جاین سیویل[۵۳] (۱۹۹۹) بیان می دارد که نوع آموزش های ارائه شده به سربازان در بخش های عمرانی همانند بخش کشاورزی بستگی به هدف کلی جذب سربازان (در بخش کشاورزی می تواند اهدافی همانند غلبه بر کمبود امکانات و پرسنل، دورافتادگی جغرافیایی مناطق هدف و عدم انگیزه در نیروهای تمام وقت، نوع وظایف محوله در قالب وظایف نظارتی یا اجرایی، سطح زیر پوشش، پایین بودن سطح تخصصی بخش کارشناسی کشاورزی و تمرکزپذیری استقرار نیروهای تخصصی در مرکز، مشغول سازی نیروهای انسانی، سرمایه گذاری بر نیروهای انسانی متخصص و غربالگری نیروهای باتجربه و کارآمد برای برنامه های آتی، انتقال تکنولوژی های چندمنظوره از بخش نظامی به کشاورزی و پایلوت کردن آنها، اجرای فعالیت های ضربتی در بخش کشاورزی و غیره دنبال شود.) و میزان اعتقاد بخش اجرایی و کارشناسان آن در بهره گیری از منابع انسانی (سرباز) و مدیریت صحیح نیروی انسانی دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پروژه «ارزشیابی جامع طرح سربازان سازندگی» حیدری و حسینینیا (۱۳۸۰)، اولین پروژه ای بود که در آن به ارزشیابی جامع طرح سربازان سازندگی پرداخته شد. این طرح شامل دو پروژه بود که در پروژه اول دوره آموزش تخصصی بدو خدمت سربازان از دیدگاه مدرسان و سربازان مورد ارزشیابی قرار گرفته است که جامعه آماری با روش نمونهگیری خوشه ای از محدوه تحقیق که عبارتند از فراگیران دوره ششم آموزش تخصصی سربازان تعیین گشته و با طراحی شش نوع پرسشنامه، اطلاعات به روش توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج این تحقیق نشان داد که فضای آموزش که با اهداف و کارکرد آموزشی ساخته نشده است، سبب گردیده تا فضای کلاسی و همچنین شاخصهایی نظیر سالن اجتماعات، کتابخانه و … با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داشته و از نظر کادر آموزشی، به دلیل استفاده از اعضاء هیئت علمی دانشگاهها، جهاد و … در وضعیت مطلوبی قرار داشته اما نسبت کادر غیر آموزشی به فراگیران پایین می باشد.
در خصوص میزان بهرهمندی از آموزشها جهت انجام وظایف حمایتی، مشورتی و نظارتی در حد متوسط تا خوب ارزیابی گردیده و این در حالی است که عملکرد اجرایی تنها نحوه اداره کتابخانهها و خانه ترویج در حد متوسط تا خوب ارزیابی گردیده است و مابقی موارد در حد خیلی ضعیف تا متوسط ارزیابی شده است. در یک جمعبندی کلی فراگیران کلیه دروس را از ابعاد محتوا و آموزشگر و آزمون خوب تا خیلی خوب، از بعد روش متوسط تا خوب و از بعد رسانه و مواد ضعیف ارزیابی نمودند.
در پروژه مراحل خدمت در محلهای مورد استقرار (پروژه دوم) که از نوع کاربردی بوده به روش پیمایشی انجام گردیده است. جامعه آماری مشتمل بر چهار دسته بوده که هفت استان خراسان، آذربایجان غربی، فارس، کرمانشاه، گیلان، لرستان و یزد به صورت تصادفی در یک نمونهگیری چند مرحله ای انتخاب گردیدهاند. یافتههای این پژوهش نشان داد که بیش از ۶۸% روستاییان، اعزام سربازانی با تخصصهایی در زمینه زراعت، باغبانی و غیره را در جهت رفع نیازها ترجیح دادهاند که نشانگر سودمندی دوره آموزشی تخصصی می باشد. زیرا آنچه به فعالیتهای ترویجی قوام بخشیده و شرط لازم و اساسی محسوب میگردد، وجود آموزشگران متخصص مبتنی بر شاخصهای قابل قبول می باشد.
