با وجود پیشرفت ابزارهای پیشگیری و درمان در غرب و استفاده زنان از آنها، آمار تولید فرزندان نامشروع در جوامع غربی کم نیست. هر روز از کوچهها و خیابانها، راهروها، کارگاهها، ایستگاههای قطار و ماشین، کنار سطلهای زباله و دم در خانهها نوزادانی پیدا میشوند که بدون پدر و مادر به حال خود رها گشتهاند. بنا به گزارشی، در سال ۱۹۶۱ میلادی در امریکا تعداد ۴۰۰ هزار کودک سرراهی پیدا شدند که فقط از دختران متولد شده بودند.[۲۴] این رقم هر سال رو به افزایش است و هر روز بر تعداد فرزندان نامشروع افزوده میشود.
ناگفته نماند که آنچه ذکر شد، دورنمای اندکی از اوضاع خانواده در غرب است که جز نام بیمحتوایی از آن باقی نمانده و در حال انحلال کامل به سر میبرد. روند رو به افزایش جرم و جنایت در غرب مانند سقط جنین و سرقت، مهر و محبت را از جامعه زنان سلب کرده و آنها را به انسانهایی بیرحم و قسیّالقلب مبدّل ساخته است که کوچکترین عاطفهای در دل ندارند. جای بسی شگفتی است که برخی از زنان و دختران در جوامع اسلامی آرزوی آزادی غرب را در سر دارند و میخواهند در مسیر انحطاط و ابتذال مطلق غرب قرار گیرند! فرو رفتن در فرهنگ منحط غرب، به معنای جدایی از همه ارزشهای دینی و مذهبی است که نجات از آن بسیار دشوار است.
گفتار هشتم:خانواده در اسلام
نگرش اسلام به خانواده بر عکس مکاتب و دیدگاههای غیر اسلامی، که نگاهی تکبعدی است، بسیار عمیق و همهجانبه است و تمام ابعاد آن از آغاز تا انتها، در همه مراحل مورد توجه بوده و در هر مورد دستورات لازم ارائه گردیده است. نحلههای غیر دینی، خانواده را از زاویه خاصی مورد توجه قرار میدهند، به ویژه دانشهای علمی امروز دانشگاهها بر اساس نیاز خود به تجزیه و تحلیل خانواده میپردازند و به دیگر ابعاد آن توجه چندانی ندارند، غافل از اینکه خانواده به عنوان یکی از بنیادیترین نهادهای اجتماعی، در تمامی عرصههای زندگی بشر حضور دارد و باید به جوانب گوناگون آن پرداخت. به نظر میرسد این مسئله نقدی است بر همه دانشهای علمی که از آنها نام برده شد.
اما اسلام ـ همانگونه که گفته شد ـ نگاهی همهجانبه به نهاد خانواده دارد و آن را از زاویههای گوناگون مورد توجه قرار داده است. وقتی به متون اسلامی، بخصوص آیات و روایات مراجعه کنیم، در همه زمینهها به دستوراتی برمیخوریم که از همه جهات به تحکیم نهاد خانواده پرداخته است. قرآن کریم و احادیث اسلامی در مسائل اخلاقی، اجتماعی، تربیتی، روانشناختی و اقتصادیِ خانواده فراوان سخن گفتهاند. اگر این مضامین به صورت دقیق و تخصصی استخراج و با یافتههای علوم جدید منطبق گردند، تحول عظیمی در دانش خانواده به وجود خواهد آمد.
آنقدر که اسلام به تحکیم بنیان خانواده اهمیت داده و در دستورات خود گام به گام آن را دنبال نموده است، مکتبهای دیگر به استقرار خانواده بها ندادهاند. اسلام پیش از همه، میخواهد یک فضای عاطفی و محبتآمیز در محیط خانواده پدید آید و روابط بین اعضای آن بیش از پیش پایدار گردد.خانوادهای از منظر اسلام خوشبخت است که دوستی، صداقت و وفاداری بر فضای آن حاکم باشد؛ زیرا با اختلاف، بدبینی، و خودمحوری، شیرازه خانواده از هم میپاشد. خدای متعال ایجاد محبت و همدلی بین زن و شوهر را از نشانههای خود دانسته، میفرماید: «وَ مِن آیاتِه أن خَلَق لکم مِن انفسکم اَزواجا لِتسکُنوا اِلیها و جَعَل بَینکُم مَوّدهً و رَحمهً»[۲۵] یکی از نشانههای خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان بیارامید و میان شما و همسرانتان مودّت و رحمت برقرار ساخت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
براساس بینش اسلامی، پیوند میان زن و مرد فراتر از یک غریزه بوده، منشأ فطری و الهی دارد که ا ز سرشت آدمی ناشی میشود. دستگاه عظیم خلقت چنان زوجین را به هم علاقهمند ساخته است که حاضرند برای رفاه حال دیگری، رنج و زحمت را به جان خود بخرند تا همسر در آسایش زندگی کند. آفریدگار بشر کاری کرده است که خودخواهی و تکروی در محیط خانواده به خدمت و همکاری تبدیل شود. وقتی زن و مرد عقد همسری بستند و قرار گذاشتند که یک عمر با هم زندگی کنند، خود به خود عواطف خاصی نسبت به یکدیگر پیدا میکنند. اینگونه روابط عاطفی بین آن دو، هم در تکوین و هم در تشریع موردنظر پروردگار است و هدف خداوند این است که بین زن و شوهر، مهر و محبت بر قرار باشد تا در کنار هم احساس امنیت و آرامش نمایند.[۲۶] از این نظر، قویترین عامل دوام و رشد خانواده، «عاطفه» و محبت اعضای آن به همدیگر است و همه وظیفه دارند این عامل را تقویت کنند؛ به ویژه مرد خانواده، که سرپرستی اعضای را به عهده دارد، باید فضای همدلی و همکاری را در محیط خانواده پدید آورد و اگر احیانا نارسایی یا کدورتی بین آنها پدید آمد، بلافاصله به چاره و درمان آن بپردازد. به قول شهید مطّهری، اگر علاقه زن به شوهر از بین رفت، خانواده به صورت بیمار نیمه جان در میآید و اگر علاقه شوهر به زن خاموش شد، مرگ حیات خانوادگی فرامیرسد.[۲۷]
مبحث سوم: شناسایی حقوق و وظایف متقابل زوجین در خانواده از دیدگاه فقهی
هرانسانی از نظر جسمی از سازمانهای گوناگونی بوجود آمده است ، نکته دقیق اینکه روابط بسیار نیکویی بین همه سازمانهای موجود در بدن انسان حکمفرماست ، بطوریکه هر سازمان ضمن استقلال تام تابع مجموعه است و باتمام وجوداز حریم مجموعه دفاع می کند .
تکروی وخودمداری در هیچ یک از سازمانها ی موجود دیده نمی شود وبر اثر همین وحدت وانسجام است که تندرستی و سلامت بدنی تاً مین می شودبرای خانواده که اولین مکتب تربیت اجتماع می باشد اسلام راهنمائیهای سودمندی دارد وقوانین ودستورات جالبی وضع کرده است .
این دستورات حیاتبخش ، نظم وآرامش خانواده را تامین می کند ومحبت وصفا وسعادت و خوشبختی بوجود می آورد . خانواده در مرحله اول از « زن وشوهر» تشکیل می شود و خوشبختانه اسلام برای محکم کردن ارتباط بین آنها توجه خاصی مبذول داشته است .
رسول خدا (ص) انسانها را همانند معادن معرفی کرده است . در فرازی فرموده اند : « الناس معادن کمعادن الذهب و الضفعه»[۲۸] یعنی انسانها معادنی همانند معدن طلا ونقره هستند ، بدیهی است اولین نکته ای که از این حدیث می توان استفاده کرد اینست که : انسانها همه دارای ارزش می باشند ، زیرا معدن ارزشمند است وهر شخص پایبند به شخصیت خود است و هرگز نبایدمورد تحقیرقرار گیرد روی این اصل زن ومرد باید حرمت همدیگرراحفظ کنند وبا هوشیاری کامل از ابراز هر کلمه ای که باحرمت طرف مقابل مغایرت دارد جداً خودداری کنند و به خاطر داشته باشیم زخم شمشیرها به زودی التیام می یابد ، ولی یک زخم زبان را نمی توان فراموش کرد .همچنین توجه داشته باشیم که بی حرمتی تنها در انحصار کلمات و الفاظ نیست بلکه نوع برخوردها و چگونگی نفی واثبات ها ووضع چهره وقیافه نیز نقش بسزائی در حفظ ویاپایمال کردن حرمت دیگران دارد ، به طور کلی در پرتو حفظ حرمت واحترام ، بسیاری از مناقشات ودرگیریها خودبخود منتفی می شود وصفا وصمیمیت خانوادگی استحکام بیشتری می یابد .
گفتار اول:وظایف مرد
اسلام در خانواده برای هر یک از مرد وزن حقوق عادلانه ودوجانبه ای مقرر داشته وبااین روش ارتباط انسانی بین زن ومرد رابابهترین راه وکاملترین شیوه به اتمام رسانیده است .حقوقی که زن برمرد داردومرد باید نسبت به آنها وفادار باشد عبارت است از : تامین لباس ـ خوراک ـ مسکن و … ، بطور کلی مطابق با شان وآبروی زن باشد .
از طرف دیگر ، اسلام مرد را تشویق می کند که با توسعه دادن وضع زندگی ، وسائل آسایش و آرامش زن را فراهم سازد .
پیامبر اکرم (ص ) فرموده اند : « بهترین افراد در میان شما کسی است که با خانواده اش نیکوتر رفتار کند ، من از همه شما بیشتر به زن واهل خانه خود ، خوشرفتارم »
اولین وظیفه بزرگ مرد این است که : تا سر حد توانائی برای زن ، خوراک ، مسکن ،لباس و آنچه را که مطابق با میل و در حد شان و آبروی زن است ، تهیه کند .
رسول خدا (ص) می فرماید : «خوراک ولباس زن یطور معمول بر مرد واجب است»[۲۹]
وظیفه دوم : با وجود قدرت و توانائی در تهیه وسایل وسعت وراحتی خانواده کوشش وسعی نماید و تا حد امکان آنها را فراهم کند . امام صادق (ع) می فرمایند : کسیکه برای تأمین وسائل زندگی خود کوشش و فعالیت می کند مانند، سربازی است که شمشیر بدست گرفته ودر میدان جنگ ، در راه خدا، جهاد می نماید.[۳۰] وظیفه سوم : مرد وظیفه دارد : زن را احترام کند به او حرف بد و زشت و ناسزا نگوید و به او ظلم و اذیت و آزار نرساند و نسبت به او بد گمان نباشد ، رسول خدا ( ص) در غیر اعمال واجب ، مثل نماز و روزه ، کتک زدن زن را منع کرده است .[۳۱]
وظیفه چهارم : وظیفه دیگر مرد این است که کارهای خارج از قدرت و طاقت زن را به او واگذار نکند، امیر المؤمنین (ع)به فرزند عزیزش امام مجتبی می فرمود : « کارهایی را که خارج از طاقت وامور شخصی زن است به او واگذار مکن ، تا طراوتش بیشتر ، لطاوتش زیادتر و زیبائیش پایدارتر باشد ، زیرا زن شاخه گلی است و قهرمان وکار آزموده نیست که طاقت کارهای سنگین راداشته باشد ، با کارهای طاقت فرسا ارزش وشأ ن اورا از بین نبرید.[۳۲]
وظیفه پنجم : وظیفه دیگر مرد ، صبروبردباری در برابر اخلاق بد زن می باشد ! رسول خدا فرمودند : « کسیکه با بد اخلاقی زن خود بسازد ، برای هر نوبت صبر ، خداوند « صبر ایوب » را به او می دهد ، وبرای هر روز وشب زن ،خداوند به اندازه ای ریگهای « عالج » که سرزمین ریگزاری است ، گناه می دهد.[۳۳]
وظیفه ششم : وظیفه دیگری که مرد نسبت به زن دارد : باید مرد خودرا نظیف وپکیزه گرداند ، زیرا کثیف بودن مرد ، اضافه بر اینکه برای زن ظلم است گاهی خطرهائی بوجود می آید و عفت زن جریحه دار می شود ، امام رضا (ع) فرمود : «زینت کردن مرد ، خود را نظیف و آماده ساختن ، به پاکی و عفت زن کمک می کند» .
وظیفه هفتم : وظیفه دیگری که بعهده مرد است : اینست که در خانه خوش زبان بوده واز سخنان زشت وناروا بپرهیزد .این صفت به قدری در تحکیم بنای خانواده تأ ثیردارد که گاهی اگر افراد ، ظاهر زیبایی هم نداشته باشد در اثر خوش بیانی و گفتار نرم وملایم در برابر دیگران زیبا و فریبنده جلوه می کند . رسول خدا (ص) فرمودند : « زیبایی زیر زبان است».[۳۴]
وظیفه هشتم : وظیفه سنگین دیگری که مرد دارد اینست : به زن خود امر به معروف ونهی از منکر کند این وظیفه بقدری بزرگ است که خدای متعال به پیامبر خود دستور می دهد : « وانذر عشیرتک الاقربین »( شعراء ۲۱۴) « بستگانت را ازعذاب پروردگار بترسان ».[۳۵]
وظیفه نهم : به منظور اینکه ، معمولاً کارها و اندیشه های زن ازروی احساسات و عواطف است و مال اندیشی و حقیقت بینی ، که درپرتو نورانی فکربوجود می آید ، کمتر وجوددارد.اسلام به مرد دستور می دهد.
حضرت علی (ع) می فرماید : « سه چیز زندگی را تباه ونابسامان می کند : اطاعت اززن ، پیروی از خشم ومتابعت از هوس وشهوت»
گفتار دوم:وظایف زن
برای اینکه زندگی خانواده بر اساس نظم وآرامش خاطر باشد واز سعادت محروم نماند اسلام برای زن واجب کرده است ، خودرااز نا محرم حفظ نموده وپاکدامن وعفیف باشد .
ــ یکی از وظایف زن این است که بدون اجازه شوهر ازخانه بیرون نرود ، رسول خدا)ص) خارج شدن زن را بدون اجازه شوهر منع کرده وفرموده اند : « اگرزن بی اجازه شوهر از خانه خارج شود ، تمامی فرشتگان آسمان وزمین تا بخانه بر می گردد اورا لعن ونفرین می کنند» .[۳۶]
امام صادق (ع) می فرماید : « در زمان رسول اکرم (ص) مردی از انصار مسافرت رفت و به زن خود سفارش کرد : تا من بر نگردم از خانه خارج مشو ، بعد از مسافرت شوهر مدتی نگذشت که پدر آن زن مریض شد زن وقتی خبر مریضی پدرش را شنید، قاصدی راپیش پیامبر فرستاد که به او اجازه بدهد به دیدن پدرش برود ، رسولخدا (ص) جواب فرمودند : در خانه بمان واز اطاعت شوهر سر پیچی مکن ، اطاعت شوهر از هر کاری بالاتر است . چند روز گذشت وبیماری پدر سخت شد ، زن باز پیغام داد و اجازه خواست ،امابر خلاف انتظار از طرف رسول خدا جواب منفی شنید ، چند روز که گذشت به زن خبردادند پدرش از دنیا رفته است ، باز زن بوسیله قاصدی از رسول خدا اجازه خواست تا در نماز بر جنازه پدر شرکت کند ، ولی باز هم رسول خدا موافقت نکردند ، پدر را به خاک سپردند و بالاخره زن طبق سفارش شوهر از خانه قدم بیرون نگذاشت ، سپس پیغمبر (ص) پیغام دادند : در برابر فرمان برداری تو از شوهرت خداوند تورا وپدرت را آمرزید.
ــ نسبت به شوهر آزار و اذیت نرسانید : رسول خدا فرمود :« جایز نیست زن بیش از قدرت وتوانایی بر مرد تحمیل کند یا شکایت اورا پیش دیگری ببرد».
ــ یکی دیگر از وظایف زن خانه داری و خدمت شوهر می باشد : رسول اکرم (ص) می فرمایند : « هر زنی که در خانه شوهر به منظور خدمت چیزی را جابجا کند ، خدا به او نظر رحمت می کند وکسیکه مورد عنایت حق قرار گرفت از عذاب در امان است .
ــ برای شوهرزینت و آرایش کند زینت کردن ، یکی از وظایف لازم و ارزنده زن می باشد .اسلام در تمامی شئون زندگی برای زن برنامه های دلسوزانه طرح کرده است و در این زمینه هم برای حفظ مرز انسانی زن ، زینت وآرایش اورا فقط در خانه و برای شوهر قرار داده و از اینکه زن برای غیر از شوهر خود زینت و آرایش نماید سخت جلوگیری کرده است.
ــ وظیفه دیگر زن این است که بدون اجازه و اطلاع شوهر در مال او دخالت نکند ، زیرا این عمل نسبت به مرد خیانت است و اینگونه خیانتها مانند موریانه رشته های صفا و صمیمیت و اطمینان و آرامش خانواده را نابودمیکند .
رسول خدا (ص) می فرمایند : « زن نباید بدون اجازه ، مال شوهر را به کسی بدهد ، اگر چنین کند گناهش مال زن است وثوابش مال شوهر».
ــ یکسری وظایف وحقوقی مرد بر عهده زن دارد که زن باید آنهاراانجام دهد که از بحث ما خارج است . آری این بود برنامه های حقوقی اسلام پیرامون وظایف زن ، اسلام با این برنامه ها وبیان مسؤ لیتها برای زن مقام مقتدری در نظر گرفته است تا در کنار مرد زندگی آرام وسعادتمندانه داشته باشد .
مبحث چهارم: مفهوم ضمانت اجرا و انواع آن
ضمانت اجرا یکی از اوصاف مقوم قواعد حقوقی است. در حقوق داخلی، ضمانت اجرا عمدتاً به قدرت ملزمه دولت متکی است. اما در حقوق بینالملل که سروکار اجرایی آن با دولتهای متعدد با منافع مختلف است، از دیرباز و در طول تاریخ آن، یکی از بزرگترین و شاید بزرگترین چالش ضمانت اجرا بوده است.
گفتار اول:مفهوم ضمانت اجرا
ضمانت در لغت به معنای تاوان داری ، ضامن شدن ، بر عهده گرفتن کاری همچنین به معنای زمین گیری و اجراء به راندن نیز معنا شده است [۳۷]. در اصطلاح حمایت مراجع رسمی و یا حمایت عرف و آداب و رسوم و افکار عمومی در اعمال قانون یا عرف و عادت و اخلاق حسنه که ممکن است به صورت کلی « عدم نفوذ » و یا جزئی «محکومیت کیفری مجرمان » باشد.[۳۸]
ضمانت اجرا [۳۹]به این معنا است که مجازات یا دیگر مکانیزم های اجرایی که نسبت به اطاعت از قانون ، قواعد و مقررات ایجاد انگیزه می کند و همچنین بخشی از حقوق که به منظور اطمینان از اجرا از طریق وضع مجازات نسبت به نقض یا اعطای پاداش نسبت به رعایت آن ها در نظر گرفته شده است .[۴۰] بنابراین ضمانت اجرا یعنی قواعدی است که در یک کشور بر افراد و روابط آن ها حکمرانی می کند . این قواعد به منظور حفظ نظم جامعه و نگهداری افراد و اموال آن ها توسط قوه مقننه وضع و به وسیله ی مجریه و قضاییه اجرا می گردد . به عبارت دیگر هرگاه قانون را یکی از افراد جامعه نقض کند قدرت عمومی برای حفظ نظم و حقوقی که ضمن نقض آن قانون تباه شده بکار می افتد و عکس العمل نشان می دهد این عکس العمل را ضمانت اجرا گویند.[۴۱]
گفتار دوم: عناصر ضمانت اجرا
تحقق ضمانت اجرا در هر نظام حقوقی، منوط به ایجاد دو عنصر است:
۱- عنصر قانونی که همان تدابیر پیش بینی شده در متن قانون است که در قبال نقض مقررات حقوقی در نظر گرفته میشود.
۲- قدرت اجرایی برتر بر نیروهای جامعه (اعم از جامعه داخلی یا بین المللی) که برای تضمین اجرای حقوق، نیاز به قدرتی است که در سطح کل جامعه توان برخورد با هر قدرت متمرّدی را داشته باشد و بتواند مجازاتهای پیش بینی شده را جامعۀ عمل بپوشاند.[۴۲]
گفتار سوم:ضمانت اجراهای حقوقی و غیرحقوقی
مراد از ضمانت اجراهای حقوقی آن دستهای است که در قوانین یا معاهدات بینالمللی به طور خاص آمده است. اما غیرحقوقی آن دستهای است که بر اساس معیاری که تعریف سابقالذکر از ضمانت اجرا به ما میدهد میتواند مطرح گردد. تکیه بر هنجارهای اخلاقی، تحرکات و اقدامات سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی میتواند در این دسته قرار گیرد. همچنین تکیه بر معنویت و ایمان مذهبی افراد در این دسته قابل شمارش است. در برخی از گفتهها و نوشتهها در حوزه حقوق عرفی میتوان اصل این تقسیمبندی را مشاهده کرد. بیان «تکلیف اخلاقی» و «فعالیت سیاسی» در کنار «تکلیف حقوقی» میتواند بر همین اساس باشد. برخی از صاحبنظران نیز به هنگام شمارش اقسام ضمانت اجراهای بینالمللی از «ضمانت اجرای اخلاقی» مانند عذرخواهی کشور متخلف در قبال کشور قربانی، «ضمانت اجرای اقتصادی» مانند تحریم اقتصادی، «ضمانت اجرای سیاسی» مانند انتشار اسناد حاکی از نقض حقوق بینالملل و غیره نام بردهاند که در حوزه حقوق بشردوستانه بینالمللی نیز میتواند جاری و ساری باشد.
فصل دوم: شناسایی تعهدات غیر مالی زوجین و تعیین ضمانت اجراهای آن
تعهدات در نکاح به دو بخش مالی و غیر مالی تقسیم میشوند.۱-حقوق و روابط مالی زوجین ۲-حقوق و روابط غیر مالی زوجین .در واقع به طور کل حقوق در یک تقسیم بندی کلی،به دودسته مالی و غیر مالی تقسیم می شود.خانواده نیز به عنوان یک نهاد حقوقی،هر دو جنبه مالی و غیر مالی را واجد است.اما از آنجا که ،خانواده خود یک قرارداد غیر مالی است.بررسی حقوق و روابط غیر مالی همسران، در آن بسیار حائز اهمیت است.حقوق غیرمالی زوجین، یا مشترک میان آن دو است و یا مانند حقوق ناشی از ریاست مرد درخانواده،مخصوص یکی از زوجین است.در هر صورت حقوق غیر مالی خانواده،از آنجا که وابستگی شدیدی به عرف و اخلاق دارد، در طول زمان،همیشه دستخوش تغییرات زیادی بوده است.و نظرات فقها و اندیشمندان هم،از عرف و نگرش غالب مردم زمان آنها، بی تاثیر نبوده است.
مبحث اول:شناسایی تعهدات غیر مالی زوج
ارزش خانواده بیش از هر چیز بر پایه مودت و دوستی بین اعضای آن، بخصوص زن و شوهر استوار است و اگر این جریان بر اساس دوستی و تفاهم و بر کنار از خودخواهی ها ادامه یابد، به آرامش و سکون در کنار یکدیگر و در نهایت به کمال انسانی مورد نظر خواهد رسید. آنچه که در خوشبختی و سعادت خانواده بیش از هر چیز مؤثر است، اخلاق و برخورد صحیح و اصولی زوجین است که با صفا و صمیمیت و وفاداری، اشتراک مساعی، گذشت و فداکاری در حق یکدیگر، زندگی را رونق بخشیده به آن جلوه و صفا می دهند. لذا زن و مرد قبل از آنکه به فکر قانون و ضمانت اجرای آن باشند، باید به فکر اخلاق و صفای درون خود باشند.
گفتار اول: قسم و احکام آن
مراد از قسم، بخش کردن شب ها بین زوجات است. نظر مشهور فقها بر این است که زوج موظف است حق قسم را نسبت به همسر یا همسرانش رعایت کند که در اصطلاح حق مضاجعه و یا حق مبیت هم می گویند. [۴۳]
صاحب جواهر در این زمینه فرموده: « برای هریک از زوجین حقی است که نسبت به همسر لازم است بدان قیام نماید.[۴۴] شهید ثانی می فرماید: « برای هریک از زوجین نسبت به دیگری حقی است، برای زن همانگونه حق است که برای مرد است و منظور از مشابهت حقوق شباهت اصل حقوق به یکدیگر است نه کیفیت آن، زیرا کیفیت حقوق زن و مرد با هم فرق دارد.[۴۵]
به نظر مشهور [۴۶] در آغاز زندگی، قسمت کردن شب ها میان همسران واجب است، زیرا با عقد تمکین و نفقه و قسمت بر شوهر واجب می شود. دلایل مشهور عبارتند از:
۱-امر به معاشرت نیک؛« فعاشروهنّ بالمعروف». [۴۷] درآیه شریفه امر، دلالت بر تکرار دارد و چون تکرار در همه زمانها ممکن نیست، پس معاشرت نیک واجب است؛ بنابر آنچـه قسمت اقتضا می کند زوجه می تواند حق قسم خود را ببخشد و یا به شوهر خود درصورت تراضی بفروشد. چنانچه امام صادق (ع) می فرمایند: « اگر زنی راضی باشد و مرد این حق را از او خریداری کند، ایرادی ندارد».
تأسّـی به پیامبـراعظـم (ص): ایشان حتـی در زمان بیماری به منزل زنـان خـود برده می شدند. [۴۸]
اطلاق فرمایش امام صادق (ع): « اگر مردی متأهل با زن دیگری که باکره است ازدواج کند، باید بعد از سه روز بودن با زن جدید، اوقات خود را تقسیم کند».