۲-۱-۴- دیدگاه های هوش هیجانی
در حال حاضر دو دیدگاه عمده در زمینه ی هوش هیجانی مطرح است که تعاریف و مدلهای هوش هیجانی در حوزه ی این دو دیدگاه ضابطه بندی شده اند. این دیدگاه ها عبارتند از:
-
- دیدگاه اولیه از هوش هیجانی که آن را به عنوان نوعی از هوش تعریف میکند، مبتنی بر مهارتهایی است که در برگیرنده عاطفه و هیجان میباشد.
- دیدگاه دوم که به دیدگاه مختلط مشهور است، هوش هیجانی را با دیگر توانمندی ها و ویژگیهای شخصیتی مانند انگیزش و حالت های هشیاری و … ترکیب میکند( مایر، ۲۰۰۱).
دیدگاه توانمندی (پردازش اطلاعات)
اصطلاح هوش هیجانی برای اولین بار از سوی سالوی و مایر در سال ۱۹۹۰ به عنوان شکلی از هوش اجتماعی مطرح شد. الگوی اولیه آن ها از هوش هیجانی شامل سه حیطه یا گستره از توانایی ها می شد که عبارت بودند از:
-
- ارزیابی و ابراز هیجان : ارزیابی و بیان هیجان در خود توسط دو بعد کلامی و غیرکلامی تعیین گردیده و همچنین ارزیابی هیجان در دیگران توسط ابعاد فرعی ادراک غیرکلامی و همدلی مشخص می شود.
-
- تنظیم هیجان در خود و دیگران: تنظیم هیجان در خود به این معنا است که فرد تجربه فراخلقی، کنترل، ارزیابی و عمل به خلق خویش را دارد و تنظیم هیجان در دیگران به این معنا است که فرد تعامل مؤثر با سایرین دارد (برای مثال آرام کردن هیجاناتی که دیگران را دچار مشکل میکند).
-
- استفاده از هیجان:منظور استفاده از اطلاعات هیجانی در تفکر، عمل و حل مسئله است.
۲-۱-۵- دیدگاه مختلط
هوش هیجانی از سوی بعضی از پژوهشگران برای توصیف توانایی هایی به کار رفته که برخی از جنبههای شخصیت را نشان میدهند. مایر و سالوی و کاروسو(۱۹۹۷) مدل توانمندی را از مدل مختلط هوش هیجانی متمایز کردند. مدل مختلط شامل طیف وسیعی از متغیرهای شخصیتی است که در تضاد با مدل توانمندی مایر و سالوی بوده و کاملاً شناختی میباشد. یک وجه کاملاً متفاوت این دو مدل، تفاوت میان مفهوم “صفت” و ” پردازش اطلاعات” هوش هیجانی است. این وجه تمایز در دیدگاه های مختلف سنجش و تعاریف عملیاتی که از سوی نظریه پردازان مدل مختلط و توانمندی بیان شده نیز نمایان است. مفهوم “صفت” هوش هیجانی با شاخصهای بین موقعیتی رفتار نظیر همدلی، جرئت و خوشبینی ارتباط دارد؛ در حالی که مفهوم “پردازش اطلاعات” مربوط به توانایی هایی نظیر توانایی تشخیص و ابراز هیجان میباشد. مفهوم “صفت” ریشه در چارچوب شخصیتی دارد که از طریق پرسشنامه های خودسنجی که رفتار خاصی را می سنجند، اندازه گیری می شود( بار- آن، ۱۹۹۷؛ سالوی، مایر، گلمن، تروی و پالفی، ۱۹۹۵).
این دیدگاه در بررسی هوش هیجانی تحت الشعاع متغیرهای شخصیتی نظیر همدلی و تکانشی بودن و نیز ساختارهایی که همبستگی بالقوه با آن ها دارند مانند انگیزش، خودآگاهی و امیدواری قرار میگیرد؛ در حالی که دیدگاه “پردازش اطلاعات” بیشتر بر بخشهای سازنده هوش هیجانی و رابطه آن با هوش سنتی متمرکز میباشد(بار-آن و پارکر، ۲۰۰۰).
