در این تحقیق دو هدف کلی را دنبال کردیم:
اولا شناخت درستی نسبت به شاخص های مورد استفاده توسط سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد معاملات سهام پیدا نماییم دوم اینکه با بهره گرفتن از شاخص های کشف شده، ۱۰۰ شرکت برتر بازار را رتبه بندی نماییم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۵- ۲- بحث
نتایج این تحقیق از آنجا حایز اهمیت می باشد که دارای دو بعد اساسی می باشد، ابتدا این که با بهره گرفتن از روشی به روز و جدید به نام فرایند تحلیل شبکه اقدام به رتبه بندی نمودیم و در خلال این روش تلفیقی از رویکرد فازی مثلثی را برای افزایش هر چه بیشتر دقت و گستردگی تحقیق بکار بردیم که روش ما را از هر لحاظ بهبود بخشید
اما رویکرد دوم در این پژوهش تفکر سه گانه در بحث افق سرمایه گذاری می باشد که توسط محقق وارد تحقیق گردید.بدین ترتیب که ما فرض را بر این اساس قرار دادیم که یک سرمایه گذار دارای افق های مختلفی برای سرمایه گذاری می تواند باشد یعنی می تواند از سرمایه گذاری خویش انتظار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشته باشد و بر این اساس معیارهای وی برای سرمایه گذاری و یا وزن آنها در هر یک از دیگری متفاوت باشد.
همچنین در مورد رتبه بندی هیچ رتبه بندی توسط شرکت بورس و همچنین سازمان بورس برای مشخص کردن شرکت های برتر صورت نمی گیرد و تنها در قالب ۵۰ شرکت فعال تر و ۳۰ شرکت بزرگ اقدام به رتبه بندی شرکت ها نموده اند که به نوعی شرکت های نقد شونده و بزرگ را در این فهرست انتخاب نموده اند و هدف مشخص کردن شرکت های برتر نبوده است.
پس بر این اساس تحقیق ذکر شده دارای کاربردهای وسیعی در جامعه مرتبطین با بازار سرمایه می باشد و همه افرادی که در بازار سرمایه به نوعی درگیر امر تصمیم گیری و انتخاب سهام می باشند و همچنین علاقه به دقت بالا دارند می توانند از این تحقیق استفاده لازم را بنمایند.
در مورد فرضیه اصلی اول که به بررسی نظر خبرگان در رابطه با میزان اهمیت هر یک از سررسیدها پرداخته شده بود باید خاطر نشان کرد که آزمون مورد استفاده،آزمون ناپارامتریک فریدمن می باشد و بر اساس نتایج جدول ۴- ۲۰- مشاهده می شویم که به نظر خبرگان سرمایه گذاری کوتاه مدت در مقایسه با میان مدت و بلند مدت ارجحیت بیشتری دارد.یعنی با توجه به نتایج آزمون کای دو در جدول۴- ۲۱- فرض صفر رد می شود یعنی بین افق های سرمایه گذاری تفاوت هایی وجود دارد.
اما در مورد فرضیه اصلی دوم که به سه فرضیه فرعی تقسیم می شود ابتدا قصد داشتیم ببینیم که آیا امکان رتبه بندی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران با توجه به معیارهای کشف شده وجود دارد یا خیر و پس از آن با توجه به سطح معناداری متغیرها که نتیجه آن این بود که در هر سه افق سرمایه گذاری کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت(که به طور جداگانه مورد محاسبه اماری قرار گرفت) تمامی شاخص های مورد سنجش توسط خبرگان در سطح معنی داری مطلوب واقع شده و این نتیجه حاصل می شود که نظر غالب خبرگان بر مناسب بودن این شخص ها می باشد لذا امکان رتبه بندی شرکت های برتر بورس اوراق بهادار تهران با توجه به این معیارها در هر سه افق سرمایه گذاری یاد شده وجود دارد.
