ارتباطات- زیرساختهایی است که جریان حمل و نقل میان گرهها را پشتیبانی می کند. پایینترین سطح این ارتباطات مربوط به خیابانها می شود که عامل تعیینکننده ساختار فضایی شهر هستند. سلسله مراتب ارتباطی از پایین به بالا شامل جادههای منطقهای، ایستگاههای راهآهن، فرودگاههای بین المللی و سیستم حمل و نقل دریایی میباشد (people.hofstra.edu). ساختارهای فضایی شهری با توجه به مسئله وجود وسایط نقلیه بنا شده است که در معیارهای کلانشهرها میتوان به چهار عامل اصلی اشاره کرد:
نوع اول- شبکه کاملاً موتوری: مربوط به شهرهای متکی به اتومبیل با مرکزیت محدود.
نوع دوم- مرکزیت ضعیف: که در آنها بسیاری از فعالیتها در حاشیه شهر متمرکز شده است.
نوع سوم- مرکزیت قوی: شامل مراکز شهری با تراکم بالا است که سیستمهای ترانزیت عمومی در آنها بسیار توسعه پیدا کرده است.
نوع چهارم- محدودیت ترافیکی: شامل مناطق شهری است که مخصوص کنترل ترافیک و چگونگی وضعیت ترافیک در ساختارهای فضایی میباشد. معمولاً نواحی مرکزی تحت تأثیر حمل و نقل عمومی قرار میگیرد. سیستم حمل و نقل شهری ساختار اجتماعی، محلی و کلیه نواحی کلانشهر را تحت تأثیر قرار میدهد. به طور مثال یکی از تأثیرات مهم حمل و نقل بر ساختار شهری، طبقه بندی و تجمع فعالیتها در نواحی نزدیکتر به سیستم حمل و نقل است (people.hofstra.edu). با توجه به این موضوع عوامل اصلی ساختار فضایی حمل و نقل شهری به قرار زیر است که به اختصار بدانها پرداخته شده است:
- نواحی مخصوص عبور عابرین پیاده: این فضا معمولاً همراه با جادهها است که معمولاً ۱۰% تا ۲۰% از عرض خیابانها مخصوص عبور عابرین پیاده است. در نواحی مرکزی شهر، بخشهایی که به پیادهروها اختصاص داده شده بسیار وسیعتر است و گاهی تمامی یک ناحیه فقط پیادهرو است. در ساختار موتوری شهر پیادهروها بیشتر در خدمت افرادی هستند که میخواهند به پارکینگ اتومبیل و غیره یا سیستم حمل و نقل شهری دسترسی داشته باشند.
- خیابانهای نواحی مخصوص پارک اتومبیلها: این نواحی به خیابانها برای رفتوآمد وسایط نقلیه شخصی و عمومی و همچنین پارک اتومبیلها در اماکن خاص اختصاص دارد. در شهرهای موتوری به طور متوسط ۳۰% از مناطق شهری به خیابانها و ۲۰% به پارکینگهای خارج از خیابان اختصاص داده شده است. هر اتومبیل دارای دو فضا برای پارک در داخل خیابان و دو فضا برای پارک در پارکینگهای خارج از خیابان است. در شهرهای شمالی آمریکا خیابانها و پارکینگها ۳۰% تا ۶۰% از مساحت شهر را اشغال کرده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- مناطق مخصوص دوچرخهسواری: در ساختار نابسامان و نامنظم شهری، دوچرخهسواران به آسانی میتوانند به خیابانها راه پیدا کنند و همراه با وسایط نقلیه موتوری در خیابانها عبور و مرور کنند. در شهرهای پیشرفته به منظور ممانعت از این عمل تسهیلاتی جداگانه از قبیل اختصاص محل عبور و مرور دوچرخهسواران و یا پارکینگ مخصوص دوچرخه برای دوچراخهسواران در نظر گرفته شده است.