۲-۱-۶- مدل های هوش هیجانی
۲-۱-۶-۱- مدل توانایی هوش هیجانی سالووی و مایر
پیتر سالووی و جان مایر اولین کسانی بودند که واژه هوش هیجانی را در سال ۱۹۹۰ ابداع کردند. از آن زمان بر روی اهمیت این سازه تحقیق های انجام شد. نظریه هوش هیجانی، ایده های کلیدی مربوط به هوش و هیجان را با هم ترکیبکرده است. از نظریه هوشاین ایده برداشتمی شود که هوششامل توانایی انجام استدلال انتزاعی است( مایر و سالووی و کاروسو، ۲۰۰۲). تصور مایر و سالووی از هوش هیجانی پایه ای برای مدل های هوش میباشد. از این روست که برای تعریف هوش هیجانی در محدوده معیارهای استاندارد برای یک هوش جدید، رقابت هایی وجود دارد( مایر و همکاران، ۲۰۰۳). بر اساس مدل مایر و سالووی(۲۰۰۳) هوش هیجانی شامل دو ناحیه است، تجربی (توانایی دریافت پاسخ و دستکاری اطلاعات هیجانی بدون فهمیدن ضرورت آن) و راهبردی (توانایی فهمیدن و تنظیم هیجانات بدون درک ضروری احساسات خوب) که هر ناحیه نیز به دو شاخه تقسیم می شود( مجموعا چهار شاخه). شاخه نخست، ادراک هیجانی شامل توانایی خودآگاهی هیجانی و بیان هیجانات و نیازهای هیجانی به صورت صحیح به دیگران است. ادراک هیجانی همچنین شامل توانایی برای تمایز قایل شدن بین تجارب هیجانی درست از نادرست است. شاخه دوم، درون سازی هیجانی عبارت از توانایی برای تمایز قایل شدن بین هیجانات مختلف است که یکی احساس کردن و دیگری توانایی تشخیص هیجانات میباشد( استیس و براون، ۲۰۰۴). شاخه سوم، فهمیدن هیجانی، عبارت از توانایی فهمیدن هیجانات پیچیده(از قبیل احساس دو هیجان در یک حالت) و توانایی برای تشخیص تغییر از یکی به دیگری است. نهایتاًً شاخه چهارم، مدیریت هیجانی، عبارت از توانایی متصل کردن یا جدا کردن یک هیجان از هیجان دیگر در یک موقعیت معلوم شده میباشد( مایر و سالووی، ۱۹۹۷).
۲-۱-۶-۲- مدل مختلط هوش هیجانی بار– ان
مدل بار- ان از هوش هیجانی به داشتن استعداد برای عمل کردن و موفقیت در عملکرد مربوط می شود و این موضوع فرایند مدار است تا نتیجه مدار( بار- ان، ۲۰۰۲). این موضوع بر روی تعدادی از تواناییهای هیجانی و اجتماعی تمرکز دارد که شامل توانایی آگاه شدن و بیان خود، توانایی ارتباط داشتن با دیگران، توانایی رسیدگی به هیجانات قوی، و توانایی سازگاری با تغییرات و حل مسایلی میباشد که دارای ماهیت اجتماعی و شخصی هستند(بار-ان، ۱۹۹۷). در مدل بار- ان، پنج مؤلفه هوش هیجانی مطرح شده که عبارتند از: مؤلفه درون فردی، بین فردی، توانایی سازگاری، استرس مدیریت و خلق عمومی. در بین این مؤلفه ها، خرده مؤلفه هایی وجود دارد که در جدول زیر نشان داده شده است(بار- ان، ۲۰۰۲). بار- ان فرض کرده که افراد دارای هوش هیجانی بالاتر از متوسط، در برخورد با خواسته ها و فشارهای محیطی بیشتر موفق هستند. او همچنین خاطر نشان میسازد که کمبود هوش هیجانی میتواند به معنی کمبود موفقیت و وجود مشکلات هیجانی باشد. به طور کلی بار- ان بیان میکند که هوش هیجانی و هوش شناختی به صورتی برابر در هوش کلی فرد سهیم هستند و از این رو، شاخصی از استعداد فردی برای موفقیت در زندگی را پیشنهاد میکنند(بار- ان، ۲۰۰۲).
۲-۱-۷- مدل ترکیبی هوش هیجانی