در فرضیه فرعی اول که با بهره گرفتن از آزمون مقایسه رتبه ای من ویتنی انجام می گیرد به این نتیجه می رسیم که فرض صفر رد نمی شود یعنی تفاوت معنا داری بین این دو افق سرمایه گذاری وجود ندارد و هیچکدام نسبت به دیگری برتری ندارد اما میانگین رتبه بلند بلند مدت از کوتاه مدت بیشتر است که به معنی بهتر بودن حدودی سرمایه گذاری بلند مدت از کوتاه مدت بر اساس دید خبرگان می باشد
در فرضیه فرعی دوم که با بهره گرفتن از آزمون من ویتنی بین افق سرمایه گذاری میان مدت و بلند مدت انجام گرفت به این نتیجه گیری می رسیم که بین این دو تفق سرمایه گذاری نیز تفاوت معناداری وجود ندارد و هیچ کدام نسبت به دیگری برتری ندارد اما از لحاظ میانگین رتبه باز هم افق سرمایه گذاری بلند مدت کمی بالاتر از افق سرمایه گذاری میان مدت قرار گرفته است.
در فرضیه فرعی سوم نیز که بین افق کوتاه مدت و میان مدت برقرار می گردد نیز فرض صفر رد نمی شود یعنی تفاوت معنا داری بین رتبه بندی گروه ها وجود ندارد و هیچ کدام نسبت به دیگری برتری ندارد اما برتری رتبه میان مدت به کوتاه مدت وجود دارد.
در مورد فرضیه اصلی سوم، اقدام به بررسی همبستگی بین رتبه بندی انجام گرفته در این پژوهش با رتبه بندی ۵۰ شرکت برتر توسط شرکت بورس اوراق بهادار گردید.
در جدول۴- ۳۱- مشاهده می شود که سطح معناداری مربوط به هر زوج آزمودنی رتبه بندی بورس و رتبه بندی های کوتاه ، بلند و میان مدت، کمتر از مقدار خطای آزمون=۰/۰۵ است که فرض صفر مربوطه برای هر زوج آزمودنی رد می شود. یعنی:
بین رتبه بندی بورس و رتبه بندی کوتاه مدت همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. یعنی با افزایش رتبه سرمایه گذاری کوتاه مدت رتبه در بورس ان نیز افزایش می یابد.
بین رتبه بندی بورس و رتبه بندی میان مدت همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. یعنی با افزایش رتبه سرمایه گذاری میان مدت رتبه دربورس ان نیز افزایش می یابد.
بین رتبه بندی بورس و رتبه بندی بلند مدت همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. یعنی با افزایش رتبه سرمایه گذاری بلند مدت رتبه دربورس ان نیز افزایش می یابد.
و با توجه به اینکه عدد همبستگی مربوط به سرمایه گذاری کوتاه مدت بزرگتر از بقیه است می توان گفت همبستگی رتبه بندی در بورس با کوتاه مدت بیشتراست. سپس با میان مدت و در نهایت با بلند مدت .
تحقیق های مشابهی درباره رتبه بندی با ابزارهای مختلف انجام گردیده که در جدول به آنها اشاره شده است.
از جمله تحقیق دلبری(۱۳۸۰) که بیشتر حول معیارهای مالی متمرکز بود و نسبت های کشف شده در آن با معیارهای کشف شده ما متفاوت هستند و عبارتند از نسبت جاری،درصد بدهی به مجموع دارایی،گردش موجودی کالا،درصد بازده مجموع دارایی ها،درصد بازده سرمایه و درصد سود به درآمد.و همچنین روش آن متفاوت با روش ما بود و بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی می باشد.
تحقیق خوشنود(۱۳۸۴) به شناسایی و رتبه بندی گروه های تاثیر گذار بر تصمیم خرید و فروش سهام سرمایه گذاران فردی در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت که شاخص های کشف شده به ترتیب اهمیت عبارتند از تصمیم های سرمایه گذاران بزگ و نهادی،شایعات و اخبار تایید نشده، جو کلی بازار، تجزیه و تحلیل شخصی سهام، مشاوره از متخصصان مالی، مشاوره از کارگزاران، و تکیه بر اطلاعات نهانی شرکت ها که این معیارها به صورت کلی بیان شده و تا حدودی با معیارهای تحقیق ما متفاوت می باشد و همچنین در مورد رتبه بندی شرکت ها اقدامی انجام نگرفته است.
در تحقیق فراهتی(۱۳۸۹)که به رتبه بندی عوامل موثر و ارائه مدل ریاضی پیش بینی قیمت سهام پرداخت، عوامل سود سهام،نرخ بازده سرمایه گذاری و رشد سود سهام در رابطه با گروهی از شرکتهای بورس کشف گردید.که تا حدودی با معیارهای تحقیق ما همخوانی دارد اما روش مورد استفاده از در تحقیق وی ARIMA است که با روش ما متفاوت است.
در تحقیق دیگر با عنوان طراحی مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی گروهی جهت رتبه بندی سهام در بورس اوراق بهادار تهران که توسط عباس بابایی(۸۹) انجام گرفت معیارهای بازدهی، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام،نسبت جاری و نسبت اهرم مالی کشف گردیدند.
در تحقیق میر غفوری و همکاران(۸۸)نیز با عنوان کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در اولیت بندی عوامل موثر بر انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار تهران از دیدگاه سهامداران،روش تحقیق تا حدود زیادی شبیه به تحقیق ما بوده به جز در مورد سلسله مراتب که در تحقیق ما از روش کامل تر شبکه ای استفاده گردید اما در تحقیق ذکر شده شاخص های روند بازار، امکان نقد شوندگی سهام، P/E و EPS کشف گردیدند که تا حدود زیادی به معیارهای تحقیق ما نزدیک بود اما تعداد معیارهای کشف شده کمتر از تحقیق ما می باشد.
در تحقیق لی و همکاران(۲۰۰۸) نیز یک سری معیارها از قبیل درآمد، جریان نقدی عملیاتی،، نرخ رشد عایدی سود سهام، چشم انداز صنعت، ریسک بازار، نرخ بازده بدون مخاطره، نرخ رشد درآمد و نرخ بازدهی سود سهام کشف گردید.که این معیارها نیز شباهت زیادی به تحقیق انجام شده توسط ما دارد.
۵- ۳- نتیجه گیری
از آنجا که سوال تحقیق در این تحقیق، فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) برای رتبه بندی شرکت های برتر ارائه شده و برای پوشش حالات مبهم تصمیم گیری به وسیله تئوری مجموعه های فازی می باشد، یک مدل بهینه سازی غیر خطی جهت استخراج مقادیر ویژه از ماتریس های قضاوت های فازی ارائه شده است.این مدل فازی قادر است تمامی مراحل تصمیم گیری برای انتخاب شرکت برتر را پوشش دهد .
لذا با توجه به ویژگیهای این مدل می توان کلیه تأثیرات متقابل عناصر تصمیم گیری را وارد محاسبات نموده و فرایند تصمیم گیری را به بهترین نحو ممکن انجام داد.و این روش در نهایت به عنوان یکی از بهترین مدل ها برای رتبه بندی شرکت ها بکار می رود که دارای کارایی بسیار بالای می باشد.
از آنجا که تحقیق مشابهی با بهره گرفتن از فرایند تحلیل شبکه ای فازی برای رتبه بندی سهام و شرکت های برتر بورس اوراق بهادار انجام نگردیده است لذا امکان مقایسه معیارهای کشف شده با سایر معیارها در تحقیقات دیگر و بررسی میزان همبستگی بین آنها وجود ندارد بنابراین پس از بدست آوردن جداول ۳ گانه رتبه بندی برای هر سه افق کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت اقدام به بررسی میزان همبستگی نتایج آنها با یکدیگر و همچنین با آخرین لیست ۵۰ شرکت بزرگ که توسط بورس تهیه می شود به شرح جدول زیر گردید.
۵- ۴- پیشنهادات
این گونه تحقیق می توانند در به کارگیری مبانی و مفاهیم نظری قابلیت اعتماد در عالم واقعیت و در عمل مفید باشند.در این راستا پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده در نظر گرفته شده است که می تواند به بهبود کیفیت این مقاله و ادامه این تحقیقات کمک کند. در طول انجام این تحقیق، محقق با مسایل و تنگناها و تجربیاتی آشنا شده است که بخشی از آنها را می توان به عنوان پیشنهادات ارائه نمود از جمله:
در این تحقیق برای انتخاب گزینه مناسب فقط تغییر ساختار بررسی شده است.می توان تغییر در ساختار و بهبود اجزای سیستم را به طور هم زمان در نظر گرفته، سیستم را بهینه کرد.
می توان با مقایسه پاسخ های به دست آمده از روش های مختلف(مانند برنامه ریزی آرمانی، بهینه پارتو، و الگوریتم ژنتیک) روی جواب های مشترک تمرکز کرده و از بین آن ها ساختار نهایی را برای سیستم انتخاب نمود.
با تعیین معیارهای کیفی به عنوان مثال زیبایی ظاهری دستگاه مورد نظر مباحث مورد نظر مباحث فازی وارد تحقیق شده و باعث توسعه کار خواهد شد.
با توجه به تغییرات نظام اقتصادی دنیا و تحولات روز افزون در این حوزه، استفاده از ابزارها و تکنیک های علمی و تجربی از جمله تکنیک های الهام یافته از طبیعت که- حدوداً ۲۰ سال از عمر کاربردی آنها می گذرد
در این مقاله روش ANP بر اساس مزایا و معایب تکنیک های معرفی شده، انتخاب گشته است.اما می توان با بهره گرفتن از سیستم خبره و دادن اطلاعات مسئله به آن، یک روش دیگر برای حل مسئله برگزید.
همچنین با انجام مراحل این مقاله روی یک مطالعه موردی و با داده های واقعی نتایج ملموس تری به دست خواهد آمد.
با توجه به عمر کوتاه مدیریت مالی در کشور، حضور محققین در مدیریت مالی نهادهای مالی بسیار جدی می کند امید آنکه انجام تحقیق پیش رو بابی برای مطالعات بنیادین و کاربردی آتی را گشوده باشد.
این پژوهش را میتوان در مورد تنوع جنسیت در سایر جوامع بازار سرمایه اعم از دانشجویان،کارگزاران،اساتید،معامله گران،تحلیل گران و .. انجام داد و و تأثیر آنها بر روی نوع معیارهای کشف شده و وزن آن ها بررسی کرد. مفهوم تنوع جنسیت در جامعه تحقیق پیشنهاد میکند که خبرگان و نظر دهندگان باید ساختار جامعه را منعکس کنند و به طور صحیحی جنسیت، قومیت و سابقههای حرفهای را ارائه دهند. جوامع بازار سرمایه با دارا بودن ترکیب درست بررسی میشود تا دیدگاههای متفاوتی را تدارک ببینند.
همچنین می توان برای مدیران اجرایی ،کارگزاران و سایر ارکان بازار سرمایه پیشنهاداتی داشت مانند:
ـ به منظور پشتیبانی از تصمیمات مدیریت در حوزه مالی و سرمایه گذاری کشور بسیار مغتنم می نماید.
برای روشن شدن ذهن مسئولین سازمان بورس می توان تحقیقات مشابه با گستردگی بیشتر انجام پذیرفته تا نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران هر چه بیشتر درک گردد.
برای افزایش عمق بازار سرمایه می توان دوره های آموزشی متفاوتی برگزار نمود تا با تاکید بر شاخص های کشف شده بتوان فرهنگ سرمایه گذاری را در بازار گسترش داد و مانع از حرکات و رفتارهای غیر منطقی در بازار شد.
۵- ۵- محدودیت های تحقیق
در این تحقیق ضمن آشنایی محقق با بسیاری از مسایل و مشکلات موجود در مدیریت مالی در نهادهای مالی در بازار سرمایه کشور با مشکلاتی مواجه شدیم که می تواند محققین بعدی را آگاه سازد.
۱- یکی از مشکلات موجود نبود دستور العمل ها و فرایند های اجرایی منسجم در بخشهای اجرایی تحلیل گیری در بازار سرمایه می باشد که اغلب موجب ابهام وسردرگمی در بین مشتریان و گزارش های مربوطه می شود.
تعدد پایگاه های اطلاعاتی، تحلیلی و خبر رسانی در زمینه بازار سرمایه که اغلب فاقد انسجام لازم می باشند موجب سردرگمی محققین در حوزه مدیریت مالی می شود.