۲-۳-۱- هزینه بدهی و ساختار سرمایه
بعد از تخمین هزینه سرمایه سهام، یعنی بازده سهام میتوان تخمین سایر عناصر میانگین موزون را انجام داد. برای اغلب شرکتها این امر شامل تخمین هزینه بعد از مالیات بدهی و وزن مرتبط با بدهی در ساختار سرمایه مالکیت است. توسعه و پیچیدگی روزافزون فعالیتهای اقتصادی و پیدایش واحدهای تجاری گوناگون و تشکیل شخصیتهای حقوقی مستقل و ضرورت ارائه اطلاعات دقیق ومهمتر از آن چگونگی نگرش به اطلاعات ارائه شده این واحدها و شخصیتهای حقوقی در جهت تصمیم گیریهای داخلی و خارجی شرکت، منجر به ابداع روشها و تکنیکهایی در ارزیابی شرکتها از جنبه های مختلف شده است.
همزمان با پیشرفت حسابداری این روشها، فنون و تکنیکها توسعه و تکمیل یافته و در اختیار تحلیلگران مالی و تصمیمگیرندگان قرار گرفته است. در راستای این پیشرفت نقش اصلی پژوهشگران بر همگان واضح است.
تلاش های پژوهشگران در کنار ضرورت نیاز استفادهکنندگان به اطلاعات بهتر و علمیتر سبب شده تا حسابداری از نقش سنتی خود که ثبت و گزارش رویدادها و فعالیتهای مالی بوده پا را فراتر گذارد و بهعنوان مبنایی در تصمیم گیریها و تجهیز و تخصیص بهینه سرمایه و تلاش در جهت کاهش هزینه ها نقش مهمی را در رشد و شکوفایی کشور ایفا کند (لیفورد، ۲۰۰۶).
بورس اوراق بهادار عمدهترین طریق تجهیز و تخصیص سرمایه است. عرضه سهام شرکتها در بورس فرصت سرمایه گذاری ایجاد می کند و تمایل بیشتر مالکان شرکتهای تجاری به افزایش سرمایه و حداکثرسازی ثروت از طریق بالا بردن بازده سرمایه گذاری و افزایش قیمت سهام در کنار احتیاط و ریسک کاهش یا از بین رفتن سرمایه گذاری موجب شده تا سرمایه گذاران و خریداران توجه ویژهای به بررسی تاثیر گروه های تجاری و ساختار مالکیت شرکت و عملکرد مدیران داشته باشند. لذا هر گونه اطلاعات و روش و معیاری که در جهت ارزیابی شرکت وعملکرد مدیران مؤثر باشد مورد توجه آنان قرار میگیرد.
ارزیابی عملکرد واحدهای تجاری در چند دهه اخیر به صورت علمیتر و فنیتر انجام می شود و قسمت عمده ادبیات مدیریت، امور مالی و حسابداری را تشکیل میدهد. تلاش های زیادی در جهت مقایسه معیارهای سنجش و ارزیابی عملکرد و اینکه کدام یک از اعتبار بیشتری برخوردار است، انجام شد. یکی از معیارهای سنجش عملکرد و ابزار برنامه ریزی داخلی و کنترل مدل درآمد باقیمانده[۷۲] است که پژوهشهای زیادی در زمینه درآمد باقیمانده و عوامل تعیینکننده آن و مقایسه آن با سایرمدلها انجام شده و مدارکی نیز دال بر بهتر بودن این روش ارائه شده است. تغییرات در سود و قیمت سهام و همچنین میزان هزینه های بدهی، عناصری تأثیرگذار در ارزیابی وضعیت شرکتها و مدیران و به تبع آن بر تصمیمات سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه میباشد. همچنین، تعیین اولیه قیمت جهت پذیرش شرکت در بورس و که مورد توجه مدیران شرکتها و بورس قرار میگیرد. عناصر و گروه های تجاری و دلایل و اهداف آنها گواه بر اهمیت موضوع دارد (قدیری و همکاران، ۱۳۹۰).
از آنجا که اکثر بدهىها بلندمدت یک شرکت به صورت اوراق قرضه است، محاسبه هزینه بدهى با توجه به خصوصیات اوراق قرضه انجام مىشود. تخمین یا تعیین هزینه خاص بدهى مستلزم محاسبه هزینه مؤثر بدهى شرکت است و باید این هزینه مؤثر را بر اساس نرخ سالانه بیان کرد. مىتوان اینکار را با بهره گرفتن از نرخ بازده تا تاریخ سررسید انجام داد. نرخ بازده تا تاریخ سررسید یا نرخ بازده داخلى مورد نظر خریداران تعیینکننده میزان هزینه مؤثر بدهى قبل از کسر مالیات (براى شرکت) است. ممکن است هزینه بدهى براى شرکت اندکى بیش از نرخ بازده تا تاریخ سررسید که موردنظر سرمایهگذاران است، باشد. زیرا امکان دارد که شرکت در جریان فروش اوراق قرضهاى که منتشر مىکند، مبلغى هزینه کند. تصمیم گیری و قضاوت در مناسبترین شیوه سرمایه گذاری با هدف بیشینهسازی ثروت سهامداران از جمله موضوعات بسیار مهم در حوزه مدیریت مالی است.
برای دستیابی به هدف فوق افزایش عایدات حاصل از سرمایه گذاریها و بهینه سازی هزینه های بدهی دو راهکار مناسب تلقی میگردد. بر همین اساس اطلاع از هزینه سرمایه همواره در تصمیمات شرکتی نقش اساسی داشته است. دستیابی به نرخ هزینه مناسب در تعیین ترکیب بهینه ساختار مالی شرکتها و به ویژه در کسب بهترین نتایج حاصل از عملیات به شکل سودآوری و افزایش قیمت سهام از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهشهای متعددی در خصوص نقش انتخاب خط مشی های مناسب با هدف کاهش هزینه بدهی در کسب بهترین نتایج عملیات را صورت گرفته است (ایسلی مائورین، ۲۰۰۱). نتایج حاصله از آن بیانگر این موضوع است که در صورت عدم تغییر ریسک و فزونی بازده سرمایه گذاری بر هزینه بدهی سبب افزایش ثروت سهامداران می شود و مازاد نرخ بازده سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه منجر به تحصیل بازده اضافی برای سهامداران خواهد بود که این بازدهی در صورت عدم وجود نوع خاصی از سهامداران ممتاز متعلق به سهامداران عادی خواهد بود. لذا، به بیان ساده نرخ هزینه سرمایه حداقل نرخ بازدهی است که با دستیابی به آن ارزش شرکت تغییر نمیکند. و مدیران بهعنوان نمایندگان صاحبان سهام باید تلاش میکنند ساختار سرمایه شرکت را بهگونه ای تنظیم کنند که هزینه بدهی شرکت حداقل و در نتیجه ارزش شرکت و ثروت سهامداران حداکثر شود. تقریبا در اکثر تصمیمهای مدیریتی و مالی هزینه بدهی از عوامل مهم و مؤثر به شمار می آید. مدیران از هزینه بدهی در مواردی چون:
۱) اتخاذ تصمیمات بودجهبندی سرمایهای
۲) استقرار ساختار بهینه
۳) تصمیم گیری نسبت به اجاره بلندمدت
۴) جایگزینی اوراق عرضه
۵) مدیریت سرمایه در گردش
-
پیشینه پژوهش
- پژوهشهای داخلی
نمازی و کرمانی (۱۳۸۷) در پژوهشی به بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر عملکرد پرداختند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معنادار و منفی بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت برقرار است.
اعتمادی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهش خود با عنوان «تاثیر فرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت بر کیفیت اطلاعات مالی» به این نتیجه رسیدند که سه عامل فرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت بر کیفیت اطلاعات مالی شرکتها اثر گذارند. از میان این عوامل، ساختار مالکیت کمترین اثر مستقیم را بر کیفیت اطلاعات دارد اما حایز اهمیتترین نقش آن، اثر تعدیلشوندگی است که بر ارتباط بین فرهنگ سازمانی و کیفیت اطلاعات مالی و نیز رابطه بین تمرکز مالکیت و کیفیت اطلاعات مالی دارد.
بیدختی و ایرانی (۱۳۸۹) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که متغیرهای اهرم مالی، اندازه شرکت و جریانهای نقدی غیرمنتظره با هزینه های بدهی، دارای رابطه معنادار مثبت است. اما بین متغیرهای رشد فروش و درصد مالکیت دولت و هزینه های بدهی رابطه معناداری وجود ندارد.