آلدن و همکاران (۲۰۰۲) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که، ماهیت کمال گرایی ترکیبی از انتظارات عملکرد و خود ارزیابی است. ظاهرا هنگامی که انتظارات عملکرد به طور نامعقولی بالا است و خود ارزیابی مضر وجود دارد، با یک شکل پاتولوژیک کمال گرایی روبرو هستیم.
نمونه های یک پژوهش آسیایی-آمریکایی، استانداردهای شخصی بالاتر، کنترل سخت گیرانه والدین، فقدان تعامل باز با والدین و توقعات آموزشی بالاتر و بیگانگی عاطفی نسبت به همسالان را گزارش دادند (کاوامورا و همکاران، ۲۰۰۲).
۲-۳-۴- اضطراب اجتماعی و خودکارآمدی
در مطالعه خزایی و همکاران (۱۳۹۳) تحت عنوان مقایسه میزان خودکارآمدی، عزت نفس، اضطراب اجتماعی، کم رویی و پرخاشگری در دانش آموزان با سطوح مختلف جرأت ورزی، چنین نتیجه گیری شد، خودکارآمدی رفتاری وابسته و زیر مجموعه جرأت ورزی است و افراد دارای جرأت ورزی بالا، سطح بالاتری از خودکارآمدی را از خود نشان می دهند.همچنین، اضطراب اجتماعی نیز در در افراد جرأت ورز بالا، متوسط و پایین متفاوت است.
یافته های تحقیق حسنوند عموزاده (۱۳۹۱) نشان داد، عزت نفس، خود کارآمدی و جرأت ورزی با اضطراب اجتماعی رابطه منفی و معنی داری دارد، ولی کمرویی با اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری دارد. به علاوه ،کمرویی بهترین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در پسران دانشجو و عزت نفس بهترین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در دختران دانشجو بودند.
یافته های پژوهش رئوفی احمد و همکاران(۱۳۹۱) نشان داد که بین اضطراب اجتماعی با سوگیری توجه رابطه مثبت وجود دارد (۰.۰۱>P) و با خودکارآمدی اجتماعی رابطه منفی معنی دار(۰.۰۱>P) وجود دارد.
بر اساس پژوهش استوار (۱۳۸۶) اضطراب اجتماعی با خودکارآمدی (۰.۰۰۰۱>p و ۰.۵۶=r) و پیامد وقوع رویدادهای اجتماعی منفی (۰.۰۱> p و ۰.۴۴=r) همبستگی مثبت و معنی داری دارد. مطابق با مدل های شناختی اضطراب اجتماعی (کلارک و ولز، راپی و هیمبرگ) رابطه مثبتی بین سوگیری های قضاوت در مورد احتمال و پیامد وقوع رویدادهای منفی اجتماعی و اضطراب اجتماعی وجود دارد.
پژوهش ترخان (۱۳۹۱) اهمیت آموزش گروهی مصون سازی در مقابل استرس را در افزایش خودکارآمدی اجتماعی و کاهش اضطراب اجتماعی افراد معتاد را نشان داد. مطالعه او مبین این واقعیت بود که آموزش گروهی مصون سازی در مقابل استرس می تواند موجبات خودکارآمدی بالا و اضطراب اجتماعی پایین افراد معتاد را فراهم سازد.
در بررسی خوشنویسان و افروز (۱۳۹۰)، رابطه خودکارآمدی با اضطراب، استرس و افسردگی مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بین خودکارآمدی، با افسردگی، اضطراب، استرس و نمره ی کل این مقیاس ها همبستگی معکوس دارد.
یافته های پژوهش غلامی(۱۳۸۹) نشان داد که بین خودکارآمدی اجتماعی و مهارت های اجتماعی با اضطراب اجتماعی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همان طور که پیش بینی شده بود نتایج پژوهش آن ها نشان داد که اضطراب اجتماعی بالا با سطوح پایین خودکارآمدی اجتماعی و مهارت های اجتماعی ارتباط منفی معنی داری دارد.
در پژوهشی دیگر، طاهری فر (۱۳۸۸) به تعیین مدل پیش بینی اضطراب اجتماعی از طریق بررسی برخی متغیرهای پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در دانشجویان پرداخته و به ارتباط معنی دار بین خودکارآمدی اجتماعی و اضطراب اجتماعی دست یافت.
مسعود نیا (۱۳۸۷) به بررسی رابطه بین خودکارآمدی عمومی و فوبی اجتماعی پرداخت و نشان داد که خودکارآمدی عمومی ۲۰.۱ درصد از واریانس فوبی اجتماعی را تبیین می کند.
غلامی و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی به بررسی اثر بخشی آموزش گروهی خودکارآمدی بر میزان خودکارآمدی در موقعیت های اجتماعی و هراس اجتماعی دانشجویان دختر پرداختند.نتایج پژوهش نشان داد باور خودکارآمدی در موقعیت های اجتماعی باعث افزایش جرأت و کاهش میزان ناراحتی افراد به هنگام فعالیت های اجتماعی شده و در نتیجه حساسیت آن ها نسبت به دقیق شدن دیگران در عملکرد آن ها را کاهش می دهد.
