با توجه به مطالب ذکر شده، در این فصل مبانی نظری و پیشینه تحقیق در سه بخش به شرح زیر تنظیم شده است:
بخش اول: مبانی نظری کیفیت گزارشگری مالی؛
بخش دوم: مبانی نظری ساختار مالکیت؛
بخش سوم: پیشینه پژوهش که در این قسمت پیشینه پژوهشهای انجام شده در دو بخش تحقیقات انجام شده در داخل کشور و تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مورد مطالعه قرار میگیرد.
بخش اول: مبانی نظری کیفیت گزارشگری مالی
مفهوم کیفیت گزارشگری مالی
کیفیت گزارشگری مالی به محدوده ای اشاره دارد که در آن گزارش های مالی شرکت، وضعیت اقتصادی و عملکرد آن را در طی یک دوره زمانی اندازه گیری و به صورت صادقانه ارائه میکند. گرچه در ادبیات مربوط به کیفیت گزارشگری مالی و به ویژه کیفیت سود با تأکید بر اصول حاکم بر گزارشگری مالی به طور ضمنی بر کیفیت صورت های مالی تمرکز شده است، اما بحث جامع در خصوص کیفیت گزارشگری مالی باید فراتر از کیفیت صورت های مالی باشد زیرا شرکت ها اطلاعات مالی خود را میتوانند با بهره گرفتن از روش های دیگر نیز منتشر نمایند. از سوی دیگر گزارشگری مالی فقط یک محصول نهایی نیست بلکه فرایندی متشکل از چندین جزء میباشد که کیفیت گزارشگری مالی در نهایت بستگی به کیفیت هر بخش از فرایند گزارشگری مالی دارد. این فرایند در شکل (۲-۱) ارائه شده است.
شکل ۲-۱): فرایند گزارش گری مالی
رویکرد های متفاوت ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی
در خصوص ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی دور رویکرد کلی وجود دارد:
رویکرد مبتنی بر نیاز استفاده کنندگان: این رویکرد بر مسائل مرتبط با ارزیابی و سودمندی اطلاعات مالی برای استفاده کنندگان تمرکز دارد. چارچوب نظری FASB اولین نمونه از این رویکرد میباشد که بر اساس اهداف کلی گزارشگری مالی یعنی فراهم کردن اطلاعات سودمند برای استفاده کنندگان جهت اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری، اعطای اعتبار و نظایر آن تعریف شده است.
رویکرد مبتنی بر حمایت از سرمایه گذاران و سهامداران: این رویکرد بر مسائل مرتبط با نحوه اداره شرکت و مباشرت تأکید دارد. در این رویکرد کیفیت گزارشگری مالی به طور عمده بر حسب افشای کامل و منصفانه برای سهامداران و سرمایه گذاران تعریف می شود و کیفیت گزارشگری مالی عبارت است از اطلاعات مالی کامل و شفاف که مانع گمراهی یا ایجاد ابهام برای استفاده کنندگان شود (کوهن، ۲۰۰۴).
شاخص های ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی
با توجه به رویکرد فوق شاخص های ارزیابی کیفیت گزارش گری مالی را می توان به شرح زیر تشریح نمود:
خصوصیات کیفی اطلاعات
خصوصیات کیفی به خصوصیاتی اطلاق میشود که موجب میگردد اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری مفید واقع شود. برخی خصوصیات کیفی به محتوای اطلاعات مندرج در صورتهای مالی و برخی دیگر به چگونگی ارائـه این اطلاعات مربوط میشود (استاندارهای حسابداری ایران، ۱۳۸۸).
خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات، “مربوط بودن” و “قابل اتکابودن” است. هرگاه اطلاعات مالی مربوط و قابل اتکا نباشد، مفید نخواهد بود. مربوط بودن و قابل اتکابودن خود متشکل از خصوصیات دیگری است که در نمودار (۲) نمایش داده شده است(همان منبع).
خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات
۱-۱)مربوط بودن: اطلاعاتی مربوط تلقی میشود که برتصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال یا آینده یا تأیید یا تصحیح ارزیابی های گذشته آن ها مؤثر واقع شود. مربوط بودن و خود متشکل از خصوصیات دیگری چون ارزش پیشبینیکنندگی و تأییدکنندگی میباشد. اطلاعات مربوط یا دارای ارزش پیشبینیکنندگی و یا حائز ارزش تأییدکنندگی است . نقش های پیشبینیکنندگی و تأیید کنندگی اطلاعات به هم مربوط میباشند(همان منبع).
شکل ۲-۲): رابطه بین خصوصیات کیفی اطلاعات مالی (منبع: پیوست شماره یک استانداردهای حسابداری)
اصلی اطلاعات
اطلاعاتی که بر تصمیم گیری ها تاثیر گذارد
اطلاعاتی که عاری از اشتباه و تمایلات جانبدرانه باشد
اهمیت
مربوط بودن
قابل اتکابودن
کامل بودن
احتیاط
بیطرفی
بیان صادقانه
رجحان محتوا برشکل
انتخاب خاصه
ارزش تاییدکنندگی و پیش بینی کنندگی
قابل فهم بودن
قابل مقایسه بودن
ادغام و طبقه بندی
میزان توان استفاده کننده
اقشای مناســب مثل: رویه های حسابداری و ارقام مقایسه ای
ثبات رویه
موازنه بین خصوصیات کیفی
به موقع بودن
ملاحظات منفعت و هزینه
۱-۲)قابل اتکا بودن: برای اینکه اطلاعات مفید باشد باید همچنین قابل اتکا باشد. اطلاعاتی قابلاتکاست که عاری از اشتباه و تمایلات جانبدارانه بااهمیت باشد و به طور صادقانه معرف آن چیزی باشد که مدعی بیان آن است یا به گونهای معقول انتظار میرود بیان کند. قابلیت اتکاء خود متاثر از خصوصیات زیر میباشد:
بیان صادقانه: اطلاعات باید اثر معاملات و سایر رویدادهایی را که ادعا میکند بیانگر آن است یا به گونهای معقول انتظار میرود بیانگر آن باشد به طور صادقانه بیان کند. بدینترتیب مثلاً ترازنامه باید بیانگر صادقانه اثرات معاملات و سایر رویدادهایی باشد که منجر به عناصری در تاریخ ترازنامه شوند که معیارهای شناخت را احراز کرده باشند.
رجحان محتوا بر شکل: اگر قرار است اطلاعات بیانگر صادقانه معاملات و سایر رویدادهایی که مدعی بیان آن ها است باشد، لازم است که این اطلاعات بر اساس محتوا و واقعیت اقتصادی و نه صرفاً شکل قانونی آن ها به حساب گرفته شود . محتوای معاملات و سایر رویدادها همواره با شکل قانونی آن ها سازگار نیست. هرچند اثرات خصوصیات قانونی یک معامله خود بخشی از محتوا و اثر تجاری آن است، این اثرات بایستی در چارچوب کلیت معامله ازجمله هر گونه معاملات مرتبط مورد تفسیر قرار گیرد. به طور مثال یک واحد تجاری ممکن است مالکیت قانونی یک کالا را بهشخص دیگری واگذار کند. لیکن هرگاه به شرایط معامله از یک دیدگاه کلی نگریسته شود، ممکن است این مطلب آشکار شود که ترتیباتی وجود داشته است که از ادامه دسترسی واحد تجاری به منافع اقتصادی آتی آن کالا اطمینان حاصل شود. در چنین شرایطی گزارش معامله به عنوان یک معامله فروش از لحاظ مقاصد گزارشگری، بیان صادقانه معامله انجام شده نمیباشد (استاندارهای حسابداری ایران، ۱۳۸۸).