در مورد وقف از آنجایی که این عقد عقدی است که در آن حبس مال به صورت دایمی است و حتی با تخریب بنا زمین آن تا ابد به صورت وقف باقی می ماند. اگر همان طور که در مباحث صل اول بیان شد نظر بعضی از فقهای مذاهب مختلف اسلامی را که بر موقتی بودن عقد وقف است[۱۵۰] را در نظر بگیریم این مورد نیز میتواند یکی از موارد زوال عقد وقف باشد. به این صورت که با اتمام زمان عقد موقت در این مذاهب دیگر مجالی برای باقی ماندن عقد در وقف ندارد.
ب-در صورت تلف شدن مال
تلف مورد حق انتفاع در اثر حوادث قهری یا اعمال اشخاص در صورتی که مورد حق انتفاع به واسطه هر امری به جز تلف شدن از طرف مالک از بین برود دیگر حق انتفاعی برای منتفع باقی نخواهد ماند.[۱۵۱] و همچنین در مورد منافع مال مورد انتفاع چنانچه شخصی منافع مال را از بین ببرد این منافع در صورت دادن عوض به منتفع نمی رسد و بلکه تحویل مالک مال مورد انتفاع میگردد در صورت تلف شدن مالی که موضوع حق انتفاع است. این مورد در عقد وقف نیز مشترک است به این معنا که با تلف شدن قهری اصل مال در عقد وقف نیز وقف زایل میگردد. البته بایستی گفت که این مورد در مورد تلف عمدی مال نیست ،چنانچه مال مورد وقف به صورت عمدی مورد تعدی و تفریط یا مورد تلف از طرف شخص ثالثی گردد عقد وقف بر جای خویش ثابت است و بایستی فردی که مال را تلف کردهاست به جای آن مال عوض آن را بدهد. البته این در مورد اتلاف مورد وقف میباشد. تلف شدن مال موضوع وقف این را می رساند که دیگر موردی برای وجود وقف وجود ندارد. مگر اینکه مال موقوفه ساختمانی باشد که در این صورت زمین آن همچنان به صورت وقفی باقی خواهد ماند.
در مورد حق انتفاع با تلف شدن مال توسط شخصی و دادن عوض آن حق انتفاع در عوض به وجود نمی اید مگراینکه مالک دوباره در عوض مال حق انتفاع قایل شود . زیرا در انتفاع منتفع صاحب منافع نمی باشد و از این روی حتی عوض منافع نیز به او داده نمی شود و او نمی تواند از این جهت به طرفیت مالک ادعایی داشته باشد.[۱۵۲]
ج-به تبع موجود به وجود نیاید
در صورتی که حق انتفاع برای معدوم به تبع موجود باشد و معدوم زنده به دنیا نیاید:.[۱۵۳]در این مورد می توان به ماده ۴۵ قانون مدنی رجوع کرد که حق انتفاع را فقط در مورد اشخاصی قابل قبول میداند که حین ایجاد حق وجود داشته باشند ولی در ادامه بیان میکند که حق انتفاع تبعا برای کسانی هم که در حین عقد به وجود نیامده اند نیز میتواند برقرار شود. برخی بیان می دارند که حمل پیش از تولد موجود است و اگر زنده متولد شود حق انتفاعی را که به سود او ایجاد شده را میتواند تملک کند. در این نظر با اعلام شرطی برای تملک حق انتفاع توسط حمل اینگونه بیان میکند که گرچه حمل میتواند مالک حق انتفاع گردد اما این همواره در صورت وجود شرطی است که بیان میکند او بایستی زنده به دنیا بیایید. وگرنه صرفا چون حمل است نمی توان گفت که میتواند حق انتفاع را تملک کند. این به این معنا است که جنین بایستی قابلیت حیات را داشته باشد و زنده به دنیا بیاید.
د- در صورت ملی شدن و به موجب قانون
این مورد یکی از موارد استثنایی در قانون میباشد چنانچه در موردی قانون گذار دخالت کرده و مال مورد حق انتفاع را ملی اعلام کند دیگر از این به بعد حق انتفاع منتفی میگردد.[۱۵۴] این مورد خود را بیشتر در جایی نشان میدهد که فرد از اموالی که مالک خاص ندارد منتفع می شود. مثلا استفاده از معدنی که دولت آن را ملی اعلام میکند. گرچه در زمان حق انتفاع مال ملی نبوده و مالک آن را به درستی به منتفع منتقل کردهاست ولی با توجه به اینکه قوانین حکومتی اولویت دارند در این موارد پس در این مورد نیز حق انتفاع زایل میگردد. در صورتی که حق انتفاع برای کسانی که در حین عقد به وجود نیامده به تبع موجود برقرار شود و آن ها به وجود نیایند. مادامی که صاحبان حق انتفاع موجود هستند حق مذبور باقی و بعد از انقراض آن ها زائل می شود.در مورد حق انتفاع رقبی فوت منتفع پیش از پایان مدت موجب ساقط شدن حق انتفاع میگردد. در صورتی که حق انتفاع برای معدوم به تبع موجود شده باشد و معدوم زنده به دنیا نیاید.
اما همان گونه که در مباحث پیشین بیان شد در مورد وقف اینگونه نیست. در این مورد قانون اوقاف و همچنین قانون مدنی بحث هایی را بیان میکنند که نشان میدهد بعد از اینکه منتفعان منقرض شده اند مال مورد وقف به مالکیت مالک بر نمی گردد و از این روی مال در راهی صرف می شود که به نظر واقف نزدیکتر است. در این مورد بند دوم ماده ۹۱ را می توان به عنوان نمونه بیان میکند که «در صورتی که منافع موقوفه در مورد خاصی که واقف معین کرده متعذر باشد».[۱۵۵] در این مورد چنانچه مالی که مورد حق انتفاعی در آن وجود دارد اگر چنانچه از طرف دولت ملی اعلام گردد دیگر نمی توان در آن ادعای حق انتفاع نمود. زیرا این یکی از موارد انفساخ هر عقدی میباشد. که در قواعد عمومی قرارداد ها به آن ها اشاره شده است. ولی در مورد وقف از آنجایی که نهاد ابدی است معمولا این که ملی شود خلاف اصل است در جامعه اسلامی از این جهت حمایت گسترده ای از آن می شود. زیرا وقف برای اینکه بتواند که از ناملایمات دوره های مختلف حکومتی بگذرد نیاز به این دارد که از اینگونه تغییرات جدا بماندو اینگونه به نوعی ویژه مورد لطف قرار گرفته است.
ن-در صورتی که مال به منتقل الیه واگذار شود