شوومینگ ( ۲۰۰۴ ) در تحقیقی ، ۱۸۶ معلم مرد و ۱۸۹معلم زن را از نظر هوش هیجانی مورد مقایسه قرار دادند ، تحلیل حاصل از این تحقیق نشان داد که زنان علاوه بر اینکه هوش هیجانی بالاتری را نسبت به مردان نشان دادند ، نمرات بالاتری را نیز در خود آگاهی و همدلی به دست آوردند. (به نقل از معماریان،۱۳۸۷)
جوزف کیاروچی ، فرانک پی دینز ، استفن اندرسون ( ۲۰۰۰ ) برای فهم رابطه هوش هیجانی ، استرس و سلامت روان مطالعه ای بر روی ۳۰۲ نفر از دانشجویان به روش مقطعی انجام دادند . نتایج این مطالعات نشان میدهد که برخی از اشکال هوش هیجانی ممکن است افراد را از استرس محافظت کرده و منجر به سازگاری و تطابق بهتر آن ها شود . این تحقیق نشان میدهد افرادی که به ویژه در مدیریت و اداره عواطف و هیجانات دیگران عملکرد خوبی دارند از حمایت اجتماعی خوبی برخوردارند و با وجود این حمایت ، احساس رضایت مندی بیشتری دارند . این حمایت ممکن است آن ها را از افسردگی و افکار خودکشی محافظت نماید . (همان منبع)
کیم (۲۰۰۳) در پژوهشی که بر روی ۲۲۰نفر از دانش آموزان دبیرستانهای شهر سوال کره جنوبی انجام داد به این نتیجه رسید که بین خود کارآمدی عمومی ،افسردگی ،اضطراب،حساسیت و خصومت رابطه معنی دار وجود دارد . ( به نقل ازصبوری،۱۳۸۶)
بارساد(۲۰۰۰) هوش هیجانی و اثرات آن بر رهبری گروه را، مورد بررسی قرار داد.هدف این پژوهش توانایی به کار گیری هیجانات یا تولید هیجانها برای تسهیل حل مسئله در کارایی اعضای گروه میباشد .یافته های پژوهش نشان داد که گسترش هیجانهای مثبت در داخل گروه ها،همکاری و مشارکت اعضای گروه را تسهیل کرده ،تعارض را کاهش داده و میزان کارایی اعضای گروه را بهبود می بخشد.
مایک انیولا و بیوساری(۲۰۰۷) پژوهشی با عنوان « تأثیرهوش عاطفی در پیشرفت خودکارامدی دانشجویان دانشکده فدرال آموزش (ویژه) oyo در نیجریه که به تازگی از نظر بینایی دچارمشکل شده اند»انجام دادهاند. این مطالعه به بررسی به کارگیری هوش هیجانی (EQ)در پیشرفت خودکارامدی دانشجویان که به تازگی از نظر بینایی آسیب دیده اند ، می پردازد. بیست و هشت نفر از این دانشجویان که دارای مشکل بینایی هستند ودراین مطالعه و تحقیق شرکت نموده اند، ۱۹ نفر از آن ها مرد و ۴نفر زن میباشند که در محدوده سنی ۱۸الی ۲۳ سال و میانگین سن آن ها ۵/۲۰سال میباشد. سه فرضیه شکل گرفته و در سطح ۰۵/۰ آلفا آزمایش شده است . این نتایج حاکی ازآن است که تفاوتهای مهمی در سطح پیشرفت گروه تحت درمان و گروه کنترل وجود دارد. همچنین موضوعات مردان و زنان تفاوت مهمی در واکنش های آن ها نسبت به درمان ایجاد میکند.موضوعات در خصوص سال آغاز نابینایی نشانگر اختلاف مهم در واکنشها نسبت به موضوعات میباشد. بنابرین ، برنامه هوش عاطفی ، برنامۀ مؤثری برای کنترل خودکارامدی میباشد.
ساموئل (۲۰۰۷) پژوهشی با عنوان «روابط هوش هیجانی و خودکارامدی در تاثیر نگرشهای میان معلمان دورۀ دبیرستان در جنوب غربی نیجریه» انجام داده است.هدف اصلی این تحقیق بررسی روابط میان هوش هیجانی و خودکارامدی در تاثیر نگرشهای معلمان دوره دبیرستان در جنوب غربی نیجریه است. این نمونه شامل ۴۷۵ معلم دورۀ دبیرستان (مردان ۲۳۰۲، زنان = ۲۴۵) میباشد که به طور تصادفی از جنوب غربی نیجریه انتخاب شده اند .ارزیابیهای از فرم اطلاعات جمعیت شناختی ، تعهدات سازمانی ، هوش هیجانی ، خودکارامدی وکشمکشهای کارخانوادگی برروی معلمان صورت گرفت . اطلاعات جمع آوری شده با بهره گرفتن از چندین تجزیه و تحلیل اولیه از نظر سلسله مراتبی مورد بررسی قرار گرفت .ولی فاقد آزمایش مربوط به سن ، جنس و کار بود . اجرای این یافته ها جهت انتخاب ، آموزش ، مشاوره و حفظ معلمان مورد بحث بوده است . نتایج حاکی ازآن است که هوش هیجانی وخودکارامدی معلمان منجر به ارتقاء و بهبود نگرشهای کاری آن ها می شود.
آدلی وآدیمو(۲۰۰۸) پژوهشی با عنوان « هوش هیجانی، خودکارامدی و مذهبیت به عنوان ارزیابی کننده های آرامش روانی میان جوانان و دانش آموزان دورۀ دبیرستان در کشور نیجریه» انجان دادهاند.این مقاله به هوش هیجانی ، خودکارامدی و مذهبیت به عنوان ارزیابی کننده های آرامش روانی میان دانش آموزان دورۀ دبیرستان می پردازد . در این تحقیق ، نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده ،برای انتخاب ۲۹۲جوان از ده ( ۱۰) دبیرستان نیجریه مورد استفاده قرار گرفته است . سن نمونه ها بین ۱۳_۲۰ سال میباشد . چهار ابزار به کارگرفته در این تحقیق به ترتیب عبارتنداز: شاخص کلی خودکارامدی ، شاخص ارزیابی تجلی آرامش ؛ قانون و Wong،شاخص هوش هیجانی ( WLEIS) ؛ و شاخص مذهبی. این نتایج نشان میدهد که سه متغییر به عنوان یک طرح میتوانند در پیشبینی آسایش روانی جوانان مؤثر باشند .بر اساس این یافته ها، پیشنهاد می شود که دبیران تلاش کنند تا اصول هوش هیجانی را به این دانش آموزان بیاموزند مشاوران و روانشناسان مدرسه برنامه هایی را برای تشویق هوش هیجانی و خودکارامدی مطرح میکنند .
سودالیس و همکاران(۲۰۰۷) پژوهشی با عنوان «ویژگی هوش هیجانی و هیجانات وابسته به تصمیم»انجام دادهاند.اگرچه تحقیق معتبر تجربی بروابستگی هیجانات در فرایند های تصمیم گیری تأکید می ورزد ، ولی تفاوتهای شخصی در درک و تجربۀ هیجان بسیار نادیده انگاشته شده است. اکنون ماگزارشی ارائه نموده ایم که به بررسی رابطۀ میان ویژگی هوش هیجانی ( ویژگی EQیا ویژگی خودکارامدی هیجانی ) و اثر مبتنی بر تصمیم گیری می پردازد .در مطالعه ۱، مایک رابطه مثبت میان ویژگی EQواز بین رفتن حوصله بعد ازیادآوری یک تصمیم ضعیف درزندگی واقعی به دست آورده ایم . در مطالعه ۲، مابه رابطه ای منفی میان ویژگیEQو هیجانات منفی تجربه شده پس از چند روز بعد از یک مذاکرۀ ناموفق دست یافته ایم . علاوه براین ، ویژگی EQ مسلماًً ، با درک فوق فوق العاده مؤثر مرتبط است . این یافته ها به منابعی در خصوص تحقیق راجع به تصمیم رفتاری ، به بحث می پردازد و نقش تفاوتهای شخصی در این تحقیق رابررسی می کند.
مایک انیولا (۲۰۰۷) پژوهشی با عنوان «تاثیر هوش هیجانی وراهکارهای قوانین شخصی براصلاح رفتارهای تهاجمی جوانان با مشکل بینایی » انجام داده است .این مقاله به بررسی تاثیر دو تعادل نظیر ؛ طرح هوش هیجانی وآموزش قوانین شخصی در اصطلاح رفتارتهاجمی در جوانانی با مشکل بینایی می پردازد. چهل و هشت نفر از جوانان آسیب دیدۀ چشمی ( که افراد کاملاً نابینا تا افرادی با بینایی جزئی را شامل می شود ) در این مطالعه و تحقیق شرکت کردهاند . تاثیرات این تعامل نشان میدهد که شرکت کنندگان با تعاملات هوش هیجانی وآموزش قوانین شخصی درمان میشوند.در نتیجه پیشرفت چشمگیری در الگوی رفتار تهاجمی آن ها نسبت به همتایشان در گروه کنترل صورت گرفته است . اکنون این یافته ها مورد بحث میباشد و اشاره به روانشناسان مشاور، مربیان ویژه ، مدیران تربیتی ، والدین ، سیاستمداران ، این دولت تأکید شده است.
جمع بندی و ارائه چارچوب نظری تحقیق :