یافتههای این پژوهش نشان دهنده سه معضل اساسی بود که با ارزشیابی طرح نمودار گشت:
-
- کمبود اعتبارات و امکانات لازم جهت ساماندهی و هدایت فعالیتهای سربازان سازندگی در عرصه های فعالیتی
-
- عدم پیاده سازی رهیافتهای نظام مند ترویجی به دلیل عدم تکمیل هرم نیروی انسانی متخصص
-
- جلوه ننمودن نقش سربازان سازندگی به دلیل ناهماهنگی در بین بخشهای مختلف
آزادی (۱۳۸۲)در پژوهشی تحت عنوان «بررسی نقش سربازان سازندگی در ارتقاء بهرهوری فعالیتهای آموزشی، ترویجی و مشارکتی معاونت ترویج و نظامهای بهرهبرداری»، در دو فاز به بررسی این موضوع پرداخته است. در فاز اول وی با انجام مطالعه کیفی به تعیین شاخصهایی برای ارزشیابی از روند اجرای طرح سربازان سازندگی و در فاز دوم به سنجش شاخصهای مذکور در قالب یک تحقیق پیمایشی با بهره گرفتن از واکاوی های توصیفی و استنباطی پرداخته است. فاز اول تحقیق در استان فارس انجام شده است. یافته های تحقیق در این فاز نشان داد که مهمترین عامل عدم موفقیت عوامل اجرایی، فقدان آموزش تخصصی در حین خدمت برای سربازان بوده است که سبب پایین آمدن انگیزه و در نتیجه کم رنگ شدن موفقیت طرح در دستیابی به اهداف گردیده است.
فاز دوم پروژه که از نوع پیمایشی بوده، نتایج فاز اول را در قالب استخراج شاخصها، با یک مطالعه کمی در سطح شش استان مورد بررسی قرار داده است. یافته های فاز دوم نشان داده است که کمبودها سبب کاهش انگیزه سربازان سازندگی در خدمت رسانی به روستاییان نگشته است و چنانچه امکانات و راهکارهای لازم برای ماندگاری سربازان فراهم گردد، انگیزه بالایی جهت ادامه کار وجود دارد. بیش از نیمی از سربازان بیان داشته اند که برای مراجعه کشاورزان به آنان، مانعی وجود ندارد. لیکن یک سوم ایشان کمبود وسیله نقلیه را مانعی در این راه دانسته اند. از دید سربازان مهمترین مقطعی که با اهداف، انتظارات و کارکردهای طرح بیشترین سنخیت و تناسب را دارد، مقطع تحصیلی لیسانس است. مهمترین راهکارهای سربازان برای ماندگاری ایشان در بخش کشاورزی، پس از پایان خدمت، «واگذاری طرحهای مختلف کشاورزی » و یا ایجاد «تشکلهای مختلف» برای این افراد میباشد.
منبع عمده آگاهی سربازان از طرح، «دوستان و آشنایان» بودهاند. منبع دوم «پرسنل سازمان جهاد کشاورزی» بوده و «تبلیغات رسانهها» در اولویت بعدی قرار داشتهاست. همچنین این تحقیق نشان داد که بهرهبرداران از بیشتر کارکردهای سربازان در حد «زیاد» رضایت داشتهاند.
این تحقیق نشان داد که با افزایش توانایی سرباز سازندگی در رفع مشکلات و نیازهای آموزشی بهرهبرداران، کاربردی بودن مطالب ارائه شده توسط سرباز، در دسترس بودن به موقع سرباز سازندگی، موفقیت سرباز سازندگی در جلب مشارکت بهرهبرداران، میزان محبوبیت و پذیرش سرباز سازندگی، برقراری ارتباط موثر و مفید با بهرهبردار از جانب سرباز، رعایت شئونات اخلاقی در برخورد با ارباب رجوع، نظم و انضباط سرباز، توانایی سرباز سازندگی در انتقال مسایل و مشکلات بهره برداران به مراجه ذیصلاح و توجه بیشتر سرباز سازندگی به همه اقشار روستایی به یک اندازه، آفات و بیماریهای منطقه کاهش می یابد.
