یکی دیگر از مواردی که مشهور فقهاء از حکم حرمت غناء استثناء کرده اند «حداء» است.
حداء (بالضم مثل دعاء) یعنی «صوتی که در سیر دادن شتر ترجیع می شود»
به عبارت دیگر سرود و آوازی که ساربانان در صحرا برای اشترانشان می خوانند تا با سرعت بیشتری طی طریق کنند.[۱۸۷]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
محقق سبزواری در کتاب «کفایه» گفته است که در مشهور فقها حداء را استثناء کرده اند. کفایه الاحکام- کتاب التجاره- المقصد الثانی صاحب مفتاح الکرامه در شهرت آن تأمل و درنگ کرده.[۱۸۸]
و صاحب جواهر به عدم شهرت آن جزم پیدا کرده[۱۸۹]
امام خمینی مدعی آن شده که: انصافاً شهرت قابل اعتمادی ثابت نشده است.[۱۹۰]
محقق در شرایع باب شهادات و محقق کرکی در جامعه المقاصد و مرحوم نراقی در مستند الشیعه و شهید ثانی در مسالک الافهام و روضه و مقدس اردبیلی در شرح ارشاد و سید جواد حسینی عاملی در مفتاح الکرامه و ابن قدامه (حنبلی) در المقنی تصریح کردهاند که غناء در حداء از حکم حرمت استثناء شده است.[۱۹۱]
با توجه به تحقیقات «حداء» اساساً از مفهوم غناء خارج بوده و به اصطلاح خروج موضوعی دارد، دیگر نوبت به استثناء شدن آن نمی رسد.
حداء نوعی موسیقی آوازی است که فاقد مظاهر لهو و لعب و هر گونه مضرّات و مفاسد اخلاقی میباشد.
به علاوه منافعی هم در پی دارد به خاطر اینکه موجب تسریع حمل کالا و مسافر می شود. خاصه آن زمانها که وسیله نقلیه باری و مسافری در شبه جزیره عربستان شتر بوده و تمام دلخوشی عرب را شتر، شعر و شمشیر تشکیل می داده است.
روایاتی که برجواز«نوحه گری» دارند
نیاحه که در لغت به معنی نوحه سرائی و یا شیون و زاری بر میت آمده گفته اند نوعی غناء محسوب می شود که روایات بدان اجازه داده شده است.
۱- سماعه نقل می کند که از امام صادق (ع) درباره کسب زن خواننده و نیز نوحه گر پرسیدم، حضرت آنرا مکروه دانست.[۱۹۲]
۲- شیخ صدوق در «من لا یحضر» باب تعزیه نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود:
«لا بأس بکسب النائحه اذا قالت صدقا»[۱۹۳]
کسب زن نوحه گر زمانی که راست بگوید و با حرفهای باطل و دروغ نوحه سرائی نکند اشکالی ندارد. اگر ما قائل شویم، غناء موسیقی لهوی است که شانیت ایجاد طرب را دارد و طرب را طبق تعریف «لغویین» خفت و سبکی ناشی از شدت سرور و یا حزن بدانیم، در اینصورت «نیاحه» را میتوان داخل در غناء دانست، اما اگر نپذیریم که حزن و اندوه باعث طرب میشود، با این حساب چون «نیاحه» جنبه لهویت و خوشگذرانی ندارد، از اینرو موضوعاً «غناء» محسوب نمیشود.
البته نباید پنداشت که همه آهنگها صرفا سرور آورند، بسیاری از آهنگها انسان را در غم و اندوهی عمیق فرو میبرند و حتی به گریه میاندازند.
چنانچه غالب موسیقیهای متداول ایرانی این چنین هستند، پس موسیقی هم میتواند اشک شادی که از نظر حرارتی خنک است از چشم انسان جاری نماید و هم میتواند سرشک عزا وماتم که گرم است، سرازیر سازد.
