در کلام خداوند متعال إِنِّی کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ استعاره تصریحیه مطرح است که خدا تشبیه نموده طاعت را به شرک ورزیدن و طاعت را نازل منزله اشراک نموده ، چون آنها همیشه در کارهای شر اطاعت شیطان را میکردند ، کما این که در کارهای خیر از خداوند اطاعت میشود ، چون او عبادت بتها را برای آنها زینت میداد سپس مشبه حذف شد و مشبهٌ به به سر جای خودش باقی مانده شد آن هم به نحو استعاره تصریحیه تبعی.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
و این استعاره به وضوح روشن میکند که شیطان برای آنها در آن موقعیت به نحوی قیام میکند که کمرشان را خورد میکند و قلبهایشان را قطعه قطعه میکند پس برای آنها واضح نموده است اولاً به این که وعدههایی که شیطان به آنها در دنیا میداده همگی باطل هستند. و با وعدههای حقیقی خدای سبحان در تعارضاند.
و ثانیاً شیطان نسبت به آن وعدههایی که به آنها داده مخالفت میکند و به هیچ کدام از آنها وفا نمیکند.
و ثالثاً روشن میکند برای آنها که اینها حرف شیطان را قبول میکنند به چیزی که لازم نیست قبول کنند و رونقی و رواجی هم ندارد برای عقل عاقل. چون حجت و دلیلی بر آن نیست آن هم حجتی که عاقل ناچار از پذیرش آن باشد. در قبول قول دیگران و رابعاً روشن کرده برای آنها که دعوت شیطان فقط مجرد ادعای خالی از برهان و بدون کمترین چیزی که عقل بتوانند به آن تمسک جویند.
و خامساً خبر داد به آنها در رابطه با آنچه در آن واقع شدهاند و ملامت آنها را نسبت به او دفع میکند و دستور میدهد به آنها که خودشان را ملامت کنند چون آنها همان کسانی بودهاند که باطل محض را قبول کردهاند آن هم باطلی که برای کسی که کمی عقل داشته باشد باطل بودنش مخفی نیست.
و سادساً روشن کرده برای آنها که هیچ نصرت و یاری نزد او برای آنها نیست و آنها قادر بر هیچ نفعی نیستند و شیطان هیچ ضرری را هم از آنها دفع نمیکند بلکه او هم مثل آنهاست در این که در گرفتاری افتادهاند و او هم عاجز است که از این محنت و نکبت نجات پیدا کند.
و سابعاً شیطان تصریح کرده برای آنها که نسبت به آنچه آنها اعتقاد دارند کافر است و این را هم برایشان اثبات کرده که در نتیجه حسرتهای آنها چند برابر شده و مصیبتهای آنها پی در پی میگردد. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۴ : ۱۴۶- ۱۴۷)
درآیه ی شریفه ی ۲۲ از سوره ی ابراهیم استعاره ی مصرحه یا تصریحییّه در لفظ « أشرکتمون » وجود دارد.
اکنون به شرح استعاره می پردازیم:
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : « أشرکتمون » یعنی شریک قرار دادن
- مستعارٌله : « طاعه الشیطان [۸۳]» یعنی اطاعت از شیطان
- مستعارٌمنه : « أشرکتمون »
- جامع یا وجه شبه : شرک ورزیدن
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۱۸- ۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه مستعارٌله « طاعه الشیطان » به مستعارٌمنه « أشرکتمون » یعنی شریک قرار دادن تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند .
۳ – ۱۸ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌله « طاعه الشیطان » یعنی اطاعت از شیطان موضوعی خیالی و وهمی نیست بلکه امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ - ۱۸ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « أشرکتمون » فعل است پس به اعتبار فعل بودن ، بدان استعاره ی تبعیّه گویند.
۳ – ۱۸ – ۴ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « طاعه الشیطان » یعنی اطاعت از شیطان و مستعارٌمنه « أشرکتمون » یعنی شریک قرار دادن وجامع آن دو ( شرک ورزیدن ) ، موضوع هایی هستند که نمی توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن دارد ، به همین خاطر بدان استعاره خاصییّه گویند.
۳ – ۱۸ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « طاعه الشیطان » یعنی اطاعت از شیطان و مستعارٌمنه « أشرکتمون » هردو امر معنوی هستند و با هم در یک جا جمع می شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی وفاقییّه گویند.
۳ – ۱۸ – ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
« إن الظالمین لهم عذاب الیم » یعنی از ملائمات مستعارٌله « طاعه الشیطان » یعنی اطاعت از شیطان است به همین خاطر بدان استعاره ی مجرّده گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۲۲ از سوره ی ابراهیم استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، خاصییّه ، وفاقییّه و مجرّده وجود دارد.
۳-۱۹- سوره ابراهیم آیه ۴۱
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ
پروردگارا، روزى که حساب برپا مىشود، بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى.
در کلام خداوند متعال یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ استعاره مطرح است یقوم یعنی یُثبِتُ و این عاریه گرفته شده از قیام قائم بر علیه مردی و دلیل بر این حرف هم کلام عربهاست که میگویند قامت الحرب علی ساقها یعنی جنگ بر پای خودش قیام کرده و ایستاد و مانند آن.
و تو میتوانی این یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ را هم مجاز مرسل قرار بدهی به خاطر علاقه محلی که دارد مثل واسئل القریه چون مردم حال هستند در قریه و قریه محل است میتوان به خاطر علاقه حالّ و محلّی که مطرح است حالّ که مردم باشند را از کلام حذف کرده و محل را جایگزین آن نموده. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۴ : ۱۶۱)
درآیه ی شریفه ی ۴۱ از سوره ی ابراهیم استعاره ی مصرّه یا تصریحییّه در لفظ « یقوم » وجود دارد.
اکنون به شرح استعاره می پردازیم:
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : لفظ « یقوم » یعنی برپا می شود.
- مستعارٌله : « یثبت » یعنی ثبت می گردد.
- مستعارٌمنه : « یقوم ».
- جامع یا وجه شبه : « برقرار می شود ».
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۱۹ - ۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه مستعارٌله « یثبت » به مستعارٌمنه « یقوم » یعنی برپا می شود تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند.
۳ – ۱۹ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌله « یثبت » یعنی ثبت می گردد موضوعی خیالی نیست و امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ – ۱۹ – ۳ .به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « یقوم » فعل است پس به اعتبار فعل بودن ، بدان استعاره ی تبعیّه گویند.
۳ – ۱۹ – ۴ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « یثبت » یعنی ثبت می شود و مستعارٌمنه « یقوم » یعنی برپا می شود و جامع آن دو ( برقرار می شود) ، موضوعی است که می توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن ندارد ، به همین خاطر بدان استعاره عامیّه گویند.
۳ – ۱۹ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « یثبت » یعنی ثبت شدن یک امر معنوی است اما مستعارٌمنه « یقوم » یعنی برپا می شود ، موضوعی است حسّی که با هم در یک جا جمع نمی شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی عنادیّه گویند.