۴-۲- تحلیل یافته های تحقیق
۴-۲-۱- تحلیل میزان توسعه بخش کشاورزی
وضعیت عمومی بخش کشاورزی در شهرستان خنداب بیانگر فاصله زیاد شاخص های توسعه با حدایده آل می باشد و میانگین ۰۳۰/۰ را به عنوان توان کشاورزی منطقه معرفی می نماید. ساختار امتیازی شاخص های توسعه کشاورزی نشان می دهد که گویه های میزان تولید محصولات زراعی و باغی، سطح زیر کشت اراضی زراعی و باغی(دیمی و آبی) و میزان تولید محصولات دامی به ترتیب با اهمیت اوزان ۰۶۱۹/۰، ۰۴۴۴/۰و ۰۳۵۰/۰ – اگرچه در حالت کلی از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشند و از حدایده آل ضریب ۱ فاصله زیادی دارند- در آرایش عملکرد شاخص های توسعه کشاورزی در شهرستان خنداب نسبت به سایر شاخص ها امتیاز بالایی را به خود اختصاص داده اند و از شرایط بهتری برخوردارند. از سوی دیگر، شاخص های توانایی مقابله با نوسانات بازار و تغییرات قیمتی محصولات کشاورزی، میزان انباشت و ذخیره سازی سرمایه در بخش کشاورزی، توانایی مقابله با مخاطرات طبیعی و فشارهای زیست محیطی در بخش کشاورزی، قابلیت بکارگیری تجهیزات و فناوری های پیشرفته در بخش کشاورزی، میزان دانش و مهارت حذف عوامل ناکارآمد از بخش کشاورزی، میزان بهره مندی از خدمات و حمایت های دولتی در بخش کشاورزی، میزان دستیابی به سطحی از کاهش و صرفه جویی در هزینه های کشاورزی، میزان ارتباطات سازنده با مسئولین و نهادهای متولی مدیریت بخش کشاورزی، میزان کیفیت (مرغوبیت و مطلوبیت)محصولات کشاورزی، میزان علاقه و دلبستگی به فعالیت در بخش کشاورزی و میزان همبستگی و انسجام اجتماعی بین بهره برداران کشاورزی به ترتیب با اهمیت اوزان ۰۲۶۶/۰، ۰۲۶۰/۰، ۰۲۵۹/۰، ۰۲۵۶/۰، ۰۲۴۸/۰، ۰۲۴۵/۰، ۰۲۴۲/۰، ۰۲۳۷/۰، ۰۲۳۲/۰، ۰۲۳۱/۰ و ۰۲۳۰/۰ با فاصله محسوسی از شاخص های فوق در طرف مقابل آنها قرار گرفته اند.
نظر به جهت گیری برنامه های توسعه ای در کشور(صنعت محوری بودن آنها) و توجه زیاد بخش کشاورزی به جنبههای مهم (مکانیزاسیون و صنعتی کردن کشاورزی)، قطب های توسعه به عنوان یگانه راهبرد توسعه کشاورزی مطرح شد و امکانات و سرمایه های دولتی را به سمت خود هدایت نمود. تا هنگامی که تابعی از خصیصههای دیگر مانند افزایش درآمد حاصل از افزایش محصول، فرعی فرض شده است، ماحصل روند توسعههای دهههای گذشته چیزی جز حاشیهای شدن تدریجی بخش کشاورزی و برهم خوردن تقارن این بخش با سایر بخش های اقتصادی نخواهد بود(شکوری، ۲۶:۱۳۸۶). اگر بپذیریم که هر کشور با توجه به ترکیب منابع خود باید مسیر توسعه کشاورزی را مشخص نماید، کارایی کشاورزی دهقانی به عنوان نظام بهره برداری غالب در مناطق روستایی به عنوان محور توسعه کشاورزی قابل توجه می باشد. در مورد کارایی کشاورزی دهقانی نظریات مختلفی مطرح شده است. شولتز و هوپر[۱۷] براساس مطالعات خود در هندوستان نظریه معروف “کارا ولی فقیر[۱۸]” را مطرح ساخته اند. براساس این نظریه کشاورزان سنتی در کشورهای درحال توسعه فقیرند و این نه به سبب آن است که در استفاده از منابع خود کارایی ندارند بلکه بدان علت است که نوع و میزان منابعی که بکار می برند محدود است. به عقیده آنان افزایش محصول(درآمد) کشاورزان بدون نوآوری های تکنولوژی غیر ممکن است. از آنجایی که کشاورزان سنتی علاوه بر بی اطلاعی از روش های موجود در افزایش سود، با خطر گرانی و محدودیت های نهادی و فرهنگی نیز مواجه می باشند و در تامین سود سعی در حداقل خطر کردن دارند. بنابراین یکی از راه های افزایش کارایی کاهش میزان خطر کردن در کشاورزی است. در این راه اتخاذ سیاست هایی مانند بیمه و یا تضمین حداقل قیمت محصول، ایجاد مسیرهای کارای بازاریابی، دسترسی آسان به نهاده ها و اعتبارات کشاورزی را می توان توصیه نمود. ضمن اینکه، در کشاورزی سنتی جهت افزایش تولید معرفی روش های بهتر تولید که سودمند بودن آن بوسیله کشاورزان پیشرفته مورد تایید قرار گرفته است ضروری می باشد(عجمی، ۲۶:۱۳۷۰-۲۷). این درحالی است که مسیر توسعه کشاورزی به علت ساختار ارزشی- انگیزشی دولت در اقتصاد کشور و عدم اعتقاد به کارایی کشاورزی سنتی، محدود به توسعه قطب های توسعه و مراکز کشت و صنعت سرمایه بر شد و به تبع آن بخش کشاورزی مناطق روستایی را فاقد متولی مدیریتی نمود. اثرات این تفکر را می توان در راهبردهای توسعه کشاورزی برنامه های عمرانی قبل از انقلاب و در بعد از انقلاب جستجو کرد. به همین خاطر است که تصویری توسعه نیافته از بخش کشاورزی مناطق روستایی پیش رو داریم و ظرفیت های واقعی آن را در ساختار اقتصادی سکونتگاه های روستایی حس نمی کنیم. در مجموع می توان نتیجه گیری کرد که اهمیت شاخص های تولیدی در بخش کشاورزی شهرستان خنداب نسبت به ابعاد انسانی- اجتماعی و بازاری به علت مزیت نسبی منطقه از لحاظ توان اکولوژیکی است. درواقع، توجه صرف دولت به مولفه های صنعتی در قالب کشاورزی بزرگ مقیاس و سرمایه بر، تناقضات انسانی – اجتماعی و بازاری موجود در سکونتگاه های روستایی را به فراموشی سپرده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴-۲- ۲- تحلیل الگوی مکانی- فضایی توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی شهرستان خنداب
نتایج بدست آمده از آزمون ناپارامتریک فریدمن جهت مقایسه تفاوت میانگین توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی شهرستان خنداب نشان می دهد که در مجموع وضعیت توسعه کشاورزی در مناطق روستایی یکسان نیست و ناهمگون می باشد. در این تحقیق مقدار آماره آزمون فریدمن ۰۱/۲۵ با سطح معنا داری کوچکتر از حد لازم (۰۵/۰) می باشد. بنابراین، نتیجه گرفته می شود که میزان توسعه کشاورزی در روستاهای مورد آزمون، تفاوت معناداری داشته و ناهمگون هستند. به واقع تفاوت مشاهده شده در سطوح توسعه کشاورزی روستاهها آنقدر زیاد است که بتوان در نهایت آنها را متفاوت فرض کرد.
جدول(۴-۲-۱): تفاوت میانگین های توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی
۰۱/۲۵ | ضریب مربع کای(کای اسکوئر) |
۱ | درجه آزادی |
۰۰۰/۰ | سطح معناداری |
۲۵ | تعداد |
بر اساس سطح بندی تکنیک تاپسیس می توان این نتیجه را گرفت که روستاهای اناج، فوران، جوشیروان، استوه، علی آباد، ایجان و حسین آباد در بین اولویت های با میزان توسعه کشاورزی بالا و روستاهای موک، قزل قلعه، حاجی آباد و میثم آباد در اولویت های پایینی از توسعه کشاورزی قرار دارند.
جدول(۴-۲-۲): سطح بندی توسعه بخش کشاورزی در روستاهای شهرستان خنداب
نام آبادی | رتبه | نام آبادی | رتبه |
اناج | ۶۴۹/۰ | سوزان | ۰۹۵/۰ |
فوران | ۳۱۹/۰ | گرماب | ۰۹۱/۰ |
جوشیروان | ۲۸۷/۰ | عباس آباد |