این روش خدا پسندانه در بین معصومین وجود داشته و بعدها اصحاب و تابعین یکی پس از دیگری برای تاسی به سنت نبوی و جلب رضایت الهی اموالی را در راه خدا و یا برای اقربا و ذریات وقف می نمودند .
گفتار سوم :وقف در کشورهای غیر اسلامی
همان گونه که بیان شد وقف تأسيس اسلام نیست بلکه در میان پیروان ادیان دیگر حتی جوامعی که با دین بیگانه اند نیز نهادهایی شبیه وقف وجود داشته و دارد که به ذکر چندین نمونه از آن ها می پردازیم . در میان مردم بین النهرین ( بابل ) وقف وجود داشته مردم با انواعی از تصرفات مالی شبیه وقف آشنا بودند مثلا پادشاه زمینی را از ملک خودش در اختیار یکی از کارکنان خود می گذاشت تا از درآمد آن بهره گیرد بدون آن که مالک زمین شود و یا بتواند آن را به دیگری منتقل نماید . مردم مصر قدیم نیز با فکر وقف اجمالا آشنا بودند . آنان املاکی را به خدایان ، معبد ها و مقبره ها اختصاص میدادند تا درآمد آن ها به مصرف تغییرات و نوسازی این مکان ها و اقامه مراسم و هزینه کاهنان ( رهبران دینی ) و خادمان برسد و این گام به قصد تقرب به خدایان برداشته می شد [۳۴] . در حقوق آلمان پذیرفته شده است که مجموعه ای از اموال به دلیل اختصاص یافتن به هدفی معین ممکن است مستقل شود و زندگی حقوقی ویژه خود را آغاز کند . وجود بنیادها ، وابسته و محدود به اذن مقام های اداری است ، لکن این اذن به گذشته سرایت میکند و در صورتی که وقف به موجب وصیت انجام پذیرد از روز فوت موصی به بنیاد شخصیت حقوقی میدهد . حقوق دانان آلمانی به آسانی پذیرفته اند که برای ایجاد یک مؤسسه مفید هیچ ضرورتی ندارد که دارایی موسس به شخص موجود تملیک شود . وقف و اختصاص خود دلیل وجود است و نیازی به صورت سازی نیست . نزد اینان اموال وقف شده به عنوان دارایی یک شرکت تلقی نمی شود بلکه خود مؤسسه ای است مستقل بودن این که شخص مالک آن باشد . از این رو مفهوم وقف در حقوق آلمان و ایران بسیار نزدیک است چرا که درهر دو تکیه بر اصالت اموال است و این اموال به هیچ شخصی تعلق ندارد ، با این تفاوت که در حقوق ما مال موقوف حبس می شود و متولی حق انتقال آن را به دیگری ندارد اما در حقوق آلمان امکان گسترش دارد یعنی مؤسسه وقف میتواند زندگی متحرک پیدا کند . [۳۵] در فرهنگ فرانسه به نهاد وقف فونداسیون[۳۶] میگویند این کلمه در برخی از فرهنگ های حقوقی فرانسه چنین تعریف شده است . فونداسیون عبارت است از اختصاص دادن دائمی اموالی برای بنیادی عمومی و غیر انتفاعی با اهداف خیر خواهانه و بشر دوستانه اهدافی از قبیل تأسيس یا گسترش بیمارستان ، دانشگاه ، خوابگاه دانشجویی ، کمک به ایتام و مستمندان و بیماران بی بضاعت. مالک اموال به وسیله فونداسیون میخواهد شخصیت حقوقی جدیدی ایجاد کند که مستقلا در جهت بر آوردن اهداف نیک وی باشد ، فونداسیون در ابتدا به معنای فعالیت های این نهاد بوده ولی امروز غالبا به معنای خود این نهاد حقوقی است .
در مورد تأسيس بنیاد وقف و وضعیت آن حقوق دانان فرانسه تقسیمات مختلف از جنبههای نظری و عملی ارائه دادهاند . از دیدگاه کلی تأسيس نهاد وقف گاهی بی واسطه و مستقیما صورت می پذیرد یعنی بانی خودش بنیاد موقوفه را ایجاد میکند و گاهی غیر مستقیم و با واسطه که در این حالت واسطه نقش مجری را برای ایجاد کننده بنیاد موقوفه ایفا میکند . در هر دو صورت ، بانی وقف این نهاد را یا در زمان حیات خودش تشکیل میدهد یا تولد آن را به وسیله وصیت برای پس از وفات خویش تدارک می بیند .[۳۷] در ترکیه خصوصاً در روزگاری که قسطنطنیه فتح شد و مرکزیت خلافت اسلامی را عثمانیان به این سامان منتقل کردند و در طول چند قرن ادامه حکومت عثمانیان کلیه خدمات فرهنگی اجتماعی در حوزه مدیریت اوقاف بوده و پنجاه درصد آثار خطی موجود در کتابخانههای ترکیه را اوقاف تهیه و گردآوری کردهاست . البته به دنبال تحولات گسترده ای که در خلال جنگ های اول و دوم پیش آمد و موجب روی کارآمدن جمهوری لائیک به دست آتاترک شد در همه شئون فرهنگی اجتماعی ترکیه تغییرات بنیادی صورت پذیرفت از جمله این تغییرات دگرگون شدن فرهنگ وقف در این کشور بود . تعریف جدیدی که از وقف ارائه شد عبارت بود از کارهای عام المنفعه ای که ترک ها انجام میدادند و اکنون نیز ادامه دارد به موجب این تعریف خطبه شرعی وقف دیگر موضوعیت نداشت و اصولا اقدام به نیکوکاری اجتماعی ، فرهنگی تنها با ثبت یک سند که منطبق بر قانون جدید وقف بود تحقق می یافت . [۳۸] نظام انگلوساکسون امروزه نوعی از تصرفات مالی را می شناسد که به تراست معروف است و خلاصه تعریف آن چنین است : مالی را در اختیار شخصی معینی گذاشتن تا عواید آن را صرف احتیاجات شخصی دیگر کند. شخص صاحب اختیار را امین یا وصی و شخصی دوم را مستفید یا مستحق مینامند رابطه شخص امین یا وصی با مال مورد امانت در ارتباط با مستحق تراست نامیده می شود در این جا امین نه مالک مال است و نه میتواند آن را تملیک نماید حتی امین نمی تواند از آن مال استفاده نماید به نحوی که مالکیت عین از مالکیت منافع جدا شود . هدف از نهاد حقوقی تراست حمایت از بیوه زنان و کودکان و انجام دادن کارهای عام المنفعه است . [۳۹]
مبحث سوم : تبیین ماهیت وقف از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران
پیش از این اشاره شد که در باب حقیقت و مفهوم وقف اختلاف آرای عمیقی بین فقهای مذاهب اسلامی وجود دارد و در خصوص چگونگی آن و در این که در چه قالبی میباشد نظریات متعددی ارائه شده که که در مباحث پیشین به ذکر آن ها پرداختیم در این مبحث طی دو گفتار به بیان چگونگی ایجاد وقف و نتیجه وقف می پردازیم .
گفتار اول : ایجاد وقف :
ماده ۵۶ قانون مدنی میگوید : وقف واقع می شود به ایجاب از طرف واقف به هر لفظی که صراحتا دلالت بر معنی آن کند و قبول طبقه اول از موقوف علیهم یا قائم مقام قانونی آن ها در صورتی که محصور باشند مثل وقف بر اولاد و اگر موقوف علیهم غیر محصور یا وقف بر مصالح عامه باشد ، در این صورت قبول حاکم شرط است . از این ماده استفاده می شود که از نظر واضعین قانونی مدنی وقف اعم از عام و خاص از لحاظ ماهیت « عقد » میباشد و ایجاب و قبول یعنی توافق دو اراده برای تحقق آن لازم است . شهید ثانی در لمعه و محقق در شرایع و علامه در تبصره به این امر تصریح دارند این دسته از فقهای امامیه وقف را عقد می دانند البته در بین فقها دو نظر دیگر نیز مطرح شده است یکی ایقاع بودن وقف به طور مطلق که از بین فقهایی که این نظر را دارند می توان به شهید اول در متن لمعه اشاره کرد و عده ای دیگر از فقها وقف خاص را عقد و وقف عام را ایقاع می دانند مانند امام خمینی در تحریر الوسیله و علامه در تذکره .