۲-۱-۱-۶-۳- اختلال اضطراب اجتماعی و اضطراب طبیعی
برخی از موقعیتهای اجتماعی برای بسیاری از مردم تا حدی اضطرابآور است. بهترین مثال صحبت کردن در جمع یا وارد شدن به جمعی از افراد ناآشنا به تنهایی است. اضطراب اجتماعی ناتوان کننده نیست. به سرعت در طول موقعیت و بعد از آن فروکش میکند، در هفته های بعد از آن موقعیت ادامه پیدا نمیکند و در آن انتظار ارزیابی منفی وجود ندارد. در صورتی که افکار شخص مبتلا به اضطراب اجتماعی متفاوت است. آن ها مدت زمان طولانی نگران باقی میمانند. اگر در موقعیت بمانند ناراحتی بسیار شدیدتر خواهد شد و دفعه بعد حتی نگرانی بیشتری در آن موقعیت تجربه خواهند کرد. این افراد بعد از اتمام موقعیت، بارها جنبههایی از عملکردشان را که درست نبوده، مرور میکنند (آندریس، ۱۹۹۴؛ به نقل از البرزی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱-۶-۴- اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی
افرادی با اختلال شخصیت اجتنابی اغلب در هر نوع تعامل اجتماعی مضطرب هستند. آن ها میترسند و نه تنها انتظار ارزیابی منفی را دارند، بلکه همینطور انتظار طرد یا تحقیر را دارند. آن ها اغلب نسبت به دیگران احساس حقارت میکنند، اعتماد به نفس پایینی دارند و به طور قابل توجهی از تعاملات اجتماعی اجتناب میکنند. نکته قابل توجه این است که مضطرب به نظر رسیدن اغلب برای آن ها نگرانی زیادی ایجاد نمیکند. این افراد بر خلاف افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در مورد اینکه چطور با دیگران رابطه برقرار کنند، اضطراب زیادی ندارند و از اینکه بیفایده و ناکافی به نظر برسند و طرد شوند، نمیترسند (آندریس، ۱۹۹۴؛ به نقل از البرزی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۲-عزت نفس
عزت نفس یکی از پرکاربردترین عناوین پژوهشی در روانشناسی است که نیاز به آن دغدغه اصلی هر انسانی در نظر گرفته میشود (سدیکیدز[۱۸۴] و گرگ[۱۸۵]، ۲۰۰۳؛ سوان[۱۸۶]، چانگ- اشنایدر[۱۸۷]، مک کلارتی[۱۸۸]، ۲۰۰۷) و عبارت است از نگرش نسبت به خود که در آن مؤلفههای شناختی و عاطفی وجود دارد (روزنبرگ[۱۸۹]، ۱۹۶۵؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱). عزت نفس ارزیابی خود در پرتو عقاید دیگران بوده و بر اساس فرایندهای عاطفی، به ویژه احساس مثبت و منفی درباره خود بنا شده است (سانتراک[۱۹۰]، ۲۰۰۱). زمانیکه افراد مطلع میشوند که در ایدهآلهای خود شکست خوردهاند، عزت نفس آن ها میتواند کاهش یابد (باورن[۱۹۱]، بیرن[۱۹۲] و نرسکامپ[۱۹۳]، ۲۰۰۶؛ به نقل از سانتراک،۲۰۰۱). راجرز[۱۹۴] (۱۹۶۱) معتقد است دلیل اصلی عزت نفس پایین در افراد این است که به آن ها حمایت عاطفی کافی و تأیید اجتماعی داده نمیشود و در طول دوران رشد به صورت مستمر ارزیابی منفی از جانب دیگران دریافت میکنند (سانتراک، ۲۰۰۱).
مفهوم عزت نفس بالا از نظر بیشتر نظریه های معاصر احساس کلی دوست داشتن خود، ارزشمندی خود، احترام و پذیرش است (به عنوان مثال، براون، ۱۹۹۳؛ روزنبرگ، ۱۹۶۵؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱). به طور سنتی، عزت نفس به ارزیابی فرد اشاره داشته (روزنبرگ، ۱۹۶۵) و به بیان دیگر، عزت نفس جنبه ارزیابانهٔ دانش خود بوده که منعکس کنندهٔ دوست داشتن خود است (زیگلر هیل[۱۹۵] و جوردن[۱۹۶]، ۲۰۱۰). عزت نفس بالا که ایمن و به خوبی تحکیم شده، نه به تصدیق مستمر دائمی و نه میزان بالایی آسیب پذیر به تهدیدهاست (تایس[۱۹۷]، ۱۹۹۱). از آنجا که اغلب نیاز به عزت نفس، دغدغهای محوری در انسانها است به میزان زیادی برای فرد سودمند بوده (بائومیستر[۱۹۸]، ۱۹۹۸؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱) و نقشی حیاتی در زندگی هیجانی افراد ایفا کرده و هیجانات رایجی مانند گناه، شرم و غم تنها در ارتباط با خود برانگیخته میشوند (تانگنی[۱۹۹] و دیرینگ[۲۰۰]، ۲۰۰۲؛ سدیکیدس، وایلدچات[۲۰۱] و بدن[۲۰۲]، ۲۰۰۴؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱). در این راستا نظریه ها و الگوهای گوناگونی اشاره به اهمیت و مزیتهای فراوان عزت نفس بالا دارند (بائومیستر، ۱۹۹۸). فرض نظریه تصدیق خود (استیل، ۱۹۹۸) این بوده که عزت نفس بالا، مانعی در برابر فشار روانی و تجارب شکست است. مشابه این نظر، تیلور[۲۰۳] و براون (۱۹۸۸) بیان نمودهاند که دیدگاهی مثبت درباره خود، شادی و سلامت روانی کلی برای شخص به ارمغان میآورد. فرض نظریه مدیریت وحشت (گرینبرگ، سولومون[۲۰۴]، سازنسکی[۲۰۵]، روزنبلت[۲۰۶]، بورلینگ[۲۰۷] و همکاران، ۱۹۹۲)، برآن است که عزت نفس بالا کمکی در جهت سازگاری با تهدیدهای وجودی به افراد میکند. در کل، سطح عزت نفس متوسط یا بالا، پیشنیاز عملکرد سالم بوده و تعجبی ندارد که ترجیح اکثریت مردم، مثبت نشان دادن خود(عزت نفس متوسط و بالا) باشد (تیلور و براون، ۱۹۸۸).
برخی از افراد علاقه به پذیرفته شدن از جانب دیگران دارند، در پذیرفتن احساسات منفی مرتبط با خود بیتمایل هستند. این افراد ترس از این را دارند که به دلیل وانمود مثبت خود از سوی دیگران، طرد شوند. پژوهشگران قدیمی، ترکیب عزت نفس آشکار بالا و ضمنی پایین را عزت نفس بالای دفاعی نامیدهاند (اشنایدر[۲۰۸]، تورکات[۲۰۹]، ۱۹۷۵؛ هورنای، ۱۹۵۰؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱) که فرض بر آن است که عزت نفس بالای دفاعی، تلاشهای زیاد در جهت تحلیل بردن اطلاعات تهدیدکننده خود میباشد (اشنایدر، تورکات، ۱۹۷۵). عزت نفس پایین با پدیدههایی چون افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، سوء مصرف دارو و الکل و ناخشنودی کلی در ارتباطات است (بائومیستر، هیترتون[۲۱۰] و تاس، ۱۹۹۳).
اثرات مؤلفهٔ ناآگاهانه عزت نفس، عزت نفس ضمنی نامیده میشود. بیشتر پژوهشها بر روی عزت نفس، متمرکز بر خود ارزیابیهای آشکار (در نظر گرفتن آگاهانه و نسبتاً کنترل شده) است، با این حال در طول چند سال اخیر، پژوهشهای بسیاری متمرکز بر عزت نفس ضمنی (ناآگاهانه، فراتر از یادگیری و خودکار) شدهاند (بکاس و همکاران، ۲۰۰۴؛ دیجکسترهوویس، ۲۰۰۴).