-
- بهبود طرح درسها؛
-
- انگیزش بیشتر به تدریس؛
-
- مشارکت و تبادل نظر با همکاران؛
-
- تغییر نگرش معلمان نسبت به فرایند یاددهی-یادگیری؛
- بهبود روابط حرفهای(تیلور و همکاران[۱۷۹]،۲۰۰۵).
-
- یکی دیگر از پژوهشهای انجام شده در این حوزه، پژوهشی است که با حمایت مرکز آموزش علوم و ریاضی دانشگاه دلاور[۱۸۰] در ۶ مدرسهی راهنمایی شهر دلاور در سال ۲۰۰۲ میلادی صورت گرفت. این پژوهش، بخشی از پروژهای است که دانشگاه دلاور برای بهبودتوسعه ی حرفه ای معلمان انجام داد. در این پروژه ۱۰ ویژگی برای توسعه حرفهای کارآمد در نظرگرفته شد که به شرح زیر میباشند:
-
- با توجه به محتوای برنامه درسی تنظیم شود.
-
- استمرار داشته باشد.
-
- مشارکتی باشد.
-
- در ارتباط با تجربه روزمرهی زندگی باشد.
-
- رشد و پیشرفت داشته باشد.
-
- تلفیقی باشد.
-
- بر اساس تحقیق تنظیم شده باشد.
-
- معلم را درگیر کند.
-
- بر اساس کار دانش آموزان شکل بگیرد.
- خودارزیاب باشد.
در بخش درسپژوهی که یکی از سه قسمت پروژهی مذکور است، تیمهایی از معلمان به صورت مشارکتی به تعیین اهداف، تنظیم طرح درس، تدریس، مشاهده و تحلیل یادگیری دانش آموزان پرداختند. سپس درسها را به شکل عمومی برای تیمهای دیگر ارائه و نتایج را اعلام کردند(کدزیور و فیفیلد[۱۸۱]، ۲۰۰۴).
-
- موفقیت پروژه ی (NSW)[182]در استرالیادرسال ۲۰۰۲ میلادی پژوهشگران آن پروژه را بر آن داشت تا در دانشکدهی علوم تربیتی مالزی هم کاری مشابه را انجام دهند.آنها تحت پروژهای به نامپروژهی پژوهشی درسپژوهی[۱۸۳] مدل یوشیدا- فرناندز را در دو دبیرستان در مالزی اجرا کردند. در یکی از آنها ۸ معلم و در مدرسهی دیگر، ۶ معلم به همکاری با پژوهشگران پرداختند. تحلیل داده ها ضمن آنکه بیانگر تأثیرمثبت درسپژوهی بر معلمان ریاضی در مالزی بود، امکان مقایسه در دو پروژه برای پژوهشگران را در مقوله های زیر پدید آورد:
-
- تأثیر در باورهای نسبت به تدریس؛
-
- محدودیتهای زمانی؛
-
- مسئولیت پذیری معلمان؛
حمایتهای اجرایی(وایت، سام و مون[۱۸۴]، ۲۰۰۴).
-
- اسمیت و کریستی [۱۸۵](۲۰۰۷) پس از استفاده از روش درس پژوهی در آموزش ریاضیات نتیجه گرفتند که نگرش دانش آموزان نسبت به ریاضیات تغییر یافته و میزان فعالیت آن ها در حل مسائل ریاضی بیشتر شده است.
-
- بیکر ،بندل ،جنسیو،اسمیت و تلب[۱۸۶] (۲۰۰۷)در پایان اجرای درس پژوهی به نتیجه رسیدند که دانش آموزان در تشخیص پاسخ مسائلی که بسیار به هم شبیه هستند موفق تر عمل میکنند و مهارت های حل مسئله و تفکر انتقادی آن ها پیشرفت قابل ملاحظه ای کردهاست.
-
- فرناندز(۲۰۱۰)پژوهشی درباره درس پژوهی به روش کیفی روی ۱۸ معلم در یک دوره آموزشی انجام داده است . او در پایان پژوهش خود نتیجه میگیرد که دانش شرکت کنندگان از تدریس و راهبردهای آموزشی رشد خوبی کردهاست و نتیجه این امر دستیابی بیشتر دانش آموزان به هدف های یادگیری ازجمله استدلال ریاضی بوده است.
- کاناوان و اینپراسیتا[۱۸۷]،با حمایت مرکز پژوهش های آموزش ریاضیات ، دانشگاه خونکان[۱۸۸]،تایلند؛ پژوهش کیفی خود را ، با هدف بررسی کار مشترک یک تیم درس پژوهی مربوط به پایه ی اول (دو نفر معلم شاغل ویک معلم کارورز) در مدرسه ی کوکهام پیتاواسان انجام دادهاند. آن ها اطلاعات لازم را از طریق مشاهده ی مشارکتی و استفاده از پرسشنامه ، مصاحبه و ضبط ویدئوئی جمع آوری نموده اند. نتایج تحقیق به صورت زیر بوده است : ۱) دروسی که به صورت تعاملی توسط سایر معلمان در سال های قبل طراحی شده اند را معلم کارآموز دروس پژوهشی را بازبینی کرد وهمراه با معلم شاغل مورد بحث قرار داد. ۲) مشاهده ی درس پژوهی همراه با هم، بر اساس مشاهدات کلاسی خود در سالهای گذشته، معلمان شاغل نقش خود را در امر مشاهده و ثبت ایده های دانش آمزان، راه های حل مسئله و غیره به عهده داشتند تا تا آن ها برای بحث در مرحله سوم آماده کنند. ۳)اظهار نظر به صورت کارگروهی در مورد روش تدریس. مراحل اظهار نظر عبارت بودند از: الف) بلافاصله بعد از کلاسها معلمان ایده های دانش آموزان ونحوه ی بهتر برگزار کردن کلاس بعدی را مورد بررسی قرار میدادند. ب) در پاین هفته همه معلمان مدرسه با همدیگر اظهار نظر هفتگی داشتند.. یافته های تحقیق روشی را که معلم کارآموز و معلمان شاغل بتوانند با هم همکاری کنند را تأیید میکند، نه روشی که در آن معلمان شاغل فقط نقش نظارت داشته باشند. آن ها یک مدل را برای بومی کردن درس پژوهی در تایلند به شرح زیر پیشنهاد دادهاند.(کاناوان و اینپراسیتا،۲۰۱۳)
-
شکل شماره ۶- مدل چرخه ی درس پژوهی و رویکرد باز برای تحلیل همکاری بین معلمان شاغل و دانشجویان کارورز (کاناوان و اینپراسیتا ۲۰۱۳ ،برگرفته از اینپراسیتا ۲۰۱۰)
-
-
- دادلی ، در پژوهش کیفی خود به یادگیری معلمان از طریق تحلیل گفتمان و استفاده از دانش نهفته خود برای تدریس به منظور افزایش دانش عملی و در نتیجه افزایش یادگیری دانش آموزان در انگلستان می پردازد.این پژوهش در دو مدرسه با دانش آموزان ۹ ساله که یکی در نقطه محروم و دیگری در حومه ای با درآمد متوسط بوده است انجام شده است دانش آموزان اولین کلاس به منظور افزایش مشارکت ، اعتماد و تفکر فعال ریاضی بر روی بسط سوالات باز با بهره گرفتن از گفت و گوی دو نفره در ریاضیات پرداخته و و دومین کلاس به منظور مشارکت بهتر و دست یابی به مشارکت پسرانی که در نوشتن مشارکت نداشتند فعالیت خود را از طریق ارزیابی و یادآوری شفاهی از طریق ایفای نقش بسط دادند. وی تمرکز خود را در این پژوهش بر زمانی که معلمان درس های پژوهشی خود را برنامه ریزی و بحث میکنند ، قرار داده است و اظهار میدارد که اعضای گروه درس پژوهی منابع و سرمایه های اجتماعی و فرهنگی هستند که اطلاعاتی را که از این طریق به دست آوردند با هم ترکیب کرده و باعث به وجود آمدن شرایط انگیزشی برای دسترسی گروهی به اجرای ابتکاری و توسعه تمرینات کوچک شد که تحولات در تدریس های بعدی و یادگیری فراگیران را به دنبال داشته است . معلمان هر دو گروه به تاثیر درس پژوهی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اشاره میکنند (دادلی ،۲۰۱۳)
- میاکاوا ، در پژوهش خود به منظور بررسی تاثیر درس آزاد به عنوان مدلی از درس پژوهی ، در درس ریاضی دوم دبستان در حل مسئله در ژاپن ، نشان میدهد که چگونه این روش به ساخت و گسترش دانش آموزشی در جامعه معلمان ریاضی ژاپن کمک میکند. وی در این مطالعه موردی به تشریح اجرای تدریس ، جلسه بحث پس از تدریس و طرح درس پژوهشی معلم می پردازد. روشی را که معلم به نام درک از راه نقاشی دارد را برای یادگیری دانش آموزان مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهدواظهار میدارد که همه دانش آموزان توانستند از راه یادگیری خود ، موضوع و هدف مورد نظر معلم را فرابگیرند(تاکشی میاکاوا، کارل ونیسلو،۲۰۱۳)
-
ب) در ایران