۱٫ تعیین وضعیت چابکی استراتژیک در صنعت دارو؛
۲٫ تعیین وضعیت بازارگرایی در صنعت دارو؛
۳٫ تعیین وضعیت فرهنگ سازمانی در صنعت دارو.
سؤالهای تحقیق
آیا بازارگرایی چابکی استراتژیک را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد؟
آیا فرهنگ سازمانی، چابکی استراتژیک را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد؟
فرضیهها/ پیش فرض ها
فرضیه های اصلی
-
بازارگرایی[۲۳]، چابکی استراتژیک سازمان را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
-
- مشتری گرایی[۲۴]، چابکی استراتژیک در صنعت دارو را تحت تأثیر قرار میدهد.
-
- رقابت مداری[۲۵]، چابکی استراتژیک را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
- هماهنگی بین بخشی[۲۶] ، چابکی استراتژیک را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
-
- فرهنگ سازمانی، رابطه ی بین بازارگرایی و چابکی استراتژیک را تحت تأثیر قرار میدهد.
قلمرو تحقیق
قلمروی موضوعی
قلمروی موضوعی تحقیق، بازاریابی و استراتژی و به طور اخص بازارگرایی و چابکی استراتژیک است.
قلمروی مکانی و زمانی
قلمروی مکانی تحقیق، صنعت دارویی میباشد. قلمروی زمانی تحقیق شامل دو رویکرد میباشد: اولا داده های تحقیق حاضر مربوط به ماههای تیر لغایت مرداد ۱۳۹۲ بوده و ثانیاً این تحقیق در فاصله زمانی اردیبهشت لغایت شهریور ۱۳۹۲ انجام گردیده است.
تعریف واژگان و اصطلاحات تحقیق
بازارگرایی: بازارگرایی، فرهنگی سازمانی است که با حداکثر کارایی و اثربخشی، رفتارهای لازم جهت
خلق ارزش برتر برای مشتریان و در نتیجه عملکرد برتر و مستمر برای کسب و کار را فراهم می کند (نارور و اسلاتر، ۱۹۹۰).
مشتری گرایی: به معنای درک هدف خریدار برای توانایی در جهت ایجاد بهترین ارزش برای آن ها به طور پیوسته میباشد(نارور و اسلاتر، ۱۹۹۰).
رقیبگرایی: به معنای شناخت سازمان از قوتها و ضعفهای جاری وآتی رقبا به خصوص درمورد استراتژیها و ظرفیتهای بلندمدت آنان است(نارور و اسلاتر، ۱۹۹۰).
هماهنگی بین بخشی: منظور از هماهنگی بین بخشی، استفاده هماهنگ از منابع سازمانی جهت ایجاد ارزش برتر برای مشتریان است(نارور و اسلاتر، ۱۹۹۰)
چابکی استراتژیک: توانایی سازگاری با تغییرات غیرمنتظره، چیرگی بر تهدیدات بی سابقه تجاری و استفاده کردن از تغییرات به عنوان فرصت(شریفی و ژانگ،۱۹۹۹).
فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی، شیوه انجام گرفتن امور در سازمان را برای کارکنان مشخص می کند و بیانگر مشترکات مشخص و ثابتی است که سازمان را از سازمان های دیگر متمایز می کند (رابینز، ۱۹۹۱).
: مبانی نظری تحقیق
-
- بررسی مبانی نظری بازارگرایی
-
- بررسی مبانی نظری چابکی استراتژیک
- بررسی مبانی نظری فرهنگ سازمانی
مقدمه
پویایی در محیط های کسب و کار که به دلیل بروز عواملی چون رشد یا سقوط اقتصادی، فزونی و شدت رقابت، جهانی سازی، ادغام ها و ترکیب ها و نوآوری های تکنولوژیکی به وجود آمده است، قابلیت مدیران رده بالا را در درک به موقع و پاسخ صحیح به این تغییرات به چالش کشیده است. ناتوانی در درک به موقع تغییرات و پاسخگویی سریع به آن ها به افول شرکت ها منجر می شود. درهم تنیدگی و افزایش نیروها و عوامل تعیین کننده در بازار، حضور رقبای قدرتمند متعدد، همچنین تغییر بی وقفه و مداوم سلایق مشتریان و بالا رفتن سطح انتظارات آن ها، شرکت ها را با مخاطرات و چالش های عمیقی روبرو نموده است. برای پاسخ به این شرایط شرکتهای چند ملیتی استراتژی های بیرونی و درونی متعددی را برای مشتریان جهانی استفاده میکنند. تحقیقات تجربی در جهان، بازارگرایی رابه عنوان عامل حیاتی موفقیت کسب و کار جهانی تأیید می کند(کوهلی و جاروسکی،۱۹۹۳؛ مارور و اسلاتر،۲۰۰۰) بازارگرایی از یک سو بر جمع آوری اطلاعات درباره نیاز و خواسته مشتریان و قابلیت های رقبا تمرکز دارد و از سوی دیگر با به کارگیری و استفاده از منابع سازمان و یکپارچگی بخش های درون سازمان به ایجاد بیشترین ارزش برای مشتریان منجر می شود(آواد و آگتی[۲۷] ،۲۰۱۱). مدیران کامیاب کسانی هستند که سازمان خود را با شرایط روز همگام میسازند. این همگامی زمانی امکان پذیر است که مدیران و کارکنان مسأله ی گرایش به بازار را به عنوان یک فرهنگ بپذیرند و رضایت مشتریان را محور فعالیت شرکت ها قرار دهند و نیز کلیه ی فعالیت های شرکت در راستای ارضای نیازهای مشتریان باشد. در این میان تولیدکنندگان باید تلاش کنند تا میان آنچه که عرضه میکنند با نیازهای مردم ارتباط برقرار کنند و سعی کنند کالایی را عرضه کنند که نیازهای مشتریان را برآورده سازد و با خواسته های آن ها همسو باشد. در بین سازمانهای رقیب، سازمان هایی که قادر به تأمین بهتر نیازهای مشتریان هستند، از سطح عملکرد بالاتری برخوردار هستند.
بازارگرایی
بازارگرایی مفهوم جدیدی است که در سالهای اخیر شکل گرفته و پردازش شده است. ادغام اقتصاد جهانی و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات سبب شده رقابت در بازار جهانی شدت پیدا کند(هیت[۲۸]و همکاران، ۱۹۹۸) جهت پاسخ به این امر شرکت های چند ملیتی از استراتژی های درونی و بیرونی جهت پاسخ به این مشتریان جهانی به کار گرفتند. تحقیقات تجربی در جهان، بازارگرایی را به عنوان عاملی برای موفقیت شرکتها تأیید می نماید(جاروسکی و کوهلی،۱۹۹۳، نارور و اسلاتر،۲۰۰۰). بازارگرایی به طور کلی بیانگر پاسخ یک شرکت به نیازهای فعلی بازارش است (چانگ[۲۹]،۲۰۱۱). نارور[۳۰] و اسلاتر[۳۱] (۱۹۹۰) و شاپیرو[۳۲](۱۹۸۸) بازارگرایی را به این صورت تعریف کردند: «هماهنگی و ادغام منابع شرکت برای ایجاد ارزش برتر برای مشتریان میباشد. ››
به طور کلی بازارگرایی از دو چشم انداز مشتق شده است؛ رفتاری و فرهنگی(هامبورگ و پی اف لسر[۳۳]،۲۰۰۰). دیدگاه رفتاری بر فعالیتهای سازمانی مرتبط با ایجاد، توزیع و پاسخ به هوشمندی بازار تمرکز دارد در حالی که دیدگاه فرهنگی بر ارزشهای سازمانی که با رفتارهای بازارگرا سازگار است، متمرکز می شود(کیرکا و همکاران[۳۴]،۲۰۰۵؛ نارور و اسلاتر،۱۹۹۰).
بازارگرایی نه تنها برای خارج از سازمان بلکه در داخل سازمان (لینگ[۳۵]،۲۰۰۴) و نه تنها در بازارهای داخلی یک کشور و بلکه در بازارهای بینالمللی و جهانی هم مورد توجه میباشد(سین لئو[۳۶] و همکاران،۲۰۰۵).