-
- خواسته ها و نیازها را شناسایی و به آن ها پاسخ دهید.
-
- اولویت با مردم است؛
-
- همگی در منافع شریک هستیم ؛
-
- شما همه کاره هستید؛
- مطابق میل شما است.
پیتر دراکر[۲۹] (۱۹۷۳) هم معتقد است که هدف بازاریابی، فروش فراوان است. وی معتقد است که هدف این است که مشتری شناخته و نیازهای او درک نموده، بطریقی که کالا یا خدمت، با نیازهای او منطبق گردد و کالای خود را به فروش برساند (محب علی و فرهنگی، ۱۳۹۰: ۳).
۲-۲) فرایند بازاریابی
فرایند بازاریابی از پنج مرحله تشکیل می شود که در چهار مرحله اولیه، شرکت سعی در درک مصرف کنندگان، تولید ارزش برای مشتری و ایجاد رابطه ای مستحکم با او دارد. در گام نهایی، شرکت پاداش خود از ایجاد ارزش برای مشتری را کسب میکند. با ایجاد ارزش برای مشتری، شرکت پاداش خود را به شکل فروش، سود و سرمایه ای از جنس رابطه طولانی مدت با مشتری دریافت میکند (Kotler and Armstrong, 2008).
درک بازار، نیازهای مشتری و خواسته هایش
طراحی یک استراتژی بازاریابی مشتری گرا
ایجاد یک برنامه بازاریابی جهت ارائه ارزش ممتاز
دریافت ارزش از مشتری جهت ایجاد سود و کیفیت
برقراری یک برنامه بازاریابی جهت ارائه ارزش ممتاز
دریافت ارزش متقابل از مشتری
ایجاد ارزش برای مشتری و برقراری رابطه با مشتری
شکل (۲-۱) فرایند بازاریابی
مرحله اول : درک بازار و نیازهای مشتری
بازاریابان در اولین گام، باید نیاز (need) و خواست (want) مشتری و بازاری که در آن کار میکنند را درک کنند . پنج اصل اساسی در خصوص بازار و مشتری وجود دارد که عبارتند از:
-
- نیازها، خواسته ها، تقاضا ها: اساسی ترین اصل بازاریابی، نیازهای انسانی است. نیازها شامل نیازهای اصلی جسمانی همچون نیاز به غذا، لباس، جای گرم و امنیت؛ نیازهای اجتماعی شامل تعلق داشتن و مهر و عاطفه؛ و نیازهای شخصی همچون نیاز به دانش و ابراز عقاید میباشد. این نیازها توسط بازاریابها ایجاد نشده اند، بلکه جزئی از ساختار اساسی انسان هستند. خواست، نوعی از نیاز انسانی است که با توجه به فرهنگ و خصوصیات شخصیتی تغییر یافته است. وقتی که قدرت خرید برای خواسته وجود داشته باشد، به آن تقاضا گفته می شود. با مشخص شدن خواسته ها و منابع، درخواست افراد برای محصولاتی که بیشترین ارزش را داشته و به بهترین شکل نیازهای آن ها را ارضاء کنند، ایجاد می شود. شرکتهای برجسته بازاریابی، وقت زیادی را صرف یادگیری و درک نیازها، خواسته ها و تقاضای مشتریان میکنند.
-
- پیشنهادهای بازاریابی (محصولات، خدمات، تجربیات): نیازها و خواسته های مشتری از طریق پیشنهاد بازاریابی برآورده می شود؛ پیشنهاد بازاریابی ترکیبی از محصولات، خدمات، اطلاعات و یا تخصصهایی است که برای رفع نیاز یا خواسته ای به بازار عرضه می شود. پیشنهاد بازاریابی، محدود به کالاهای فیزیکی نیست، بلکه شامل خدمات، فعالیتها و مزیتهایی است که برای فروش عرضه شده، به صورت غیر ملموس میباشند و شامل اعطای مالکیت هیچ چیزی نمی شوند. به عنوان مثال می توان به خدمات بانکی، خطوط هواپیمایی، هتلها، خدمات مالیاتی و تعمیرات خانه اشاره کرد.
-
- ارزش و رضایت: مصرف کنندگان، معمولاً با طیف گسترده ای از محصولات و خدمات روبرو هستند که نیاز خاصی را بر طرف میکنند. آن ها از بین پیشنهادات بازاریابی، به پیشبینی ارزش و میزان رضایتی که هر پیشنهاد برایشان ایجاد میکند پرداخته و بر اساس آن خرید میکنند. مشتریان رضایتمند مجدداً خرید میکنند و در مورد تجربه خوب خود با دیگران صحبت میکنند؛ مشتریان ناراضی، معمولاً به محصولات رقبا روی آورده و به بی اعتبار کردن محصول نزد دیگران می پردازند.
-
- تبادل و ارتباط: بازاریابی زمانی رخ میدهد که مردم تصمیم می گیرند نیازها و خواسته هایشان را از طریق ارتباط دادو ستد کنند. در واقع بازاریابی، شامل اقداماتی در جهت ایجاد و نگهداری یک رابطه تبادلی با مخاطبان هدف میباشد که از محصولات، خدمات، ایده ها و یا اهداف دیگر تشکیل شده است. هدف، فراتر از این است که فقط به جذب مشتری جدید و ایجاد تراکنش بپردازیم؛ بلکه باید مشتری را حفظ کرده و داد و ستدش با شرکت را رشد دهیم.
- بازار: بازار، مجموعه ای است از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا .این خریداران دارای نیاز یا خواسته مشترکی هستند که میتوان آن را از طریق داد و ستد مرتفع ساخت. بازاریابی یعنی مدیریت بازاراها به شکلی که منجر به ارتباط سودآوری با مشتری شود. ایجاد این ارتباطات نیاز به تلاش دارد. فروشندگان باید به جستجوی خریداران بپردازند، نیازهای آن ها را شناسایی، پیشنهادهای بازاریابی خوبی طراحی،و قیمت را مشخص کنند، به آن ها اطلاع بدهند، انبار کنند و تحویل دهند. با اینکه تصور بر این است که بازاریابی از وظایف فروشنده است، اما خریداران نیز به بازاریابی می پردازند. وقتی مصرف کنندگان به جستجوی کالای مورد نیاز با قیمتی در حد استطاعت خود می پردازند، در واقع بازاریابی میکنند(Kotler and Armstrong, 2008).
تامین کنندگان
شرکت (بازاریابی)
رقبا
واسطه های بازاریابی
کاربر نهایی
محیط
شکل (۲-۲) عناصر یک سیستم نوین بازاریابی
مرحله دوم: طراحی استراتژی بازاریابی بر اساس مشتری
برای طراحی یک استراتژی موفق بازاریابی، مدیر بازاریابی باید ابتد ا به دو سوال مهم پاسخ دهد : خدمتگذار کدام مشتریان هستیم( (بازار هدف ما چیست؟) و چطور میتوانیم به بهترین شکل به این مشتریان خدمت کنیم (طرح ارزش ما چیست؟)
-
- انتخاب مشتری برای خدمتگذاری: شرکت اول باید در مورد کسی که میخواهد به آن خدمت کند تصمیم بگیرد. برای این منظور، باید ابتدا بازار را به گروه هایی از مشتریان تقسیم نمود(تقسیم بندی بازار) و سپس بخش مورد نظر را انتخاب کرد (بازار هدف) (Kotler and Armstrong, 2008). از این رو مشتریان با نیازها و رفتار خرید مشابه را گروهبندی میکنند و آن ها را در بخشهایی که محصولاتی متمایز و منطبق بر خواسته ها و نیازهای آن ها ارائه میدهد قرار میدهند (Epetimehin, 2011). تقسیم بندی یک شرکت را قادر به طراحی محصول برای بازار هدفی خاص، و در نتیجه ارضاء بهتر نیازهای مشتریان میسازد(Onaolapo et al, 2011). پس از تقسیم بازار و ارزیابی قسمتهای مختلف، شرکت باید درباره تعداد و نوع قسمتهایی که قرار است به آن ها خدمت کند تصمیم بگیرد. به عبارت دیگر باید تصمیم بگیرد که کدام قسمت را هدف گیری کند(کاتلر، ۱۳۹۰: ۳۰۵).