نتیجه
در رابطه با حلیت موسیقی و غناء به روایاتی استناد شده است از جمله اینکه صوت زیبا و نیکو که کارشناسان معتقدند زیبایی صدا بدون ترجیع، و تناسب نغمه بیمعناست و روایات وارده درباب استحباب تغنی و تلاوت نیکوی قرآن است تغنی و موسیقی به آهنگهایی میگویند که موجد بکاء خشوع و حزن میشود نه نغمات لهوی و فسق آلودی که مایع غفلت وروی گردانی از خداوند است و همچنین امر تلاوت قرآن به الحان و نغمات عرب عبارت است از ترجیع و تطریب صوت و نیکو آواز خواندن است و نهی از آهنگها و نغمات مبتذل و فاسدی که خاص فاسقان و گنهکاران است، ترجیع انواع حق و باطل است ترجیع نوحه خوانان و رهبانان در آن زمان(بنی امیه و بنی عباس) از گونههای باطل آن است این گونه ترجیع منهی و مذموم بوده ولی به نغمات اصیل و سنتی عرب سفارش شده است، ائمه بزرگوار از بالاترین مظاهر صوت زیبا و دلربا برخوردار بودهاند آنچنان که هر مستمعی بدان جلب شده و چه بسا افرادی که با شنیدن آن مدهوش و از خود بی خود میشدهاند بدون شک طبیعت آوازهای مترنم متوازن مرجع این آثار میباشد بنابراین هرگونه از خودبیخود شدنی در اثر استماع نغمههای موسیقی اینگونه نیست که مذموم و غیر شرعی باشد زیرا همان طور که استماع آهنگهای لهوی و فاسد خرد را از انسان ربوده و مستی و شهوت را بر او غالب میکند. شنیدن آوای زیبا موزون و نغمه گونه همراه با مضامین بلند از قبیل آیات الهی و سخنان حکمیانه و غزلیات عارفانه نیز فطرت زیبا جویی آدمی را بیدار و آثار روحی عمیقی را به بار میآورد.
مبحث دوم: مستثنیات غناء آوازهای که فقهاء آن را مجاز دانستهاند
گفتار اول: غناء در مرثیه خوانیها
گفتاردوم: غناء در قرائت قرآن
گفتار سوم: غناء در عید فطر و عید قربان به هنگام شادی
گفتار چهارم: حداء
گفتار پنجم: غناء در عروسیها هلهله و هوراء
گفتار اول: غناء در مرثیه خوانیها
جمعی از فقهاء غناء را در مرثیه خوانیها از حکم حرمت استثناء کرده اند و گفته اند: در مراثی سیدالشهداء و ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین اگر اشعاری با کیفیت غنایی خوانده شود اشکالی ندارد.[۱۹۴]
مرحوم مقدس اردبیلی در «شرح ارشاد» می گوید:
«انه ما ثبت الاجماع الّانی غیرها و الاخبار لیست بصحیحه ضریحه فی التحریم مطلقاً.
«اجماع در حرمت غناء ثابت نیست مگر مطلق در غیر مراثی و اخبار صحیح و صریحی هم که در تحریم مطلق غناء وارد شده باشد وجود ندارد.
سپس بر این مدّعای خودش، مؤیداتی چند ذکر می کند و می فرماید:
الف: گریه و زاری مستحب است و ثواب زیادی دارد.
ب: سیره متعارف در بلاد مسلمین از زمان مشایخ [صدوق، کلینی، مفید طوسی] تا زمان ما همواره این بوده است که در مجالس سوگواری غناء می شده است و کسی هم آنرا انکار نکرده است.
ج: و جایز بودن نوحه گری به وسیله غناء و نیز جواز اخذ اجرت به وسیله آن مؤید دیگری بر این مطلب است.
د: اینکه حرمت غناء ظاهراً به خاطر مطرب بودن آنست.
و در مرثیه ها هم نه تنها طرب نیست بلکه چیزی جز حزن و اندوه وجود ندارد.
گفتار دوم: غناء در قرائت قرآن
مرحوم محقق سبزواری در کتاب «الکفایه» به اطلاق روایاتی که در باب قرائت قرآن وارد گردیده استدلال می کند و میگوید:
«قرآن خواندن مطلقاً خوب است، ولو به صورت غناء خوانده شود، زیرا دستور داده شده که
قرآن را با صوت زیبا و قشنگ و چه چه دار (ترجیع) بخوانید این خصوصیات صوتی طبعاً از غناء جدا نیست.[۱۹۵]
۱- عیدالله بن نسان از امام صادق (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) فرمود:
«هر چیزی زینتی دارد و زنت قرآن آواز خوش است.[۱۹۶]
۲- پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«در قرائت قرآن با صوتت ترجیع کن که خداوند صوت خوب را دوست دارد.
۳- از رسول خدا نقل شده است که فرمود:
قرآن را با صوتهایتان زیبا کنید! زیرا صوت خوب بر حسن قرآن می افزاید.[۱۹۷]
۴- در حدیث دیگری آمده که رسول خدا فرمود:
زینوا القرآن بأصواتکم. قرآن را با صوتهایتان زینت بدهید.[۱۹۸]