فروزش(۱۳۸۰) در طرح پایان نامه خود تحت عنوان « بررسی اثربخشی دوره های آموزشی تخصصی سربازان سازندگی»، ضمن بررسی تاریخچه فعالیتهای مرتبط با طرح بهره مندی از توان سربازان در قبل و بعد از انقلاب به روش توصیفی و همبستگی، اقدام به بررسی وضعیت دورههای آموزشی تخصصی سربازان از دوره اول تا هشتم نموده است. در این پایان نامه اثربخشی دوره های آموزشی که از اسفند سال ۱۳۷۸ تا اردیبهشت سال ۱۳۸۰ برای مشمولین طرح سربازان سازندگی انجام شده، مورد بررسی قرار گرفته است. جمعیت مورد مطالعه سربازانی بوده اند که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده اند. از بین ۴۵۵ نفر سرباز سازندگی که در حیطه زمانی تحقیق دارای ویژگی فوق بوده اند، ۱۶۵ نفر از استان های آذربایجان غربی، ایلام، خراسان، فارس، گیلان و مرکزی به صورت تصادفی انتخاب شدند و در نهایت ۱۴۲ پرسشنامه به صورت مطلوب تکمیل و مورد استفاده محقق قرار گرفته است. نتایج حاصل از آمار توصیفی حاکی از آن می باشد که حدود ۲۴ درصد از سربازان مورد مطالعه میزان آگاهی از وظایف و محل خدمت خود قبل از دوره آموزشی را، در حد هیچ و خیلی کم و حدود ۲۲ درصد نیز در حد زیاد و خیلی زیاد اعلام کرده اند، در حالی که پس از دوره آموزش تخصصی- ترویجی، میزان مورد نظر به ترتیب، به مقادیر ۵ و ۵۸ درصد رسیده بود. ۴۶ درصد از سربازان اعتقاد داشتند که دوره آموزشی مهارت آنها را برای انجام وظایف شغلی به میزان زیاد و خیلی زیاد افزایش داده است و ۸/۴۵ درصد نیز آموزش تخصصی- ترویجی را در افزایش دانش و معلومات خود به میزان زیاد و خیلی زیاد موثر دانسته اند. همچنین حدود ۷۵ درصد از سربازان سازندگی میزان استفاده از فراگرفته های خود را در محیط کار، به میزان بیش از متوسط ارزیابی کرده اند.
نتایج حاصله از بررسی رابطه بین متغیر های مستقل تحقیق با متغیر وابسته یعنی اثربخشی آموزش نشان داد که بین نظرات سربازان در خصوص میزان قابل فهم، جذاب، متنوع و کاربردی بودن محتوای آموزشی و همچنین تناسب آن با رشته و مقطع تحصیلی و نیازهای شغلی سربازان با اثربخشی دوره های آموزشی رابطه معنی داری وجود دارد. بین استفاده یا عدم استفاده از موارد و رسانه های آموزشی، مرتبط بودن وظایف محوله با آموزشهای تخصصی، استفاده آموزشگران از روش تدریس متناسب با محتوا و توانایی آنها در مرتبط ساختن محتوا با موقعیت عملی، تسلط و اشراف آنها به مطالب آموزشی و میزان مشارکت دادن سربازان در مباحث کلاس از نظر سربازان با اثر بخشی آموزشی رابطه معنی داری به دست آمده است.
این تحقیق همچنین نشان داده است که بین نظرات سربازان در خصوص تأثیر استفاده از مواد و رسانه های آموزشی در یادگیری آنها، میزان بهره برداری آنها از نتایج بازدیدهای آموزشی در محیط کار و اطلاع آنها از وظایف و محل خدمت خود پس از دوره آموزشی نیز با اثر بخشی دوره رابطه معنی داری وجود دارد. از طرفی بین متغیرهای مستقل سن، مدت خدمت، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی، محل سکونت، بومی بودن، مراکز استقرار و به کارگیری، نوع شغل محله به سربازان، دوره های آموزشی، بازدیدهای آموزشی و میزان اطلاع سربازان از اهداف دوره آموزشی و وظایف و محل خدمت خود قبل از شرکت در دوره های آموزشی با متغیر وابسته رابطه معنی داری دیده نشد.
قهرمانی(۱۳۸۳) طی پژوهشی اثربخشی آموزش های تخصصی سربازان سازندگی را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری در پژوهش مذکور، سربازان استانهای کردستان، سمنان، آذربایجان شرقی، اصفهان و فارس بودهاست که از بین ایشان ۱۹۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که وضعیت متغیرهای زمینهای شامل میزان دانش یا آگاهی، علاقمندی و همکاری سربازان سازندگی در فعالیتهای کشاورزی و نظام ترویج عمدتاً در حد کم و متوسط بوده است. تحلیل وضعیت متغیرهای محیطی فعالیت سربازان نشان میدهد که سربازان سازندگی از محیط بوروکراتیک فعالیتی در تشکیلات وزارت جهاد در حد متوسط رضایت دارند ولی از محل استقرار پذیری خود و نوع خدمات واگذار شده به خود ناراضی بودند.
بررسی وضعیت آشنایی سربازان با طرح، نشان داد که جمعاً نظام اطلاعرسانی جهاد کشاورزی در خصوص جذب سربازان سازندگی از کارایی چندانی برخوردار نمیباشد.
بررسی اثربخشی آموزشهای تخصصی ارائه شده به سربازان سازندگی نشان داد که جهت سربازان «کارشناسی و بالاتر»، آموزشی در زمینه ایجاد خلاقیت، افزایش دانش تخصصی-کارآمدسازی و افزایش همکاری گروهی مؤثرتر عمل نموده، در خصوص سربازان «فوق دیپلم»، آموزشی در زمینه کارآمدسازی، توسعه فردی، افزایش رضایتمندی و افزایش همکاریهای گروهی بهتر اثر کرده و در نهایت در خصوص «سربازان دیپلم»، آموزشها در زمینه افزایش شناخت حرفهای، دانش تخصصی و همکاری گروهی مؤثرتر بوده است.
نتایج تحقیق درباره اثرات دروس ارائه شده به سربازان نشان داد که جهت سربازان «کارشناسی و بالاتر» تمایل به دروسی که تاکید بر مسأله شناسی شناخت چارچوبهای قانونی و شناخت بهتر نظام ترویج دارند بیشتر بوده، جهت سربازان « فوق دیپلم» دروسی که اثر بر شناسایی تشکل ها و نهادهای روستایی، شناسایی جامعه روستایی، شناسایی جامعه روستایی، شناسایی ابزارهای کاری دارند، بهتر بوده و در نهایت جهت سربازان «دیپلمه» دروسی که تاکید بر شناخت ماهیت ترویج، نوع ارتباطات نوع وظیفهمندی سازمانی دارند، کاربردیتر بودند. همچنین تحلیل یافتهای این تحقیق نشان دادند که عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش های تخصصی جهت سربازان کارشناسی و بالاتر، شامل مهیاسازی و بهرهگیری از تکنولوژی و زمان مناسب، آموزشگران با سابقه، نیاز سنجی اصولی و روش تدریس مناسب میباشد. جهت سربازان «فوق دیپلم»، جمع بندی مطلوب محتوا، بهره گیری از روش های تدریس فعال، استفاده از آموزشگران با تجربه، طراحی نظام ارزشیابی کارآمد و ایجاد انگیزه یادگیری است و در نهایت جهت سربازان «دیپلم»، بهرهگیری از سربازان کارآمد، ارائه قالبهای کلی، محتوای مناسب و ارتباط بخشی بین مطالب ارائه شده میباشد. محل سکونت، میزان تاثیرات، نوع دانشگاه و رشته تحصیلی سربازان بر نظرات ایشان تاثیر نداشته ولی عامل «محل گذراندن آموزشهای تخصصی» کاملاً تاثیردار ارزیابی شدهاست.
یعقوبی فرانی(۱۳۸۱) طی تحقیقی به ارزیابی و ظرفیتسنجی مکان های استقرار سربازان سازندگی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق مذکور شامل دو گروه عمده مسئولین ادارات و نیز سربازان سازندگی از استانهای ایلام، اردبیل، گلستان، فارس، کرمان، مرکزی، تهران و مازندران انتخاب شدند. مسئولین ادارات ترویج ومشارکت مردمی جهادکشاورزی شهرستان ها (به استثنای تهران و مازندران) که تعداد آنها ۶۳ نفر بود به صورت سرشماری بعنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شدند و در مورد سربازان سازندگی نیز جمعاً ۲۴۸ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. از یافته های این تحقیق می توان به موارد زیر اشاره کرد.
فروزش(۱۳۸۰) در پایان نامه خود ضمن بررسی تاریخچه فعالیت های مرتبط با طرح بهره مندی از توان سربازان در قبل و بعد از انقلاب به روش توصیفی و همبستگی، اقدام به بررسی وضعیت دوره های آموزش تخصصی سربازان از دوره اول تا هشتم نموده است. موارد مطرح در بررسی محقق، عموماً گرایش به سمت سنجش اثربخشی درونی داشته و ارکان آموزشی نظیر شرایط و محیط تدریس و… را مد نظر قرار داده است.
فروزش و قلی نیا (۱۳۸۰) در مطالعه ای دیگر به توصیف و تحلیل پرسشنامه های ویژه نظرخواهی از مشمولین طرح سربازان سازندگی پرداخته اند. این طرح قبلا در قالب طراحی پرسشنامه ایی جهت نظرخواهی از مشمولین طرح سربازان سازندگی توسط ستاد شبکه ترویج، تهیه شده و بعد از جمع آوری اطلاعات، تحلیل آن بر عهده محققین فوق الذکر، بوده است. سؤالاتی نظیر شرایط فردی پاسخگویان، عناوین فعالیت های ترویجی و اجتماعی انجام شده توسط سربازان در محل خدمت، مطابقت انتظارات سربازان از خدمت سربازی و اخذ امریه، در قبل و بعد از اعزام، میزان سودمندی محتوای ارائه شده در دوره های آموزشی با شرایط فعلی کار، میزان پذیرش سربازان توسط اهالی، میزان حمایتهای سازمانی توسط جهاد شهرستان و استان، ارائه خلاقیت و نوآوری های خاص، میزان مشارکت اهالی در فعالیت ها، میزان بهره مندی از تجارب بدست آمده در بازار کار و مواردی همانند از جمله سوالات مطرح در طرح بوده است.
قلی نیا(۱۳۸۰) در همین راستا به بررسی”شاخص سازی و تجارب مرتبط با طرح سربازان سازندگی“ پرداخته است. این طرح با دو رویکرد بررسی تجارب مرتبط با طرح سربازان سازندگی، همچنین طراحی و ارائه شاخص هایی جهت تبیین پیش بینی و توجیه میزان نیاز به استفاده از توان سربازان سازندگی با توجه به وضعیت متغیرهای مطرح در بخش کشاورزی و روستایی تبیین و تدوین شده است.
اکبری (۱۳۷۲) معتقد است، از آنجا که استان سیستان و بلوچستان به دلیل محرومیت بالای منطقه ای (ضریب بالای توسعه نیافتگی)، همچنین وسعت زیاد استان در کنار افزایش جمعیت لازم التعلیم از جمله کانونهای بحران خیز آموزشی محسوب میشود، گرایش ویژه ای برای اجرای طرح در این استان مشاهده می گردد، طرح اخیر با این دیدگاه، اقدام به بررسی کلی و متاسفانه تا حدی مخدوش عملکرد طرح اجرایی در استان سیستان و بلوچستان نموده است و نتایج عملکردی مترتب بر طرح را در سطح استان نسبتا موفق ارزیابی نموده و محقق در پایان اقدام به ارائه راهکارهای اجرایی، در جهت رفع پاره ای از مشکلات طرح اجرایی کرده است. باید یادآوری گردد که طرح مورد بحث، با وجود تمامی مشکلات مترتب بر آن، جزء اولین کارهای تحقیقاتی نظامند صورت پذیرفته در این زمینه مطالعاتی می باشد.
جلالی پور(۱۳۸۰) صرفا با گرایش بررسی مشکلاتی که سرباز معلمان استان در تمامی سطوح و مقاطع با آن درگیر هستند نظیر امکانات غذایی، خوابگاه، میزان جیره غذایی، شرایط آموزشگاه محل خدمت، آشنایی یا عدم آشنایی با زبان و فرهنگ بومی و … به موضوع پرداخته و از بررسی نقاط قوت و ضعف طرح از دیدگاه عملکرد فردی بر سربازان، عملکرد سازمانی و اثرات طرح بر سازمان و در نهایت عملکرد توسعه آموزشی با وجود موارد مبهم در اهداف طرح، غفلت کرده است.
دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش های مجلس، طرح جامع نظام وظیفه را در سال ۱۳۸۱ که مورد اجرا گذارد. این طرح مشتمل بر هفت پروژه مطالعات فرهنگی ـ اجتماعی، مطالعات روان شناختی و شخصیتی، مطالعات اقتصادی، مطالعات جمعیت شناختی و مطالعات سازمانی و حقوقی، مطالعات امنیت ملی و دفاعی و مطالعات مقایسه ای بوده که از مجموع هفت پروژه، پنج پروژه مطالعاتی به مرحله اجرا در آمد. دو پروژه مطالعات فرهنگی– اجتماعی و مطالعات روان شناختی و شخصیتی بنا به علل گوناگون اجرا نگردید که در ذیل به برخی از این پروژه ها پرداخته می شود.
مسلمی(۱۳۸۲) معتقد است که پیش بینی تعداد مشمولان به دلیل ارتباط با مقوله جمعیت و تحولات جمعیت شناختی همچنین تغییرات مداوم در ابعاد کمی و کیفی مشمولان نظام وظیفه کار پیچیده ای است. در پژوهشی که در این باره در سال ۱۳۸۱ انجام شد این موضوع با توجه به روند سپری شدن دوره تحصیلات متوسطه، ورود به دانشگاه ها و مقاطع مختلف تحصیلی، و از همه مهمتر مسئله کفالت های موقت یا دائمی، معافیت های تحصیلی یا دائمی، فرار و غیبت علیرغم دشواری در تأمین داده های مورد نیاز تحقیق، مورد محاسبه و برآورد قرار گرفته و در نهایت تعداد مشمولان به تفکیک استان ها و تعداد مشمولان بر حسب سطوح تحصیلی با احتساب معافیت ها و غیبت ها از خدمت به تفکیک در سال های ۱۴۰۰ – ۱۳۸۱ پیش بینی شده است.
طالقانی(۱۳۸۰) در مطالعه اقدام به بررسی موضوع خرید خدمت سربازی نموده است. بر اساس این تحقیق، علت استقبال از طرح به سه دسته تقسیم شده اند:
ـ عوامل درون سازمانی
ـ عوامل درون فردی
ـ عوامل برون سازمانی
از عوامل درون سازمانی به ابهام خانواده سربازان و جامعه از تعریف سربازی اشاره شده است. که طبق آن سربازان در نیروهای مسلح آموزش کافی نمی بینند و افراد آنچنانکه انتظار می رود نظامی بار نمی آیند، در عوض سربازان به کارهای پست گماشته می شوند و عزت نفسشان از بین می رود. بنابراین سربازی کمتر به عنوان فرایندی جهت آمادگی رزمی و تسلط به امور نظامی از دیدگاه مردم قلمداد می شود.
عوامل درون فردی، دومین دسته از عوامل موثر در خرید خدمت سربازی قلمداد شده اند که شامل موارد ذیل است:
ـ امکان ورود زود هنگام به بازار کار و اشتغال جوانان.
ـ امکان ادامه تحصیل جوانان (البته در این زمینه محدودیت ها بیشتر خیالی است و در عمل کمتر وجود دارد).
ـ کاهش آسیب خانواده: از این نظر که در مورد خانواده های کم بضاعت نه تنها از نظر اقتصادی، تحمیلی بر خانواده نخواهد بود، بلکه در کسب معاش خانواده را نیز یاری خواهند نمود.
ـ وجود افراد غیر متعهد در کشور.
عوامل برون سازمانی مؤثر در خرید خدمت سربازان به شرح ذیل بر شمرده شده است:
ـ گامی جهت توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی.
ـ کاهش هزینه های اضافی دولت، تامین امکانات مورد نیاز تشکیلات نظامی
ـ امنیت نظامی ــ سیاسی.
آسیبهایی که در این پژوهش برای طرح بر شمرده شده است به چهار دسته تقسیم شده اند: