۱٫۱۳۳۴۷
۳٫۲۸۳۹
فرضیه اصلی: به نظر می رسد رابطه معنی دار و مثبتی بین شرایط اجتماعی- اقتصادی و مهاجرت افغان ها به ایران وجود دارد.
فرض صفر: به نظر می رسد رابطه معنی دار و مثبتی بین شرایط اجتماعی- اقتصادی و مهاجرت افغان ها به ایران وجود ندارد.
تصمیمگیری
با بهره گرفتن از آزمون تی تک نمونه ای در رابطه با تایید یا رد فرضیات، مشاهده می شود که با در نظر گرفتن سطح معنی دار ( ۰٫۰۰۰ ) کوچکتر از میزان خطا (۰٫۰۵ ) است که در نتیجه با احتمال ۹۵ درصد میتوان ادعا کرد که فرض فرضیه اصلی را مبنی بر این ادعا که «رابطه معنی دار و مثبتی بین شرایط اجتماعی- اقتصادی و مهاجرت افغان ها به ایران وجود دارد. تأیید می شود.» در واقع با بهره گرفتن از اطلاعات موجود در جدول مشاهده می شود که بیشتر پاسخگویان شرایط اجتماعی- اقتصادی را در مهاجرت افغان ها به ایران مؤثر دانسته اند.
فصل پنجم
نتیجه گیری
۵-۱- نتیجه گیری
پدیده مهاجرت مردم افغانستان به برخی از کشورهای جهان به ویژه ایران که یکی از اشکال مهاجرت بینالمللی میباشد در سه دهه اخیر روند صعودی داشته است. این نوع مهاجرت از آن نظر که زاییده عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… میباشد قابل توجه است. چنانکه در این تحقیق بیان گردید، مهاجرت مردم افغانستان به ایران، از دوره های گذشته نیز رواج داشته، به طور مثال، شیعیان افغانستان، در دوره های مختلف به خاطر زیارت عتبات عالیه، و نیروی کار آن کشور به خاطر کارگری، به ایران مهاجرت می نمودند. اما مهاجرت گروهی و قابل توجه مردم افغانستان به ایران، ابتدا در دو دهه اخیر قرن ۱۹ میلادی، در اثر فشارهای سیاسی حکومت وقت صورت گرفت که در آن زمان، بیشتر هزاره ها به ایران مهاجرت نموده بودند. در این چند دهه اخیر نیز در اثر جنگ های داخلی و خارجی( دوره اول: زمان اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی، دوره دوم: دوران جنگ های داخلی بین گروه های مجاهدین افغانستان و دوره سوم: دوران حکومت طالبان)، مردم افغانستان (شامل همه اقوام، مذاهب و طبقات)، به صورت دسته جمعی و گروهی دست به مهاجرت زده بودند. همچنین در دوره نظام جدید، اگرچه تعداد زیادی از این مهاجرین از کشورهای همسایه به افغانستان عودت نمودند، ولی نیروی کار این مهاجرین، در اثر عدم امنیت اقتصادی ـ اجتماعی و… پس از چن مدت زندگی در افغانستان، دوباره به مهاجرت های دوره ای(زنجیره ای) اقدام نمودند و اکثریت خانواده های فقیر بر این شدند که یکی از افراد کارگر خود را به صورت دوره ای به ایران بفرستند، تا از این طریق معیشت زندگی خود را تأمین نمایند. اینگونه مهاجرت های جوانان و نیروی کار، میزان مهاجرت را در افغانستان افزایش داده است، زیرا افرادی که در طول زندگی خود، یک بار هم مهاجرت نکرده بودند، نیز تشویق شده و دست به مهاجرت زدند. امروزه در افغانستان، مهاجرت به عنوان یک نوع مسافرت، در بین جوانان و نیروی کار رسم و رواج پیدا کرده است. در این تحقیق، عوامل مؤثر بر مهاجرت مردم افغانستان را به صورت کلی به دو دسته عوامل دافعه و جاذبه ی مبدأ و مقصد، از قبیل عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و طبیعی تقسیم نموده مورد بررسی قرار داده ایم. همچنین عوامل شخصی افراد مهاجر از قبیل : سن، جنسیت، تحصیلات، شرایط خانوادگی و… نیز در مهاجرت مردم افغانستان به ایران نقش داشتند که به عنوان متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در مورد عوامل دافعه ی افغانستان که در مهاجرت افراد جامعه نقش داشته اند، به عوامل ذیل اشاره گردیده است: عوامل سیاسی: از جمله جنگ های داخلی و خارجی که در دوره های مختلف کشور رخ داده و باعث مهاجرت های گروهی مردم افغانستان به خارج از کشور گردیده بود، در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین در این قسمت به موقعیت سیاسی و ژئوپلیتیکی افغانستان و نقش آن در مهاجرت بررسی گردید، که این موقعیت ژئوپلیتیک در دوره های مختلف تاریخی، افغانستان را میدان تاخت و تاز قدرت های جهانی قرار داده بود که در اثر آن خسارات هنگفتی بر ستون فقرات اقتصاد کشور وارد گردیده و باعث مهاجرت های گروهی و فردی افراد جامعه شده بود.
در قسمت نقش عوامل اقتصادی در مهاجرت مردم افغانستان، به موضوعات عدم توسعه ی اقتصادی، بازار اقتصادی وابسته به بازارهای جهانی و نقش آن در مهاجرت افراد جامعه، نقش استخراج منابعی زیرزمینی در جذب نیروی کار مهاجرین خارج از کشور و… مورد بررسی قرار گرفتند. در مورد عوامل اجتماعی به موضوعات فقر و بیکاری در افغانستان پرداخته شده که این دو مسئله در طول تاریخ دامنگیر ملت افغانستان بوده و به عنوان عوامل اصلی مهاجرت های فردی و دوره ای نیروی کار کشور به شمار رفته اند. همچنین در این قسمت نقش هزینه های گزاف در خصوص ازدواج جوانان مورد بررسی قرار گرفته است. این نویسنده بر این باور است که مهاجرت های دوره ای جوانان افغانستان که اکثراً به صورت غیر قانونی نیز صورت گرفته است، بیشتر فشارهای اقتصادی ـ اجتماعی که یکی از آنها همین هزینه های گزاف عروسی می باشد، جوانان کشور را وادار به مهاجرت نموده است. این فرهنگ عروسی در افغانستان، علاوه بر فشارهای اقتصادی، فشارهای روانی را نیز بر جوانان وارد نموده است. همچنین، برخی از جوانان در اثر فشارهای اقتصادی، از تحصیل در مدرسه و دانشگاه نیز باز مانده و مجبور شده اند که درس و تحصیل خود را رها کرده به دنبال خرج و مخارج زندگی برایند. در قسمت عوامل طبیعی، نقش خشکسالی های پی درپی، سیل، رانش زمین و… در مهاجرت مردم افغانستان بخصوص کشاورزان در مناطق روستایی که امروزه درصد بالایی از مهاجرین افغانی در ایران را تشکیل داده اند مورد بررسی قرار گرفتند. برای کمک گرفتن و پربار ساختن چارچوب نظری این تحقیق، تحقیقات داخلی و خارجی که در گذشته در مورد مهاجرت مردم افغانستان به ایران انجام شده بودند مورد بررسی قرار داده و برخی از این تحقیقات را که به علل مهاجرت مردم افغانستان، اکثراً به صورت ضمنی و کلی اشاره نموده بودند، به عنوان پیشنه ی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. در زمینه ی مبانی نظری از دیدگاه ها و نظریات حوزه های مختلف در خصوص مهاجرت استفاده نموده و در نتیجه چهارچوب نظری و مدل مفهومی تحقیق خود را بر اساس این دیدگاه ها از جمله مدل دافعه ـ جاذبه تهیه و تنظیم نمودیم. اگرچه در این تحقیق، دیدگاه ها و نظریات گوناگون صاحب نظران حوزه مهاجرت مورد بررسی قرار گرفتند و هر کدام از این دیدگاه ها می توانستند چهارچوب نظری تحقیق در مورد علل مهاجرت را تشکیل بدهند، اما با توجه به گوناگونی علل مهاجرت مردم افغانستان به ایران و سایر کشورها، در این تحقیق، برخی از دیدگاه های گوناگون را در قالب مدل دافعه و جاذبه، که نسبت به سایر مدلهای نظری ابعاد وسیع تری دارد، ترکیب و تلفیق نموده و به عنوان چهارچوب نظری تحقیق، مورد استفاده قرار دادیم. مدل مفهومی تحقیق خود را نیز با بهره گرفتن از مبانی نظری، چنین تنظیم نمودیم: علل مهاجرت افغان ها به ایران را به عنوان متغیر وابسته، عوامل دافعه (سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و طبیعی)، عوامل شخصی(سن، جنس، تحصیلات، شرایط خانوادگی) و عوامل جاذبه(سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و طبیعی) را به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق مورد بررسی قرار دادیم.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در فصل سوم به روش شناسی تحقیق پرداخته شده و بیان گردید که این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نگاه پردازش و جمع آوری اطلاعات پیمایشی بوده و جامعه ی آماری آن افغان های بالایی ۱۵ سال ساکن در تهران که از مجموع آنها با بهره گرفتن از فورمول کوکران ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب گردیدند. در مورد جمع آوری داده های تحقیق، از پرسشنامه که با توجه به برخی تحقیقات گذشته در این مورد و همچنین با بهره گرفتن از نظرات اساتید راهنما و مشاور و برخی صاحب نظران این حوزه، این پرسشنامه را تهیه و تنظیم نمودیم. اندازه گیری قابلیت اعتماد پرسشنامه، با توجه به نتایج به دست آمده از یک نمونه اولیه شامل ۳۰ پرسشنامه و تحلیل نتایج حاصل از این پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS، آلفای کرنباخ محاسبه گردید که پایایی آن بر اساس سوالات و تعداد نمونه ها معادل ۷۰۴/۰ گردید که این رقم بالاتر از ۷۰/۰ است، از این رو پرسشنامه مورد استفاده، از قابلیت اعتماد و یا به عبارت دیگر از پایایی لازم برخوردار بود. سپس پرسشنامه به صورت تصادفی در جامعه ی آماری توزیع و اطلاعات از ۳۸۴ نفر پاسخگو جمع آوری گردید. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات را وارد سیستم کامپیوتر نموده و توسط نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل نمودیم. نتایج آمار توصیفی تحقیق نشان داده که از نگاه سنی بیشترین درصد پاسخگویان در سنین ۲۰ الی ۳۴ سال قرار داشتند، از نگاه تحصیلات بیشترین درصد پاسخگویان دیپلم و زیر دیپلم بودند، از نگاه اینکه علت مهاجرتشان به ایران چه بوده، اگرچه بیشترین درصد پاسخگویان جنگ و ناامنی در افغانستان را علل مهاجرت خود دانسته بودند ولی در مورد عدم علاقه ی بازگشت به افغانستان، اکثراً عوامل اقتصادی ـ اجتماعی را مؤثر دانسته بودند.
نتایج آمار استنباطی تحقیق نیز نشان داده است که بین همه ی فرضیه های تحقیق و مهاجرت افغان ها به ایران رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته است. در واقع با بهره گرفتن از نتایج فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق مشاهده گردید که بیشترین درصد پاسخگویان، عوامل دافعه ـ جاذبه: جنگ داخلی و خارجی، احساس ناامنی، فقر، اشتراکات فرهنگی و تاریخی بین ایران و افغانستان، زمینه کار و اشتغال در ایران و شرایط اجتماعی ـ اقتصادی را در مهاجرت مردم افغانستان به ایران مؤثر دانسته بودند. در واقع، با بهره گرفتن از آزمون تی تک نمونه ای در رابطه با تایید یا رد فرضیات، مشاهده گردید که با در نظر گرفتن سطح معنی دار ( ۰٫۰۰۰ ) کوچکتر از میزان خطا (۰٫۰۵) است که در نتیجه با احتمال حد اقل ۹۵ درصد، فرض فرضیه های اصلی، مبنی بر اینکه به نظر می رسد بین عوامل دافعه ـ جاذبه (جنگ داخلی و خارجی، احساس نا امنی، فقر، اشتراکات تاریخی، فرهنگی بین ایران- افغانستان، زمینه کار و اشتغال، شرایط اجتماعی- اقتصادی) و مهاجرت مردم افغانستان به ایران رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد، تأیید گردیدند.
در واقع با بهره گرفتن از اطلاعات موجود در آزمون استنباطی تحقیق مشاهده گردید که بیشتر پاسخگویان، عوامل دافعه ـ جاذبه: جنگ داخلی و خارجی، احساس ناامنی، فقر، اشتراکات فرهنگی و تاریخی بین ایران ـ افغانستان، زمینه کار و اشتغال در ایران و شرایط اجتماعی ـ اقتصادی را در مهاجرت مردم افغانستان به ایران مؤثر دانسته اند.
۵-۲- پیشنهادات تحقیق
افغانستان یکی از کشورهایی است که بیشترین مهاجر را در دنیا دارد. این امر شاید وابسته باشد به علت مهاجرت در افغانستان که بسیار گسترده است. علت های مهاجرت در کشورهای مختلف متفاوت هستند. جنگ های داخلی و خارجی، فقر و بیکاری، فساد اداری، مشکلات اقلیمی، کافی نبودن منابع طبیعی، سنتی بودن جوامع، و… عواملی هستند که سبب گریز انسان ها از موطن شان به سوی کشور دیگر و تلاش برای یافتن مکانی برای ادامه حیات به امید بهتر شدن زندگی شان می شود. گاهی امکان دارد که فقط یک عامل باعث مهاجرت شود. اما شهروندان افغانستانی به دلایل مختلف زندگی در کشور، برای به دست آوردن زندگی بهتر و یا رهایی از زندگی پر مشقت در افغانستان، اقدام به مهاجرت نموده اند.
جنگ و ناامنی، نبود امکانات اولیه زندگی در بسیاری از نقاط کشور، فقر، بیکاری، پایین بودن میزان امید به آینده، سنتی بودن جامعه، مشکلات اجتماعی و ده ها عامل دیگر همه عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت مردم افغانستان هستند. به دلایل مختلف، مهاجرت مردم افغانستان به کشورهای دیگر، بسیار پر خطر است. مهاجرین افغانستان به خصوص جوانان و نیروی کار آن، به خاطر بی پولی، وضعیت جغرافیایی کشور و عدم حمایت از سوی دولت، راه های پرخطرتری را نسبت به دیگران در پیش می گیرند. بطور مثال می توان به خطرات و افزایش تلفات مهاجران در میانه راه برای رسیدن به کشور مقصد و سوء استفاده قاچاقچیان و برخی از صاحبان کار در جوامع مقصد از مهاجرین اشاره نمود. اگرچه مهاجرت در مقاطعی می تواند مفید باشد. مثلاً بسیاری از مهاجرینی که به صورت فردی و بدون خانواده های خود دست به مهاجرت زده اند، این مهاجران پول حاصل از کار خود را به افغانستان می فرستند. اما مهاجرت به صورت عموم تبعات منفی زیادی را برای کشور در پی دارد. مثلاً فرار مغزها و خروج نیروهای ماهر و متخصص از کشور یکی از این تبعات است که در طی چندین دهه گذشته، روند مهاجرت نیروهای ماهر و متخصص افغانستان نیز رو به افزایش بوده است که این نوع مهاجرت پیامدهای زیادی را در جامعه ی افغانستان بوجود آورده است. زیرا افغانستان که برای بازسازی نیازمند کارگر ماهر و متخصص بوده، با خروج نیروهای متخصص و ماهر، با کمبود ظرفیت های کاری و انسانی روبرو گردیده است. این مسئله میزان سرمایه گذاری در کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده و بلکه کاهش کاهش داده است. زیرا سرمایه گذاران داخلی و خارجی چندان تمایلی ندارند در چنین کشوری سرمایه گذاری نمایند که مجبور شوند نیروی کار متخصص خود را با هزینه های خیلی بالا از خارج وارد نمایند. چنانکه در طی سال های گذشته و حتی در دوره نظام جدید این روند ادامه داشته است. شرکت های قراردادی با دولت، اکثراً نیروهای متخصص خود را از خارج وارد می کردند.
مهاجرت به خارج که معمولا با جاذبه هایی نیز همراه است، میزان تعهد و عشق به وطن را که عاملی موثر در همبستگی و وحدت و اعتماد ملی است را کاهش می دهد. بسیارند جوانانی که امروزه تنها به رفتن به کشورهای مرفه و خصوصا کشورهای غربی می اندیشند. در حالی که این جوانان باید برای آبادانی و بازسازی کشور خود بیاندیشند و کار کنند. کشورها برای کاهش میزان مهاجرت شهروندان شان برنامه های عملی و علمی را معمولا اتخاذ می کنند. ایجاد اشتغال، تبلیغات وسیع فرهنگی، ایجاد جاذبه ها و زمینه هایی که باعث دلگرمی و وابستگی به کشور می شود، سرمایه گذاری های کلان در بخش های مختلف، مبارزه با فساد و عواملی که باعث دلسردی شهروندان و فاصله گرفتن آنها از دولت می شود، گسترش حمایت های همه جانبه از بخش های آسیب پذیر، مبارزه با باندهای قاچاق انسان، و… برنامه هایی هستند که از سوی دولت ها دنبال می شوند. اما افغانستان در سالهای گذشته با وجود حمایت های بین المللی نتوانسته استراتژی کارآمدی را برای کاهش مهاجرت و زمینه سازی برگشت مهاجران روی دست بگیرد. اکثر برنامه ها شعاری بوده اند، برنامه هایی که اعلان می شدند ولی پشتوانه عملی نداشتند. ایجاد شهرک ها، ایجاد اشتغال، ایجاد زمینه های اقتصادی و… اعلان شده اند ولی به نحوی که مهاجرین را به کشور جذب نمایند، عملی نگشته اند. طبیعی است که با وجود بحران امنیت، فقر و بیکاری که دامنگیر همه شهروندان افغانستان بوده است، آماده سازی زندگی برای فقط مهاجران نه در تئوری و نه در عمل قابل تحقق نیست. با توجه به روند رو به افزایش مهاجرت های دوره ای نیروی کار افغانستان به ایران و سایر کشورهای دور و نزدیک، همچنان عدم علاقه اکثریت مهاجرین به بازگشت به افغانستان، به صورت خلاصه پیشنهادات زیر ارائه گردیده اند:
بهبود وضعیت امنیتی در افغانستان. زیرا عدم امنیت (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی)، در طول تاریخ افغانستان، یکی از عوامل اصلی مهاجرت افراد آن کشور به خارج بوده است. امروزه نیز یکی از عوامل عمده و اصلی تأثیرگذار در عدم بازگشت مهاجرین، احساس ناامنی آنها در افغانستان است. بنا بر این، اگر وضعیت امنیتی کشور بهبود پیدا نکند، علاوه بر عدم بازگشت مهاجرین، میزان مهاجرت های جدید نیز افزایش خواهد یافت.
ایجاد و انکشاف فرصت های شغلی. مسئله کمبود شغلی در افغانستان، از جمله عوامی بوده که از گذشته ها تا به امروز، باعث مهاجرت نیروی کار مردم آن، به خارج از کشور گردیده است، که در این تحقیق از این نوع مهاجرت تحت عنوان مهاجرت دوره ای(زنجیره ای) جوانان و نیروی کار یاد گردیده است. بنابراین، اگر فرصت های شغلی در افغانستان، در زمینه های، صنعتی، کشاورزی و… انکشاف پیدا کند، به نظر می رسد میزان مهاجرتهای دوره ای جوانان و نیروی کار کاهش یافته و باعث جذب نیروی کار مهاجرینی که در خارج از کشور هستند نیز خواهد گردید.
بهبود خدمات اولیه رفاهی(صحت، ترانسپورت، برق، آب آشامیدنی صحی، بهبود محیط زیست و…). زیرا افرادی که سالهای زیادی را در کشورهای همسایه بخصوص در ایران، که از لحاظ امکانات اولیه(برق، آب آشامیدنی صحی، گاز) در آسایش بوده اند، در افغانستان که دسترسی به این گونه خدمات به آنصورت ندارند، زندگی برایشان سخت می گذرد.
ایجاد سرپناه و توزیع به موقع نمرات رهایشی به مستحقین. زیرا یکی از عواملی که باعث عدم عودت مهاجرین افغانستان گردیده است، نداشتن سرپناه مناسب مهاجرین در افغانستان است، اکثریت این مهاجرین، که بیش از بیست سال از دوران مهاجرتشان گذشته است، خانه و سرپناهی که در افغانستان داشتند، امروزه به ویرانه تبدیل شده و با این وضعیت نابسامان اقتصادی، که امروزه جامعه فقیری را در حاشیه شهرهای کشورهای مقصد تشکیل داده اند و یا در برخی کشورها در کمپ ها زندگی می کنند، توانایی ترمیم و ساختن دوباره آن خانه های ویران شده ی خود را ندارند. و حتی بسیاری از این مهاجرین، همان خانه ی ویرانه را هم ندارند. اگرچه دولت افغانستان در مورد مهاجرین و افراد مستحقی که به کشور بازگشت نمایند، تدارکاتی را روی دست گرفته است و برای افراد مهاجر، کمک های لازم را داشته است، ولی برنامه ریزی در این زمینه به طوری بوده که نتوانسته به آنصورت، مهاجرین را در کشور جذب نماید.
بهبود و انکشاف سیستم های تعلیمی، تحصیلی و تربیتی. گرچه در این زمینه، تا جایی مشکلات مردم حل شده و در طول بیش از یک دهه، دولت افغانستان، زمینه تعلیم و تحصیل برای اکثریت جوانان کشور را فراهم ساخته است. ولی پیشنهاد در این خصوص اینست که دولت باید، زمینه تحصیل در مقاطع بالاتر از لیسانس(کارشناسی) را در کشور فراهم نماید، تا نیروهای تحصیل کرده بیشتر به کشور علاقمندی پیدا نموده و جذب تحصیل و تدریس در دانشگاه های کشور خود گردند.
حمایت های حقوقی. یکی از مسایل مهم در کاهش میزان مهاجرت مردم افغانستان به خارج از کشور و همچنین در جذب مهاجرینی که در اثر عوامل سیاسی از قبیل جنگ و ناامنی دست به مهاجرت زده بودند، حمایت دولت از حقوق این مهاجرین و تک تک افراد آن جامعه می باشد.
طرح پلان های دوجانبه مهاجرت نیروی کار بین دو کشور ایران و افغانستان. تا بر این اساس، از هویت و حقوق قانونی مهاجرین حمایت صورت گیرد.
دسترسی مهاجرین افغانستان به گذرنامه(پاسپورت) و ویزای کشورهای مقصد، بخصوص ایران. زیرا این عامل (مشکلات پاسپورت و ویزای ورود به کشور ایران، که برای اکثریت افراد جامعه، به راحتی میسر نمی شود)، باعث گردیده که بسیاری از جوانان و نیروی کار افغانستان، به صورت غیر قانونی دست به مهاجرت بزنند. امروزه در افغانستان، با توجه به میزان بالایی متقاضیان ویزا برای سفر به ایران، دریافت ویزا برای همه افراد متقاضی به راحتی میسر نمی شود. برای گرفتن ویزا باید چندین ماه را در پشت دروازه سفارت انتظار بکشند. در چنین شرایطی، افراد فقیر و بیکار، تمام خطرهای سفر را متقبل گردیده و مجبور دست به مهاجرت غیر قانونی می زنند. بنابراین اگر زمینه ویزای کار برای این افراد فراهم گردد، هم میزان پیامدهای ناشی از این مهاجرین در کشور مقصد(ایران) و هم میزان خطرات مهاجرتی (سوء استفاده قاچاقبران و برخی از کارفرمایان، خطرات راه های طولانی بین کشور مبدأ و مقصد و…) برای افراد مهاجر کاهش خواهند یافت.
فراهم ساختن زمینه رفت و آمد مهاجرین، به افغانستان. زیرا آن عده مهاجرینی که سال های زیادی در ایران زندگی نموده و تا هنوز به کشور خود بر نگشته اند. تا حدی با فرهنگ، محیط، اجتماع و… جامعه ی خود بیگانه شده و افغانستان امروزی را با تصویر بیست سال و یا سی سال قبل آن نگاه می کنند. بنابراین، اگر دولت ایران اجازه ی رفت و آمد این مهاجرین را به افغانستان بدهد، آنها با وضعیت و شرایط فعلی کشور و جامعه ی خود آشنایی پیدا نموده و برای بازگشت به افغانستان علاقمندی پیدا خواهند نمود.
۵-۳- محدودیت های تحقیق
در هر تحقیقی، بخصوص در تحقیقات پیمایشی محدودیت های در زمینه پژوهش وجود دارد، در این تحقیق نیز محدودیت های زیادی بخصوص در هنگام پرکردن پرسشنامه در جامعه ی آماری وجود داشت. در مورد محدودیت های این تحقیق، به چند مورد اشاره می نماییم:
یکی از محدودیت های که در جمع آوری داده ها در جامعه آماری وجود داشت، این بود که پیدا کردن افرادی که پرسشنامه را جواب بدهند مشکل بود. چون بسیاری از مهاجرین افغانی ساکن تهران، بخصوص اهل سنت، در مورد عدم علاقه جواب دادن به پرسشنامه، به این مسئله اشاره می نمودند که پر کردن این پرسشنامه در آینده برای ما درد سر ایجاد نکند. برخی ها می گفتند اگر این پرسشنامه را جواب بدهیم، شاید دولت ایران ما را شناسایی نموده اخراج نماید.
محدودیت دیگری که در زمینه جمع آوری اطلاعات میدانی این تحقیق وجود داشت، این بود که برخی از کارفرمایان در داخل کارخانه و یا محل کار کارگران افغانی اجازه نمی دادند تا در مورد کارگرانشان تحقیق صورت بگیرد. زیرا در برخی جاها کسانی هستند که کارگران افغانی، بخصوص افراد غیر قانونی را با حقوق خیلی پایین استخدام نموده و از این افراد، به صورت غیر قانونی بیش از ساعات کاری، کار می کشند. بر این اساس، حاضر نمی شدند تا اجازه تحقیق از این کارگران را بدهند.
محدودیت دیگر در تحقیق میدانی، عدم درک برخی از مهاجرین کارگر از مسئله تحقیق بود. از آنجایی که مهاجرین افغانستان اکثراً بی سواد هستند، به جواب دادن پرسشنامه اهمیت قایل نمی شدند.
فهرست منابع
الف- منابع فارسی:
ابراهیم زاده، عیسی (۱۳۸۰)، مهاجرت های روستایی و علل و پیامدهای آن: مورد سیستان و بلوچستان، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره ۵۰۶، صص ۱۶۸-۱۴۳٫
ارشاد، فرهنگ و حزباوی، عزیز. (۱۳۸۴). بررسی برخی انگیزه های تمایل به برون کوچی از شهر اهواز، مجله جامعه شناسی ایران، دوره ششم، شماره ۲، صص ۱۰۷- ۱۲۰٫
استریتن، پل (۱۳۸۲)، اظهار نظر، در پیشگامان اقتصاد توسعه: آینده در چشم انداز، ویراستار جرالدمیر و جوزف استیگلیتز، ترجمه: غلام رضا آزاد ارمکی، تهران: نشر نی، چاپ اول
اصلانی، سید مجتبی (۱۳۸۸)، مهاجرت های داخلی و امنیت ملی، تهران: دانشگاه دفاع ملی.
اطاعت، جواد (۱۳۷۶)، ژئوپولتیک و سیاست خارجی ایران، تهران: نشر سفیر.
باریکانی، فرهاد (۱۳۸۶)، مراحل تدوین، هماهنگی و تحلیل عملکرد طرح ساماندهی اتباع افغانی غیر قانونی، فصلنامه امنیت، سال ۵، شماره۳، ص۱۸٫
بنی اسدی مصطفی، محمدرضا زارع مهرجردی و حجت ورمزیاری (۱۳۹۲)، بررسی عوامل اقتصادی مؤثر بر مهاجرت روستاییان در ایران، تحقیقات اقتصادی کشاورزی، جلد۵، شماره ۱، صص۱۹۶-۱۸۳٫
بیابانی، غلامحسین و محمد جواد محمودی (۱۳۸۸)، مهاجرت غیر متعارف یا قاچاق انسان، فصلنامه جمعیت، شماره ۶۹ و ۷۰، صص ۱۰۶-۸۵٫
ترابی، مصطفی (۱۳۸۵)، مهاجرت، مجله روند اقتصادی، شماره ۲۰٫
تودارو، مایکل (۱۳۸۹)، توسعه اقتصادی در کشورهای جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، تهران: انتشارات کوهسار، چاپ هفدهم.
تودارو، مایکل (۱۳۶۷)، مهاجرت داخلی در کشورهای در حال توسعه، ترجمه ، سرمدی، مصطفی و پروین رئیسی فرد، تهران: مؤسسه کار و امور اجتماعی.
توسلی، غلامعباس (۱۳۷۴)، جامعه شناسی شهری، انتشارات پیام نور، چاپ اول.
جانسون، کریس (۱۳۸۱)، افغانستان کشوری درتاریکی، ترجمه نجله خندق، تهران: نشر آیه.