2- موج سوم: شاید بتوان گفت که این کتاب نمایانگر مهم ترین نظریه تافلر است که موج سوم را به دو موج بزرگ دیگر در توسعه بشر افزوده است .
اولین موج: شامل کشاورزی و تحولات انسانی از شکارچیان به افراد ساکن شده در مزارع است. این کار انسان را از تلاش دایم برای امرار معاش رها ساخت و ثبات و امنیت لازم برای توسعه فنون و فناوری ها که مبنای تمدن امروز هستند را فراهم آورد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
موج دوم: انقلاب صنعتی است که در بر گیرنده حرکت به سمت روش های تولیدی و سازماندهی نیروی کار است که جهان صنعتی مخلوق آن است. بهره برداری از مواد اولیه، تولید انبوه و کاربرد فزاینده تر فناوری، رفاه و سعادت را برای کشورهایی به دنبال داشته که از عهده تغییرات لازم بر آمده بودند.
موج سوم: تحولی پس از دوران صنعتی و مبتنی بر اطلاعات است که به گفته او در دهه 1950 آغاز شده است. در موج سوم، تافلر یک پیش بینی غیر عادی را در مورد اثرات عمیق تکنولوژی و بیو تکنولوژی در اقتصاد و همچنین تغییراتی که ما هم اینک می توانیم در روش های تولیدی، بازاریابی و الگوهای کاری شاهد باشیم، بیان داشت. او توجه زیادی به پیش بینی توسعه بازاریابی و افزایش قدرت مصرف کننده معطوف داشته بود. او حتی واژه ای جدید ( presume ) را ابداع کرد که ترکیبی از تولید کننده ( presume ) و مصرف کننده ( consumer ) است.
او در ادامه کتابش می نویسد: جهانی که شاهد ظهور بسیار سریع ارزشها و فناوری های تازه، روابط ژئوفیزیکی جدید، سبک های زندگی تازه و روش های جدید ارتباطی است، نیازمند عقاید، طبقه بندی ها و مفاهیمی کاملا تازه و نو است. ما نمی توانیم با روش های دیروز وارد جهان فردا شویم .
3- تغییر قدرت: در این کتاب، که آخرین بخش از سه گانه است، تافلر تجزیه و تحلیل اولیه خود را ادامه می دهد و به این موضوع می پردازد که چگونه افراد، سازمان ها و کشورها تحت تاثیر تغییرات قرار دارند. او درباره یک سیستم جدید قدرت می پردازد که جایگزین دوران صنعتی خواهد شد.
واژه تغییر قدرت در معنا با واژه تغییر در قدرت تفاوت دارد. به گفته تافلر، تغییر در قدرت: به معنای انتقال قدرت است اما تغییر قدرت: به معنای تغییر در ذات و ماهیت قدرت است. تغییر قدرت تنها قدرت را انتقال نمی دهد بلکه آن را متحول می سازد کتاب تغییر قدرت سه منبع قدرت را به ما یاد آوری می کند: زور، ثروت، دانش. همه شرکت ها در چهارچوبی کار می کنند که تافلر آن را حوزه قدرت می نامد و این سه ابزار قدرت در آن به طور مستمر به فعالیت خود ادامه می دهند. افزایش اهمیت دانش که در تمام این سه گانه به آن اشاره شده، تغییری عمیق را در توازن میان آنها باعث شده است.
کتاب تغییر قدرت هیچ گونه راه حل زود هنگامی در مورد مشکلات مرتبط با تغییر ارائه نمی دهد. تافلر در باره تلاش های انجام شده برای حرکت افراد، شرکت ها و اقتصادهای ملی به سمت یک وابستگی تازه به علم و دانش بحث می کند. به اعتقاد او حتی در صورت حل این تضادهای قدرت، باز هم همه مشکلات حل نخواهند شد. او چالش های بیشتری را در نظر دارد زیرا تفاوت میان اقتصادهای سریع و کند همیشه وجود دارد.
گابریل تارد: گابریل تارد نظریه تقلید را بنیان نهاد. تارد ( قاضی فرانسوی ) با بررسی طبیعت جنایت های مختلف تقلید را علت واقعی و اساسی وقوع جرایم اجتماعی اعلام کرد و دامنه آن را تا آنجا وسعت بخشید که جامعه بدون تقلید را غیر قابل تصور دانست. تارد مشاهد کرد که میزان تطابق افراد با یک اندیشه جدید اغلب تابع یک منحنی S شکل است. در ابتدا افراد کمی با ایده جدید خو می گیرند، سپس میزان تطابق به دلیل مقایسه زیادی از افراد با نو آوری افزایش می یابد. زیرا عده کمی برای تطبیق با نو آوری باقی می مانند .
نظریه قوانین تقلید 40 سال بعد از پیدایش پایه و اساس نظریه معرف نشر نو آوری های راجرز و نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت باندورا را تشکیل داد.
نظریه همگان را گابریل تارد ارائه کرد. او معتقد است عصر ما نه عصر انبوه خلق بلکه عصر همگان یا همگان ها است. وی همگان را ناشی از مطبوعات می داند.
خصوصیات همگان و افراد آن :
1- جمع نامجاور است
2- کنش و واکنش های دور شکل میگیرد ( پراکنده بودن جمع )
3- عقلانیت و همفکر ی همگان
4- به جوامع صنعتی اختصاص دارد
5- روزنامه واحدی مطالعه میشود .
6- افراد پیوند روحی ، روانی ، و معنوی دارند .
7- همدیگر را نمیبینند،صدای هم را نمیشنوند .
8- در یک سرزمین وسیع و هر کدام در خانه خود نشسته اند .
9- هر گروه با هم اراده مشترکی دارند .
10- قابل شمارش نیستند .
11- نامتجانس است .
تارد معتقد است که: کلام بالدار روزنامه ها از مرزهایی می گذرد که در گذشته صدای مشهورترین سخنوران از آن نمی گذشت.
افکار عمومی: حاصل نهایی فعالیت عامه را پیدایی افکار عمومی می گویند. افکار عمومی عقیده یا قضاوتی است که مورد قبول همگان است و هم جنبه عاطفی دارد و هم جنبه ادراکی. نگرش های مردم چه مثبت چه منفی در مورد یک چدیده خاص افکار عمومی است.
وفاق ( دوستی ) عمومی: افکار عمومی اگر به شدت تعمیم و گسترش یابد به وفاق عمومی تبدیل می شود.