در حیطه تسخیر او هفت و شش و چار آمده
۷۴۵/۱۳
آن گونه که ملاحظه می شود در این قصیده که شاعربه مدح شاهزاده حسنعلی میرزا می پردازد از شخصیت هایی چون آرش و گرشاسب برای برتر شمردن و بالا بردن ممدوح خود استفاده کرده است به این ترتیب آرش که در تیراندازی شهره است نگران از تیر اندازی ممدوح خود وگرشاسب را نیز نگران از شمشیر زدن او می داند و این گونه است که شاعر با اغراقی لطیف توانسته است ممدوح خود را نه در حد آرش و گرشاسب بلکه فراتر از آنان بنمایاند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
گیسو کمند رستم وابرو حسام سام
مژگان خدنگ آرش و قد رمح قارنا
۴۳/۱۰
در بیت زیر که شاعر در حال ستایش ملکزاده شهزاده اردشیر است به نام رستم و سام و آرش و قارن بر می خوریم. به طور کلی قاآنی از آن گروه شاعرانی است که از نام شخصیتهای پهلوانی بسیار استفاده کرده است و بدان ها توجه زیادی داشته است. در همین بیت مشاهده می کنیم که از چهار شخصیت نام می برد و به یکی از ویژگیهای هر کدام اشاره می کند: کمند رستم، شمشیر سام، خدنگ آرش و نیزهی قارن.
با مشاهدهی این بیت در می یابیم که شاعر توانسته است چهار تشبیه را بنشاند که در هر چهار تشبیه یک طرف ممدوح و طرف دیگر هر یک از آن چهار شخصیت که نام برده شد وجود دارند. شاعر در این بیت به خوبی توانسته با بهره گرفتن از نام این چهار شخصیت خاصه نام آرش، حس میهن پرستی را در خوانندگان برانگیزد.
۳-۳-۲- اشکبوس
«نام مبارزی است کشانی که به مدد افراسیاب آمده بود و افراسیاب او را به یاری پیران ویسه فرستاد و رستم پیاده به میدان او آمد و به یک تیرش به قتل آورد.» (دهخدا، ۱۳۷۷: ۲۶۵۴)
ماه بناوردگاه چرخ ز خورشید
گشت چو رهّام ز اشکبوس گریزان
۶۶۰/۱۴
در بیت فوق شاعر اشاره ای به گریختن رهام ،پهلوان نام آور ایرانی ،از اشکبوس کشانی کرده است وگریختن ماه در مقابل خورشید وفرارسیدن صبح را به گریختن رهام از چنگال اشکبوس مانند کرده است.
۳-۳-۳- برزین
«از پهلوانان ایرانی که در اسارت اغریرث بودند وی سپس با کاووس به مازندران رفت و دلیری ها کرد.» (فردوسی، ۱۳۷۵: ۲۵۷۵)
«در شاهنامه نام فرزند گرشاسپ ونوه جمشید است.وی از جمله پهلوانان نوذر به شمار می آمد.در دومین نبرد به کین خواهی سیاوش دلاوری بسیار نمود.در تاج گذاری کی قباد حضور داشت و پس از پیروزی بر تورانیان ،پاداش ارزنده دریافت نمود.»(دوانلو،۶۳۷:۱۳۸۷)
چو در کین طلعت افروزد نیایش گوی خرّادش
چو برزین قامت افرازد ستایش جوی برزینش
۴۷۰/۵
۳-۳-۴- بیژن
«پسر گیو را باید مسلما از اسامی شاهان اشکانی دانست.» (صفا، ۱۳۳۳: ۵۷۷) « همسر منیژه، دختر افراسیاب است و نجات یافته از دست رستم از زندان توران است.»( فردوسی، ۱۳۷۵: ۲۵۸۰)
شاعر در چندین بیت نام بیژن راآورده است و در این ابیات غالبا به داستان گرفتار شدن بیژن در چاه توران زمین اشاره کرده است.
دلم اندر چه زنخندانش
همچو بیژن فکند لیک آنماه
۷۲۵/۴