گریز از میان مایگی
آرزویی بزرگ است
(امین پور، ۱۳۸۹، ۲۶)
۳-۱-۶-زبان
اگر بخواهیم زبان شعر را «دایره ی واژگانی» و «نحو جملات» در نظر بگیریم، زبان شعری امین پور ساده و زود فهم است و همان است که منتقدینی همچون براهنی به شدت به آن تاخته و از آن انتقاد کرده اند. اما برای زبان شعر نظریه های دیگری نیز مطرح شده است. مهدی زرقانی در کتاب «چشم انداز شعر معاصر» معتقد است که:
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
«زبان شعر سه لایه یا سه سطح دارد. در سطح رویی آن، صنایع بدیعی مانند جناس ها، تکرارها، سجع ها، واج آرایی و تکنیک های آوایی ظهور می کنند. موسیقی های چند گانه شعر، جز موسیقی معنوی، در همین لایه رویی به ظهور می رسند. در مورد سطح یا لایه میانی، مجازها، استعاره ها، کنایه ها، تشبیه ها، تمثیل ها، رمزها و ایهام ها خودشان را نشان می دهند و هسته ی زبان معنا را نشان می دهد.» (زرقانی، ۱۳۸۷، ۳۱).
چنانچه قصدمان بر آن باشد تا طبق این نظریه به شعر امین پور بنگریم، در لایه های بیرونی و میانی شعر کمتر از معانی و بیان هست و اگر هم باشد زیاد به چشم نمی آید، اما در هسته ی زبان، معنا به خوبی گنجانده شده است با این تفاوت که در شعر سنتی برای رسیدن به هسته زبان باید از این دو لایه می گذشتیم اما در شعر امین پور برای نیل به هسته ی زبان زیاد زحمت نمی کشیم. زبان شعر قیصر امین پور، زبان فضای انقلاب و گسترده ی ادبیات دینی است، اگر چه گاهی از کلمات محیط پیرامون هم بهره می گیرد، اما رویکرد آن بیشتر سمت و سویی به نمادهای تازه، لاله، بهار، پنجره، شقایق، و … دارد، که در شعرش رنگ و بوی دیگری می گیرند. در زبان شعری امین پور خبری از واژگان متروک و سنتی نیست و عناصر طبیعت نمادگونه در شعر او متجلی می شود و شاعر برای بیان حماسی، بی شک نیازمند به این عناصر بوده است.
«زبان ساده، فضایی شفاف و تصاویر گویا، از ویژگی اصلی شعر امین پور است، که به شعرش حالتی صمیمانه و خودمانی می دهد. به طوری که در موقع مطالعه ی آن مخاطب کمتر توجه می کند که در حال مطالعه ی شعری است. و این سادگی و روانی زبان امین پور نه تنها در شعرهای نو، بلکه در غزل هایش نیز به راحتی جلب توجه می کند. با وجود این شعر امین پور از آن گونه نیست که بتوان به آن اطلاق سطحی بودن کرد. بلکه در پشت این زبان ساده و صمیمی و طبیعی دنیایی از مفاهیم عالی نهفته است.» (محقق، ۱۳۸۷، ۸۲)
با این که غزلهای امین پور از لحاظ فرم و قالب ساختاری کلاسیک وار به خود گرفته اند اما زبان و بیان ساده، پویا و زنده آن را به غزل های نو نزدیک تر می کند. در اشعار قیصر امین پور خواننده با شعری رو به رو است که ایده ای کاملاً امروزی را بیان می کند، به همین خاطر زبان شعری او نیز اصولاً امروزی، نو و خالی از تکلفات دست و پا گیر سنتی است و همین ویژگی شعر او باعث شده که مخاطب آن نیز «عامه» باشند.
۳-۱-۷- عاطفه
نوع ارتباط شاعر با پدیده و مخاطب خویش، عاطفه ی او را رقم می زند و عاطفه ی شعری، عبارت است از نسبت احساسی که در یک لحظه ی خاص، میان شاعر و مخاطب برقرار می گردد. اگر شاعر بتواند ارتباط عاطفی خویش را با خواننده و مخاطب حفظ کند، در حقیقت ارزش هنری شعر خویش را بالا برده است. «هر چه شاعر ارتباط عاطفی عمیق تری با موضوع شعرش برقرار کرده باشد، ارزش هنری آن برخورد عاطفی بیشتر است. این مثل قدما که
«سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند»، دقیقاً همین مسأله را بیان می کند. شفیعی کدکنی «من های شعری» شاعران را به سه نوع شخصی، اجتماعی و انسانی تقسیم می کند و تلویحاً اذعان می دارد که هر چه من شعری، به نوع سوم نزدیکتر شود، عاطفه ی شعری برتر و هر چه به نوع اول نزدیک گردد، عاطفه شعری فروتر می شود.» (زرقانی، ۱۳۸۷، ۳۹)
امین پور از جمله شاعران معاصر است که در بحث ارتباط عاطفی با مخاطب و خوانندگان شعر موفق عمل کرده است. شعرهایش سرشار از احساسات و عواطفی است که خوانندگان را به خوبی به طرف خود جذب کرده و این مسأله در اشعاری که برای کودکان سروده از نمود بیشتری برخوردار است و منتقدین موفقیت او را در این زمینه مثبت ارزیابی می کنند.
یک مسأله مهم در بررسی عاطفه ی شعری این است که آیا شاعر توانسته مخاطب خود را از همان مسیر عاطفی که خود عبور کرده، گذر دهد یا نه؟ این موضوع بیشتر مربوط می شود به شیوه بیان حالات عاطفی که بر شاعر سپری شده است. هر قدر شعری بتواند تارهای عاطفی مخاطبان را بلرزاند، موفق تر است و این نیز یک معیار است که به خوبی در اشعار قیصر امین پور نمایان است.
۳-۱-۸- ارزیابی کلی اشعار
در این قسمت قصد داریم، اشعار قیصر امین پور را در نموداری قرار دهیم که محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب ادوار شعر فارسی ترسیم کرده است:
شعر امین پور در خط افقی یک زیاد چشم گیر نیست. زیرا در اشعار او کمتر به فرهنگ اساطیری (ایرانی، اسلامی، مسیحی)، علمی و فلسفی اشاره شده است. اگر چه در مورد مسائل مذهبی اشاراتی شده، اما این به تنهایی نمی تواند پشتوانه ی فرهنگی شاعر را نمایان سازد اما امین پور در خط افقی دو تا اندازه ای خوب عمل کرده و شعرش توانسته است در جامعه نفوذ کند و محبوبیت یابد و این نشان می دهد که شاعر در این مورد موفق بوده است.
تحقیقات میدانی صورت گرفته در این مورد، آمار بالایی را نشان می دهد که حکایت از محبوبیت امین پور در بین خوانندگان و دوستداران شعرش دارد.
در خط صعودی هم، اشعار امین پور زیاد جلب توجه نمی کند و لذا از مرکز دو خط عمود بر هم خیلی دور نیست. به خاطر سادگی شعر و اینکه شاعر کمتر به آرایه های ادبی رجوع کرده، پس ما با شعر فنی خاصی روبرو نیستیم و در همان ابتدا هسته ی شعر نمایان می باشد. اما در خط عمقی قیصر امین پور خیلی خوب از عهده ی کار برآمده و توانسته احساسات و عواطف بشری را به خوبی در لایه های شعر بگنجاند. بنابراین، او از عالی ترین حد عمق عواطف انسانی و بشری برخوردار است.
چنان که اشاره شد، شاعر در خط صعودی، اصلاً به خود زحمت نداده. لذا اشعار امین پور در اوج سادگی سروده شده اند. ولی در بعضی از اشعار آرایه های ادبی نیز یافت می شود.
تشبیه:
الفبای درد از لبم می تراود
نه شبنم، که خون از شبم می تراود
چنان گرم هذیان عشقم که آتش
به جای عرق از شبم می تراود.
(امین پور، ۱۳۸۹، ۱۹۶)
مرا قصر تنهایی و بی کسی بس
از این امن تر برج عاجی ندیم
(همان، ۱۹۷)
تشخیص :
مشام شب پر از بوی خوش محبوبه های شب
پارادوکس:
از تهی سرشار و از خالی پرم
(همان، ۲۱۵)
مراعات نظیر:
شعاع د رد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید (همان، ۳۹۴)
تلمیح:
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را می شناسند
(همان، ۴۰۸)
حس آمیزی:
قطره قطره خستگی را می چشید
(همان، ۴۱۱)
استعاره:
امشب سر مهربان نخلی خم شد
مهتاب گرفت، شهر در ماتم شد
(همان، ۴۱۸)
در خط افقی یک، شعر امین پور چیزی قابل عرض ندارد. زیرا هیچ گونه پشتوانه ی فرهنگی در شعر او یافت نشد، اما در خط عمقی، اشعار امین پور بسیار غنی است. از مجموع ۳۰۰ قطعه شعر او، ۲۱۰ عنوان آن به عواطف بشری و انسانی و آرمان انسان ها، دردها، رنج ها و آرزوهای بشری پرداخته است که ۷۰% از اشعار او را شامل می شود. امین پور در اشعارش درست انگشت بر
نقطه ی احساسات و عواطف انسانی نهاده است.
۳-۲ ) سید حسن حسینی
یکی از شاعرانی که سرودن شعر را قبل از انقلاب شروع کرد و بعدها با تولد انقلاب اسلامی در مکتب انقلاب به تثبیت زبانی رسید، سید حسن حسینی است. او شاعری است که اهل دل بود و کلامش از لطفی معنوی و سرشار از عذوبت برخوردار بود. او رغبتی به نشر افکار و اندیشه های والای خویش در شاعری نداشت اما آنچه هم که از قریحه و ذوق سرشار او برجای مانده است. نشان از طبع موزون و روح ماجراجوی او در عرصه ی بیکران شعر می دهد و جایگاه ویژه ی او در شعر معاصر به ویژه در ادبیات پایداری از آثار به یادگار گذاشته ی او به خوبی نمایان است .
۳-۲-۱ ) زندگی نامه