در راستای تسهیل تصمیم گیری به سرمایه گذاران کمک کند، باید دارای توان پیش بینی باشد. البته باید توجه داشت که بین پیش بینی و تصمیم گیری فاصله است. به این صورت که می توان بدون تصمیم گیری پیش بینی کرد ولی بدون پیش بینی نمی توان تصمیم گرفت و از آنجا که پیش بینی جزء لاینفک تصمیم گیری است، آگاهی از سودمندی در پیش بینی ضروری است (سپاسی، ۱۳۹۰).
ارزیابی یا قضاوت در مورد سودمندی در پیش بینی احیانا” مستلزم در نظر گرفتن زیانی است که به لحاظ خطای پیش بینی رخ می دهد که آن هم به نوبه خود مستلزم آگاهی از سایر متغیرهایی است که در الگوی تصمیم گیری وجود دارد. طبق آنچه از بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره ۱ بر می آید، استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری سعی دارند خالص جریان های نقدی اینده شرکت را برآورد کنند. همچنین اغلب آنها با توجه به اطلاعات مربوط به سود، توان سود آوری شرکت در مورد بررسی قرار می دهند و از این طریق رقم سودهای آینده شرکت راپیش بینی می کنند یا ریسک مربوط به سرمایه گذاری یا دادن اعتبار به شرکت را موردارزیابی قرار می دهند. سرمایه گذاران به امید کسب بازده در سهام یک شرکت سرمایه گذاری می کنند. بازده سهام در این پژوهش به عنوان بازده نقدی بعلاوه بازده قیمت تعریف می شود. بازده نقدی ناشی از سود نقدی توزیع شده توسط شرکت است و بازده قیمت ناشی از تغییرات قیمت بازار سهام است. اما از آنجا که هر کدام از اجزای فوق تحت تاثیر سود هر سهم هستند، بنابر این سود هر سهم نقش تعیین کننده ای در بازده سرمایه گذاری برای سهام داران دارد. پس هر فرد سرمایه گذار قبل از هر چیز به دنبال اطلاعات مربوط به سود است تا بتواند از این طریق بازده مورد انتظار خود را برآورد نماید و اقدام به تصمیم گیری در مورد تخصیص منابع خود کند(سپاسی، ۱۳۹۰).
در چهار چوب نظری هیات استانداردهای حسابداری مالی قابلیت پیش بینی به عنوان بخشی از ویژگی مربوط بودن مطرح شده و به شرح زیر تعریف شده است:
کیفیت اطلاعات که به استفاده کنندگان کمک می کند تا احتمال پیش بینی صحیح نتایج گذشته یا حال را افزایش دهد. اطلاعات سود نیز به عنوان بخشی از اطلاعات حسابداری باید توان پیش بینی استفاده کنندگان را افزایش دهد. به عبارت دیگر سودبایداز ویژگی قابلیت پیش بینی برخوردار باشد. اهمیت این ویژگی سود زمانی مشخص می شود که بدانیم، بسیاری از سرمایه گذاران بالقوه انتظارات مربوط به سود آینده را به عنوان یک عامل مهم برای پیش بینی سود تقسیمی آینده مورد توجه قرار می دهندو برای تعیین ارزش جاری سهام یا ارزش کل یک شرکت، سود تقسیمی مورد انتظار آینده به عنووان یک عامل مهم مورد توجه سرمایه گذاران است. حتی قابلیت پیش بینی سود آینده شرکت برای اعتبار دهندگان کوتاه مدت وبلند مدت نیزمورد توجه خاص است. هر قدر پیش بینی سود آینده شرکت معتبرتر باشد، اعتبار دهندگان نیز از قابلیت وصول اصل و بهره وجوه خود مطمئن تر خواهند بود. بنابراین انتظار از رقم سود، داشتن محتوای اطلاعاتی جهت کمک به پیش بینی سود آینده است. از آنجا که هزینه سرمایه سهام عادی به عنوان بازده مورد انتظار دارندگان سهام عادی تعریف شده است، لذاتاثیر ویژگی قابلیت پیش بینی سود بر هزینه سرمایه سهام عادی مورد بررسی قرار گرفته است (دیمیترو پولوس و آستیریو[۴۹]، ۲۰۰۹).
۲-۲-۵-۶) سودمندی ارقام حسابداری در پیش بینی رویدادهای آتی
درگزارش تروبلاد، دوازده هدف برای تهیه صورت های مالی ذکر شده که در شش مورد آن بر سودمندی برای پیش بینی (جریان نقدی بالقوه، قدرت سودآوری، مبادلات اقتصادی و سایر رویدادها و اطلاعات مالی) تاکید شده است. درهدف دهم نیزتصریح شده است که یکی ازهدف های تهیه صورت های مالی، فراهم کردن اطلاعات سودمند برای فرایند پیش بینی است. هیأت استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه شماره ۲ مفاهیم حسابداری مالی، سودمندی در پیش بینی را به عنوان یکی از اجزای مربوط بودن اطلاعات معرفی و به صورت زیر تعریف می کند:
“ کیفیت اطلاعاتی که به استفاده کنندگان کمک می کندتا آن ها احتمال پیش بینی صحیح نتایج رویدادهای گذشته یا حال را افزایش دهند.”