کوپالا سیبلی[۱۷۸] و همکاران (۲۰۱۴) در یافته های پژوهش خود اظهار کردند، افراد مضطرب اجتماعی خودکارآمدی پایین و وابستگی زیاد به خانواده خود را نشان دادند.
بلک[۱۷۹] و همکاران(۲۰۱۲) در تحقیقاتی که بر روی دانشجویان مضطرب اجتماعی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که عوامل شناختی از جمله خودکارآمدی می تواند نقش مهمی در بهبود مداخلات درمانی به منظور کاهش نوشیدنی های خطرناک در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی داشته باشد و افزایش خودکارآمدی با کاهش اضطراب و به دنبال آن کاهش مصرف الکل همراه خواهد بود.
رودی و همکاران (۲۰۱۲) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که تغییر در خودکارآمدی افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی می تواند اعتماد به نفس آن ها را افزایش دهد و نتیجه درمانی بهتری داشته باشد.
بریتانی[۱۸۰] و همکاران(۲۰۱۱) به بررسی رابطه میان خودکارآمدی و خود بیانی منفی با اضطراب اجتماعی در ۱۲۶ کودک ۱۱-۱۴ ساله پرداختند. نتایج ارتباط معنی داری بین خود بیانی منفی با خودکارآمدی عمومی و اجتماعی نشان داد. همچنین، نشان داده شد برخلاف خودکارآمدی عمومی، خودکارآمدی اجتماعی اثر میانجی گری کمی بر ارتباط بین خود بیانی منفی با اضطراب اجتم
اعی دارد.
توماسون و سانی[۱۸۱] (۲۰۱۰) با هدف بررسی ارتباط بین شدت اضطراب اجتماعی و همچنین تجارب مربوط به آسیب های اجتماعی و خودکارآمدی، کنترل اجتماعی و راهبردهای مقابله ای نشان داد که خودکارآمدی پایین که بر راهبردهای مقابله ای پایین تکیه دارد، اضطراب اجتماعی تجربه شده در موقعیت اجتماعی را افزایش می دهد.
رودباغ (۲۰۰۶)، به بررسی خودکارآمدی و رفتار اجتماعی پرداخت، نتایج پژوهش وی نشان داد ارتباط معکوس و معناداری بین خودکارآمدی و رفتارهای اجتنابی در افراد مضطرب اجتماعی وجود دارد. آزمودنی هایی که خودکارآمدی پایینی داشتند بیشتر از آزمودنی های دیگر از صحبت کردن در جمع اجتناب می کردند.
در تحقیقی کاپرا و استکا[۱۸۲] (۲۰۰۵) نشان دادند که خودکارآمدی به طور معنی داری با اضطراب و افسردگی رابطه منفی و با رضایتمندی از زندگی، عاطفه مثبت و خوش بینی رابطه مثبت دارد.
اسماری[۱۸۳] و همکاران (۲۰۰۱) در پژوهش خود اظهار کردند، هرچه شایستگی اجتماعی در افراد کمتر باشد، آن ها اضطراب اجتماعی بالاتری را تجربه خواهند کرد.
یافته های پژوهش لیری و آثرتون[۱۸۴] (۱۹۸۹) نشان داد سطوح پایین خودکارآمدی رابطه منفی با سطوح بالای اضطراب اجتماعی در بزرگسالان و همچنین کودکان و نوجوانان دارد.
