۴- نظریه جریان وجه نقد آزاد[۳۸]
بر اساس نظریه مذکور که جنسن و مکلینگ(۱۹۷۶) مطرح کردند، وجوه نقد داخلى، بیشتر به مدیران اجازه مىدهد تا از کنترل بازار اجتناب کنند. در این وضعیت، آن ها به موافقت سهام داران نیاز ندارند و در تصمیم گیرى درباره سرمایهگذارىها، بر حسب اختیار خود آزاد هستند. مدیران مایل به پرداخت وجه نقد براى مثال، سود سهام نیستند، آن ها براى سرمایهگذاری انگیزه دارند، حتى زمانى که هیچ سرمایهگذاری با خالص ارزش فعلى مثبت، موجود نباشد(جنسن، ۱۹۸۶) بر اساس نظریه مذکور، مدیران، انگیزه دارند که وجه نقد را انباشت کنند تا منابع تحت کنترل خود را افزایش دهند و بتوانند در زمینه تصمیم هاى سرمایه گذارى شرکت، از قدرت قضاوت و تشخیص بهره مند شوند. به همین دلیل با وجه نقد شرکت فعالیت مىکنند تا از این طریق مجبور به ارائه اطلاعات مشروح به بازار سرمایه نشوند)فریرا و ویللا،۲۰۰۴).
۲-۲-۲-۴ عوامل تعیینکننده وجه نقد از دیدگاه نظریه جریان نقدى آزاد
اهرم مالى: مدیران با ایجاد بدهى، ملزم به پرداخت جریانهای نقدى آتى مىشوند و این کار جریان نقد در دسترس را که مىتواند به اختیار مدیریت هزینه شود، و نیز هزینه نمایندگى جریانهای نقد آزاد را کاهش مى دهد و اثر کنترلى دارد. در نتیجه، شرکتهاى با اهرم مالى ضعیف، کمتر مشمول نظارت و کنترل هستند. این وضعیت اختیار بیشترى به مدیریت مىدهد، بنابرین انتظار مىرود که اهرم مالى، با مانده وجه نقد رابطه معکوس داشته باشد(جنسن،۱۹۸۶).
فرصتهاى سرمایهگذاری: از مدیران شرکتهاى با فرصتهاى سرمایهگذاری کم انتظار مىرود که وجه نقد بیشترى نگهدارى کنند تا از در دسترس بودن وجه نقد براى سرمایه گذارى در طرح ها اطمینان یابند، حتى اگر خالص ارزش فعلى این سرمایه گذارى، منفى باشد که موجب کاهش ارزش شرکت و ثروت سهام داران خواهد شد و در نهایت، نسبت ارزش بازار به دفترى کمى را خواهیم داشت.
بنابرین با بهره گرفتن از نسبت ارزش بازار به دفترى، به عنوان عاملى براى فرصتهاى سرمایه گذارى انتظار مى رود که رابطه بین فرصتهاى سرمایه گذارى و مانده وجه نقد منفى باشد(گارسیا، مارتینز[۳۹]،۲۰۰۹).
اندازه: مدیران معمولاً به رشد شرکت فراتر از اندازه مطلوب آن تمایل دارند، زیرا رشد شرکت، قدرت مدیریت را با افزایش منابع تحت کنترل آن افزایش مىدهد(جنسن، ۱۹۸۶). همچنین شرکتهاى بزرگتر به پراکندگى بیشتر مالکیت سهام داران تمایل دارند که این کار به مدیریت، اختیار بیشترى اعطا مىکند. علاوه بر این، شرکت هاى بزرگ به دلیل مقدار منابع مالى مورد نیاز، احتمالاً کمتر با تملک هاى ناخواسته مواجه مى شوند. بنابرین، انتظار مىرود که مدیران شرکتهاى بزرگ در خصوص سرمایهگذاری و سیاستهاى مالى، قدرت و اختیار بیشترى داشته باشند که اینکار، موجب ایجاد مقدار بیشترى مانده وجه نقد مىشود(فریرا و ویللا، ۲۰۰۴).
۲-۲-۲-۵ انگیزه نگهداری موجودیهای نقدی، سطح بهینه نقدینگی، نقدینگی هدف
کینس سه انگیزه نیاز به انجام معاملات، انجام اقدامات احتیاطی و مقابله با شرایط دارای ریسک را سبب نگهداری وجه نقد میدانست(کینس،۱۹۳۶).
تحقیقات انجام شده در زمینه نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها، انگیزه انجام معاملات(وجود هزینه های معاملاتی) و انگیزه احتیاطی را بیشتر مورد تأکید قرار دادهاند. انگیزه انجام معاملات بیشتر به دلیل هزینه بر بودن استفاده از سایر داراییها(بجز وجه نقد) در انجام معاملات تجاری است. بر این اساس، شرکتهایی که با کمبود منابع داخلی روبهرو هستند، میتوانند با فروش داراییها، با ایجاد بدهیهای جدید یا انتشار سهام جدید، و یا با عدم پرداخت سود سهام نقدی منابع خود را افزایش دهند. بنابرین، انتظار میرود شرکتهایی که با هزینه معاملات بیشتری روبهرو هستند، مبالغ بیشتری از داراییهای نقدی را نگهداری نمایند. از طرف دیگر، انگیزه احتیاطی، بیشتر در مورد مقابله با ریسک کمبود نقدینگی، استفاده از فرصتهای تجاری و اجتناب از ورشکستگی است. بر این اساس، شرکتها موجودیهای نقدی را برای مواجهه با وقایع پیشبینی نشده نگهداری مینمایند و در صورتی که هزینه سایر منابع تامین مالی بسیار زیاد باشد، برای تامین مالی سرمایهگذاریهای خود از موجودیهای نقدی نگهداری شده استفاده مینمایند(اوزکان،۲۰۰۴).
شرکتی که کمبود موجودیهای نقدی داشته باشد، سرمایه خود را از طریق بازار سرمایه افزایش میدهد، داراییهای موجود خود را نقد میکند، تقسیم سودها و سرمایهگذاری های خود را کاهش میدهد، در مورد قراردادهای مالی خود مذاکره مجدد میکند و یا ترکیبی از موارد فوق را انجام میدهد. افزایش سرمایه هزینه بر است؛ صرفنظر از اینکه شرکت آن را از طریق فروش داراییها یا با بهره گرفتن از بازارهای سرمایه انجام دهد و این هزینه از دو جزو هزینه ثابت و متغیر تشکیل شده است که قسمت متغیر متناسب با مبلغ افزایش سرمایه است. هزینه ثابت دسترسی به بازارهای سرمایه خارجی، باعث میشود شرکت به ندرت سرمایه خود را افزایش دهد و معمولا از موجودیهای نقدی و داراییهای نقدی نگهداری شده استفاده میکند.
البته، نگهداری موجودیهای نقدی نیز دارای هزینه فرصت است. از طرف دیگر، کمبود موجودیهای نقدی نیز باعث وارد شدن ضررهای عمده به شرکت خواهد شد. در نتیجه، برای مبلغ معینی از خالص داراییها، مبلغ بهینهای از موجودیهای نقدی وجود خواهد داشت. به عبارت، دیگر حد بهینه و مطلوبی برای موجودی های نقدی وجود دارد؛ به گونهای که نه بیش از حد نیاز باشد و شرکت از راکد ماندن سرمایه متضرر شود و نه کمتر از حداقل مورد نیاز باشد که شرکت با کمبود نقدینگی مواجه شود(طالبی،۱۳۷۷).
۲-۲-۲-۶ مروری بر عوامل مؤثر بر نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها
در تحقیقات تجربی پیشین، عوامل مختلفی را در نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها مؤثر دانستهاند. در ادامه، به صورت خلاصه به بیان این تحقیقات و نتایج به دست آمده در آن ها پرداخته میشود: رامیز و تادس روابط بین اجتناب از عدم اطمینان، چند ملیتی بودن و نگهداری وجه نقد شرکت ها را بررسی میکنند. شواهد این تحقیق نشان دهنده تأیید فرضیات ارائه شده است؛ به گونهای که شرکتها در کشورهای با سطح اجتناب از عدم اطمینان بالا، به نگهداری وجه نقد بیشتر تمایل نشان میدهند.
همچنین طبق نتایج این تحقیق، میزان چند ملیتی بودن شرکت ها نیز با میزان نگهداری موجودی های نقدی به طور مستقیم در ارتباط است(رامیرز،۲۰۰۹). هارفورد و همکاران[۴۰] به تجزیه و تحلیل روابط بین عوامل راهبری شرکتی و نگهداری موجودی های نقدی در ایالت متحده امریکا می پردازند. نتایج این تحقیق نشان میدهد شرکتهای با ساختارهای راهبری شرکتی ضعیف، دارای ذخایر نقدی کمتر و شرکتهای با حقوق سهامداری پایین و مازاد وجه نقد، دارای سودآوری پایینتری هستند(هارفورد،۲۰۰۸).