در متن پیشنهادی مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی ایران، سودمندی در پیش بینی به عنوان هدف گزارشگری و نیز ویژگی کیفی اطلاعات مورد توجه قرار گرفته است. سودمندی در پیش بینی، یکی از خصایص مربوط بودن اطلاعات و به معنای آن است که اطلاعات مالی به نحوی فراهم شود که استفاده کنندگان را در پیش بینی نتایج فعالیت های جاری و آتی واحد انتفاعی یاری دهد. اطلاعات مالی مربوط به رویدادهای گذشته معمولاً مبنای مفیدی برای پیش بینی نتایج کنونی وآتی است اما، این اطلاعات به خودی خودپیش بینی نیست. از آنجایی که آینده همواره با ابهام روبرو است، اطلاعات مالی ارائه شده هر قدربتواند ابهام را در مورد یک وضعیت کاهش دهدوبه پیش بینی های قابل اتکاتری منجر شود، سودمندی بیشتری دارد (سپاسی، ۱۳۹۰).
معیار “ارزش پیش بینی” به احتمال ارتباط بین رویدادهای اقتصادی مورد علاقه تصمیم گیرنده و متغیرهای پیش بینی کننده، مربوط می باشد. پیش بینی سود حسابداری و تغییرات آن به عنوان رویداد اقتصادی از دیربازموردعلاقه سرمایه گذاران، مدیران، تحلیل گران،اعتباردهندگان وپژوهش گران حسابداری بوده است. همچنین سودحسابداری وجریان نقدی، دومتغیری هستندکه توجه پژوهش گران و نظریه پردازان را در میزان پیش بینی کنندگی و کمک به تصمیم گیری سرمایه گذاران جلب کرده است (سپاسی، ۱۳۹۰).
۲-۲-۵-۷) پیش بینی سود توسط تحلیل گران
تحلیل گران افرادی هستند که مستقل از شرکت عمل می کنند و با بدست آوردن اطلاعات لازم در مورد شرکت ها و داشتن تخصص لازم به تجزیه و تحلیل صورت های مالی می پردازند. تحلیل گران مالی شاید بتوانند عینیت بیشتری در ارزیابی اطلاعات موجود اعمال کنند واز این رو، قادرند پیش بینی های دقیق تری را انجام دهند (فرانسیس و همکاران[۵۰]،۲۰۱۰).
از طرفی تحلیل گران معمولاً قبل از مدیران پیش بینی می کنند، گاهی اوقات تفاوت افق پیش بینی می تواندقابل ملاحظه باشد. مطالعات گوناگونی ، پیش بینی های تحلیل گران را ازمدل های آماری دقیق تر دانسته است. بااین حال،درمطالعات دیگری نتیجه گرفتندکه تحلیل گران بهترین پیش بینی را ارائه نمی کنند. استدلال آن ها این است که تحلیل گران در جمع آوری تحلیل کلیه اطلاعات عمومی توانا نیستند، بلکه آن ها فقط به تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود به هنگام پیش بینی می پردازند. در مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی ایران، تحلیل گران به عنوان سایر استفاده کنندگان معرفی شده اند اما اطلاعات ارائه شده توسط آن ها به صورت مدون راجع به پیش بینی سود وجود ندارد.لذا از دامنه پژوهش حذف شدند(فرانسیس و همکاران[۵۱]،۲۰۱۰).
۲-۲-۵-۸) پیش بینی سودتوسط مدیران
مدیران شرکت ها در گروه آن دسته از استفاده کنندگان صورت های مالی هستند که در داخل شرکت حضور دارند وبالطبع اطلاعات بیشتری را نسبت به استفاده کنندگان خارجی بدست می آورند. مدیران به اطلاعاتی علاوه بر صورت های مالی دسترسی دارند که برای شرکت محرمانه تلقی می شود، در ضمن اطلاعات سریع تر و در طی زمان در اختیار مدیران قرار می گیرد. هیأت استانداردهای حسابداری مالی در این مورد در بیانیه شماره یک آورده است:
” مدیریت، در مقایسه با بستانکاران، سرمایه گذاران و سایر افراد خارج از سازمان ، اطلاعات بیشتری در باره واحد تجاری داردو اغلب می تواند از طریق شناسایی رویدادهای مالی مشخص، سایر رویدادها و شرایطی که بر شرکت اثر می گذارد، به مفید بودن اطلاعات مالی بیافزاید و درباره اثر مالی این رویدادها توضیح دهد.گذشته از این، اغلب در گزارش های مالی، اطلاعاتی ارائه می شود که به قضاوت و برآوردهای مدیریت بستگی داشته یا تحت تاثیر آن ها قرار می گیرد.”
بسیاری ازصاحب نظران حسابداری براین باورند که واحدهای تجاری، داوطلبانه تمام اطلاعاتی را افشا می کنندکه برای عملکرد بهینه بازار سرمایه ضرورت دارد. به نظر این گروه، افشا نکردن برخی از اطلاعات، به این دلیل است که یا برای سرمایه گذاران نامربوط محسوب شده یا از منابع دیگری دریافت می شود. افشای پیش بینی های شرکت (سود یا جریان نقدی) از جمله اطلاعات اضافی است که به دلیل مزایای زیر برای سرمایه گذاران افشا می گردد: