بررسی قاعده فراش در حقوق ایران.
بررسی کاربردهای قاعده فراش.
بررسی وضعیت قتل در فراش.
۱-۱-۵- سوابق تحقیق
تا کنون کتابی مستقل در این خصوص به نگارش در نیامده است. تنها یک مقاله با عنوان «قاعده فراش» توسط اسد الله لطفی در مجله علوم انسانی دانشگاه الزهرا به نگارش در آمده که به طور مختصر اشاره ای به این قاعده فقهی داشته است، در قانون مدنی ایران نیز ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ به این موضوع اشاره دارد. در کتاب مطالعه تطبیقی نسب در حقوق ایران و فرانسه، به قلم اسد اللّه امامی (۱۳۴۹ق) و کتاب ادله اثبات دعوی نوشته حسینینژاد، حسینقلی (۱۳۷۴) به موضوع تا حدودی اشاره دارد. در کتب فقهی نیز فقهای امامیه در لابلای مباحث خود به بحث فراش پرداخته اند.
۱-۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق
از آنجا که این تحقیق قاعده فراش را به صورت تطبیقی میان فقه امامیه و حقوق ایران مورد بحث قرار داده با سایر کارهای انجام گرفته متفاوت است. چرا که سایر تحقیقات انجام شده در خصوص فراش از منظر حقوق ایران بوده است. بنابراین این تحقیق کاری نو و جدید میباشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۱-۷- روش تحقیق
روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی که از ویژگی تحقیقات نظری میباشد که در این تحقیق با بهره گرفتن از منابع و مطالعات کتابخانهای از جمله کتب، مقالات، پایاننامهها، کتابخانه الکترونیک و … مطالب جمع آوری و مورد استفاده واقع گردید.
۱-۱-۸- محدودیتها و مشکلات
با توجه به کمبود کتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهی، برای تهیه منابع سفرهایی را به شهر قم و اصفهان انجام داده و برای تهیه منابع مورد نظر با سختیهایی مواجه شدیم.
۱-۲- مفهوم فراش
۱-۲-۱- معنای لغوی
الفراش از فَرش یعنی گستردن در آیه قرآن کریم است که: الّذی جَعلَ لکم الارضَ فِراشا (بقره/۲۲)؛ خدایی که زمین را برای شما گسترده گردانید. فراش گاهی در معنای «مفروش» به کار میرود یعنی آنچه که برای نشستن یا خوابیدن بر روی آن، روی زمین پهن میشود (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳).
فراش در لغت به معنی گستردنی، آنچه گسترده میشود و برآن میخوابند و جامه خواب آمده است (دهخدا، ۱۳۴۱، ص۱۰۲)، همچنین از آن به معنای زن یا مرد یا هریک از دو همسر یاد شده است و زوج و زوجه فراش یکدیگر خوانده میشوند (معین، ۱۳۶۲ ص ۲۰۵۳).
از نظر لغوی معنی کلمه فراش عبارت است از چیزی که برای خوابیدن یا غیر آن روی زمین میگسترانند و در اینجا کنایه از شوهر قانونی و شرعی است به ملاحظه اینکه زوج حق مضاجعه و استمتاع نسبت به همسر خود را دارد. و این قبیل کنایات در لغت عرب و قرآن کریم فراوان است (بجنوردی، ج۴، ص۲۴).
فراش به معنی آنچه گسترده میشود و بر آن میخوابند و نیز هر یک از زوجین فراش یکدیگر خوانده میشوند همانطوری که لباس یکدیگر نامیده شدهاند (مفری الفیومی، ۱۳۸۰، ج۲، ص۷۷).
و قول دیگر آن است که غرض مالک و صاحب فراش است یعنی زوج یا مولی (ابن اثیر، بیتا، ماده فرش؛ طریحی، ۱۳۸۸، ج۹، ص۲۵۸).
در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است: فراش متعین بودن زن است برای ولادت و ثبوت نسبت فرزندان که از او متولد شوند (تهانوی، بیتا، ج۲، ص۱۱۲۴).
