فلسفه مجازات برای اصلاح شخص خطرناک یا مجرم حرفی است که وی زیانی به جامعه نرساند. جای سوال است که آیا به صرف مجازات می توان جرائم در کشور را کاهش داد و بهتدریج از بین برد؟ قطعاً مجازات یا تشدید مجازات نمی تواند عامل کاهش جرائم شود بلکه بعضاً عامل ازدیاد جرائم می شود پس هدف از طرف مجازات تأمین نمی شود بلکه یکی از راه های کاهش جرائم اقدامات تامینی و تربیتی است. درست است که در اقدامات تأمینی آزادی بزهکار سلب و بعضاً محدود می شود اما عامل بسیار مهمی است برای جلوگیری از تکرار جرم.اقدامات تأمینی و تربیتی تصمیماتی هستند که مقامات صالح قضایی بر خلاف مجازات برای از بین بردن زمینه ارتکاب مجدد جرم به وسیله مرتکب اتخاذ می نمایند و این امر بطورکلی انجام میگردد.اقدامات تأمینی جهت حمایت از جامعه و آینده مرتکب یعنی بزه کار صورت میگیرد زیرا هر زمان که مجازات بر بزهکار اثر افتد فرد آزاد است برخلاف مجازات که تنها هدف تنبیه کردن مجرم است و مجازات معموله برای بزهی که توسط بزه کار صورت میگیرد برای مدت معینی اعمال می شود در صورتی که اقدامات تأمینی یک عامل بازدارنده میتواند باشد و برای جلوگیری از تکرار جرم نسبت به همه مجرمین اتخاذ میگردد و این اقدامات تأمینی بیشتر برای مجرمان خطرناکی اتخاذ می شود.[۱۲]
هیچ مجازاتی نمی تواند از تکرار جرم دفاع کند و کفایت هم نمی کند چون ملاحظه می شود در هر مرحله از گذشت زمانه جرائم هم پیشرفت میکند و شدیدتر می شود و قانونگذار هم درصدد تشدید مجازات است در صورتی که این عکس العمل نتیجه معکوس داشته و باید برای جلوگیری از جرایم خطرناک و پیشرفته تدابیری اندیشید که ما به آن اقدامات تأمینی می نامیم و این امر نوعی مجازات است اما با مجازات تعیین شده نسبت به جرائم قدری متفاوت است زیرا اقدام تأمینی بنوعی برای اصلاح و تربیت است اما مجازاتهای دیگر مثل حدود، قصاص، دیات و تعزیرات بنوعی عذاب عمل ارتکابی فعل و فصیحت آور است اعم از اینکه شدید باشد یا کمی وخیم لذا اقدامات تأمینی برای ایمن شدن و مصون ساختن جامعه از شر مجرمین خطرناک است .[۱۳]
مبحث چهارم-مفهوم زندان
گفتار اول-مفهوم حبس در حقوق ایران
در فرهنگ عمید آمده :زندان در لغت به معنای بندیخانه –جایی که محکومان وتبهکاران رادرآنجانگه می دارند .همچنین در فرهنگ معین حبس به معنای زندانی کردن و باز داشتن آمده است. در جای دیگر حبس چنین تعریف شده است «سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین یا نا محدود به طوری که در آن،حالت ترخیص وجود نداشته باشد و اگر حالت انتظار وجود داشته باشد آن را توقیف گویند نه حیس.[۱۴]
ماده ۳ آیین نامه زندانها در تعریف زندان مقرر داشته «زندان محلی است که در آن محکومانی که حکم آنان قطعی شده است با معرفی مقامهای صلاحیتدار قضایی و قانونی برای مدت معین یا به طور دایم به منظور تحمل حبس ،با هدف حرفه آموزی ،بازپروری،بازسازگاری نگهداری میشوند.
زندان در لغت به معنای «بندیخانه و جایی که محکومان و تبهکاران را در آنجا نگاه می دارند و محبس» آمده است و منظور از آن، محل اقامتی است که مجرمان مدت معینی از عمر خود را تحت کنترل کارکنان زندان سپری میکنند با این امید که مجرم در محیط بسته زندان از رفتار مجرمانه خود پشیمان شده و با کمک مددکاران اجتماعی و کارشناسان تربیتی زندان، امکان بازگشت به زندگی توأم با هم نوایی با هنجارها برای او فراهم شود.[۱۵] یکی از مجازات ها (Sanctions) که برای مقابله با جرایم در جوامع مختلف بشری از آن استفاده می شود و در اکثر کشورهای جهان از مهم ترین ابزارهای دفاع اجتماعی در مقابل پدیده جرم و شخص مجرم به حساب میآید، زندان است. رُسی (Rossi) در خصوص زندان معتقد است که سلب آزادی، ضمانت اجرایی است که بیشترین مزایا و کم ترین معایب را دارد؛ زیرا تقسیم پذیر (حبس موقت و حبس دائم)، چاره پذیر (در صورت اشتباه قضایی یا اصلاح محکوم، زندانی آزادی خود را به دست می آورد) و عبرت انگیز است؛ ضمن آنکه اصلاح اخلاقی مجرم را نیز فراهم میکند. اگرچه او می پذیرد که این مجازات خالی از اشکال نیست . البته به استناد نوشته های اولپین (Ulpien)، در روم قدیم زندان تنها برای نگهداری مجرمان به کار گرفته می شد؛ نه مجازات کردن آنان .. مجازات نیز در لغت نامه دهخدا به پاداش دادن و جزا دادن در نیکی و بدی» معنا شده است. همچنین دکتر گلدوزیان در تعریف مجازات آورده است: «مجازات یعنی تنبیه و کیفری که بر مرتکب جرم اِعمال می شود. مجازات توأم با رنج است…». گارو (Garo) درباره مجازات میگوید: «مجازات رنج و ضرری است که مورد حکم مقامات قضایی علیه مجرم واقع می شود و منظور آن جبران خسارتی است که از عمل مجرم به جامعه وارد شده است(. مونتسکیو در کتاب خود با عنوان «روح القوانین» توصیه هایی در مورد مجازات دارد. او میگوید: مجازات باید معتدل و حتمی، متناسب با بزه و مثل جرایم در قانون پیشبینی شده باشد . مجازات از نگاه مونتسکیو چنان است که با وضع تمدن و سلوک تمدن ها تغییر میکند.[۱۶] افزون بر این، از نگاه وی تعیین مجازات همواره باید عامل برقراری نظم باشد و بزهکاران از رهگذر میزان عادلانه پاداش ها و مجازات ها اصلاح و باز اجتماعی شوند او در جایی نوشته است: «نباید در مورد انسان ها به راه های افراطی متوسل شد؛ زیرا با بررسی علت تمامی بی قیدی ها ملاحظه می شود که وقوع جرائم، ناشی از بی کیفر ماندن جنایات است و نه تعدیل و کمی مجازات ها. در این رابطه هابز معتقد بود انسان ها تنها به وسیله تهدید سر عقل میآیند و هدف از کیفر تنها باید سودمندی عمومی و توجه به آینده باشد. جان لاک نیز هدف از مجازات را حفظ پیکر اجتماع و تحمیل مجازات را صرفاً به منظور ممانعت از ارتکاب جرایم مشروع می شمرد.[۱۷]
گفتار دوم-مفهوم حبس در فقه
در زبان عربی، واژه های زیاد و گوناگونی به معنی و مفهوم (زندان) دلالت دارد مثل : حبس، سجن، وقف، ایقاف، حصر، اثبات، اقرار، امساک و… لکن مشهورترین آن ها، همان دو واژه، سجن و حبس میباشند. لذا به بررسی آن دو می پردازیم.
راغب در فرهنگ لغت قرآن خود به نام: مفردات القرآن میگوید: السجن: در زندان نگه داشتن. و این کلمه در سوره یوسف آیات ۳۲-۳۴-۳۵-۳۶ به همین معنی به کار رفته است.
و در مورد لغت (( حبس )) راغب چنین میگوید: الحبس: مانع شدن از آمد و شد و این واژه در قرآن در همین معنی به کار رفته است. در آیه شماره ۱۰۶ سوره توبه چنین میفرماید: لحبسونها من بعد الصلوه … ( یعنی بعد از نماز از رفت و آمد آن دو نفر، مانع شوید تا سوگند یاد کنند که … و نیز حبس به معنای محلی که آب را در خود نگه میدارد ( یعنی آب انبار ) گفته شده است. در فرهنگ لغت صحاح اللغه در مورد معنای کلمه (( حبس )) چنین آمده است. سجن با کسره یعنی: زندان و سجن با فتحه یعنی: مصدر و به معنای زندانی کردن میباشد.[۱۸]