۲-۴- خلاصه فصل دوم
در این فصل مبانی نظری متغیرهای پژوهش، اضطراب اجتماعی، صفات شخصیتی، ابعاد کمال گرایی و خودکارآمدی بررسی شد. در بخش اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب اجتماعی به عنوان ترس آشکار و پیوسته از موقعیت های اجتماعی و ترس افراطی از تحقیر و خجالت تعریف شد و ویژگی ها، شیوع، شکل گیری و روند اختلال اضطراب اجتماعی، مدل های سبب شناسی این اختلال و ارزیابی مدل ها و در نهایت درمان آن مورد بررسی قرار گرفت.همان طور که اشاره شد، مهم ترین ویژگی این اختلال، ترس یا اضطراب شدید از موقعیت های اجتماعی است که فرد می ترسد مورد بررسی دقیق دیگران قرار بگیرد و به نظر می رسد سن متوسط شروع این اختلال در دوران نوجوانی نگران کننده باشد. در بخش صفات شخصیتی، شخصیت به عنوان مجموعه ای از ویژگی های با دوام و منحصر به فرد که امکان دارد در پاسخ به موقعیت های مختلف تغییر کند، تعریف شد و نظریه های روان تحلیل گری، نو روان کاوی، شناختی، رفتاری، انسان گرایی و رویکرد تحلیل عوامل مربوط به شخصیت و طرح پنج عاملی شخصیت یعنی روان رنجورخویی، برون گرایی، باز بودن به تجربه، مسئولیت پذیری، توافق و ویژگی های هر یک از عوامل اشاره شد.همان گونه که بحث شد، ویژگی روان رنجورخویی به علت داشتن احساسات منفی ترس، غم، برانگیختگی و خشم با اختلالات روانی رابطه بیشتری دارد. در بخش کمال گرایی، کمال گرایی به عنوان توقع بی اندازه شخص از خود یا دیگران در رابطه با کیفیت عملکرد ، معرفی شد و ویژگی های افراد کمال گرا، ابعاد سازش یافته و سازش نایافته کمال گرایی، دیدگاه های نظری مربوط به کمال گرایی، شامل دیدگاه های فروید، هورنای، آدلر، راجرز، الیس و بندورا ، سبب شناسی و عوامل مربوط به والدین، عوامل فردی و عوامل بیولوژیکی موثر در سبب شناسی و مدل تحولی کمال گرایی پرداخته شد. همان گونه که گفته شد، کمال گرایی لزوما عامل منفی به شمار نمی رود بلکه دارای ابعاد سازگارانه و ناسازگارانه است که کمال گرایی سازگارانه شامل تلاش برای عالی بودن، هدفمندی و برخورداری از نظم و سازماندهی است، و کمال گرایی ناسازگارانه شامل نگرانی در مورد اشتباهات، شک و تردید در مورد اقدامات، انتظارات غیرواقع بینانه والدین و انتقاد والدین می باشد. در بخش خودکارآمدی، خودکارآمدی به عنوان قضاوت هایی تعریف شد که شخص درباره توانایی های خود برای انجام دادن کاری ارائه می دهد. ماهیت خودکارآمدی، مولفه های سطح، عمومیت و نیرومندی، فرایندهای شناختی، عاطفی و انتخابی خودکارآمدی و جنبه های مختلف تأثیر باورهای خودکارآمدی بر عملکرد انسان مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به آنچه که در زمینه خودکارآمدی گفته شد، به نظر می رسد احساس کارایی بالا در افراد، ترس از شکست را در آن ها کاهش می دهد، سطح آرزوها را بالا می برد و توانایی حل مسئله را بهبود می بخشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در ادامه ی مفاهیم نظری به تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده در زمینه متغیر های پژوهش نیز اشاره شد. در این بررسی ها صفت شخصیت روان رنجورخویی بیشترین نقش پیش بینی کنندگی اختلالات روانی بخصوص اختلال اضطراب اجتماعی، و در بین ابعاد کمال گرایی، کمال گرایی ناسازگارانه، و همچنین خودکارآمدی پایین بیشترین ارتباط را با اختلال اضطراب اجتماعی دارند.
فصل سوم:
روش پژوهش
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا طرح پژوهش، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری توضیح داده می شود. سپس ابزارهای اندازه گیری معرفی شده و روش اجرا توضیح داده می شود و در نهایت شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات معرفی می گردد.
۳-۲- روش پژوهش
روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است.تحقیقات همبستگی شامل کلیه تحقیقاتی است که در آن ها سعی می شود رابطه بین متغیرهای مختلف با بهره گرفتن از ضریب همبستگی، کشف یا تعیین شود. هدف روش تحقیق همبستگی مطالعه حدود تغییرات
یک یا چند متغیر با حدود تغییرات یک یا چند متغیر دیگر است. به عبارت دیگر هدف تحقیق همبستگی پی بردن به تغییرات متغیرهای پیش بین بر متغیر ملاک است.
۳-۳- جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دختر و پسر دانشگاه کاشان، سال تحصیلی۹۴-۹۳ بود.تعداد کل دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه ۱۹۵۴ ، تعداد کل دختران ۱۰۷۰نفر و تعداد کل پسران ۸۸۴ بود.
۳-۴- گروه نمونه، حجم گروه نمونه و روش نمونه گیری
نمونه از کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه کاشان که در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ مشغول به تحصیل بودند انتخاب گردیده است.
حجم نمونه با بهره گرفتن از جدول برآورد حجم نمونه مورگان (مورگان؛ ۱۹۷۰؛ به نقل از نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۱) ۳۲۲ نفر تعیین شد. نمونه پژوهش شامل ۱۶۷ دانشجوی دختر و ۱۵۶ دانشجوی پسر از دانشکده های علوم انسانی، فنی-مهندسی، علوم پایه، پردیس دانشگاهی، واحد خواهران، نانو و معماری و هنر که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردیدند.
تعداد گروه نمونه به تفکیک هر دانشکده در جدول ۳-۱ آمده است:
جدول۳-۱ تعداد گروه نمونه به تفکیک دانشکده ها
دانشکده | تعداد کل | تعداد نمونه | دانشجویان دختر | دانشجویان پسر |
علوم انسانی | ۴۵۶ | ۷۶ | ۵۱ | ۲۵ |