۱-۲-۲- معنای اصطلاحی
در اصطلاح منظور از فراش “زن” می باشد از آن جهت که شوهر حق دارد با او بخوابد و نیز به خود شوهر هم که زوج شرعی و صاحب فراش(همسر) میباشد اطلاق میگردد (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳ به نقل از طاهری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۰۰). با توجه کثرت استعمال فراش در نزدیکی و مقاربت میتوان گفت فراش کنایه از همان نزدیکی و مواقعه است.
اماره فراش منسوب به پیامبر اکرم (ص) که فرموده: «الولد للفراش و للعاهر الحجر» (شیخ حرعاملی، ۱۱۰۴ق، ج۱۴، ص۵۶۸) یعنی فرزندی که از زن شوهردار به دنیا میآید ملحق به شوهر میشود و کیفر بدکار سنگ است.
۱-۲-۳- مفهوم حقوقی
اصطلاح «فراش» بالصراحه در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی نیامده لیکن چون این کلمه در ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی سابق ذکر شده بود و هم اکنون نیز از قتلی که به هنگام مشاهده زنا توسط شوهر به وقوع میپیوندد تحت عنوان قتل در فراش یاد میکنند. این قاعده در حقوق از این جهت که یکی از ادلۀ اثبات نسبت قانونی طفل به حساب میآید و مطابق آن کودک متولد شده ملحق به شوهر میشود، معروف به اماره فراش است و دو ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ قانون مدنی ایران نیز مبتنی بر این قاعده بوده و ماده ۱۳۲۲ ق.م نیز صراحتاً آن را از امارات قانونی به حساب آورده است (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۴۷).
به موجب ماده ۱۱۵۸ قانون مدنی که از زمره امارات قانونی بوده و به اماره فراش معروف است: « طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است…»[۱]
در ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی سال ۱۳۰۴ آمده بود: هرگاه شوهری زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش یا در حالیکه به منزله وجود در یک فراش است مشاهده کند و مرتکب قتل یا جرح یا ضرب یکی از آنها یا هر دو شود معاف از مجازات است.
همانگونه که برخی حقوقدانان گفتهاند مقصود از « حالتیکه به منزله وجود در یک فراش» است حالتی است که ابتدا بیننده را به اشتباه وادارد که آن دو مشغول نزدیکی هستند در صورتیکه واقعاً چنان نباشد مثل اینکه مرد اجنبی و زن لخت بر روی هم قرار گرفته باشند مشاهده چنین صحنهای موجب توهم انجام مواقعه میشود (علی آبادی، ۱۳۶۸ ج ۲، ص ۲۴۰).
۱-۳- سایر مفاهیم
۱-۳-۱- الولد
مقصود از «ولد» نطفهای است که در رحم زن منعقد میشود و رشد میکند تا این که قابلیت زنده شدن پیدا کرده و خلقت فیزیکی آن کامل می شود وبه محض این که روح در آن وارد میشود ولد خوانده میشود چه این که زنده به دنیا بیاید یا مرده (بجنوردی، ۱۴۱۳ق، ص۴، ص۲۲).
اولاد که جمع ولد باشد یک مفهوم عام دارد و یک مفهوم خاص. اولاد در مفهوم عام شامل تمام کسانی است که از نسل شخصی به طور مستقیم متولد شده باشند، خواه بیواسطه و خواه با واسطه. مطابق این مفهوم از ولد، نبیره و نوادههای شخصی هر اندازه که پائین روند در زمره اولاد او به حساب میآیند؛ اما اولاد به معنای خاص تنها به کسانی گفته میشود که بیواسطه از شخص متولد میشوند. در کتاب هشتم قانون مدنی منظور از کلمه اولاد به معنای خاص آن میباشد زیرا مقصود از تنظیم مواد قانون مدنی در یان بخش، اثبات نسب و تنظیم روابط خانواده است و همچنین مقصود از ولد در حدیث «الولد للفراش » همین معنی است (طاهری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۰۰).
۱-۳-۲- العاهر
به معنای فرد زناکار است از عهر به معنای زنا و فسق و فجور میباشد (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳).
۱-۳-۳- الحجر
در لغت سنگ است، احتمال دارد کنایه از این باشد که زنی هیچ حقی ندارد و همچون سنگ بیارزش است. در اصطلاح عرب کسی را که بخواهند تحقیر کنند و وحقی برایش قائل نباشند میگویند: “ملّهٌ الا التُراب أو الحجر” و نیز احتمال دارد مراد از حجر در روایت “الولد للفراش و للعاهر الحجر” کنایه از رجم و سنگسار شدن زانی باشد که چنان چه در انتساب طفل به صاحب فراش و فرد زانی شک و تردید وجود داشته باشد به موجب حدیث فراش، کودک ملحق به شوهر میشود و مرد زانی هم به وسیله سنگ، رجم میگردد. لیکن به نظر می رسد احتمال اول بهتر و مناسب محل بحث باشد؛ زیرا مجازات زانی همیشه سنگسار کردن نیست، بلکه این نوع مجازات به زانی محصن اختصاص دارد و غیر محصن مجازاتش تازیانه است و دیگر این که دلیل بودن قاعده فراش صرفا در قبال زانی نیست، بلکه در هر موردی است که در مقابل شوهر، وطی کنندۀ دیگری باشد، چه زانی و جه غیر زانی که آن گاه براساس أماره فراش انتساب کودک به شوهر اثبات میشود (همان، ص۲۵۴).
۱-۳-۴- معنای اماره
اماره از نظر لغوی به معنای علامت می باشد و از لحاظ قانون اوضاع و احوالی است که از نظر قانون یا قاضی دلیل بر امری شناخته می شود. اماره جزء دلایل محسوب می گردد، اماره دو تفاوت عمده دارد (کاتوزیان، ۱۳۸۱، ج۵، ص۳۹۵).
۱-۴- بررسی پیشینۀ تاریخی و تقنینی قتل در فراش
در مواجهه با غریزه جنسی همواره اقوام و اجتماعات بشری به یک طریق مشی نکردهاند، برخی آیینها علاقه جنسی را ذاتا پلید و آمیزش جنسی را ولو با همسر قانونی و مشروع خود تباهی و سقوط میدانند. در نقاطی که مسیحیت و یا بودا در آنجا پیروز شد. عقیده مزبور نیز تفوق یافت (مطهری، ۱۳۸۶، ص۱۰) ، ظاهرا علت این امر ناشی از تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت عیسی (ع) صورت گرفت، گفته شد علت اینکه مسیح تا آخر مجرد زیست پلیدی ذاتی این عمل است و به همین جهت روحانیون و مقدسین مسیحی شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام مدت عمر دانستند و پاپ از میان این چنین افرادی انتخاب میشود. کلیسا ازدواج را به نیت تولید نسل جایز میشمارد اما این ضرورت پلیدی ذاتی این کار را از نظر کلیسا از میان نمیبرد، علت جواز ازدواج دفع افسد به فاسد است یعنی باین وسیله از آمیزشهای بیقید و بند مردان و زنان جلوگیری میکند[۲] در مقابل برخی از ادیان نظیر اسلام یا کنفوسیوس (اگر بتوان مسلک او را مذهب نامید) نه تنها علاقه دو جنس مرد و زن به یکدیگر مذموم نبوده بلکه آنرا از نشانه های بارز وجود خدا و نکاح را «سنت» و تجرد را یک نوع «شر» حساب میکنند[۳] به هر تقدیر چه ارضا میل جنسی را ذاتا عمل پلید و صرفا برای حفظ نسل و دفع افسد به فاسد تلقی یا یک امر مقدس موافق طبع آدمی قلمداد گردد برای ارضاء و اشباح این میل آداب و مقرراتی وجود داشته و تحت عنوان اخلاق جنسی از آن یاد شده است اخلاق جنسی به حکم قوت و قدرت فوقالعادۀ غریزه همواره مهمترین بخشهای اخلاق به شمار رفته است ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» میگوید:«]سرو سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاقی به شماره میرفته، زیرا غریزه تولید مثل نه تنها در حین ازدواج بلکه قبل و بعد آن نیز مشکلاتی فراهم میآورد و در نتیجۀ شدت وحدت همین غریزه و نافرمان بودن آن نسبت به قانون و انحرافاتی که از جاده طبیعی پیدا میکند بینظمی و اغتشاش در سازمانهای اجتماعی تولید میشد» (ویل دورانت، ۱۳۸۵، ج۱، ص۶۹).
پس کم و بیش در میان تمام اقوام و جوامع گذشته خروج از راه های مشروع و قانونی در ارضاء امیال جنسی مذموم و با اینگونه منحرفین برخوردهایی میشده است که این برخوردها گاهی سخت و شدید و زمانی سبک و خفیف بوده مثلا در آیین یهود مجازات زنا بسیار سخت بوده در حالیکه در دین مسیح با ملایمت بیشتری با این خطاء برخورد گردیده، در دین اسلام دوباره با شدت عمل بیشتری روبرو هستیم.
۱-۴-۱- در ادوار تاریخی
۱-۴-۱-۱- در بابل
قدیمیترین مجموعه حقوقی که در کتب تاریخ حقوق و تمدن بشری از آن یاد شده است مجمع القوانین حمورابی است این مجموعه که در پژوهشهای باستانشناسان از شوش به دست آمده و اکنون سنگ نبشتههای آن در موزه لوور پاریس و نمونه گچی آن در موزه ایران باستان موجود است شامل ۲۸۲یا ۲۸۵ ماده است (درآمدی برحقوق اسلامی، ۱۳۶۸، ص۲۷) و تقریبا دو هزار سال قبل از میلاد به وسیله ششمین پادشاه بابل به نام حمورابی تدوین گردیده (معین، ۱۳۶۲، ج۵، ص۴۶۸)، عناوین کلی این مجموعه به نظام پزشکی و قراردادها، بانکداری، حقوق دریائی، آیین دادرسی، روابط خانوادگی و انواع جرائم تقسیم میگردد در ماده ۱۲۹ قانون نامه حمورابی آمده است:«هرگاه زنی هنگام همخوابگی با مردی غیرشوی خود دستگیر شود، آن دو را با یکدیگر میبندند و به رود همی اندازند. اما در صورتیکه شوی آن زن بخواهد با آن زن مدارا شود و عفو گردد، شاه حق دارد، آن هم وطن دیگر را عفو کند» (رازانی، ۱۳۷۷، ص۱۴۰).
در بابل قدیم زنا به دو صورت بود: هرگاه زنی به شوهر خود خیانت میکرد و دیگری هر گاه زنی بیشوهر مرتکب زنا میشد. از جرائمی که مستوجب اعدام بود افترا و سحر و جادو بود سزای زانی و زانیه هر دو غرق شدن بود ولی چنانچه شوهر از مجازات کردن زن خود میگذشت پادشاه نیز میتوانست از مجازات فاسق بگذرد (راوندی، ۱۳۵۴، ص۱۲۶).
۱-۴-۱-۲- درآشور
آشوریان در مجازات کردن زنانی که نسبت به شوهران خود خیانت میورزند از بابلیان سخت گیرتر و خشنتر بودهاند. زن در این سرزمین پستتر از بابل بوده و مردان میتوانستند تعدادی کنیز برای خود به عنوان معشوقه بگیرند ولی زنان موظف بودند که کاملا نسبت به شوهر خود وفادار باشند، اگر مردی زن خود را در حال خیانت دستگیر میکرد حق کشتن او را داشت، بریدن گوش و بینی زیاد معمول بود، و گاهی مجازات به خود شاکی واگذار میشد به موجب قوانین آشوری زنهای بیشوهر و زنان هرزه و کنیزان از داشتن حجاب ممنوع بودهاند (همان، ص۱۸۶).
۱-۴-۱-۱- در مصر باستان
در مصر باستان زنا دادن زنان اصولا مجازاتی نداشته و تنها کاری که شوهر میتوانست نسبت به زن خیانتکار خود انجام دهد این بود که او را طلاق بدهد و در حقیقت رفتار جامعه نسبت به این موضوع ملایم و ضعیف بوده و هرگاه زنی به شوهر خود خیانت میکرد و زنا میداد شوهر میتوانست بدون هیچ حقی او را از خانه بیرون کند. مرتضی راوندی به نقل از ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مینویسد:«… شرم و حیا به صورت کنونی در آن روزگار نبود و قبرها و معابر را با صورتها و نقشهای برجستهای که قسمتهای مختلف بدن با کمال وضوح در آنها دیده میشد تزئین میکردند دختران خونگرم مصری در ده سالگی آماده ازدواج بودند و پسران و دختران پیش از ازدواج با هم ارتباط داشتند.» (همان، ص۲۰۳).
۱-۴-۱-۴- در یونان باستان