اجتماعی – سازمانی
۲
فنی گرا
انسان گرا
۳
خطی(مکانیکی)
غیرخطی(ناپیوسته)
۴
فقط صریح
صریح و ضمنی
۵
ایستا
پویا
۶
بهینه سازی
انطباق پذیری
۲-۲-۳-۱۲) مزایای مدیریت دانش
دنهام گری[۳۴] در یک مباحثه پیوسته در گردهمایی مدیریت دانش مزایای عمده مدیریت دانش را این گونه مورد بحث قرار می دهد: مدیریت دانش، دیدگاه ها، رهیافت ها و بصیرت قرار دادن سرمایه گذاری های مناسب در داده و اطلاعات را در بهترین موارد استفاده که بیشترین نیاز بدان می رود فراهم میآورد.
مدیریت دانش تصمیمات مربوط به کجایی، چگونگی و زمان ساخت، ایجاد انباشت و علت دانش جدید را هدایت می کند، اجازه می دهد که سازمان علت سرمایه های کلیدی خود از جمله آموزش، کارآموزی و تجربه ضمن خدمت را که اغلب بیشترین هزینه را در بسیاری از شرکت ها در بردارد توضیح دهد.این هزینه به ندرت به کمیت در می آید یا دنبال می شود، هیچگونه پاسخگویی برای این گونه هزینه ها وجود نداردو بدون توجه کانونی فعال و به هنگام سازی، دانش ارزش خود را از دست می دهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به اعتقاد دنهام، مزایای خاص مدیریت دانش عبارت است از:
۱- جلوگیری از افت دانش: مدیریت دانش سازمان را قادر می سازد تا تخصص فنی حیاتی خود را حفظ کرده و از افت دانش حیاتی که از بازنشستگی، کوچک سازی یا اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی می شود جلوگیری می کند.
۲- بهبود تصمیم گیری: نوع کیفیت دانش مورد نیاز را برای تصمیم گیری های اثر بخش شناسایی می کند و دسترسی به آن دانش را تسهیل می بخشد. در نتیجه، تصمیمات سریع تر و بهتری می تواند در سطوح پایین تر سازمان اتخاذ شود.
۳- انعطاف پذیری و انطباق پذیری: به کارکنان اجازه می دهد درک بهتری از کار خود به عمل آورده، راه حل های نوآور مطرح کنند، با سرپرستی مستقیم کمتر کار کنند و کمتر نیاز به مداخلات داشته باشند. در نتیجه کارکنان می توانند در موقعیت های چند وظیفه ای فعال باشند و سازمان می تواند روحیه کارکنان را بالا ببرد.
۴- مزیت رقابتی: سازمان ها را قادر می سازد تا کاملاً مشتریان، دیدگاه ها و بازار و رقابت را درک کرده، بتواند شکاف ها و فرصت های رقابتی را شناسایی کنند.
۵- توسعه دارایی: توانایی سازمان را در سرمایه گذاری در حفاظت قانونی برای مالکیت معنوی بهبود میبخشد. درغیر این صورت ثبت اختراعات، علائم تجاری، اجازه نامه ها، حق انحصاری اثر و اسرار تجاری ممکن است در زمان درست به کار گرفته نشود و منجر به حفاظت قانونی کمتر و کاهش ارزش بازار برای مالکیت معنوی شود.
۶- افزایش محصول: به سازمان اجازه می دهد که دانش را در خدمت و فراوردهها به کار گیرد. در نتیجه ارزش درک شده در محصول، با نسبت مستقیم میزان و کیفیت دانش، افزایش پیدا می کند(محصولات نرم افزاری و سایر محصولات دارای عناصر نرم افزاری از این نمونه اند).
۷- مدیریت مشتری: دانش مشتری باعث سرعت پاسخ به سئوالات، توصیه ها و شکایتهای مشتری می شود. این امر همچنین تضمین کننده سازگاری و کیفیت بهتر خدمات به مشتریان می گردد. راه حل مشکلات عادی به سادگی قابل دسترسی است.
- به کارگیری سرمایه گذاری ها در بخش سرمایه انسانی:از طریق توانایی بخشیدن به سهیم شدن در درس های یادگرفته شده، فرآیندهای اسنادو بررسی و حل استثنائات، در اختیار گرفتن و انتقال دانش ضمنی، سازمان ها می توانند به بهترین وجهی در استخدام و کارآموزی کارکنان سرمایه گذاری کنند(یوسفی و همکاران،۱۳۹۱).
۲-۲-۳-۱۳) عوامل مؤثر بر تبادل دانش در سازمان
۲-۲-۳-۱۳-۱) فرهنگ سازمانی نوآور
بسیاری از صاحب نظران در این مورد اتفاق نظردارند که مقصود از فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترک است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود. یک سیستم که اعضای آن دارای استنباط مشترک از آن هستند، از مجموعه ای از ویژگی های مشترک تشکیل شده است که سازمان به آنها ارج می نهد و برای آنها ارزش قائل است. تحقیقاتی که به تازگی انجام شده توانسته است هفت ویژگی اصلی را برشمارد که در مجموع فرهنگ سازمانی را تشکیل می دهد.
این ویژگی ها عبارتند از:
- خلاقیت و خطرپذیری: میزانی که افراد تشویق می شوند تا خلاق، نوآور و خطرپذیر گردند.