- سازگان ترابرد شهری: بسیاری از سیستمهای ترابرد شهری از قبیل اتوبوسها و ترامواها در جادهها و خیابانهای شهری سهیم هستند و اغلب صدمات زیادی به خیابانها و راههای شهری وارد میسازند. اقدامی که در جهت کاهش این ازدحام صورت گرفته و نتیجه آن ایجاد خیابانهای مخصوص اتوبوسها است و دیگر راه ها از قبیل گذرگاههای زیرزمینی و ریلها سهم خود را از جادهها و خیابانهای شهری دارا میباشند.
پایانه های حمل و نقل: منظور از پایانه مکانی است که به تسهیلات مربوط به ایستگاههای اتوبوس، قطار و هواپیما اختصاص داده شده است. اهمیت این فضاها بنا بر چندین عامل متفاوت است که از مهمترین عوامل آن تراکم میباشد. با توجه به تصاویر فضایی میتوان تراکم را در نقاط متفاوت شهر، موقعیت پایانه ها را تشخیص داد. هر سیستم حمل و نقل دارای نقشهای منحصر به فرد و ویژگیهای فضایی خاص است. نمونه آن اتومبیلهای شخصی است که به فضایی برای عبور و مرور نیاز دارد. بنابراین بخشی از فضاهای شهری میبایست به اتومبیلهای شخصی اختصاص یابد به خصوص در مواقعی که اتومبیل در حرکت نیست که این مسئله از نظر اقتصادی و اجتماعی مقرون به صرفه نمی باشد. در غرب اروپا حدود ۱۵% تا ۲۰% از فضاهای شهری به حمل و نقل اختصاص دارد در حالیکه کشورهای در حال توسعه در حدود۱۰% از فضاهای شهری به این امر اختصاص دارد (people.hofstra.edu).
۲-۱۴. تعیین چگونگی سیما و فرم شهری توسط شبکه راه ها
عبارت فرم شهری[۳۸] الگوی فضایی فعالیتهای بشر در شهر که میتوان آنرا در مقیاسهای مختلف محلهای، شهری و یا کلانشهری مورد ارزیابی کمی قرار داد. بسته به مقیاس آنالیز ابعاد مورد توجه از فرم شهری در کمیسازی آن متفاوت خواهد بود (سردره،۱۳۹۰). در واقع استخوانبندی فضایی (اسکلت شهر) سازمان کالبدی توده و فضاست (عزیزی،۲۶۴:۱۳۸۲). عواملی که باعث تمایز شهری از شهر دیگر، یا شهرهای دیگر میشود عبارتنداز نقشهی شهر، سیمای ساختمانها، خصوصیات کنیتیک[۳۹] شهر، نوع فعالیت و نوع مردم شهر و صدا و بو است. حقیقت این است که تمام عوامل سیمای شهر، مجتمعاً بر ذهن ناظر اثر میگذارند و در ایجاد تصویر در ذهن وی مؤثراند (لینچ،۱۵۳:۱۳۷۴). از اینرو عوامل سیمای شهر تصویر یک محیط شهری را بوجود می آورد و این عوامل باید با یکدیگر ترکیب گردند تا فرمی رضایتبخش حاصل آید (لینچ،۱۵۲:۱۳۷۴). سیما و منظر شهری، کیفیت فرم بصری و همچنین تناسبات کالبدی محیط از طریق نحوه ارتباط و هماهنگی بین اجزای متشکله به عنوان یک کل و یا مجموعه واحد حاصل می شود (اصول و ضوابط شهرسازی و معماری).
وظایف اساسی، بر شهر مترتب است که فرم شهر ممکن است بتواند معرف آن باشد از جمله خطوط اصلی عبور و مرور، قسمتهای اصلی شهر که به استفادههای گوناکون (صنعتی، مسکونی، دادوستد و غیره) اختصاص مییابد و نقاطی که ممکن است کانونهای اصلی در شهر گردند همه میتوانند در فرم آن مؤثر باشند (لینچ، ۱۶۸:۱۳۷۸). بدین منظور است که مظاهر قابل لمسی از سیمای شهر به دست دهد، بدین ترتیب پنج عامل را به عنوان عوامل اصلی سیمای شهر میتوان متذکر شد که شامل راه، لبه، گره، نشانه و محله است. «راه ها» که خود در ایجاد سیمای شهرها نقش مؤثر دارند و یا عامل نظم بسیاری از شهرها هستند، روابطی نزدیک با سایر عوامل شهر دارند (لینچ،۱۵۳:۱۳۷۴). معمولاً راهها شریانهای بافت شهر را به وجود میآورند (لینچ،۱۸۰:۱۳۸۷). با این تفاسیر شبکهی راههای درونشهری نیز عامل پیونددهندهی عناصر مختلف شهر با یکدیگر است (شیعه،۲۱۴:۱۳۸۵). از مهمترین عوامل سیمای شهر محسوب میشوند و با بهره گرفتن از راهها یا شبکهای که جهت حرکت را معمولاً بالفعل یا بالقوه در مجتمعهای شهری میسر میشود را به وجود میآورد همچنین مؤثرترین وسیلهای هستند که براساس آن میتوان مجموعهی پیوستهی شهر را به نظام آورد (لینچ،۱۳۷۴:۱۷۵). از اینرو راه ممکن است خیابان باشد، پیادهرو ، جاده، خطوط زیرزمینی تراموا و یا خطوط آهن باشد (لینچ،۹۰:۱۳۸۷). خیابانها مهمترین، حساسترین و بیشترین فضاهای عمومی یک شهر را تشکیل میدهند. چارچوب، بدنه و ساختار اصلی فرم هر شهر را تشکیل میدهند. بنابراین از عوامل عمده تعیینکننده فرم هر شهر خیابانهای آن شهر است که با ایجاد ارتباط بین بخشها و فعالیتهای مختلف یک شهر همانند شریانها در بدن، آن را زنده و پویا نگه میدارند (بحرینی،۱۳۹۰: ۶-۵). در حالت کلیتر، جادههای بینشهری و برونشهری در تکامل بخشیدن به چهره شهرها تآثیر به سزایی دارند (امینینژاد و افتخاری،۱۱۲:۱۳۹۰). بنابراین تحول و تکامل حمل و نقل که معمولاً در پاسخ به تقاضاهای موجود و تحولات اجتماعی اقتصادی و تکنولوژیک صورت میگیرد، به طور کلی به تغییراتی در شکل و فرم شهری منجر می شود. پدیدار شدن شهرنشینی سریع و گسترده در سراسر جهان شامل افزایش تعداد سفرها و تحرکات در مناطق شهری نیز هست . شهرها هم به طور معمول با ساخت راه ها، بزرگراهها و زیرساختهای جدید حمل و نقل و با ایجاد خطوط حمل و نقل عمومی به این رشد پاسخ می دهند، که در این فرایند در نهایت ساخت شهرها شکل مییابد .(Rodrigue et al., 2006, 172-176)
*
شکل (۲-۲): فرایند تأثیر حمل و نقل در شکل و ساخت شهر
*مأخذ: (Rodrigue and etal, 2006: 172)
۲-۱۵. الگوها و مدل های ساخت شهری
مهمترین الگوها و مدلهایی را که در مورد ساخت شهرها بیان شده است به شرح ذیل میباشد که عبارتنداز:
۲-۱۵-۱. الگوی خطی
شهر خطی برای اولینبار توسط سوریاایماتا در سال ۱۸۸۲ مطرح گردید (زیاری و همکاران،۱۳۸۹). در ایالات متحده آمریکا، بوسیله ادگار چمبلس در طرحی به نام رودتون [۴۰](شهرجادهای) در فرانسه، به وسیله لوکوربوزیه و در لندن، به وسیله گروه مارس طرح شهر فرانک لویدرایت و طرح کلارنس اشتین اساساً یک ساختار خطی دارند (بحرینی،۵۰۱:۱۳۷۶). سوریا نخستین کسی است که نقش حمل و نقل جدید را به عنوان یک عنصر مهم شهری شناخته است. نحوه قرارگیری شهرها به موازات خطوط حمل و نقل همچون رودخانهها، خطوطراهآهن، منطقه ساحلی یا رشته کوههای کوهستانی منجر به شکل گیری الگوی خطی می شود. عملکرد شهرها در این الگو به تهیه خدمات و تسهیلات لازم برای انتقال کالاها از یک نوع حمل و نقل به نوع دیگر و تغییر از حمل و نقل دریایی به حمل و نقل راهآهنی است که اغلب در شهرهای بندر اتفاق میافتد. نخستین و مهمترین اصول بنیادین شهرهای خطی این است که همه مشکلات از ترافیک سرچشمه میگیرد. بهترین و مطلوبترین شکل برای یک شهر آن است که رفتوآمد ساکنانش میان نقاط مختلف در کمترین زمان امکان پذیر باشد و دیگر اینکه، شهر خطی موجب تغییر یافتن جهت مهاجرتهای بیرویه و بینظم جمعیت روستایی به شهرها خواهد بود. از معایب این شهرها فاصله گرفتن فضاهای شهری نواحی مختلف از مرکز شهر است که با توجه به خطی بودن آن ایجاد تأسیسات زیربنایی و همچنین ارتباطات از نظر سرمایه گذاری مقرون به صرفه نیست (زیاری و همکاران،۱۳۸۹). به همین دلیل است که شکل خطی در مقیاسهای کوچکتر کار نمیکند عواملی نظیر حرکت عابرین، کانالهای مخصوص قایق، دوچرخهسوارها، پیادهرویهای متحرک، قطارهای کندرو، حتی اتومبیلهایی که در خیابانهای کمظرفیت حرکت می کنند همگی میتوانند در هر نقطه از محور ارتباطی متوقف شده و یا شروع به حرکت کنند. فقدان مراکز متراکم نیز عیب دیگر شهر خطی است (بحرینی،۵۰۲:۱۳۷۶). کلیه ساکنین شهر در اطراف محور ارتباطی زندگی می کنند، به همین دلیل شبکه حمل و نقل عمومی از کارآیی بسیار بالایی برخوردار خواهد بود (بحرینی،۵۰۱:۱۳۷۶). نمونه این الگو شهرهای شمالی کشور میباشد (زیاری و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۱۵-۲. الگو خوشه ای
در جایی که منابع تخصصیشده وجود داشته باشد الگوی خوشهای به وجود می آید. شهرهای پناهگاهی جنوبغربی فلوریدا شامل میامی، فورتلایودردال و وستپالمپیچ که اهداف خود را روی گردشگری متمرکز کرده اند نمونههایی از این الگو هستند.
۲-۱۵-۳. الگوی سلسله مراتبی
اساساً الگوی سلسله مراتبی اندازه و مکان یابی شهرها در مناطق کشاورزی به وجود می آید که پایه حمایتی آنها متکی به مقیاس کالاها و خدمات پیرامون یعنی مناطق روستایی بزرگ است. شهرهای فراهمکننده این عملکرد مکانهای مرکزی یا مراکز خدمات نامیده می شود. منطقه میدوست ایالات متحده آمریکا یکی از بهترین نمونههای این الگوی شهری است (زیاری و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۱۵-۴. مدل ستاره ای
طبق این نظریه شکل شهر دارای تراکم زیاد و کاربری های مختلط است که چهار تا هشت راه ارتباطی اصلی به آن منتهی می شود. این خطوط ارتباطی، شبکه حمل و نقل عمومی و جادهای اصلی را در بر خواهد داشت. مراکز شهری درجه دو به فواصل معین در امتداد این خطوط قرار میگیرند، و فعالیتهای متراکم یا اینکه در اطراف مراکز درجه دو تجمع پیدا می کنند و یا در طول خطوط عمده ارتباطی پخش میشوند. کاربری های کم تراکمتر مکانهایی دور از خطوط شعاعی اصلی را اشغال کرده و لچکیهای فضای باز سبز بقیه فضاهای بین پنجههای توسعه را در برمیگیرد. در فواصل معینی از مرکز اصلی شهر، بزرگراههای کمربندی قرار میگیرند (بحرینی،۴۹۶:۱۳۷۶). شکل ستارهای بخش مرکزی شهر بر دیگر نقاط شهری مسلط است هستههای فرعی شهر در طول شعاعهای آن تشکیل می شود و در بخش مرکزی شهر انواع فعالیتها و کارکردهای اقتصادی و اجتماعی صورت میگیرد. جمع حمل و نقل شهری در طول شعاعهای اصلی شهر بسیار زیاد است در حالیکه در جادههای کمربندی شهر بسیارکم است و باعث افزایش هزینه های حمل و نقل می شود. در شهرهای ستارهای فضاهای آزاد بیشتری در دسترس مردم قرار میگیرد. تراکم شدید ترافیک در منطقه مرکزی و شعاعهای شهر از مسائل مهم طرحهای ستارهای است. منظمترین شکل ستارهای توسط هانس بلومنفیلد ارائه شده است. اساس طرح شهر واشنگتن، کپنهاک و مسکو بر مبنای این نظریه است (زیاری و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۱۵-۵. مدل تارعنکبوتی
این فرم شهر از نظر ارتباطی تقریباً همانند فرمهای شعاعی و حلقوی میباشد. با این تفاوت که شبکه های منشعب شده از مرکز خیابانها به صورت نامنظم از نظر سلسله مراتب ارتباطی با درجه پایینتر، به هم وصل میگردند.
۲-۱۵-۶. مدل کهکشانی
در این نوع گسترش به جای آنکه توسعه شهری کاملاً یکنواخت و پراکنده صورت بگیرد توسعه در واحدهایی که نسبتاً کوچک هستند شکل میگیرد و در مراکز آنها توسعه به حداکثر میرسد و فعالیتهای شهری که تراکم آن از سایر مناطق بیشتر است تمرکز پیدا می کند. لینچ نمونه چنین گسترشی را در توسعه شهر استکهلم معرفی می کند. از خصوصیات این نوع از گسترش سطح زیاد برای توسعه کلانشهر نیاز است، توسعه عرضه ارتباطی، گوناگونی فعالیتها و دسترسی مطلوب به فضای باز گرهها میباشد.
۲-۱۵-۷. مدل چندگرهگاهی یا مدل منظومه ای
این مدل را چندمرکزی نیز مینامند، فشار بر هسته مرکزی کلانشهر از طریق ایجاد شبکه ای از مراکز رقیب، کوچک و بزرگ با حوزه های نفوذ نسبتاً مستقل کاهش مییابد و رشد به صورت متوازن و متعالی از طریق ایجاد نظام سکونتگاهی متناسب در منطقه کلانشهری توزیع می شود. نظیر آنچه در منطقه کلانشهری شمال آلمان و سنگاپور وجود دارد. از خصوصیات این مدل میتوان به مواردی از قبیل وجود فضای سبز جداکننده، رفتوآمد کمترکاری به مرکز کلانشهر در مقایسه با مدل اقماری، حداقل اتکاء به خودرو شخصی اشاره کرد.
۲-۱۵-۸ . مدل متمرکز و تک مرکزی
در این مدل محدوده کلانشهر اصلی و بلافاصل آن بیشترین رشد را دارند و هسته مرکز کلانشهر به لحاظ تمرکز فعالیتها رقیبی ندارند. منطقه کلانشهر هنگکنگ شبیه این الگو میباشد. از خصوصیات این مدل میتوان به ساختوسازهایی به صورت پیوسته، حداقل زمینبری، اتکاء به حمل و نقل همگانی اشاره داشت. Smart
۲-۱۵-۹. مدل رشد هوشمند شهری[۴۱]
در سال ۱۹۷۰ برنامه ریزان شهری و حمل و نقل شروع به ترویج ایده جوامع و شهرهای فشرده کردند، پس از آن ایده پیترکالتورپبا عنوان روستا- شهرها که بر پایه حمل و نقل عمومی، پیادهروی و دوچرخهسواری به جای استفاده از اتومبیل بود، با اقبال عمومی روبهرو شد. رشد هوشمند از بدیلهای عمده توسعه در برابر پراکندگی است. با تمرکز بر تجدیدحیات شهری و گسترش گزینه های حمل و نقل به دنبال ساخت مکانهای برای جوامع است، به گونه ای که مردم به زندگی در آنها رغبت نشان دهند. تأکید اصلی بر کاربریهای اراضی ترکیبی و طراحی ساختمانهای فشرده است که ایجادکننده تراکمهای بالا با اثرات زیستمحیطی پایینتر میباشد. همچنین به اصول توسعه و عملیات برنامه ریزی اشاره دارد که الگوی کاربری زمین و حمل و نقل مؤثر را ایجاد کرده است. این روش استراتژی های بیشماری را در برمیگیرد که نتایج آن دسترسی بیشتر الگوهای کاربری و سیستم حمل و نقل چندگانه است. رشد هوشمند یک روش پیشنهادی برای اصلاح پراکندگی است. این تئوری پدیده پراکندگی شهری را نقد می کند و در واقع بر بهره برداری بهینه از اراضی داخل شهر تمرکز دارد تا بر استفاده بیرویه از مناطق حاشیهای شهر. در مورد زمینه های مورد بحث رشد هوشمند میتوان به اقتصاد، محیطزیست، سلامت، ساختوساز، حمل و نقل، طراحی و کیفیت زندگی جامعه اشاره کرد.
۲-۱۵-۱۰. شهر آشیانه ای
مفهوم «جعبه آشیانهای» از مبانی نظری برنامه ریزی هندی گرفته شده است یک الگوی نظری کاملاً پیشرفته است. در این فرم، شهر به مثابه حلقهای است در حلقهی دیگر و یا جعبهایست در جعبه دیگر. هر جعبه به یک گروه شغلی و یک پیشوای مذهبی اختصاص داده شده است. مرکز، مقدسترین نقطه شهر است. خیابانهای با اهمیت برخلاف رسم معمول شعاعی نبوده بلکه پیرامونی یا محیطی است (زیاری و همکاران،۱۳۸۹). این خیابانها به موازات حصارهای دفاعی شهر کشیده شده و برای مراسم فصلی و مذهبی مورد استفاده قرار میگیرد. خطوطی که راه های محیطی را به هم متصل می کنند از نظر مقیاس کوچک بوده و غالباً تداوم ندارد. شکل و حرکت غالب به صورت دورانی است تا به صورت داخل و خارج. شهرها همانند الگوی چینی آن، جنبه دفاعی و جادویی دارد. در حقیقت افسانه و شکل از یکدیگر جداناپذیرند (بحرینی،۵۱۳:۱۳۷۶).
۲-۱۵-۱۱. شهر مشبک (توری شکل)
توسط کریستوفر الکساندر به کار گرفته شد و اشاره به یک نوع مجتمع زیستی کمتراکمی دارد که راه های ارتباطی آن کاملاً عریض و بخش عمده اراضی را فضاهای باز، مزارع و اراضی باز تشکیل میدهد. کاربری های فعال شهری تنها در امتداد جادهها و در عمق بسیار کمی مستقر میشوند. بنابراین طرح مشبک در حقیقت نظیر شبکه ای از مجتمعهای خطی و یا شبکه شطرنجی بزرگ شده است. تراکم فعالیتها آنقدر زیاد نیست که توقف و حرکت در ورودی، در طول راه های ارتباطی مسئله مهمی را برای رفتوآمد ایجاد کند. یا فداکردن تراکم فعالیتها و طول رفتوآمدهای روزانه، در این الگو نیز به مانند آرمانهای شکل خطی که همان انعطافپذیری و دسترسی مناسب باشد با سهولت بیشتری قابل حصول خواهد بود. جادهها هرگز متراکم نخواهد شد و مزارع و جنگلها در دسترس خواهند بود. این الگو از تجاربی که در مناطق روستایی آمریکا به دست آمده، گرفته شده است. در این مناطق فعالیتهای حومهنشینی جدیدی اطراف جادههای مزارع متروکه را اشغال نمود و اراضی پشت سر آن زیر پوشش جنگل میرود (بحرینی،۵۰۸:۱۳۷۶). پس از آن باید این اراضی پشتسری را در مقابل توسعه های بعدی محافظت کرد. روابط اجتماعی بیشتر وابسته به حمل و نقل مکانیکی و از پیش تعیینشده میباشد. این الگوها نیاز شدیدی به فضای حمل و نقل شخصی پیشرفته و مقداری تحول دارد (بحرینی،۵۰۹:۱۳۷۶).
۲-۱۵-۱۲. شهر درونگرا
شهرهای بسته و کاملاً خصوصی دوران اسلامی هستند که هنوز هم در بعضی نقاط سنتی دیده میشوند. در این شکل از شهرها هر چیز از خود شهر گرفته تا محلات، خیابانها، بخشها تا مجموعههای مسکونی، خانهها و اطاقها همه باید محصور بوده و دارای در و دروازه باشند و نیز راههای ارتباطی محصور و بنبستهای بسیار تنگ و باریک و ورودیهای خصوصی است (زیاری و همکاران،۱۳۸۹). فوقالعاده بودن حس محرمیت و خصوصیت جدا کردن فضاها و فعالیتها به وسیله دیوار خصوصیاتی هستند که ممکن است ناراحتکننده و غیرقابل تحمل باشد. چنین شهرهایی توانایی برخورد با مسئله حمل و نقل موتوری را نخواهند داشت (بحرینی،۵۱۲:۱۳۷۶).
چنانچه بخواهیم با توجه به روند تکنولوژی حمل و نقل، شهرها را به لحاظ فرم و شکل طبقه بندی کنیم براساس نظریه نیومن شهرها نیز به شرح زیر طبقه بندی میشوند:
۱) شهر پیاده: محصول تکنولوژی ماقبل دوران صنعتی است.
۲) شهر ترانزیت (صنعتی): این شهر مبتنی بر تکنولوژی حمل و نقل ریلی اوایل دوران صنعتی است.
۳) شهر آینده (گره ترانزیتی): این نوع شهر محصول انقلاب اطلاعات و عصر شبکه و ارتباط قرن ۲۱ است. الگوی شهر آینده (گرهای- اطلاعاتی)، گذر از ماشین و خیابان و معابر عادی به ریل است که بیشتر حالت گرهای دارد ولی به شکل متمرکزتری میباشد نه به شکل گرههای منفصل. در الگوی شهر آینده از گسترش بیرویه شهر جلوگیری می شود (زیاری و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۱۶. سیستم های شبکه ارتباطی شهری
چهار نوع سیستم شبکه ارتباطی متفاوت از هم وجود دارد. شبکههای ارتباطی درونشهری سیستمهای متفاوتی را شامل می شود که از آن میان میتوان به چهار سیستم اصلی شعاعی، شطرنجی، حلقوی و ارگانیک اشاره کرد: